گزارش|وزیر خارجه بحرین؛ حرکت در مسیر سرنوشت انور سادات

گزارش|وزیر خارجه بحرین؛ حرکت در مسیر سرنوشت انور سادات

مقامات بحرین از طریق دیدارهای رسمی و غیر رسمی با سران صهیونیست و میزبانی اخیر کنفرانس منامه درباره معامله قرن، تحرکات خود برای نزدیک شدن به اسرائیل را تشدید کرده و از تمایل خود برای گسترش روابط تجاری و گردشگری با اشغالگران سخن می‌گویند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،‌ پس از گذشت بیش از چهل سال از سفر انور سادات رئیس جمهور اسبق مصر به فلسطین اشغالی و اعلام رسمی عادی سازی روابط عربی با رژیم اسرائیل، شاهد ظهور فردی به نام خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین هستیم که با الگو گرفتن از انور سادات و البته در چارچوب ماموریت ویژه ای که برایش از سوی عربستان و امارات با جهت دهی آمریکا ترسیم شده، گام هایی به سمت عادی سازی روابط عربی با دولت اشغالگر اسرائیل برمی دارد.

مقامات بحرین از طریق دیدارهای رسمی و غیر رسمی با سران اسرائیل و میزبانی اخیر کنفرانس منامه که هدف از آن ساماندهی بخش اقتصادی معامله قرن بود، تحرکات خود برای نزدیک شدن به اسرائیل را تشدید کرده و از تمایل خود برای گسترش روابط تجاری و گردشگری با اشغالگران سخن می گویند.

وزیر خارجه آل خلیفه تنها مسئول عربی است که تحرکات و نشست‌های خود با اسرائیلی ها را به شکل علنی و صریح افزایش داده است، تحرکات وی در داخل و منطقه خلیج فارس و وطن عربی با خشم و غضب عربی روبرو شده و این مسئله سئوالاتی را درباره احتمال اینکه وی با آنچه بر سادات در اکتبر 1981 آمد، مطرح کرده است.

دنباله روی از سادات

در یک جلسه بحث و بررسی در واشنگتن در روز هجدهم جولای جاری، وزیر خارجه بحرین به حمایت خود از عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل ادامه داد و گفت به گام های انور سادات رئیس جمهور اسبق مصر ادامه می دهد، وی همچنین با یسرائیل کاتس وزیرخارجه همتای اسرائیلی خود در کنفرانس ادیان در همان روز دیدار کرد.

 

ولی این اولین باری نیست که وی(وزیر خارجه بحرین) از سادات حرف می‌زند، در مصاحبه هایی که با شبکه‌ ها و روزنامه های اسرائیلی در حاشیه «کارگاه اقتصادی» اخیر که ژوئن گذشته در منامه برگزار شد، آل خلیفه گفت امکان انجام سفری همانند سفر سادات به قدس در سال 1977 میلادی وجود دارد، سفری که مسیر توافق کمپ دیوید و عادی سازی روابط میان مصر و اسرائیل را هموار کرد.

وی افزود به همان اندازه ای که کمپ دیوید 1 بازی را پس از سفر رئیس جمهور سادات(به مناطق اشغالی) تغییر داد،‌امیدواریم که این موضوع هم(تمایل وزیر خارجه آل خلیفه برای سفر به مناطق اشغالی) به موفقیت منجر شود و بر این مسئله تکیه می کنیم و مورد توجه قرار می دهیم و این موضوع تحول دیگری برای تغییر دادن بازی خواهد بود.

سادات در بیستم نوامبر 1977 میلادی در سخنانی در مقابل نمایندگان کنست(پارلمان) اسرائیل از تصمیم خود برای رفتن به «خاک دشمن تا زمانی که جنگ میان آنها برقرار است» و تمایلش برای از بین بردن دشمنی و تردید میان اسرائیلی ها و مصری ها سخن گفت و در نهایت توافق کمپ دیوید را با اسرائیلی ها در واشنگتن در مارس 1978 برای پایان جنگ میان دو طرف امضا کرد.

