نگاهی به کتاب «جنگ کثیف»-۳|  درعا؛ اولین سنگر فتنه در سوریه

نگاهی به کتاب «جنگ کثیف»-3|  درعا؛ اولین سنگر فتنه در سوریه

براندازی دولت سوریه در ابتدا قرار بود با اعتراضات مردمی انجام شود، اما با عدم تعامل مردم سوریه با پروژه‌های غربی- صهیونیستی در مخالفت با دولت به تخریب، آتش سوزی و جنگ تبدیل شد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، کتاب «جنگ کثیف سوریه؛ تغییر نظام و مقاومت» توسط تیم اندرسون نویسنده و پژوهشگر استرالیایی تالیف شده که دارای 13 فصل است. هر فصل این کتاب به ابعاد مختلف شیطنت ها و مداخلات کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا در جنگ ضد دولت سوریه اشاره می کند. این کتاب موفق شده بخش قابل توجهی از پشت پرده مداخله غرب و آمریکا در کشتار صورت گرفته در سوریه را فاش کند که تاکنون بالغ بر یک میلیون نفر در آن کشته شده اند.

بررسی جنگ تبلیغاتی و رسانه ای غرب، بررسی تحولات درعا در ابتدای ناآرامی ها، انجام کشتار های جمعی متعدد، نقش آمریکا در بازتولید گروه های تروریستی بویژه داعش، ادعاهای غربی در انجام حملات شیمیایی، تأثیر تحریم های آمریکا بر سخت  تر شدن زندگی مردم سوریه و نقش پروژه خاورمیانه بزرگ و هرج و مرج خلاق آمریکا در حوادث سوریه از جمله مسائل بررسی شده در این کتاب است.

چکیده

*درسال 2011 یک کشتار عظیم در شهر مرزی درعا توسط فرقه گرایان اسلامی به راه افتاد.

*این حادثه مشابه کشتار حماه در 1982 بود و ردپای عربستان و آمریکا نیز در آن دیده می شد.

*تعداد زیادی از عناصر دولتی از جمله پزشکان و ماموران بهداشت و نیروهای پلیس در این حادثه قربانی شدند.

*رسانه های غربی حوادث را وارونه بازتاب داده و مدعی شدند که این کشتار از طرف ارتش سوریه ضد مخالفان بوده است.

*در این میان عربستان با فرصت طلبی به تحریک وتسلیح گروههای مسلح ضد دولت سوریه پرداخت.

*تظاهرات مردم در راستای بهبود خدمات و انجام اصلاحات سیاسی بود، اما گروههای مسلح از این فرصت به نفع خود و کشورهای حامیشان استفاده کردند.

*گروه‌های افراط گرا و تکفیری خارجی نیز به شورشیان سوریه پیوستند.

*عربستان با فرصت طلبی به دنبال تحریک فرقه گرایان اسلامی سنی ضد دولت سوریه بود.

 

فصل سوم

آغاز درگیری ها؛ داستان های متناقض

با شروع عملیات های مسلحانه و خشونت آمیز در شهرمرزی درعا در سال 2011،یک روایت دوگانه در رابطه با درگیری های سوریه وجود داشت. اولین روایت ازسوی شاهدان مستقل در سوریه در حمص مطرح شد که می گفتند هم زمان با شروع تظاهرات اصلاح طلبانه،افراد مسلح وارد جمعیت شده و پلیس و غیرنظامیان را آتش باران کردند.

آنها همچنین تاکید کردند که این اقدام خشونت آمیز ازسوی فرقه گرایان اسلامی بود. اما روایت دوم که توسط فرقه گرایان اسلامی(شورشیان) بیان شد ،ادعا می کرد که این حملات یک اقدام کورکورانه بوده که توسط نیروهای امنیتی سوریه و به منظور سرکوب تجمعات سیاسی صورت گرفته است.

