ستارگان مدفون در تخت فولاد| میرزا رفیعا نایینی مجتهدی توانا و از سرمایههای بزرگ علمی و معنوی عصر بود
میرزا رفیعا نایینی فقیهی صاحب نظر و مجتهدی توانا بود؛ او در دوران طلایی و اوج شکوفایی فرهنگ و معارف شیعه در قرن یازدهم هجری میزیست و خود از افتخارات و سرمایههای بزرگ علمی و معنوی آن عصر به شمار میرفت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مجموعهای فرهنگی، تاریخی و مذهبی و مدفن بزرگان، دانشمندان و عرفای بسیاری است که برخی از آنها هنوز آن چنان که شایسته است نزد مردم شناخته شده نیستند.
دانشمندان و عارفان مدفون در مجموعه تخت فولاد همگی خدمات شایسته و ارزندهای به دنیای اسلام و انقلاب ارائه کردهاند. خبرگزاری تسنیم به همین منظور اقدام به معرفی این دانشمندان در قالب گزارشهای «ستارگان مدفون در تخت فولاد» کرده است.
در این گزارش به معرفی میرزا رفیعا نایینی؛ عالم فقیه و محقق میپردازیم. رفیع الدین سید محمد بن حیدر حسنی حسینی طباطبایی نایینی اصفهانی مشهور به میرزا رفیعا نایینی. حکیم فقیه، مفسر ادیب، متکلم و محدث خبیر از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان در قرن یازدهم هجری.
نامش محمد، با لقب رفیع الدین و مشهور به «رفیعا»، «میرزا رفیعا» و «آقا رفیعا» است. نسبش از سوی پدر با 24 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (ع) و از سوی مادر به حضرت امام حسین(ع) میرسد.
پس از طی سیزده فاصله به طاهر بن علی و با نوزده پشت به ابراهیم طباطبا میپیوندد. پدرش میر سید حیدر بن زین الدین علی از زاهدان و پرهیزکاران زمان بوده و گویا امامزاده حیدر مدفون در شمال میدان معصوم خانی مقابل مسجد کلوان نایین هموست.
گفته میشود که نیای هفتمش بهاءالدین حیدر بن کمال الدّین حسن نیز از امامزادگان مشهور زواره اردستان است که در زمان هلاکو شهید شده است. گویا نیای پدر یا مادریاش یزدی بودهاند؛ ولی یزدی بودن نیای پدری یا مادری آن جناب با نایینی بودنش منافات ندارد و نایینی بودن میرزا رفیعا غیر قابل انکار است.
وی از سادات ساکن نایین بوده که یا از یزد و نایین به اصفهان و سپس به زواره اردستان منتهی شدهاند و یا از زواره اردستان به نایین مهاجرت کردهاند. گروهی از مورخان معتقدند که میرزا رفیعا با سیّد جلیل القدر معاصرش نورالهدی قاضی نور، نیای اغلب سادات نایین مانند جلوخان، قاضی نور، خوانین، عموزاده بوده و نیای مشترک ایشان در نسل چهارم بوده است.
ولی مرحوم بلاغی معتقد است که میرزا رفیعا از سادات طباطبایی زواره نیست که شعبه آنان به نایین آمده و به نام قاضی نور معروف شده است، بلکه از ساداتی است که از یزد و نایین به اردستان و زواره رفتهاند. در هر حال اولاد و احفاد میرزا رفیعا پس از حمله افغان به زواره مهاجرت کردهاند.
اساتید و شاگردان میرزا رفیعا
میرزا رفیعا حدود سال 995 قمری در زمان سلطنت شاه عباس کبیر در نایین به دنیا آمد. در آغاز جوانی به، اصفهان آمد و تحصیلات عالی خود را نزد حکیمان و فقیهان نام آور مکتب فلسفی اصفهان مانند ملا عبدالله شوشتری، شیخ بهایی، میرداماد و میرفندرسکی سپری کرد و از سوی شوشتری و شیخ بهایی به دریافت اجازه نایل گشت.
