به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیروس مقدم از سوابق هنری خود و نحوه آغاز کارش گرفته تا حواشی حذف باباپنجعلی از پایتخت، چگونگی بازگشت شخصیت بهبود، احتمال اضافه شدن یک کاراکتر کهنسال و اتفاقات و خبرهای تازه این سریال محبوب سخن گفت.
مقدم در ابتدای گفتگو درباره آغاز فعالیت هنری خود گفت: من فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا هستم و رشته تحصیلی ام نقاشی گرافیک بوده است. این سعادت را داشتم که به دلیل نسبت بخانوادگی و رشته تحصیلی که دو سال در واحدهای عمومی طراحی صحنه را هم پشت سر گذاشته بودم، در سریال «دایی جان ناپلئون» ناصر تقوایی به عنوان کارآموز طراح صحنه باشم و حضور در این سریال برای من مثل یک دانشگاه شد. از نزدیک کار را دیدم و آشنا شدم و کم کم از رشته تخصصی خودم که نقاشی گرافیک بود به سمت کارگردانی کشیده شدم.
چرا مقدم تلویزیون را به سینما ترجیح داد؟
وی درباره دلیل گرایشش به تلویزیون به جای سینما توضیح داد: در شرایط حاکم بر سینما و تلویزیون تفاوتهایی وجود دارد. در تلویزیون 70، 80 درصد خود سیروس مقدم اندیشه می کند، تیم مورد علاقه و بازیگران دلخواهش را می آورد و قصه مورد علاقه را می سازد چون بازگشت اقتصادی و مالی در تلویزیون در درجه اول قرار ندارد، پس بار فرهنگی اولویت اول است. اما در سینما برای بازگشت مالی خودشان قصه و بازیگران را انتخاب می کنند که مورد پسند من نیست.
این کارگردان ادامه داد: سریالی را بعد از انقلاب کار کردیم به نام «کوچک جنگلی» که اول آقای تقوایی و بعد افخمی کارگردانی آن را برعهدده داشتند و من این فرصت را داشتم در خدمتشان باشم و تجربه های زیادی را در آن دو سال به دست آوردیم. در دوره افخمی هم برنامه ریزی و دستیاری را ادامه دادم و اتفاقا به توصیه خود آقای تقوایی در تیم ماندیم.
مقدم یادآور شد: بعد از آن «ای ایران» را با آقای تقوایی کار کردم تا زمانی که آقای میرباقری برای سریال «امام علی» مرا دعوت به کار کرد.
ماجرای ساخت سریالی درباره مافیای فوتبال
وی درباره سریال «به سوی افتخار» که درباره مافیای فوتبال بود و در سال 77 تولید شد، توضیح داد: این سریال در زمان خودش خیلی از حرفهایی که حالا خیلی بزرگ شده و همه درباره شان حرف زده می زنند را مطرح کرد. آن موقع همه شخصیت های سریال را با آدمهای واقعی فوتبال مقایسه می کردند. مثلا نقش اکبر عبدی را با فلانی مقایسه می کردند و می گفتند منظور چه کسی بوده است. اکبر عبدی در آن سریال نمایشگاه داری بود که عشق فوتبال داشت و همه شخصیت ها ما به ازای خودشان را آن موقع پیدا می کردند.
پایتخت چطور متولد شد
خالق سریال محبوب «پایتخت» درباره نحوه شکل گیری این سریال توضیح داد: «پایتخت» یک طرح خلاصه دو سه صفحه ای داشت که تورج اصلانی که از اینجا به او سلام می کنم ارائه کرده بود آقای تنابنده قرار بود آن را بنویسد و اصلانی بسازد. سال 89 تنابنده این طرح را به من معرفی کرد، ما قبل از آن سریال «چاردیواری» و «پیامک از دیار باقی» را با هم کار کرده بودیم. یک خطی قصه پایتخت خیلی به نظرم جذاب و عزیز آمد. این طرح یک جمله کلیدی داشت که خانواده ای به خاطر تعطیلات عید مجبورند 14 روز پشت کامیون زندگی کنند. این موضوع خیلی برای من جذاب بود که آنها می آیند خانه شان را تحویل بگیرند اما مجبور می شوند کنار هم در پشت کامیون قرار بگیرند و این طرح من و غفوری را جذب کرد و تصمیم گرفتیم آن را بخریم.
از یزد و کردستان تا همدان و لرستان گزینههای ساخت پایتخت
مقدم یادآور شد: تورج به دفتر ما آمد، لطف کرد و طرح را در اختیار ما قرار داد و مبلغی به او پرداخت شد. طرح دچار تغییرات مختلفی شد مثلا این خانواده در ابتدا حاشیه نشین بودند و همه چیز خیلی تغییر کرد. خیلی فکر کردیم که اینها را به کدام نقطه از ایران مرتبط کنیم. یزد، کردستان، همدان و لرستان هم مدنظرمان بود اما وقتی موسیقی مازندران را شنیدیم دیدیم چقدر مهجور است و غنا دارد. در بازبینی هایمان به مازندران رسیدیم که آنقدر مردم خونگرمی داشت که حتی ساعت 6 صبح که به یک روستا وارد شدیم در هر خانه ای را می زدیم به زور ما را داخل می بردند و تخم مرغ محلی جلویمان می گذاشتند.