اما آل خلیفه در سخنانی در برابر اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در هجدهم جولای 2019 گفت مردم اسرائیل به راحتی و فراغ بال برای نسل های آینده نیاز دارند، به همین سبب شایسته است آنها به حرف های ما گوش کنند، این چیزی است که ما به آن معتقد هستیم و دوست داریم محقق شود، منطقه ای که مردم اسرائیل به آن تعلق دارند، بسیار بزرگتر است، زیرا شامل سرزمین ها و کشورهای ما هم می شود.

بحرین همچنین میزبان کنفرانس منامه بود که به بررسی بخش اقتصادی طرح معامله قرن اختصاص داشت،‌طرحی که هدف از آن حذف مسئله فلسطین و تعدی به حقوق فلسطینیان است و این گامی است که به شکل قابل توجهی فراتر از حجم و اندازه ای توافقی همچون کمپ دیوید است.

وجوه تشابه آل خلیفه و سادات در عادی‌سازی

آل خلیفه در تشویق سازش با اسرائیل به سادات شباهت دارد، ولی از نظر کوتاهی و توجهی نسبت اراضی فلسطینی بر سادات غلبه دارد، به عنوان مثال سادات در سخنرانی نهم نوامبر 1977 در مجلس الشعب مصر چنین گفته بود «یک سرزمین عربی وجود دارد که اشغال شده است و اسرائیل همچنان آن را با قدرت مسلحانه در اشغال دارد و ما بر عقب نشینی کامل از آن از جمله قدس عربی اصرار داریم.

سادات افزود صلح برای همه ما در سرزمین عربی و در اسرائیل و در مکانی از جهان بزرگی است که با نزاعات خونین وضعیت پیچیده ای دارد....

وزیر خارجه بحرین هم در سخنانی در ژوئن گذشته همانند سادات گفت اسرائیل به وجود آمده است تا باقی بماند و حق دارد تا در داخل مرزهای امن زندگی کند، منامه و دیگر پایتخت های عربی خواهان عادی سازی روابط با آن هستند.

با وجودی که سادات، قدس را عربی و پایتخت فلسطین می دانست، ولی آل خلیفه کار را به جایی رساند که در واکنش به محکومیت اعتراف استرالیا به قدس به عنوان پایتخت اسرائیل گفته بود این موضع غیر مسئولانه بوده است(آل خلیفه گفته بود که اتحادیه عرب نباید اقدام استرالیا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل محکوم می‌کرد)

آل خلیفه در توئیتی در دسامبر گذشته نوشته بود موضع استرالیا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، به خواسته های مشروع فلسطینیان خدشه ای وارد نمی کند که اولین خواسته آنها قدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین است و تضادی با ابتکار صلح عربی ندارد

از جمله کارهایی که سادات انجام نداد، ولی آل خلیفه جسارت پیدا کرد و آن را انجام داد، توئیتی بود که در سال 2016 میلادی در صفحه شخصی خود در توئیتر درباره مرگ شیمون پرز رئیس سابق رژیم اسرائیل نوشت که طی آن گفت در صلح و آرامش بخوابی ای رئیس شیمون پرز، مرد جنگ و مرد صلح همچنان در خاورمیانه رسیدن به تو سخت است. وی با این توئیت به تمجید علنی از مقام صهیونیستی پرداخت که فلسطینیان، وی را به ارتکاب جنایات جنگی متهم می کنند.

موج خشم در جهان عرب

معاهده ای که انوار سادات امضا کرد(معاهده کمپ دیوید)، خشم جهان عربی را به دنبال داشت که این اقدام وی را سبب از بین رفتن وحدت صف عربی دانستند.

اعراب معاهده کمپ دیوید را خیانتی توصیف کردند که به حقوق فلسطینیان ضربه زده است، و بلافاصله عضویت مصر در اتحادیه عرب به حال تعلیق درآمد و مقر اتحادیه عرب هم از قاهره به تونس منتقل شد و بیشتر کشورهای عربی در اعتراض به این اقدام، سفرای خود را از قاهره فراخواندند و روابط دیپلماتیک خود را با آن قطع کردند، اگرچه اعراب در نهایت ارتباط خود را با مصر از سرگرفتند و امور به وضعیت قبلی برگشت.

