چرا معارف مطرحشده از امام حسن عسکری (ع) عمیقتر از بیان امامان اولی است؟
در دوران امامان اول، جامعه توانایی فهم معارف عمیق را نداشت. اما در زمان امامان آخر با زحماتی که امامان پیشین متحمل شدند، موقعیت فراهم شد تا معارف والا برای شناخت بهتر اهل بیت(ع) ارائه شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام به «عسکریین» معروف شدند، به این علت که خلفای بنی عباس این دو امام معصوم را در یک منطقه نظامی در شهر سامراء تحت کنترل و مراقبت قرار دادند تا هرگونه ارتباط آن بزرگواران با پیروان شان را قطع کنند. لذا وقتی که دسترسی به آن بزرگواران در کمترین حد ممکن بود، طبیعی است که اطلاعات راجع به فعالیتهای ایشان و یا حتی سؤالهایی که از جانب مردم لازم بود که پاسخ آنها از ذوات مقدس عسکریین علیهماالسلام ارائه شود، با محدودیتهای فراوان و جدی مواجه بود. به همین دلیل است که نه تنها اطلاعات درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام کم است، بلکه حتی حدیث در مسائل شرعی هم از آن حضرت نسبت به امامان پیشین بسیار کمتر است.
خبرگزاری تسنیم در گفتگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان امام حسن عکسری علیه السلام را از خفقان حکومتی تا نحوه ازدواج مهم و عجیب امام، مورد بررسی قرار داده است.
دلایل اطلاعات محدود از زندگی امامان آخری
چرا اطلاعاتی که راجع به زندگی امام حسن عسکری علیه السلام در تاریخ شیعه وجود دارد، بسیار کمتر از امامت امامان اولی است؟ به عبارت دیگر چرا به نظر میرسد که امامان آخر نقش کمتری در تاریخ شیعه داشتهاند؟
امامان معصوم اولیه به خصوص مولای متقیان امام علی علیه السلام در مسند خلافت قرار داشتند و چون رهبری جامعه به دستشان بود، طبیعی است که اخبار و اطلاعات راجع به آن حضرت ثبت و ضبط میشده است و اطلاعاتی که ما از حضرت امیرالمومنین علیه السلام در دوره پایان عمر شریف آن حضرت و امامت ایشان در دست داریم، یعنی چهار سال و نه ماه خلافت، چندین برابر اطلاعاتی است که پیش از خلافت ایشان موجود مانده است. این نکته نشان میدهد که اگر ائمه اطهار علیهم السلام از منظر سیاسی کانون توجه قرار میگرفتند، دوست و دشمن راجع به وضعیت و زندگی ایشان بیشتر حساس میشدند و موارد بیشتری را ثبت و ضبط میکردند.
همین طور راجع به امام حسن مجتبی علیه السلام، با وجود اینکه آن حضرت تنها شش ماه بر مسند خلافت قرار داشتند، اما اطلاعات و اخباری که از این دوره کوتاه شش ماهه در دست داریم از بقیه دوره امامت آن حضرت که حدود ده سال بوده است، شاید بیشتر باشد. در مورد امام حسین علیه السلام هم به دلیل انقلاب و قیامی که در برابر حکومت جبار و غاصب وقت انجام دادند، زندگی ایشان مورد توجه قرار گرفت و به این دلیل است که اطلاعات زیادی درباره آن حضرت موجود است.
اما درباره ائمه بعدی به ویژه از زمان امام جواد علیه السلام تا امام حسن عسکری علیه السلام، به دلیل اینکه آن بزرگان از نظر سیاسی در مسند قدرت نبودند و موقعیت هم برای ایجاد تحولی به دست ایشان فراهم نبود، اطلاعات و اخبار مربوط به آن بزرگواران بسیار کم است. نکته قابل توجه دیگر این است که این حضرات، عمر بسیار کوتاهی داشتند و در سن کم به شهادت رسیدند؛ به عنوان مثال امام حسن عسکری علیه السلام در سن 28 سالگی به شهادت رسید. درنتیجه فرصت زیادی برای اینکه جامعه بتواند از وجود پر خیر و برکت ایشان بهرهمند شود، ایجاد نشد.
شرایط خاص دوران امامت امام حسن عسکری(ع)
در این شرایطی که شما ترسیم کردهاید، میتوان گفت که شرایط سیاسی اجتماعی در دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام هم دلیل برخورداری کمتر مردم از علم و معرفت ایشان بوده است؟
بله؛ امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام به «عسکریین» معروف شدند، به این علت که خلفای بنیعباس این دو امام معصوم را در یک منطقه نظامی در شهر سامراء تحت کنترل و مراقبت قرار دادند تا هر گونه ارتباط آن بزرگواران با پیروان شان را قطع کنند.
