ستارگان مدفون در تخت فولاد| از حضور آیتالله نجف آبادی در صف مشروطه خواهان تا تحمل بالا در برابر تهمتها
آیتالله نجف آبادی به پیروى از اساتید بزرگوار خود به جرگه آزادیخواهان اصفهان پیوست و در صف مشروطه خواهان قرار گرفت؛ او در برابر تمام غیبتها و تهمتها و سختىها صبور بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن بزرگان، دانشمندان، هنرمندان و عرفای بسیاری است که هنوز به درستی نزد مردم شناخته شده نیستند این افراد در عالم اسلام و انقلاب بسیار تاثیرگذار بودند و آثار با ارزشی نیز از خود به یادگار گذاشتهاند. همه ساله مسافران و گردشگران بسیاری برای بازدید از مجموعه بزرگ تخت فولاد به اصفهان میآیند.
خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارشهای «ستارگان مدفون در تخت فولاد» در این گزارش به معرفی میر سید على مجتهد نجف آبادى، فقیه جامع و حکیم متکلم، از بزرگان علما و محققین و اجله فقها و مدرسین میپردازد.
میر سید على مجتهد نجف آبادى از اعقاب طبیب عارف میر محمد مؤمن بن محمد زمان حسینى تنکابنى است. پدرش عالم فاضل سید حسن فرزند عالم فاضل کامل حاج سید محمد بن محمد بن حاج حسین بن نصیر بن عزیز «در دست نوشته سید علی نجف آبادی چنین آمده، ولی در رساله سید مصلح الدین مهدوی ذکر شده است» بن میر محمدمؤمن حسینی است.
سید حسن در محله حکیم نجف آباد دکان عطاری داشت و چند اثر طبی را نیز با خط زیبای خود استنساخ نموده بود. او در نجف آباد وفات کرد و پس از چند سال پیکرش به نجف اشرف منتقل گردیده، در آن مکان مقدس دفن گردید.
تولد و تحصیلات
میر سید علی نجفآبادى در حدود سال 1275 قمری در نجفآباد متولد شد؛ ابتدا اندکی خواندن و نوشتن آموخت. سپس پدرش وى را نزد یکى از کسبه آن دیار به شاگردى فرستاد. او چندین سال در مغازه آن کاسب مشغول به کار بود و اگر چه از ریاضى و حساب و سیاق اطلاعى نداشت؛ با قدرت حافظه و استعداد خدادادى، تمام محاسبات مغازه نامبرده را از حفظ انجام مىداد.
از حدود 20 سالگى شوق تحصیل علوم دینى در وى ایجاد شد. کسب و کار را رها کرد و نزد برخى از فضلای نجفآباد مقدمات علوم را فراگرفت. وی قبل از سال 1300 قمری به اصفهان آمد و در این شهر به تحصیل علم پرداخت و از درس اساتیدی همچون آقا سید مهدی نحوی، شیخ مرتضی ریزی و سید محمدمهدی درچه ای بهره مند گردید.
در حدود سال 1309 قمری به عتبات عالیات مهاجرت کرد و مدتی از محضر میرزا محمدحسن شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی بهره برد. سپس به تهران مهاجرت کرد و علوم عقلی را نزد حکیم معروف میرزا ابوالحسن جلوه فرا گرفت. پس از وفات استاد، به مشهد مقدس رفته و حدود دو سال نیز در آن جا به تحصیل پرداخت. آنگاه دوباره به عتبات عالیات هجرت کرد و حدود 7 سال در آن جا به تحصیل پرداخت و به مقامات بلند علمی نایل شد.
اساتید
اساتید نجف آبادی در عتبات عالیات عبارتند از: حاج آقا رضا همدانى؛ ملا على نهاوندى صاحب «تشریح الاصول»؛ آخوند ملا محمدکاظم خراسانى؛ سید محمدکاظم طباطبائى یزدى؛ آقا شیخ هادى طهرانى؛ سید محمد فشارکی؛ شیخ زین العابدین مازندرانی.
به نوشته معلم حبیب آبادى و سید مصلح الدین مهدوی: نجف آبادی در تهران نزد میرزا ابوالحسن جلوه درس حکمت خوانده است. منوچهر صدوقی سها نیز در تعلیقات «منتخب معجم الحکماء» به نقل از کتاب « فرهنگ رجال» نوشته ابوالفضل شکوری نجف آبادی را از شاگردان میرزای جلوه ذکر کرده است.