تحقیقات مستند نشان می دهد که این داستان شورشیان تحت حمایت واشنگتن از حادثه درعا، بخشی از استراتژی آمریکا برای مشروعیت زدایی از دولت سوریه و تحریک به منظور تغییر نظام این کشور بود.

قابل توجه است که قبل از این شورش مسلحانه در مارس 2011، محموله های تسلیحاتی از سوی عربستان سعودی به دست گروههای مسلح افراطی که در مسجد العمری بودند رسیده بود.

نگاهی به کشتار حماه

در این راستا لازم است تا به حادثه حماه در سال 1982 برگردیم.اطلاعات وزارت دفاع آمریکا و پاتریک سیل نویسنده انگلیسی در سال 1988،روایت های مستقلی از حادثه حماه بیان می کنند.چندسال پس از حملات فرقه ای خشونت آمیز از سوی اخوان المسلمین در سوریه، در نیمه سال 1980 حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه، شورش فرقه گراها که هدفشان تحمیل یک دولت سلفی اسلامی به سوریه بود را درهم شکست. به این ترتیب یکی از توطئه های کودتایی اخیر ناکام ماند و گروه اخوان المسلمین احساس کرد که باید شورش خود را در مقر خود یعنی حماه از سر بگیرد. این شورش در نیمه شب فوریه 1982 اتفاق افتاد و به مدت سه هفته ادامه داشت. می توان گفت که این یک جنگ داخلی بود که از خارج حمایت می شد.

گزارش های آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) دوماه بعد اعلام کرد که به طور کلی تعداد قربانیان حادثه حماه نزدیک به 2 هزار نفر است که 300 تا 400 نفر از آنها جزء شخصیت های اخوان المسلمین بودند.این گزارش اشاره می کند که تعداد زیادی از مردم در میان تعقیب و گریزهای ارتش و شورشیان کشته شدند، اما تعداد کلی قربانیان حادثه حماه به سه هزار نفر می رسد؛اما مخالفان آن می گویند که تعداد آنها 20 هزار نفر بود اما در هرصورت عدد نزدیک به واقعیت، عددی میان 5 تا 10 هزار است.

داستان های اخوان المسلمین از تعداد قربانیان این حادثه بسیار اغراق آمیز است و به حدود 40 هزار غیرنظامی می رسد.شورشیان اخوان تلاش کردند تا کودتا و شورش خود ضد دولت و نیز کشتارهای فرقه گرایانه ای که از خلال ادعای خود مبنی بر ستم دولت سوریه علیه غیرنظامیان ترتیب می دادند را پنهان کنند.

در این میان حافظ اسد رئیس جمهور سابق سوریه، این حادثه را تا حد زیادی، یک توطئه خارجی قلمداد کرد. حافظ اسد دراین زمینه به تعدادی از سلاح های آمریکایی که در اختیار شورشیان بود و نیز حمایت خارجی از آنها توسط ایالات متحده، پادشاه حسین در اردن، شبه نظامیان مسیحی لبنان و صدام در عراق استناد کرد.

شورشی که در حادثه حماه اتفاق افتاد، در درک کشتار درعا به ما کمک می کند؛چرا که این اتفاق در واقع برای بار دوم تکرار شد. گروههای مسلح افراطی را مشاهده کردیم که از بلندی، پلیس و مسئولان دولتی را مورد هدف قرار داده سپس فریاد می زنند که این ها غیرنظامیان را قتل عام می کنند. باوجود اینکه ایالات متحده از خلال هم پیمانان خود نقش مهمی در حادثه حماه داشت، سیا اعلام کرد که مردم سوریه پراگماتیسم هستند و دولت اخوان المسلمین را نمی خواهند.

هدف شورشیان از آشوب درعا

اما در حادثه درعا و حملاتی که تا حمص و مناطق اطراف آن در آوریل 2011 کشیده شد، هدف بارز آن برای یک بار دیگر،سقوط نظام سکولار بود. خط مقدم این اتفاق با همکاری ایالات متحده به اضافه عربستان سعودی و قطر و سپس ترکیه بود. بیانیه ای که محمدریاض الشقفه ناظر ویژه اخوان المسلمین سوریه در 28 مارس صادر کرد، جای هیچگونه تردید در هدف این گروه فرقه گرا باقی نمی گذارد.