به همین دلیل وقتی که دسترسی به آن بزرگواران در کمترین حد ممکن بود، طبیعی است که اطلاعات راجع به فعالیتهای ایشان و یا حتی سوالهایی که از جانب مردم لازم بود که پاسخ آنها از ذوات مقدس عسکریین علیهماالسلام ارائه شود، با محدودیتهای فراوان و جدی مواجه بود. به همین دلیل است که نه تنها اطلاعات درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام کم است، بلکه حتی حدیث در مسائل شرعی هم از آن حضرت نسبت به امامان پیشین بسیار کمتر است.
در چنین اوضاعی شیوه ارتباط مردم با امام حسن عسکری علیه السلام به چه صورت بود؟ به عبارت دیگر پیامهای آن حضرت چگونه و از چه کانالی به شیعیان میرسید؟
امام حسن عسکری علیه السلام وارث یک شبکه گسترده وکالت بوده که از پدران بزرگوارش به آن حضرت رسیده بود. اگرچه این شبکه وکالت از زمان امام صادق علیه السلام پدید آمده بود، اما عمدتا اسم و رسم خود را در زمان امام موسی کاظم علیه السلام به دست آورد.
در این شبکه، گروهی از اصحاب ائمه در پوششهای مختلفی مانند روغن فروشی و یا فروشنده سایر اقلام به نزدیک خانه امام حسن عسکری علیه السلام میآمدند و با وجود مراقبتهای شدید نظامی، در چنین پوششهایی سؤالاتی از امام میپرسیدند و گاهی نامهها و اموالی را که در خمرههای روغن پنهان کرده بودند به آن حضرت میرساندند و پاسخها را هم با همین وسیله میگرفتند.
در عین حال وکالای دیگری هم در نقاط گوناگون مستقر بوده و با واسطه به امام دسترسی پیدا میکردند. طبق بعضی نقلها هم به دلیل اوضاع سیاسی متزلزل آن زمان، امام حسن عسکری علیه السلام میتوانست از فرصت بهره برده و با تعداد بیشتری از شیعیان ارتباط برقرار کند. به این صورت گروهی از پیروان آن حضرت توانستند وارد منزل ایشان شوند. این اتفاق به ویژه در زمان تولد امام زمان علیه السلام اتفاق افتاد که امام حسن عسکری علیه السلام فرزند خود را به شیعیان نشان داده و معرفی کرد تا بدانند آخرین حجت الهی متولد شده است.
دوران تزلزل در حکومت عباسی
به اوضاع متزلزل حکومت عباسی اشاره کردید. دلیل سستی این حکومت ظالم چه بود؟
اولین خلیفه ای که حکومتش متقارن با امامت امام حسن عسکری علیه السلام شد، معتضد عباسی بود که از سال 252 تا 255 هجری قمری حکومت کرد و در سال 254 هجری قمری، امام حسن عسکری علیه السلام به امامت رسید. سپس مهتدی عباسی به مدت یک سال خلافت را بر عهده داشت و معتمد آخرین خلیفه دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام و قاتل آن حضرت است.
دلیل این تغییر و تحولها در خلافت آن است که بعد از معتصم عباسی، جانشین مأمون، به دلیل خبطی که کرده بود و عنصر ایرانی را در دستگاه حکومتی حذف کرد و مقامات درجه یک لشکری و کشوری را از ایرانیها گرفته و به دست ترکان تازه مسلمانی که از آسیای میانه وارد دارالاسلام شده بودند، سپرد.
بعد از او در زمان واثق عباسی، این ترکان که به عنوان غلام وارد حکومت شده بودند، چنان قدرتی به دست آوردند که به مقامات مهم حکومتی رسیدند و با رشد موقعیتی، میتوانستند خلفای عباسی را عزل و نصب کنند.
البته با وجود اینکه دستگاه خلافت دچار چنین تزلزلی بود، اما از وجود امام حسن عسکری علیه السلام غافل نماند و هر سه خلیفه جبار زمان آن حضرت، به ایشان ظلم میکردند. درواقع آنها میدانستند آن وجود مقدس یازدهمین حجت خداست و به همین دلیل تلاش میکردند از ازدواج آن بزرگوار جلوگیری کنند تا امام زمان علیه السلام متولد نشود.
