موسی حقانی: ریشه خاندان محمدحسین فروغی به یهودیان بغدادی میرسد
پژوهشگر تاریخ معاصر در نشست سوژه یابی در حوزه هنری گفت: خاندان فروغی، از جمله کسانی هستند که به یهودیهای بغدادی تعلق دارند. این خانواده در نشر مدرنیته در ایران، نقش بسیار موثری دارند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، دهمین جلسه از نشست سوژهیابی در مستند با عنوان «نقش روشنفکران در مشروطه و پس از مشروطه» با حضور علاقهمندان زیر نظر استاد موسی فقیهحقانی در حوزه هنری برگزار شد. در این جلسه، عقاید و آرای سید حسن تقیزاده، از روشنفکران عصر مشروطه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
موسی حقانی در ابتدای صحبتهای خود، ضمن اشاره به خاندان فروغی و نقش آنان در زمان مشروطه گفت: در جلسه امروز راجع به محمدعلی فروغی، صحبت خواهیم کرد. محمدعلی فروغی معروف به ذکاالملک، در سال 1254 شمسی متولد میشود، پدر او محمدحسین فروغی است که او هم لقب ذکاالملک را داشته است. همچنین پدر بزرگ او، حاج محمد اصفهانی معروف به ارباب است که کار او در زمان قاجار، تجارت تریاک بوده است. به همین جهت، او با بعضی از کانونها ارتباط برقرار میکرده است. میدانید که اولین تکاپوهای آمریکا در ایران، تجارت تریاک است و خاندان بوش، از آن زمان کار تجارت تریاک را در ایران داشتند و به این واسطه وارد کشور شده بودند. در مورد فروغی باید بگویم که آنان در اصل، از ریشه یهودیان بغدادی هستند و در تاریخ ایران نیز به این موضوع شهرت دارند. محمدحسین فروغی، شاعر، ادیب، منجم و روزنامهنگار بود و روزنامه تربیت را به چاپ میرساند. این خانواده در نشر مدرنیته در ایران، نقش بسیار موثری دارند و اسناد تاریخی گواه این موضوع است. در حقیقت، باید بگویم که این خاندان، جز روشنفکران دوزیست بودند؛ بدین معنی که در حاکمیت هستند و از ظرفیتهای آن استفاده میکنند در مقابل دگراندیش نیز هستند و این تفکر خود را با توجه به فرصتهایی که حاکمیت برایشان فراهم کرده است، در جامعه نشر میدهند.
وی ادامه داد: در جلسات گذشته، راجع به یهودیهای بغدادی صحبت کردم و گفتم که سالها بعد، آنان منشا تحریک باب میشوند تا آن ادعای جنجالی را مطرح کند. علاوه بر این، این افراد، در اقتصاد ایران نیز بسیار مخرب هستند و در دوران قاجار و پهلوی، ضربات سنگینی را به کشور زدند. خاندان فروغی، از جمله کسانی هستند که به یهودیهای بغدادی تعلق دارند و کسی در این زمینه تردید ندارد. جد آنان، از بغداد به ایران میآید و در محله دردشت ساکن میشود و هماکنون نیز پسوند فامیلی آنان، فروغی دردشت است. ظاهرا مسلمان میشوند. بسیاری از شاعران آن عصر، واکنشهای جالبی به یهودی بودن آن دارند. ادیبالممالک، ملکالشعرای بهار و ... از جمله کسانی هستند که به این موضوع اشاره میکنند. در مورد یهودیان بغدادی و ماجرای مسلمان شدن آنان، یک مساله مهم وجود دارد و آن هم این است که وقتی ماجرای باب و بها به راه میافتد و در کشور مورد استقبال قرار نمیگیرد، تعدادی از یهودیان بغدادی که به ظاهر اسلام اورده بودند و یا اصلا اسلام نیاورده بودند، به جریان بابیه تزریق میشوند و به آن کمک هم میکنند. در حقیقت، پیوستن آنان به این جریان باعث میشود که این جریان جان گرفته و حیات پیدا کند.
حقانی به معرفی محمدحسین فروغی پرداخت و گفت: محمدحسین فروغی، یک شخصیت فرهنگی است و منزل او نیز محل برگزاری جلسات اینچنینی است. گفته میشود که بسیاری از شخصیتهای مهم جریان روشنفکری در منزل او حضور پیدا کرده و گعده برگزار میکردند. حتی معروف است که نهضت ترجمه که قبل از مشروطه رخ داد، به واسطه همین گعده بود و بسیاری از آثاری که ترجمه شد از دل این جلسات بیرون آمد. نفوذ فرهنگی آنان در بین دگراندیشان، آن قدر زیاد است که آقای سعید نفیسی میگوید که تمام دوران درس خواندن ما با تالیفات فروغیها و اسم آنان در هم تنیده بود. بخشی از تحصیلات محمدعلی فروغی در نزد پدرش است و مقدمات را از او یاد میگیرد. بعد از این اتفاق به دارالفنون میرود و در آنجا با بسیاری از معلمان جدیدی آشنا میشود و بعدا نیز خودش به عنوان یکی از معلمان دارالفنون مشغول به کار میشود. جالب است بدانید که در این دوران، دارالفنون از تفکرات ملکمخان پر میشود و بسیاری از مروجین او در این مدرسه حضور دارند. عدم اقبال ناصرالدین شاه و شاهان قاجار به این مدرسه نیز به همین دلیل است چرا که آنجا تبدیل به لانه زنبور شده بود و روح حاکم بر آن، روح غربگرایی و تجدد است و دانشآموختگان آن نیز چنین میشوند.