لازم به ذکر است که گروه های مسلح خارجی به سرعت به این گروه شورشی سوریه پیوستند. گزارش های آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در آگوست 2012 دراین زمینه که متناقض با اظهارات واشنگتن است، به این صورت است که سلفی ها و اخوان المسلمین و القاعده در عراق و سپس داعش، قدرت اصلی پشت پرده شورش های سوریه هستند،به ویژه که گروه القاعده در عراق از ابتدا با ایدئولوژی سوریه مخالف بود و تا حد ممکن مخالفت خود را از طریق رسانه ها اعلام می کرد.

به نام مردم به کام تکفیری‌ها؛

در فوریه 2011 نارضایتی ملت سوریه تا حد زیادی تحت تاثیر حوادث مصر و تونس بود و به شکل تظاهرات اصلاح طلبانه سیاسی خود را نشان می داد.

اما در این میان گروههای مسلح در قالب تظاهرات خیابانی، به منظور ایجاد بحران و تشدید اوضاع بود. چند روز قبل از حادثه درعا در 11 مارس گزارش هایی رسید مبنی بر اینکه یک محوله بزرگ اسلحه و موادمنفجره و دوربین های دید در شب توسط یک کامیون از عراق می آمده که در گذرگاه جنوب تنف در نزدیکی اردن توقیف شد.

در این راستا پایگاه خبری دولتی سوریه(سانا) اظهار کرد که هدف از دریافت این سلاح ها، استفاده از آنها در عملیات های سلب امنیت داخلی و گسترش آشوب و تنش بوده است. راننده کامیون حامل این محموله اظهار کرد کرد که این سلاح ها در بغداد بارگیری و 5 هزار دلار آمریکایی برای تحویل آن به سوریه پرداخت شد.با وجود توقیف این قاچاق،محموله وارد شهر مرزی درعا با حدود 150 هزار سکنه شد.

در این زمان رسانه های غربی مدعی شدند که معترضان دفاتر دولتی را آتش زدند. سپس نیروهای امنیتی، تظاهرات کنندگان را آتش باران کرده و تعدای از آنها را کشتند.اما دولت سوریه اعلام کرد که نیروهای امنیتی مورد حمله قرار گرفته و چندین تن از عناصر پلیس و غیر نظامیان در حادثه آتش سوزی دفاتر دولتی کشته شدند.

در این شرایط، دولت سوریه نفس خود را حبس کرده و برای برآورده کردن جنبش اصلاح طلبانه مردم تلاش می کرد. بشار اسد رئیس جمهور سوریه در آن زمان به دنبال رسیدگی به مطالبات سیاسی مردم مانند تثبیت احزاب سیاسی و لغو قوانین اضطرای و اعطای آزادی به رسانه ها بود.

ردپای عربستان و رسانه های عربی در شورش درعا

گزارش های مختلف از جمله گزارش های ویدئویی به چندین تک تیرانداز اشاره می کرد که هنگام تشییع جنازه قربانیان این حادثه، از روی پشت بام ها به روی مردم و پلیس آتش می گشودند.این تک تیراندازها اعضای یک گروه مسلح ناشناس بودند. اما شبکه قطری الجزیره به سرعت پیشنهاد کرد که وانمود کنند این افراد از طرفداران دولت بوده اند. این شبکه ادعا کرد که بشار اسد هزاران نظامی سوری را به منظور اجرای یک عملیات سنگین به درعا فرستاده بود. فرضیه شبکه الجزیره قطر بر این بود که کار تک تیراندازان طرفداران دولت که تا حد ممکن تظاهرات کنندگان رابه قتل رساندند غیر منطقی و خودسرانه بوده است.