ازدواج امام با دختر پادشاه روم
حالا که ماجرای ازدواج امام حسن عسکری مطرح شده، خوب است اشاره کنیم که یکی از موارد مهم در زندگی آن حضرت همین اتفاق بوده که با دختر پادشاه روم ازدواج کرد. این ماجرا چطور و با چه برنامه ای اتفاق افتاد؟
داستان این ازدواج در روایتها و تاریخ اسلام به این صورت مطرح شده که مادر امام زمان علیه السلام، یکی از شاهزادگان رومی بود که خواب حرت فاطمه زهرا (س) را میبیند که او را به اسلام دعوت کرده و برای فرزندش، امام حسن عسکری علیه السلام، خواستگاری میکند. بر اساس این خواب که بارها تکرار شد، وارد جمع کسانی میشود که در جنگ بین مسلمانها با امپراتوری روم به اسارت در آمدند و به سرزمین اسلامی آورده شدند.
از طرف دیگر امام هادی علیه السلام هم با علم و حکمت مربوط به امامت خود، فردی را مامور خریدن این بانو کرد که به عنوان کنیز در بازاری در معرض فروش گذاشته شده بود. فرستاده امام هادی علیه السلام هم با شناسایی این بانوی جلیل القدر و پرداخت مبلغی به فروشنده کنیزان، ایشان را به منزل امام هادی علیه السلام آورده و تحت تربیت عمه آن حضرت قرار میدهد تا با احکام و دستورات دین اسلام آشنا شود.
در چنین شرایطی ماموران حکومت عباسی با ورود شخصی با عنوان کنیز به منزل امام هادی علیه السلام مخالفت نمیکردند چون داشتن کنیز در آن زمان مرسوم بود. به همین دلیل تصور نمیکردند کنیزی بتواند به عنوان مادر آخرین حجت خدا باشد. به همین علت حساسیتی نسبت به ورود کنیز به خانه آن حضرت نشان ندادند.
در نهایت ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام با این بانو که با نامهای نرگس، سوسن و صیقل خوانده شده، در خانه عمه امام علیه السلام به دور از چشم ماموران عباسی اتفاق افتاد. البته این بانو به ظاهر کنیزی در خانه امام علیه السلام بود. بر اساس برخی نقلها هم وقتی به امام زمان علیه السلام باردار شده بود، بنا بر اراده الهی آثار حمل در ظاهرش دیده نمیشد. حتی عمه امام حسن عسکری علیه السلام تا شب ولادت امام زمان (عج) از این موضوع بی خبر بود. تا اینکه امام حسن عسکری علیه السلام به او فرمود «امشب در خانه ما بمان که حجت خدا به دنیا میآید.» درنهایت اراده الهی بر این قرار گرفته بود که امام زمان (عج) در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری به دنیا آمد و این اتفاق مهم از چشم ماموران عباسی پنهان ماند.
پنهان نگه داشتن امام زمان (عج) از مأموران عباسی
قضیه پنهان نگه داشتن امام زمان (عج) توسط خانواده تا چه زمانی ادامه داشت؟
امام حسن عسکری علیه السلام تا زمان شهادت خود فرزندش، امام زمان (عج)، را جز به تعداد محدودی از شیعیان نشان نداده بود. البته حضرت نامههایی برای تعدادی از وکلای خود از جمله در شهر قم فرستاده و بشارت تولد آخرین حجت خدا را داده بود. اما آشکار شدن چهره نورانی امام زمان (عج) در زمان شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که دستگاه خلافت برادر امام حسن عسکری علیه السلام را که مردی ناصالح و مشهور به جعفر کذاب بود، واداشت تا بر پیکر امام نماز بخواند. اما وقتی پیکر مقدس امام حسن عسکری علیه السلام را آوردند تا جعفر بر او نماز بخواند، نوشته اند که «ناگهان کودکی گندمگون که مانند پارهای ماه میدرخشید با موهای پیچیده و دندانهایی که از هم فاصله داشتند از داخل خانه بیرون آمد و لباس جعفر را گرفته و کشید و او را با عنوان عمو مورد خطاب قرار داد که عمو! کنار برو، من از هر کسی بر نماز خواندن بر پیکر پدرم شایستهتر هستم». امام زمان (عج) در میان بهت و حیرت مأموران عباسی، به نماز ایستاد و بعد از تمام شدن نماز و تدفین امام حسن عسکری علیه السلام، به داخل خانه رفت.
در همین زمان شیعیانی که وجوهاتی از خمس و زکات را آماده کرده بودند تا به امام عصر خود برسانند، متحیر بودند که جعفر امام است یا آن کودک. به جعفر که ادعای امامت داشت، گفتند اگر امام هستی باید بگویی که داخل این کیسهها چیست و از طرف چه کسانی است.