 

و به همین شکل در سال 2019، کارگاه اقتصادی منامه، اعراب را خشمگین کرد که آن را به مثابه عادی سازی رسمی روابط با دولت اشغالگر و تلاش برای پیشبرد طرح معامله قرن به نفع این رژیم دانستند، ولی این خشم محدود بود. کشورهای متعدد عربی این کنفرانس را تحریم کردند، تشکیلات خودگردان فلسطین از جمله طرف هایی بود که با مشارکت در این کنفرانس مخالفت و آن را خیانت به مسئله فلسطین و همراهی با پروژه اسرائیل قلمداد کرد. موسی ابومرزوق عضو دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس)، اظهارات وزیر خارجه بحرین را به باد انتقاد گرفت که گفته بود دولت اسرائیل اینجا و باقی است و ما خواهان صلح با آن هستیم.

چک تبرئه از جنایات رژیم صهیونیستی

ابومرزوق در توئیتی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت درخواست وزیر خارجه بحرین از کشورهای عربی برای به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک دولتی که پابرجاست، تاکید می کند که هدف از کارگاه منامه، از بین بردن حق فلسطینی و عادی کردن روابط با رژیم اشغالگر و عادی دانستن وجود آن به عنوان بخشی از بافت منطقه بوده است.وی افزود ما بر مخالفت خود با کنفرانس منامه و طرح وی(وزیر خارجه بحرین) تاکید می کنیم، اینها(صهیونیستها) کسانی هستند که با ما جنگیده اند و خون ما را بر زمین ریخته اند و ما را از سرزمینمان بیرون رانده اند.

حازم قاسم سخنگوی جنبش حماس هم اظهارات وزیر خارجه بحرین را ادامه مسیر آل خلیفه در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قلمداد کرد.

حازم قاسم تصریح کرد وزیر خارجه بحرین با اظهارات خود چک تبرئه از جنایات را به اسرائیل می دهد.

فرضیه ترور

 سه سال پس از آنکه انور سادات، معاهده صلح را با اسرائیل امضا کرد، وی در حالی که بین وزیران و فرماندهان ارتش خود در یک رژه نظامی سالیانه در ششم اکتبر سال 1981 سان می دید، کشته شد که کشته شدن سادات در اعتراض به امضای معاهده کمپ دیوید از سوی وی بود، شماری از اسلام گرایان از جمله نظامیانی که در برنامه ریزی برای عملیات ترور سادات و اجرای آن مشارکت داشتند، به اعدام محکوم شدند.

تحرکات گسترده وزیر خارجه بحرین برای عادی سازی روابط با اسرائیل و عقد توافق با این رژیم، سئوالی را درباره احتمال دست زدن برخی طرف ها در بحرین برای حذف و ترور وی مطرح می کند به ویژه درسایه خشم و نارضایتی مردم بحرین از تحرکات رسمی برای عادی سازی روابط این سئوال مطرح می شود، چرا که جامعه بحرین با میزبانی کارگاه در منامه مخالف بود و اعتراضاتش، بیانگر دیدگاه مردم بحرین در حمایت از حقوق فلسطینیان بود.

اخیرا برنامه موسوم به ناگفته ها عظیم تر است در شبکه تلویزیونی الجزیره فاش کرده بود که مقامات آل خلیفه از عناصر القاعده برای انجام اقدامات مسلحانه علیه معارضانشان استفاده کرده و این به وضوح به وجود فعالیت های مسلحانه سری اشاره می کند که ممکن است در هر لحظه به بمب های ساعتی تبدیل و منفجر شود.

همسویی و نزدیک شدن از بیست و پنج سال پیش

گرم شدن روابط منامه و تل آویو از سال 1994 آغاز شد زمانی که یک هیئت دیپلماتیک اسرائیلی به ریاست یوسی سارید وزیر محیط زیست آن زمان اسرائیل برای شرکت در کنفرانسی درباره مسائل محیط زیست به بحرین رفت و در ادامه دیدارهایی پس از این رخداد ادامه یافت، هر چند غیرعلنی بود.

پس از سفر این مقام اسرائیلی، رکودی در روابط میان دو طرف تا 29 ژانویه 2000 حاکم شد، تا زمانی که سلمان بن حمد آل خلیفه ولیعهد بحرین با شیمون پرز رئیس اسبق اسرائیل در داووس دیدار کرد و چگونگی تقویت روابط میان منامه و تل آویو را به ویژه در زمینه آموزشی بررسی کرد.

در اکتبر 2007 میلادی، خالد آل خلیفه ویر خارجه بحرین با زیپی لیونی وزیر خارجه اسبق اسرائیل دیدار و راه های گسترش روابط دوجانبه را بررسی کرد.

10 روز پیش از جنگ سرب گداخته اسرائیل علیه نوار غزه و به طور مشخص در هجدهم دسامبر 2008، روزنامه عبری زبان یدیعوت آحارونوت فاش کرده بود که شیمون پرز رئیس اسرائیل و زیپی لیونی وزیر خارجه آن به طور سری با حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین در نیویورک دیدار کرده بودند.

در فوریه 2014 میلادی، ارتش اسرائیل در گزارشی از همکاری اطلاعاتی نزدیک میان موساد و مقامات بحرینی پرده برداشت و تاکید کرد منامه، اطلاعاتی را درباره ایران و گروه های مقاومت فلسطین در اختیار اسرائیل قرار داده است.

و چهار سال بعد و به طور مشخص در فوریه 2018، ایوب قرا وزیر ارتباطات دولت اشغالگر اسرائیل اعلام کرد که با مبارک آل خلیفه شاهزاده بحرینی در شهر تل آویو دیدار کرده که این دیدار برای اولین بار و به صورت علنی برگزار شده است تا پس از آن دیدارها و اظهارنظرهایی صورت گیرد که بر روابط مستحکم و قوی میان اسرائیل و حکومت بحرین تاکید می کند.

 

چرایی اصرار آل خلیفه بر حرکات ساختارشکنانه و تطهیر صهیونیست‌ها

هنگامی که شیخ خالد بن احمد وزیر خارجه بحرین با وزیر خارجه دولت اشغالگر اسرائیل در حاشیه کنفرانس موسوم به آزادی ادیان در واشنگتن، علنا دیدار و به صحبت کردن و لبخند زدن می پردازد و به جیسون گرینبلات معاون وزیر خارجه آمریکا و نماینده این کشور در روند صلح در خاورمیانه اجازه می دهد، تصویر این دیدار را منتشر کند، این نشان می دهد که رفتارهایش در قبال دولت عبری و مسئولانش صرفا از روی تعارف نیست بلکه بر تمایلش برای عادی سازی تاکید می کند و حتی فراتر از این مسائل وی عمدا به تحریک و جریحه دار کردن احساسات میلیون ها مسلمان و عرب می پردازد که با این روند مخالف هستند و آن را اشتباه بزرگ قلمداد می کنند.

شیخ خالد به وکیل و نماینده عادی سازی روابط عربی به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج( فارس) با دولت عبری تبدیل شده و از تحریک و جریحه دار کردن احساسات مخالفان عادی سازی از طریق مبالغه در آشکار کردن دیدارهایش چه در مناسبت‌های رسمی یا غیر رسمی لذت می برد و حتی برای این کار مناسبت تراشی می کند همانطور که مراسمی برای استقبال از نمایندگان رسانه های اسرائیلی برگزار کرد که برای پوشش کنفرانس اخیر معامله قرن در منامه در ماه گذشته به بحرین رفته بودند.

این وزیر این گام های عادی را در حالی بر می دارد که دولت راستگرا و نژادپرست ابتکار صلحی را پس زده است، آن هم طرحی که مالکیت فکری اش به پادشاهی عربستان سعودی برمی گردد، اسرائیل راه حل دو دولت را از بین برده و عرصه را بیش از پیش بر دو میلیون مسلمان در نوار غزه از طریق تشدید محاصره تنگ تر کرده و با هدف کشتار هزاران نفر از تظاهرکنندگان بی دفاع از مرزها(شرکت کنندگان در راهپیمایی مسالمت آمیز) عمدا به سمت آنها تیراندازی می کند و شهرک نشینانش، قدس را هتک حرمت کرده و دیوید فریدمن سفیر آمریکا در مناطق اشغالی به افتتاح تونلی در زیر مسجدالاقصی برای از بین بردن پایه هایش افتخار می کند، اقدامی که مقدمه ای برای تخریب وفروپاشی آن به شمار می رود.

ما نمی دانیم چه حکمتی در پس عنادورزی وزیر خارجه بحرین و نادیده گرفتن احساسات میلیون‌ها مسلمان و عرب از سوی وی قرار دارد و دیدارهایش با مقامات رژیمی قرار دارد که دستان آنها و ارتششان به خون برادران فلسطینی بیگناه در فلسطین اشغالی و پیشتر در لبنان، سوریه، اردن و مصر آغشته بوده و آن گاه وزیرخارجه بحرین به این معصیت(دیدار علنی با مقامات رژیم صهیونیستی) در یک چالش بی سابقه اقدام می کند.

باید به شیخ خالد بن احمد آل خلیفه این نکته را گوشزد کنیم که اولا اسرائیل هیچ حمایت مجانی از (رژیم) بحرین به عمل نخواهد آورد و ثانیا اسرائیل حتی قادر به حمایت از خود هم نیست و چهار گوشه و کنار زمین را برای توقف جنگلی از موشک های نقطه زن که آن را از چهار طرف به استثنای دریا(مدیترانه) احاطه کرده، طی می کند، موشک هایی که در آینده نه چندان دور به پایگاه هایش خواهد رسید، ولی آمریکا که پس از هزینه کردن 90 میلیارد دلار در سوریه شکست خورد و از این کشور فرار کرد و برای فرار از افغانستان پس از زیان یک تریلیون دلاری و کشته شدن سه هزار نظامی اش برنامه ریزی می کند، قطعا شکست خورده از خلیج(فارس) هم خارج خواهد شد همانطور که از سومالی فرار کرد، در این زمینه از سخنان حسنی مبارک دوست شیخ خالد و حکومت کمک می گیریم که گفته بود هرگز نباید به آمریکا دل بست، و زیر پای هر کسی را که به آن دل بندند، خالی خواهد کرد.

مخاطب سخنان ما، دیگر مسئولان عربی حاشیه خلیج(فارس) هم هستند که رویکرد وزیر خارجه بحرین را در پیش گرفتند به ویژه در قطر، دولت امارات متحده عربی، سلطان نشین عمان و حکومت سعودی،‌ما افتخار می کنیم که دولت کویت را مستثنی کنیم، دولتی که مرتکب این اشتباه نشده و همچنان بر عربیت و ملی گرایی در وفاداری به عهد و پیمانی که بسته است، محکم حرکت می کند.

گوشه‌ای از خیانت‌های بزرگ سادات به اعراب

ششم اکتبر 1973 بزرگترین خدمت سادات به رژیم صهیونیستی رقم خورد، جنگ ششم اکتبر نخستین نبردی بود که در آن اعراب روش تهاجمی در پیش گرفتند و به نتایجی فراتر از تصورات دست یافتند که اگر خیانت سادات نبود، می‌توانست به بزرگترین پیروزی تاریخ اعراب تبدیل شود.

ارتش‌های سوریه و مصر توانسته بودند در ابتدای آن جنگ،‌خطوط مستحکم ارتش رژیم صهیونیستی را درهم بشکنند و با نابود کردن بخش‌ عظیمى از نیروهاى دشمن، آنان را به عقب‌نشینى وادارند و این وضع سبب شد که دیگر کشورهاى عربى نیز نیروهاى نظامى ‌خود را به عرصه نبرد اعزام کنند، اما در حالى‌که نظامیان رژیم صهیونیستی‌ در دو جبهه‌ مصر و سوریه پراکنده و زمین‌گیر شده بودند و بخشى از آنان‌ در جبهه‌هاى شمالى و کرانه باخترى و کانال سوئز در محاصره قرار داشتند، «انور سادات»، رئیس‌ جمهوری اسبق مصر، به ‌طور غیرمنتظره فرمان‌ آتش‌بس را صادر کرد.

