چرا اتحادیه اروپا می‌خواهد افغانستان و آسیای مرکزی را به یکدیگر نزدیک کند؟

چرا اتحادیه اروپا می‌خواهد افغانستان و آسیای مرکزی را به یکدیگر نزدیک کند؟

پیوند ثبات و امنیت میان افغانستان و هزینه‌های گزافی که اتحادیه اروپا برای توقف روند مهاجرت از افغانستان صورت داده است، اصلی‌ترین عاملی است که اروپا برای نزدیکی هر چه بیشتر افغانستان و آسیای مرکزی، تلاش می‌کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه Cabar.asia، اتحادیه اروپایی بین سال‌های 2014 تا 2020، معادل 1.4میلیارد یورو را به افغانستان اختصاص داده است. این رقم 1.4 برابر بیشتر از برنامه‌هایی است که در پنج کشور آسیای مرکزی در همین دوره حمایت مالی شده‌اند.

ژانیبیک آرینوف، یک کارشناس مؤسسه اقتصاد و سیاست جهانی (IWEP) در قزاقستان در این باره می‌گوید: به هر حال تأثیر این هزینه‌ها همیشه آشکار نیست؛ بنابراین، بروکسل نگران همکاری با دیگر بازیگران از جمله کشورهای آسیای مرکزی در قبال افغانستان نیز هست.

در اواسط ماه ژوئن سال جاری، شورای اروپا استراتژی جدیدی را درخصوص روابط اتحادیه اروپا و منطقه آسیای مرکزی به تصویب رساند. یکی از محورهای مهم سند به‌روز‌رسانی شده (از نسخه سال 2007) تقویت امنیت در منطقه است. به‌ویژه، این امر به‌معنای توسعه همکاری‌های کشورهای منطقه با افغانستان و نیز مشارکت در برنامه‌ها و پروژه‌های اتحادیه اروپاست.

پیتر بوریان، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی در این باره اظهار می‌دارد: افغانستان صلح‌آمیز به‌نفع همه است. به‌ویژه، این امر موجب تقویت اقتصاد منطقه می‌شود؛ بنابراین، ما از مشارکت شرکایمان در آسیای مرکزی و تلاش‌های آن‌ها برای حفظ صلح و ثبات در افغانستان حمایت می‌کنیم. این تعاملات فرصت‌های جدیدی برای همکاری ما با آسیای مرکزی به وجود می‌آورد.

به گفته این دیپلمات اروپایی، این همکاری بر تداوم پروژه مدیریت مرزها در منطقه (BOMCA) و نیز ارتباط با پروژه مشابه در افغانستان، دلالت دارد. نتیجه می‌بایست پیشرفت در مدیریت مرزها میان این کشورها باشد.

این کارشناس قزاق همچنین می‌گوید: کشورهای آسیای مرکزی به خوبی آگاهند که افغانستان پیش‌نیاز ثبات در منطقه است؛ بنابراین آن‌ها تلاش می‌کنند تا در این فرایند مشارکت داشته باشند.

به‌رغم دور بودن منطقه از اروپا، بروکسل اکنون نگران حل و فصل وضعیت افغانستان است. لئونیگ گوسف، یکی از کارشناسان مؤسسه مطالعات بین‌المللی MGIMO در این باره می‌گوید: همکاری با کشورهای آسیای مرکزی به حل و فصل وضعیت در افغانستان و توقف جریان مهاجرت پناهجویان به اروپا کمک می‌کند.

الزامات منطقه‌گرایی

نخستین استراتژی اتحادیه اروپا برای آسیای مرکزی و اجرای آن به سال 2007 بازمی‌گردد. به عقیده تحلیل‌گران این سند عمدتاً بر مبنای مشاوره‌های سیاسی و میان دپارتمان‌ها و نیز حمایت مالی از پروژه‌های اتحادیه اروپا تعریف شده بود.

با این حال، کارشناسان بر این عقیده نیستند که استراتژی پیشین موفق بود. در این راستا، یوری سروخانیان، یکی از کارشناسان ازبک، یکی از علل این موضوع را رویکرد منطقه‌ای اتحادیه اروپا به آسیای مرکزی می‌داند.