وی تاکید کرد: اوایل قدری بین شمالی ها سوتفاهم ایجاد شد ولی هرچه کار جلو رفت بیشتر همه فهمیدند که در راستای شناساندن فرهنگ شمال پیش می رود.
این کارگردان درباره دشواری هویتپردازی برای شخصیتها در ابتدا و امروز تصریح کرد: این بخش از یک نظر سخت و از نظر دیگر سهل شده است. آسان از این نظر که نویسنده ها دیگر روحیات و لحن شخصیت ها را میشناسند. اما در 5 فصل سراغ همه ویژگی ها این خانواده رفته ایم و پیدا کردن چیزهای جدید خیلی سخت است. حالا دو ماه است محسن تنابنده و آرش قادری دنبال ظرفیتهای جدید هستند.
حذف باباپنجعلی مربوط به یک هفته پیش نیست
مقدم ماجرای حذف باباپنجعلی را اینگونه شرح داد: این اتفاق نه به دیروز ونه یک هفته پیش مربوط است اما برخی آن را به اتفاقاتی ربط دادند که واقعا ربطی نداشت. وقتی پایتخت 5 تمام شد با روزنامه هفت صبح مصاحبه جدی داشتیم و تنابنده هم در برنامه رشیدپور اعلام کرد که ظرفیت نقش باباپنجعلی به نظر می رسد تمام شده است یا باید راه دیگری برای بقای آن پیدا و آن را به شکل دیگری وارد قصه کرد مثلا تبدیل به روحی شود که هرازگاهی بیاید و چیزی از گذشته تعریف کند یا او برود و برادری به قصه اضافه شود که کار پنجعلی را انجام دهد. این صحبت برای یک سال پیش است و مصاحبه هایش هم موجود است و وقتی با سازمان قرارداد بستیم تبدیل به یک تصمیم جدی شد و ما تصمیم بر حذف باباپنجعلی گرفتیم.
خمسه در سریال تازهام بازی خواهد کرد
وی موضوع بیاطلاعی خمسه را تایید نکرد و گفت: اینطور که او صدا بزنند و بگویند قرارداد اینگونه شده و باباپنحعلی حذف شده نبوده اما او از قبل خبر داشته است. درباره خمسه بگویم که ما 10 سال یک زندگی تنگاتنگی را با هم داشتیم. همه بچه هایی پایتخت آقای خمسه را دوست دارند. حتی حین پایتخت 5 ناخوشی مشکوکی پیدا کردند که همه ما بهم ریخته بودیم و خانم غفوری به سرعت شرایط را فراهم کرد که او زودتر به تهران برود و با بیمارستان نیکان هماهنگ شد تا چکاپ شود. ما ایشان را دوست داریم ولی به لحاظ حرفهای قرار است همکاریمان به شکل دیگری ادامه پیدا کند و ایشان برای کار بعدی من دیروز دفتر بودند و صحبت کردیم تا یکی از نقشهای خوابزده را ایفا کند.
کارگردان پایتخت درباره بهبود نیز توضیح داد: درباره بهبود در قسمت قبلی اعلام کردیم اتفاقی میافتد او حین آموزش و پرورش فیل فوت کرده و جسد او را آتش زدهاند. اما او برمیگردد و چگونگی برگشتن او هم بامزه است. ما آفریقا را به سریال میآوریم و قصه جذابی دارد که خود بهبود هم در آن هست و روح نیست.
مقدم یادآور شد: متن های سریال دارد نوشته می شود، همین حالا در کیفم قسمت دو را دارم که در راه داشتم آن را می خواندم. اوایل آذرماه تصویربرداری را شروع میکنیم و از 15، 20 روز قبل دیدن لوکیشنها و پیش تولید را خواهیم داشت. ضمن اینکه ممکن است کاراکتر مسنی وارد قصه کنیم تا طیف کهنسال هم از ما راضی باشند اما بازیگر این نقش هنوز مشخص نشده است.
وی در این باره که آیا درست است به جز همسرش سختش است با تهیه کننده دیگری کار کند، گفت: از زمانی که به عنوان تهیهکننده و کارگردان مشترک کار می کنیم، هرچیزی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد که در قصه لازم بوده فراهم شده. خدا خشایار الوند را رحمت کند او می گفت در قصه قرار است فولکس واگن زیر آب ببریم و آیا این کار در قشم شدنی است؟ خانم غفوری هم به راحتی شرایط را فراهم کرد و ما در قشم این صحنهها را گرفتیم. با او لحظهای از کیفیت کار کم نمیشود و واقعیت دارد که سختم است با تهیهکننده دیگری کار کنم.
انتهای پیام/