جنگ اکتبر نبردى استثنایى بود. این جنگ نتایج بسیار زیادى داشت، از جمله آنکه مشخص شد، در صورت وجود برنامه ریزى و همت، ارتش رژیم صهیونیستی «شکست پذیر است».

دوم آنکه بین کشورهاى عربى، مصر این قابلیت را دارد که رژیم صهیونیستی را شکست دهد. امروز مى‌توان قضاوت کرد که اگر ترس و یا خیانت سادات نبود، رژیم صهیونیستی در اکتبر 1973 شکست مى خورد.

مردانى مانند ژنرال شاذلى(ژنرال سعید الدین شاذلى را در آن زمان مصری‌ها به خاطر هوش و نبوغ و توانایی‌ها و در عین حال ساده زیستی‌اش یک نابغه نظامى می‌دانستند. سادات در مارس 1973 به شاذلى اطلاع داده بود که ارتش را براى نبرد «مرگ و زندگى » آماده کند...) تنها با سه گردان کماندوى از جان گذشته به همراه چند واحد پدافند سام ستون فقرات ارتش رژیم صهیونیستی را شکستند.

 

هنگامى که چندى بعد سادات وى را مجبور کرد، تانک‌هایش را به ساحل غربى سوئز برگرداند، این ژنرال مصرى با چشمانى اشکبار از سادات خواست تا حداقل این درخواست رژیم صهیونیستی را نپذیرد، اما سادات قبلا قول این امر را به کیسینجر داده بود. رژیم صهیونیستی نیز به خوبى دریافت مصر حریفى متفاوت است. بنابراین باید حتما از صف مبارزان دیگر خارج شود.

بگین در 1977 از سادات در تل‌آویو به گرمى استقبال کرد و دو سال بعد با قبول قرارداد کمپ دیوید خروج کامل از صحرا را پذیرفت.

آخرین جنگ گسترده اعراب و رژیم صهیونیستی گرچه با موفقیت صد درصد اعراب به پایان نرسید، ولى بسیارى از نقاط ضعف رژیم صهیونیستی را نمایان کرد. اندکى پس از پایان جنگ روز کیپور، انور سادات پیمان آتش‌بس با رژیم صهیونیستی را امضا کرد و سفرى نیز به سرزمین‌هاى اشغالى کرد.

پیمان سازش کمپ دیوید که توسط سادات و بگین، با نظارت کارتر امضا شد، از اثرات این جنگ بود. پیمانى که بر طبق آن رژیم صهیونیستی تا سال 1982 از تمامى صحرا سینا عقب‌نشینى کرد و در مقابل مصر، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.

دو دولت براى همیشه ترک مخاصمه کردند. هرچند سادات نتوانست روزى را که سرزمین مصر خالى از نظامیان اسرائیلى باشد، ببیند. او در ششم اکتبر 1981 در مراسم رژه اى که به مناسبت پیروزى در جنگ رمضان 1973 ترتیب داده شده بود، به دست سروان احمد شوقى خالد اسلامبولى ترور شد.

نتیجه گیری

تحرکات آل خلیفه در دنباله‌روی آشکار از رویکرد سازشکارانه انور سادات در چهل سال پیش، به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار دارد، هر چند سادات، موانع روانی در جهان عرب برای تغییر نگاه به رژیم صهیونیستی را تا حدودی از میان برد، ولی عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر هیچ گاه در اذهان و نگاه مردم مصر عادی نشد، که این امر بر دیگر ملت‌های عرب هم صادق است، مهمترین دلیل برای اثبات نفرت و خشم ملت‌های عرب و مسلمان از سازشکاران و رژیم صهیونیستی، شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت است، چرا که چهل سال پیش که انوار سادات پیشگام سازش با رژیم صهیونیستی شد، نه جنبش حماسی وجود داشت و نه حزب الله لبنان شکل گرفته بود، ولی پس از معاهده سازش کمپ دیوید دیری نپایید که تجاوزگری و اشغالگری رژیم صهیونیستی به شکل‌گیری و رشد فزاینده جنبش‌های مقاومت همچون حماس، حزب الله و جهاد اسلامی منجر شد.