وی در این باره می‌گوید: روابط میان جمهوری‌ها به‌سرعت بدتر می‌شود، پروژه‌های منطقه‌ای همگی حذف شده و با مکانیزم‌های همگرایانه‌ای که توسط بازیگران خارجی اعمال‌ شده، جایگزین می‌گردند؛ بنابراین، در تلاش برای تمرکز بر منطقه‌گرایی، بروکسل ناتوان از یافتن زمینه و بستر مناسب برای ارتقای همکاری‌های مؤثر بوده است.

استراتژی به‌روز شده‌ای که اخیراً به تصویب رسید نیز روی منطقه‌گرایی حساب کرده است، اما وضعیت امروز و بهبود روابط میان کشورها تا حدودی به آن کمک می‌کند. شورای اروپایی بر تمایل خود برای ورود و اجرای موافقتنامه‌های دوجانبه سودمند و همکاری و مشارکت توسعه‌یافته با کشورهای مربوطه، تأکید می‌کند.

در بیانیه شورای اروپا آمده است: چارچوب روابط میان اتحادیه اروپا و منطقه مشخصاً بر تمایل کشورهای آسیای مرکزی در اجرای اصلاحات، تقویت دموکراسی، حقوق بشر، حاکمیت قانون، دادگاه‌های مستقل و مدرنیزه کردن و متنوع کردن اقتصاد آن‌ها مبتنی است.

بازیگران فعال

در بازه سال‌های 2007 تا 2020، بروکسل حدود 2میلیارد یورو را برای برنامه‌های مختلف، عمدتاً آموزشی و نیز پروژه‌های مرزی (BOMCA) و برنامه‌های پیشگیری در حوزه مواد مخدر (CADAP) تخصیص داده است.

در همین حال بنا بر داده‌های رسمی منتشر شده، کمک‌هایی که به روسیه و دیگر کشورهای آسیای مرکزی تخصیص داده شده از مرز 6میلیارد دلار طی 10 سال اخیر گذشته است. در حالی که کل مبلغ سرمایه‌گذاری شده در همین بازه تقریباً 20میلیارد دلار بوده است.

در همین حال بنا بر آمار منتشر شده توسط USAID، مجموع کمک خارجی به منطقه در بازه 2007 تا 2019 از سوی ایالات متحده آمریکا نیز 3.6میلیارد دلار بوده است.

چین نیز در میان 5 بازیگر بزرگی است که کمک‌ها و اعتبارهای مالی را به آسیای مرکزی تخصیص داده است. قزاقستان با 11.9میلیارد دلار بیشترین بدهی را دارد. قرقیزستان 1.7 میلیارد دلار به بانک صادرات - واردات چین بدهکار است. بدهی‌های تاجیکستان نیز بیش از 3.5میلیارد دلار است. در همین حال هیچ آمار رسمی و در دسترس در خصوص بدهی‌های ترکمنستان و ازبکستان وجود ندارد.

به گفته یوری سروخانیان، تصویر بحث برانگیز اتحادیه اروپا به‌عنوان یک مشارکت‌کننده نظام پیشرفته در روابط بین‌الملل یکی از موانع اصلی و جدی است که  مانع از توسعه روابط میان اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی شده است.

این تحلیل‌گر در ادامه می‌افزاید: به‌ویژه در مورد آسیای مرکزی اتحادیه اروپا باید به‌عنوان یک ساختار فراملی، فریبنده رفتار کند که هیچ قدرت سختی ندارد. ساختارهای سیاسی در آسیای مرکزی همچنان قدرت را ستایش می‌کنند.

وقتی که به یک بازیگر بزرگ که برای نفوذ در آسیای مرکزی می‌جنگد می‌رسیم، پای ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین به میان می‌آید. اتحادیه اروپا هرگز یک بازیگر و رقیب جدی برای این بازیگران نبوده است و به نظر می‌رسد که این وضعیت اتحادیه اروپا را ناراضی کرده است؛ با وجود این، بروکسل همچنان برای همکاری ابراز تمایل می‌کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان