کنگره ۵۴۰۰ شهید کردستان|مروری بر زندگینامه سردار «شهید محمد جمال صالحی»؛ مردی که شجاعتش در مبارزه با ضدانقلاب زبانزد بود


کنگره 5400 شهید کردستان|مروری بر زندگینامه سردار «شهید محمد جمال صالحی»؛ مردی که شجاعتش در مبارزه با ضدانقلاب زبانزد بود

سردار «شهید محمد جمال صالحی» از همان کودکی سرد و گرم روزگار را چشیده بود و در جنگ و مبارزه شجاعت و رشادتش در رویارویی با ضدانقلاب زبانزد همه بود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج،گرچه سن و سالی از عمرت نگذشته بود، ولی سرد و گرم روزگار را با تمام وجود چشیده بودی، ایمان راسخ، رشادت و شجاعت مثال‌زدنی و گام‌های استوارت تو را از دیگر هم سن و سالانت متمایز ساخته بود، درس مبارزه را در مسجد محل آموخته و مسجد اولین سنگری بود که در آن پا نهاد، در آغازین روزهای حماسه بااراده آهنین در جبهه سوار به‌خوبی درخشید تا جایی که یاران هم‌سنگرت به عزم راسخ و وجود لبریز از ایمانش به خدا غبطه می‌خوردند و باافتخار از وی سخن می‌گفتند.

اعتمادبه‌نفس تو در دوران جوانی تعجب همگان را برانگیخت و سکوت معنادار و چهره محزونت از غمی جانکاه که از سال‌های تنهایی و درد پدر و مادری که خیلی زود دست تقدیر تو را از وجود نعمتشان محروم ساخته بود حکایت می‌کرد و همه می‌گفتند کم‌تر سخن می‌گوید و در کمال بی‌ادعایی اهل عمل است.

سومین فرزند خانواده بود، سیزدهم فروردین‌ماه سال 1340 در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان بیجار دیده به جهان گشود، پدرش محمد و مادرش اقدس گوهری نام زیبای محمد جمال را برای او برگزیدند.

محمد جمال میان خانواده‌ای نسبتاً فقیر که با حداقل‌های زندگی کنار آمده بودند و در کمال قناعت و باایمانی استوار به سرای باقی و امیدوار به آینده‌ای روشن رضای خدا را جستجو می‌کردند رشد و نمو یافت و در چنین فضایی ایام کودکی را پشت سر نهاد و با رسیدن به سن هفت‌سالگی راهی مدرسه شد و با موفقیت مقاطع ابتدایی و راهنمایی را به اتمام رسانید و به دبیرستان راه یافت.

با محرومیت پدر از نعمت بینایی، تمامی بار مسئولیت خانواده به دوش مادر بود و مادر در کمال فداکاری علاوه بر کار منزل، خارج از منزل هم کار می‌کرد تا فرزندانش باعزت زندگی کنند و همین امر موجب شد که محمد جمال خیلی زود با مشکلات دست‌وپنجه نرم کند و در کنار تحصیل علم در ایام تعطیلی مدرسه از طریق کارگری کمک‌کار خانواده باشد.

در سال 1354 مادر محمد جمال وداع گفت، مادری که با تمام وجود تلاش می‌کرد تا فرزندانش با نان حلال بزرگ شوند و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کرد.

نوجوانی شهید محمد جمال صالحی

مرگ زودهنگام مادر لطمه بزرگی بود که زندگی محمد جمال 13 ساله را تحت تأثیر قرارداد و او همواره از مرگ مادر به‌عنوان تلخ‌ترین خاطره‌ی زندگی نام می‌برد؛ یک سال از فقدان مادر و کوچ ابدی او نگذشته بود که پدر نیز به رحمت ایزدی پیوست و او با تمام وجود طعم تلخ یتیمی را چشید و تنهایی را احساس کرد و این تنهایی در زندگی و تحمل سختی‌های فراوان او را به‌خوبی آب‌دیده کرده بود تا بتواند بر روی پای خودش بایستد و در برابر مشکلات سنگ زیرین آسیا باشد.

پاییز سال 1357 با اوج‌گیری تظاهرات عمومی و فراگیر شدن قیام مردمی علیه رژیم ستم‌شاهی، محمد جمال هم در صف مبارزین شهر قرار گرفت و شاید او جوان‌ترین همه آن‌هایی بود که در مسجد محل و با شرکت در جلسات مذهبی که غالباً توسط افراد انقلابی تشکیل می‌شد حضور پیدا می‌کرد.

با قرار گرفتن در مسیر انقلاب هم پای دیگر دوستانش در پخش و نصب اعلامیه‌ها و شعارنویسی بر درودیوار شهر فعالیت می‌کرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی او جزء مدافعین انقلاب نوپای اسلامی در زادگاهش بود و علاوه بر تحصیل علم در دبیرستان دکتر علی شریعتی با کمیته انقلاب اسلامی همکاری می‌کرد.

آغاز فعالیت در سپاه و فعالیت در واحد عملیات

در اواخر سال 1358 رسماً در سپاه بیجار آغاز به فعالیت کرد و پس از پشت سرنهادن آموزش‌های نظامی عازم منطقه‌ عملیاتی سومار شد و چند ماهی را در جبهه‌های سومار از مرزهای میهن اسلامی پاسداری کرد.

پس از قریب به دو سال فعالیت در سپاه بیجار که در آن سال‌ها خط مقدم مبارزه با گروهک‌های ضدانقلاب بود برای ادامه خدمت به شهر سقز اعزام شد و در سپاه سقز مدت کوتاهی در ترابری سپاه کار می‌کرد، ولی او کار در واحد عملیات را بر کارهای ستادی و پشتیبانی ترجیح می‌داد و با همین انگیزه به واحد عملیات رفت و در واحد عملیات بارها با شرکت در عملیات‌ها و درگیری با عوامل ضدانقلاب تا مرز شهادت پیش رفت و با دو بار مجروحیت در میادین کارزار به مقام جانبازی نائل آمد.

شجاعت و رشادتش در رویارویی با ضدانقلاب زبانزد همه بود و او در کمال شجاعت ضدانقلاب را تعقیب می‌کرد.

با شهادت دوستان نزدیکش در درگیری روستاهای پیر عمران و عملیات‌های استراتژیک جاده‌ی سقز مریوان که از نقاط حساس منطقه بود، سینه‌ای مالامال از مهر و عاطفه‌اش را تنگ کرده بود و او مثل همیشه لبخند نمی‌زد و از شوخی کردن با دوستان پرهیز می‌کرد و شاید به دلش برات شده بود که باید خود را برای پروازی خونین آماده کند و با انتظار عروج نشسته بود که در دوم اسفندماه سال 1362 در ارتفاعات روستای کسنزان سقز پس از حماسه‌ای خونین به هنگام اذان ظهر به مزد و پاداش سال‌ها جاد فی سبیل‌الله و خدمت صادقانه که همانا شهادت درراه خداست، دست‌یافت و جاودانه شد.

پیکر مطهر سردار شهید محمد جمال صالحی در گلزار شهدای بیجار در جوار یاران شهیدش آرام‌گرفته است.

منبع: دبیرخانه ستاد کنگره 5400 شهید استان کردستان

انتهای پیام/ن

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon