ضربالاجل اسفند و تمارض سیاسی غرب به عوض عمل به تعهدات
با نزدیک شدن به ضربالاجل ایران برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در پنجم اسفند، اروپا و آمریکا به جای بازگشت به تعهدات خود ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام، برای وقتکشی، سناریوهای دیگری را پیگیری میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کاظم غریب آبادی، سفیر ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز گذشته گفت که ایران طی نامهای به مدیرکل آژانس اطلاع داده است که تصمیم دارد، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را از پنجم اسفند متوقف کند. با این حال توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی به معنای اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی یا توقف تعامل ایران با آژانس نخواهد بود؛ بلکه کشورمان در چارچوب تعهدات پادمانی، و نه فراپادمانی، به همکاری با این سازمان ادامه خواهد داد.
با نزدیک شدن به 5 اسفند، کشورهای اروپایی و آمریکا به تکاپو افتادهاند تا تهران را از این کار منصرف کنند. توقف اجرای پروتکل الحاقی بر اساس قانون مجلس شورای اسلامی و منطبق بر «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» صورت میگیرد. بنابراین این اقدام، نه صرفا با هدف تشدید تنش، بلکه با هدف تحت فشار قرار دادن طرف مقابل برای رفع تحریمهاست. اما غرب در این خصوص چند موضوع را در دستور کار قرار داده است.
سناریوی اتلاف وقت به ضرر ایران
دولت آمریکا و پایتختهای اروپایی، بدون اینکه اقدامی جدی و موثر برای بازگشت به تعهدات برجامی انجام داده باشند، توقع دارند که ایران اقدامات کاهش تعهدات خود را به تعویق بیندازد. انتظار نابجا برای تعویق اقدامات کاهشی ایران در شرایطی است که تقریبا یکماه از ریاست جمهوری جو بایدن در آمریکا میگذرد و او علاوه بر بی عملی، حتی تکلیف خود با برجام را مشخص نکرده است. او حتی در پرداختن به موضوع توافق هستهای، خست به خرج داده و در سوال خبرنگار آمریکایی درباره بازگشت به توافق، با تکان دادن سر پاسخ میدهد. چرا بایدن تهران در قبال انفعال و بیعملی و خلف وعده اروپا و آمریکا کوتاه آمده و عقبنشینی کند؟
تا به حال هیچ نشانهای از جدیت طرف آمریکایی و اروپایی برای حل مشکلات مربوط به برجام مشاهده نشده است. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه در نشست خبری هفتگی خود گفت که «هیچ اتفاقی در حوزه بازگشت ایالات متحده به تعهدات خودش نیفتاده است.»
تمرکز بر ائتلاف سازی
دولت آمریکا از زمان ورود به کاخ سفید هیچ نشانه یا اقدامی را در زمینه بازگشت به تعهدات نداشته است. دولت بایدن رابرت مالی را به عنوان نماینده ویژه در امور ایران منصوب کرده است. مالی و مقامات مرتبط آمریکایی تا کنون با مقامات کشورهای مختلف از جمله اعضای برجام گفتگو کردهاند. اما بیش از آنکه تلاشها و گفتگوهای آمریکا ناظر بر احیای برجام و پایبندی به آن باشد، با تمرکز بر ائتلافسازی بوده است، تا اینکه آمریکا رهبری جریان را در اختیار گیرد.
در این مدت دولت آمریکا تلاش کرده است با طرفهای غیربرجامی به ویژه مخالف نیز رایزنی کند. در این بخش نیز به نظر میرسد که واشنگتن اولویت خود را جذب مخالفان قرار داده است و در زمینه رفع تحریمها یا بازگشت به پایبندی هیچ کاری نکرده است.