میرزا رفیعا زمان شاه عباس اول (متوفی1038ق) را تا عهد شاه سلیمان صفوی(1105-1077ق) درک کرده است. اما طلوع شهرت و اوج نفوذش مقارن عهد شاه صفی (1052-1038) بوده است. از اعاظم علمای حکومت صفوی و از دانشمندان طراز اول زمان خود به شمار میرود و آوازه فضل و دانش و اخلاق و فضیلت او در اطراف و اکناف ایران، سیل مشتاقان علم و معرفت را به سوی او رهسپار نمود. تمامی منابع و نویسندگان نام او را به بزرگی و احترام برده و عظمت قدر و سعه صدر، تقوی و وارستگی و استادیاش در فنون و دانشهای گوناگون عقلی و نقلی را ستودهاند.
محضر او محل استفاده فضلا و علمای حوزه اصفهان و از معروف ترین و بزرگترین مدارس دانش پژوهان قرن یازدهم به شمار میرفته است؛ از جمله بزرگانی که نزد وی شاگردی کرده یا از وی به دریافت اجازه نایل گردیدهاند، میتوان به فقها و محدثان یا حکما و متکلمان نام آور ذیل اشاره کرد:
ملا محمدباقر مجلسی، شیخ حر عاملی، سید نعمت الله جزایری، میر سید محمد اسماعیل خاتون آبادی، ملا محمدرفیع بن فرج گیلانی، میر عبدالحسین خاتون آبادی، شیخ ابوطالب گیلانی اصفهانی، میرمحمدصالح خاتون آبادی، میرمعصوم حسینی تبریزی، محمدمهدی بن رضا مشهدی، میرزا ابوالحسن بهاءالدین محمد نایینی اصفهانی، شیخ عیسی جیرانی بن محمد صالح بیک تبریزی، مولی لاچین بن عبدالله گرجی اصفهانی، محمود شیرازی، ملا عبدالله تونی، محمّدقاسم تبریزی، محمّدباقر حسینی، محمّدرضا بن محمّد صفی تبریزی و ابن محمّد شفیع.
شماری از نویسندگان به شاگردی بزرگانی مانند آقا حسین خوانساری، محقق سبزواری و ملا محمدصادق اردستانی نزد میرزا رفیعا نایینی اشاره کردهاند.
با توجه به تقدم سنی میرزا رفیعا بر دانشمندان نامبرده و جایگاه والای علمی و تسلط وی بر دانشها و فنون مختلف، به نظر میرسد که بسیاری از فضلا و طلاب جوان مشغول به تحصیل در حوزه اصفهان در نیمه اول قرن یازدهم، از محضر میرزا رفیعا نیز بهره برده باشند.
از این رو چه بسا بزرگانی مانند فاضل سراب، آقا جمال خوانساری، میرزای شروانی، آقا رضی خوانساری، ملا سعید مازندرانی و مانند آنان نیز از جناب میرزا رفیعا استفاده کرده باشند. گفتنی است که هانری کربن در تاریخ فلسفه اسلامی میرزا رفیعا را از شاگردان آقا حسین خوانساری معرفی کرده که نادرست است.
آثار و تألیفات
وی در شاخههای گوناگون علوم و معارف اسلامی آثاری ارزنده و برجسته از خود به جای گذاشته است.
«اجوبة المسائل» در فقه به فارسی. «اسماءالحسنی» به فارسی؛ «التّشکیک» یا رساله «فی التّشکیک و حقیقته»؛ به عربی در فلسفه و حکمت اسلامی؛ «ثمرة شجرة الهیه»، حاشیه بر استبصار» شیخ طوسی؛ «حاشیه بر اصول کافی» یا «شرح اصول کافی» به عربی؛ «حاشیة شرح اشارات»؛ «حاشیه بر ارشاد الاذهان» علامه حلّی در فقه به عربی؛ «حاشیه بر ارشاد الاذهان» محقق اردبیلی؛ «حاشیه بر شرح حکمة العین» میر سیّد شریف گرگانی؛ «حاشیه بر شرح حکمة العین» میرک بخاری؛ « «حاشیه بر شرح مطالع» در منطق.