جعفر اظهار ناتوانی کرد اما از طرف امام زمان (عج) پیغام آورده شد که اینها از طرف فلان کس بوده و در این کیسهها فلان مقدار طلاست و حتی ده تا از سکهها تنها روکش طلا دارد. همان زمان برای شان یقین شد که هر کسی چنین پیغامی داده مسلما حجت خداست. به این ترتیب به معتصم عباسی خبر دادند که با وجود مراقبتهای شدید امام حسن عسکری علیه السلام و خانواده اش، او دارای فرزند شده که پیکرش نماز خواند و او را دفن کرد. اما امام زمان (عج) به اراده الهی از انظار غایب شد تا دشمنان نتوانند به جان مبارکش آسیبی برسانند.
معارف والا در کلام امام عسکری(ع)
به عنوان حسن ختام، خوب است توجهی به مفاهیم روایتها و حدیثهای رسیده از امام حسن عسکری علیه السلام داشته باشیم. آن طور که از بررسی روایتها و مقایسه آنها با احادیث امامان معصوم اولیه مشخص میشود، مفاهیم عمیقتری در بیانات آن حضرت مطرح شده است. دلیل این موضوع چیست؟ به عبارت دیگر چه دلیلی موجب شده تا چنین مفاهیم عمیقی در زمان امامت آن حضرت مطرح شود درحالیکه امامان معصوم پیش از ایشان با وجود دانش امامت چنین مطالبی را مطرح نکرده اند؟
در زمانهای قبل و در عهد ائمه پیشین تا حدود دوران امام رضا علیه السلام، جامعه هنوز معرفت درستی نسبت به ساحت مقدس ائمه اطهار علیهم السلام نداشت، به جز بعضی از مردم که شیعه اهل بیت علیهم السلام بودند. اما بقیه مردم نه تنها آن جایگاه رفیع معنوی را برای ایشان قائل نبودند، بلکه اگر هم با امام علیه السلام برخورد میکردند بر اساس سطح معرفت و شناخت خود ممکن بود به ایشان احترام بگذارند یا از این کار خودداری کنند.
اما از زمان امام رضا علیه السلام به بعد، شاهد شناخت جامعه نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام هستیم. به عنوان مثال وقتی امام رضا علیه السلام به مرو احضار شد، در مسیر حرکت به هر شهری که وارد میشد، با استقبال پرشکوهی مواجه بود. حتی در نیشابور، که بعد از بغداد بزرگترین مرکز علمی اهل تسنن در آن روزگار بود، مورد استقبال دانشمندان و راویان برجسته حدیثی اهل تسنن قرار گرفته که داستان آن فضیه در تاریخ حدیث بسیار مشهور است.
این وضعیت از نظر فهم نسبت به جایگاه ائمه اطهار علیهم السلام ایجاد شده بود. در چنین شرایطی بود که امام حسن عسکری علیه السلام و پدرشان، امام هادی علیه السلام، احساس میکردند که باید آن جایگاه رفیع را به خوبی تبیین کرد که تنها در قالب احساسات نسبت به خاندان پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله نباشد، بلکه ولایت عالیه آن بزرگواران را که در حقیقت ولایت خداوند متعال بر بشریت است، به خوبی تبیین و ترسیم کنند و عمق عظمت اهل بیت علیهم السلام را با آن عنایات ویژه ای که خداوند بر آنها دارد، برای مردم تفهیم کنند تا اعتقاد به امامت و ولایت آن بزرگواران در عمق وجود افرادی که محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام نشان میدهند، نهادینه شود.
یعنی محبت داشتن نسبت به امام صرفا از باب احساسات نباشد، بلکه معرفتی باشد که اگر میخواهند به خداوند متعال تقرب بجویند و حضرت حق را به درستی بشناسند، باید از طریق اهل بیت علیهم السلام وارد شوند و بدانند که هر نعمت و لطفی که خداوند متعال به آنها ارزانی میکند، به سبب وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام است. به این ترتیب این موقعیت برای امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام فراهم شد تا جایگاه ویژه و متعالی ائمه اطهار علیهم السلام را با آن مفاهیم والا تبیین کنند.
پس به دلیل قدرت درک مردم است که چنین مفاهیمی در دوره امامت امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام ارائه شد، نه در دوران امامت حضرت امیرالمومنین علیه السلام.
بله. اگر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام میخواست این موارد را در زمان خود، حتی در زمان خلافت خود تبیین کند، کسی پذیرا نبود و اکثریت قاطع مردم فهم و شعور نسبت به جایگاه والای اهل بیت علیهم السلام را نداشتند.
درواقع در دوران امامان اول ما، جامعه توانایی فهم معارف عمیق را نداشت و در زمان امامان آخر با زحماتی که امامان پیشین متحمل شدند، این موقعیت فراهم شد تا آن حضرات با وجودی که در حصر بودند، این معارف را برای شناخت بهتر اهل بیت علیهم السلام به مشتاقان آن بزرگان ارائه دهند.
انتهای پیام/