وی بیان داشت: در سال 1314 قمری که آخرین سال سلطنت ناصرالدین شاه است، مجله تربیت منتشر میشود. این مجله تبدیل به یک مرکز و پایگاه برای افکار نوین میشود و عمده مطالب آن، مربوط به قانون، تجدد و ... است. هم محمدعلی فروغی و هم ابوالحسن فروغی همراه با پدرشان در این نشریه حضور داشتند و مطلب مینوشتند. از همین منظر، اگر کسی بخواهد تحولات فکری که منجر به مشروطه شد را بخواند، یکی از منابع مهمی که باید بدان رجوع کند، نشریه تربیت است. جالب است که این نشریه به مدت 10 سال و به طور مرتب منتشر شد که بسیار هم مهم است. وقتی مدرسه علوم سیاسی تاسیس میشود، محمدحسین فروغی مدیر آن مدرسه شده و پس از او نیز مدیریت آن مدرسه به محمدعلی فروغی میرسد. محمدعلی فروغی، اولین کتابهای حوزه اقتصادی که مروج اقتصاد لیبرال است را برای این مدرسه مینویسد و در آن نشر میدهد. خود او میگوید که «یکی از منابعی که باید در مدرسه علوم سیاسی تدریس میشد، تاریخ بود و به این دلیل که در این حوزه، کتابی نداشتیم، کتابی را در این زمینه نوشتم». جالب است بدانید که این کتاب تا سالها به عنوان منبع در مدارس تدریس میشد. او همچنین اولین کتاب عرصه اقتصاد را با نام «اصول اقتصاد ملل» منتشر میکند که خلاصه ای از کتاب «مبانی اقتصاد سیاسی» نوشته پل اولگار، نویسنده فرانسوی است. این کتاب در سال 1986 منتشر میشود و فروغی آن را ترجمه میکند. مبنای این کتاب، آزادی اقتصادی است و بیان میکند که هیچ کس نباید هیچ قیدی را برای انجام کارهای زیرساختی بگذارد و ... این کتاب، اقتصاد لیبرال را ترویج میکند و در آن مباحث مختلفی از شیوهی اقتصاد لیبرال، نظارت دولت بر آن و ... مطرح میشود.
این کارشناس تاریخ معاصر ضمن اشاره به فعالیتهای خاندان فروغی گفت: روزنامه تربیت از جمله اقداماتی است که آقای فروغی پدر و پسر انجام میدادند. این روزنامه بیشتر در زمینه ترویج قانونطلبی و تجددطلبی چه در زمان ناصری و چه در مظفری است. محمدعلی فروغی در خاطرات خود میگوید که در دوران ناصرالدین شاه، اگر کسی اسم قانون را میبرد، گرفتار حبس، زندان و تعلیق میشد اما وقتی نوبت به مظفرالدین شاه میرسد و او به قدرت میرسد، فضا کمی بازتر شده و سختیهای زمان ناصرالدین شاه کمکم از بین میرود. به همین دلیل است که در این دوره، محمدحسین فروغی موفق میشود که روزنامه تربیت را تاسیس کند و با بیان مطالب مختلف، ذهن مردم را به سمت آگاهی ببرد. آقای صوراسرافیل که تقریبا هیچ اعتقاد دینی و مذهبی ندارد، راجع به این روزنامه میگوید که «تربیت اولین روزنامه رسمی و آزاد است که در ایران به چاپ رسیده است. خدماتی که این روزنامه به ما کرده است، این است که مردم ایران از هر چه روزنامه بودند، آزردهخاطر بودند و تربیت به واسطه شیرینی بیان، مردم را روزنامهخوان کرد. هنر این روزنامه این است که تمام چیزهایی که در دوران استبداد نمیتوان آن را بیان کرد را با قدرت قلم و البته در پرده بیان کرد». آقای آدمیت در مدح فروغی، به نهضت ترجمه و خدمات او اشاره میکند و میگوید که نشر آن کتابها باعث شد که انقلاب فرهنگی قابل توجهی در ایران صورت بگیرد.
انتهای پیام/