میانجیگری بازیگران غیربرجامی؛ آیا اصولاً نیاز به میانجی هست؟
آمریکاییها که تقریبا از جدیت ایران در برداشتن گامهای مربوط به قانون مجلس شورای اسلامی مطمئن شدهاند، دست به دامن استفاده از میانجیگرانی شدهاند که روابط خوبی هم با تهران و هم با واشنگتن دارند. سفر وزیر خارجه قطر به تهران در روز دوشنبه، علاوه بر پیگیری موضوعات دوجانبه و منطقهای، احتمالا به موضوع بازگشت به برجام نیز مربوط میشد. وزیر خارجه قطر هفته گذشته و قبل از سفر به تهران، با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا و رابرت مالی، نماینده ویژه در امور ایران به صورت تلفنی و جداگانه گفتگو کرده بود. او پس از گفتگوهای خود با مقامات آمریکایی گفته بود که کشورش به دنبال فرآیندی دیپلماتیک است تا در آن تنشها بین ایران و آمریکا کاهش یافته و زمینه بازگشت به برجام فراهم شود. اما سوال این است که آمریکاییها در ازای چه تعهد یا اقدامی انتظار بازگشت به تعهدات یا دست کم «فریز» اقدامات ایران را دارند؟
نکته دیگر اینکه، هم تعهدات اعضای توافق هستهای و هم انتظارات ایران از اعضای برجام کاملا واضح و مشخص است. تهران اعلام کرده است که زمانی که طرفهای مقابل به تعهدات خود بازگشته و تحریمها را رفع کنند، ایران نیز به تعهدات خود در برجام بازخواهد گشت. بنابراین به نظر نمیرسد که چنین موضوعی نیاز به میانجیگری داشته باشد. هم متن برجام مشخص و دقیق است و هم اقداماتی که انتظار میرود انجام شوند. اقدام قطر برای پادرمیانی میان تهران و واشنگتن، امری مذموم نیست و چه بسا دوحه به دنبال نشان دادن حسن نیت خود است، اما نکته آنجاست که طرفی که باید از خود حسن نیت نشان دهد، حاضر به انجام هیچ کاری نبوده و تلاش میکند برای خرید زمان و حفظ مفاد توافق هستهای، از اعتبار و جیب دیگران هزینه کند؛ وگرنه در بر همان پاشنهای میچرخد که در دوران دونالد ترامپ میچرخید.
ایده فریز در برابر فریز؟
برخی از محافل و رسانههای غربی برای عبور از شرایط فعلی، ایده فریز در برابر فریز (توقف در برابر توقف) را مطرح کردهاند. شاید چنین چیزی مد نظر اروپا و آمریکا باشد. اما تا به حال نه چنین چیزی به صورت جدی مطرح شده است و نه اینکه چنین اتفاقی منطبق بر خواست ایران است.
مقام معظم رهبری اخیرا در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرموند که سیاست قطعی ایران رفع تحریمها و بازگشت طرف مقابل به تعهدات است و تهران پس از راستیآزمایی اقدامات طرف مقابل به تعهدات بازخواهد گشت. شاید با استناد به این موضعگیری مهم بتوان نتیجهگیری کرد که ایده مزبور در دستور کار طرف ایرانی نباشد. چرا راهحلهای مقطعی و مسکنهای کوچکی که طرف غربی بخواهد انجام دهد، هموزن اقدام ایران در متوقف کردن اجرای قانون مجلس نخواهد بود. بالعکس، هر گونه سستی و نرمش در اجرای قانون مجلس، غرب را در کوتاهی و بازگشت ناقص به تعهدات، تشویق و تشجیع خواهد کرد. آمریکا و اروپا برای بازگشت به تعهدات در شرایط فعلی، زحمتی را به خود نمیدهند. چه تضمینی هست که در صورت کوتاه آمدن ایران، آنها در زمینه بازگشت به تعهدات، متنبه و متحول شوند.
تشدید فشارها در آستانه گام جدید ایران
با این حال، با احتمال قوی توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی ایران، احتمالا کشورهای اروپایی و آمریکایی، موج جدیدی از فشار دیپلماتیک را متوجه تهران خواهند کرد. اما نباید فراموش کرد که این فشارهای احتمالی، قلب واقعیت و ایجاد حواسپرتی نسبت به این واقعیت است که ناقض اصلی توافق چه کسی است. اروپا و آمریکا، به جای بازگشت به تعهدات، کل ماجرا را به موضع گیریهای سیاسی تقلیل داده و به عبارتی با هدف عدم بازگشت واقعی به تعهدات تمارض سیاسی میکنند.
هدف ایران از توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، فشار بر طرف مقابل برای رفع تحریمهاست و چه بسا اگر قبل از 5 اسفند تحریمها برداشته شود که بعید است، ایران نیز به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت. تعلل ایران در اجرای مفاد قانون مجلس، انگیزه طرف مقابل برای رفع تحریمها را کاهش خواهد داد. چرا که ایران منفعل، فشاری را برای آنها ایجاد نخواهد کرد. بالعکس، راهبرد فعال و فشار ایران میتواند توقف جنگ اقتصادی و رفع تحریمها را تسریع کند. به ویژه اینکه، آنچه برای ایران مهم است، رفع تحریمهاست، نه صرف بازگشت اعلامی آمریکا به برجام.
انتهای پیام/.