جایگاه علمی میرزا رفیعا
او در دوران طلایی و اوج شکوفایی فرهنگ و معارف شیعه در قرن یازدهم هجری میزیست و خود از افتخارات و سرمایههای بزرگ علمی و معنوی آن عصر به شمار میرفت. از القاب و عناوین برجستهای که علمای معاصرش برای او ذکر کردهاند، به خوبی میتوان به مقام و منزلت علمی وی در حوزه بزرگ اصفهان پی برد.
او فقیهی صاحب نظر و مجتهدی توانا و از مفتیان عهد صفوی به شمار میرفت که در حل و فصل دشواریهای فقهی، پادشاه وقت به او مراجعه میکرد. در مسأله نماز جمعه که اکثر فقیهان زمان یا به وجوب عینی و یا به حرمت آن قایل بودند، به وجوب تخییری آن معتقد بود و دیدگاهش در میان فقیهان مطرح و محل بحث و گفتوگو قرار گرفت، از جمله میرزا علیرضا تجلی در ردیه خود بر رساله محقق سبزواری- که قایل به وجوب عینی نماز جمعه بود- به رأی میرزا رفیعا اشاره میکند.
علما و فضلای وقت نیز پرسشهای فقهی خود را از او جویا میشدند و به فضیلت و اعلمیت و جامعیت او اذعان داشتند. میر سیّد مهدی حسینی از فضلای آن زمان بیش از سیصد پرسش فقهی را از او جویا میشود که با پاسخهای عالمانه و فقیهانه میرزا رفیعا روبرو میشود.
میرزا رفیعا در زمینههای حدیث و تفسیر نیز از محدثان برجسته امامیه به شمار میرود و با نگارش شروح و حواشی بر متون مهم روایی و دعایی، مانند نهج البلاغه، اصول کافی و صحیفه سجادیه، به تبیین و تشریح عقلی آنها همت گماشته است.
وفات و مدفن
تاریخ وفات وی را گوناگون نوشتهاند. شاگردان و معاصران او مانند صاحب «وقایع السنین»، صاحب «حدائق المقربین» و صاحب سلافة العصر، وفات میرزا رفیعا را سال 1080ق بدون ذکر ماه و روز آن ذکر کردهاند: صاحب «جامع الرواة» میگوید که میرزا در ماه شوال 1079 وفات کرده است. و اما مطابق ماده تاریخ شعر روی قبر وی«مقامٌ رفیع مقامٌ رفیع» به حساب جمل باید گفت که در سال 1082 بدرود حیات گفته است و از این رو صاحب «تاریخ اصفهان»، صاحب «روضات»، صاحب «الذریعه» و صاحب «تذکرة القبور»، سال 1080یا1082 یا هر دو را نوشتهاند.
اما شعر منقوش روی سنگ قبر را چه کسی و در چه زمانی نوشته است که بعداً روی صحت یا سقم عباراتش بتوان نظر داد. در هر حال با توجه به گفته شاگردان و معاصران او که در زمان فوت وی در اصفهان به سر می بردهاند، میتوان گفت که میرزا رفیعا در سن هشتاد و پنج سالگی در هفتم شوال 1080 قمری چشم از جهان فرو بست. به دستور شاه سلیمان صفوی قبه و بارگاهی مجلل و باشکوه بر روی قبر او ساختند و گویا سال 1082 تاریخ بنای بقعه میرزا رفیعا باشد.
مساحت مقبره به حدود هفتصد ذرع متر مربع بالغ می شود که صنعت معماری و بنایی و کاشیکاری عهد صفوی در آن از هر حیث تکمیل شده و به عالی ترین درجه ظرافت و زیبایی و استحکام و خوش سلیقگی رسیده است.
تکیه مقبره میرزا رفیعا از بناهای تاریخی اصفهان به شمار میرود که در اواخر تخت فولاد منطقه فرودگاه قدیم اصفهان سمت شرقی تکیه بابارکن الدین واقع شده است.
انتهای پیام/ز