مجتهد نجف آبادی و مشروطه
سه نفر از اساتید نجف آبادى از جمله علمای مجاهد و مبارز بودهاند که دو نفر از آنان یعنی میرزا محمدتقی شیرازى و شیخ الشریعه اصفهانى علیه دخالت انگلیس در امور عراق علناً موضع گیری کرده و با دادن حکم جهاد به جنگ استعمار شتافتند و استاد دیگرش آخوند خراسانى نیز از رهبران مشروطه و مدافع سرسخت آن بود.
مجتهد نجف آبادی در حوزه نجف با علمای مجاهدی همچون: سید مهدى حیدرى، شیخ مهدى خالصى، میرزا محمد حسین نائینى و سید مصطفى کاشانى آشنایى یافته و روحیه مبارزه علیه ظلم و استبداد و استعمار در او تقویت شد و با چنین روحیهاى قبل از سال 1320 قمری به اصفهان مراجعت کرد.
اصفهان در نهضت آزادی خواهى و انقلاب مشروطه سهم بسزایى داشت. نجفآبادى نیز به پیروى از اساتید بزرگوار خود به جرگه آزادیخواهان اصفهان پیوست و در صف مشروطه خواهان قرار گرفت.
خطابه و منبر
در سال 1329 قمری روسها اصفهان را اشغال کردند و عدهاى از بزرگان علماء و تجار این شهر را به جرم آزادیخواهى و مبارزه با استبداد و استعمار دستگیر کردند. از جمله حاج آقا جمال الدین نجفى را با وضعی اسفناک به تهران فرستادند. نجف آبادى نیز گرفتار شد و حدود 6 ماه به زندان افتاد.
در آن شرایط که هر لحظه احتمال کشتن ایشان میرفت، نذر کرد که اگر از این مهلکه نجات یابد، به منبر رفته و ذکر مصائب حضرت سیدالشهداء علیه السلام نماید. این توسل به بار نشست و نجف آبادی به طرز معجزه آسایی از زندان نجات یافت. وی پس از رهایى به نذر خود وفا کرده و تا اواخر عمر، علاوه بر تدریس و امامت جماعت در مدرسه صدر و مسجد قطبیه، در مجالس خصوصى و عمومى به منبر میرفت و پس از موعظه و تفسیر و حدیث، ذکر مصیبت مىنمود.
از خصوصیات منبرهاى ایشان آن بود که اگر چه بیشتر جنبه علمى و تخصصى داشت، اما به گونهای نبود که افرادى که اصطلاحات علمى را نمىدانستند از آن بهره نبرند. مطالب را چنان بیان میکرد که هم دانشمندان و فضلای اهل علم فایده مىبردند و هم طبقات متوسط و پایین بهره مند مىشدند. مصائب را نیز فقط از مقاتل معتبر نقل و ترجمه مىکرد.
آیت الله نجف آبادی در برابر تمام غیبتها و تهمتها و سختىها صبور بود و آنها را تحمل مىکرد، اما فرموده بود: «غیبت را راضى هستم ولی تهمتها را نمیبخشم».
تألیفات
در بین علماى معاصر به آقا ضیاءالدین عراقى بسیار معتقد بود و ایشان را اعلم و افقه علماء میدانست. از آثار علمى نجف آبادى فقط حواشى بر حواشى آقا ضیاءالدین عراقى بر کفایة الاصول است که خود آنها را مرتب و مدون نموده بود.
«المسائل القنسولیة» را نیز از آثار او برشمردهاند. نجف آبادی داراى خطى زیبا بود و برخی از کتابها را به خط خود کتابت کرده بود.
وفات
در شب 24 محرم 1362 قمری شیخ ابوالمجد محمدرضا نجفى از علما و مدرسین بزرگ اصفهان که از دوستان قدیمى مجتهد نجفآبادى بود، وفات یافت. فوت این یار صمیمی وى را بی نهایت متأثر ساخت، به خصوص که طی دو ماه قبل از آن نیز دو مجتهد بزرگوار از دوستان و یاران وی از علماى بزرگ نجف اشرف: آقا ضیاءالدین عراقى در 28 ذى القعده، و حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانى در 5 ذى حجه 1361 قمری وفات یافته و فوت آنان در روحیه این عالم جلیل مؤثر واقع شده بود.
در نتیجه اوایل ماه صفر 1362 قمری دچار سکته گردیده و در حجره مدرسه صدر بسترى شد. معالجات پزشکان اثرى نبخشید و در صبح جمعه 13 ماه صفر هنگام طلوع آفتاب، خورشید جهانتاب علم و زهد و تقوى غروب کرد.
انتهای پیام/164/ ت