اما روند سازش با رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که حاکمان مستبد عرب که در جنگ‌های کوتاه با رژیم صهیونیستی ناکام مانده بودند، در دستیابی به سازش با این رژیم هم با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌‌کنند، چرا که با وجود امتیازها و طرح‌های سازش همچون طرح به اصطلاح صلح عربی ارائه شده از سوی ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان، در این راه هم شکست خورده‌اند، چرا که رژیم صهیونیستی نشان داده است هرگز به دنبال صلح نیست و به کمتر از اشغال تمام سرزمین فلسطین به چیز دیگری رضایت نمی‌دهد.

 

نکته مهم درباره مسئله عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی این است که این رویکرد دقیقا ناشی از نقطه ضعف رژیم های عربی سازشکار است نه نقطه قوت آنها و کشورهایی هچون بحرین،‌امارات،‌عربستان و دنباله‌روهای آنها به سبب وابستگی کامل به آمریکا مجبور هستند برای حفظ تاج و تخت خود در برابر هرگونه فشار و خواسته آمریکا تسلیم شوند که یکی از آنها عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به هر قیمتی از جمله به بهای حذف مسئله فلسطین و نادیده گرفتن حقوق مشروع آنها است، در این زمینه بحرین و حاکمان ضعیف و وابسته آن عملا خود را به خط شکنان و پیشگامان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تبدیل کرده‌اند،‌میزبانی کنفرانس منامه با محور معامله قرن با وجود مخالفت قاطع فلسطینیان نشان داد که آل خلیفه دقیقا پا در مسیری قرار داده که چهل سال پیش انور سادات در آن مسیر گام برداشت، اما سرنوشت خفت باری برای سادات رقم خورد و مصر هم از آن زمان با وجود سازش با رژیم صهیونیستی و روابط با آمریکا روز به روز در جهان عرب منفعل‌تر و از نظر نقش آفرینی در معادلات منطقه ای بی اثرتر می شود و شکی نیست که برای حاکمان بحرین که اصولا هیچ جایگاهی در معادلات منطقه ای ندارند و تنها دنباله‌روی حاکمان عربستان هستند، سرنوشتی به مراتب بدتر از سادات رقم خورد،‌چرا که آل خلیفه از زمان شعله‌ور شدن آتش انتفاضه مردمی در بحرین، این کشور را جولانگاه نظامیان سعودی و اماراتی و مزدورانشان کرده و با سرکوبگری و فضای رعب و وحشت، تاج و تخت متزلزل و لرزان خود را حفظ کرده‌اند.

برای ملت‌های عرب،‌فلسطین یک مسئله محوری و دارای حساسیت فراوان است،‌زیرا مسجدالاقصی و قدس و فلسطین فراتر از جغرافیاست و فلسطین در حقیقت آزمون بزرگی است که بر وجدان اعراب سنگینی می‌کند، فلسطین یک نماد است،‌نماد آزادی، نه تنها از اشغالگری بلکه از سرکوبگری سیاسی در کشورهایی که با حاکمان مستبد و وابسته روبرو هستند، تاریخ همانطور که قضاوت سختی درباره انوار سادات به عنوان خط شکن روند سازش با رژیم اشغالگر قدس داشته، قطعا قضاوت به مراتب سخت‌تری درباره حاکمان بحرین،‌عربستان و امارات خواهد کرد که تمام امکانات و ثروت‌های ملت‌هایشان را در خدمت آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی قرار داده‌اند که بقای تاج و تخت آنها را به عادی سازی روابط آنها با رژیم صهیونیستی و خیانت به مسئله فلسطین و دشمنی با آرمان‌های ملت فلسطین مشروط کرده‌‌ است.

منابع و ماخذ: 

الخلیج الجدید

الخلیج آنلاین

روزنامه رای الیوم

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
گوشتیران
triboon