در این شرایط، عربستان سعودی که مهم ترین هم پیمان ایالات متحده درمنطقه است، به تسلیح سلفی های فرقه گرای سنی در راستای تحریک آنها ضد علیه نظام سوریه پرداخت. انورعشقی مسئول سعودی به بی بی سی اعلام کرد که عربستان سلاح هایی به مسجد العمری در شهر مرزی درعا در سوریه فرستاده است.عدنان العرعور شیخ سلفی سعودی خواستار یک جنگ ضد مسلمانان علوی لیبرالیسم که گفته می شد بر سوریه مسلط هستند، شد.

بازتاب وارونه حوادث توسط رسانه های غربی

در روزهای اولیه حادثه درعا،کشتار نیروهای امنیتی سوریه ادامه داشت. رامی عبدالرحمن که خود را دیده بان حقوق بشر در سوریه می نامد اعلام کرد که در اول آوریل، حدود 18 و یا 9 تن از نیروهای امنیتی سوریه کشته شدند. در آن زمان فیصل مقداد معاون وزیرخارجه سوریه که خود یکی از ساکنان درعا است تاکید کرد که دولت به منظور عدم تحریک احساسات که منجربه تشدید اوضاع می شود ونیز برقراری آرامش، در رابطه با این اتفاق سکوت کرده است.اما این سکوت در برابر عملیات های کشتاری که گروه های مسلح ضددولتی به راه انداخته بودند خطرات مشخصی داشت. رسانه های غربی از این فرصت استفاده و ادعا می کردند که این قربانیان اولا توسط ارتش سوریه مورد هدف قرار گرفته اند، دوما آنها غیرنظامیان هستند.به دنبال همین موضوع، رسانه های بین المللی در طول مدت شش ماه با بیان تعداد قربانیان،اظهار کردند که همه معترضان به دست ارتش سوریه کشته شدند.برای مثال رویترز در همان زمان گزارش داد که بیمارستا رئیس جمهور، پذیرای دست کم جسد سی و هفت نفر از تظاهرات کنندگان بود که فقط در روز چهارشنبه کشته شده اند. لازم به ذکر است که برخلاف گزارش های قبلی همه قربانیانی که تظاهرات کنندگان معرفی شدند در واقع عناصر پلیس و ماموران بهداشت بودند.

ادعاهای رسانه های غربی به جایی رسید که اظهار کردند حتی کشتار نیروهای امنیتی هم به دست ارتش سوریه بوده، چرا که این نیروها نیز استقلال طلب بوده و از آتش باران غیرنظامیان جلوگیری می کردند. همانطور که دیده بان حقوق بشر از طریق مصاحبه با پنج نفر که مجهول الهویه بودند ادعا کرد که این نیروها استقلال طلب بوده و به دست ارتش سوریه کشته شده اند.البته گزارش های دیگری نیز درهمین زمینه وجود داشت.

نقش افراط گرایان خارجی در حادثه درعا

این شورش ها با همکاری گروههای افراطی لبنان در شمال گسترش یافت وبه بانیاس و مناطق اطراف حمص نیز رسید.در 10 آوریل 9 نیروی امنیتی در یک واگن قطار در بانیاس کشته شدند. سپس این حوادث به حمص کشیده شد؛جایی که در 17 آوریل سرتیپ عبدوخضر التلاوی به همراه دو پسرش کشته شد و نیز ایاد کامل حرفوش افسر سوری در نزدیکی منزل خود به ضرب گلوله به قتل رسید. دو روز پس از این حادثه، سرهنگ محمد عبدوخضور در ماشین شخصی خود کشته شد.باید اشاره کنیم که حوادث درعا ضد نیروهای دولتی، تنها در این قتل ها خلاصه نمی شود. همچنین به دلیل اصرار رسانه های غربی بر داستان های مختلفی که تا امروز هم بیان می کنند، هیچ حرفی از شورش گروههای مسلح در میان نیست.

شبکه الجزیره که شبکه رسانه ای اصلی خاورمیانه به شمار می رود نیز به حمایت از اخوان المسلمین پرداخت.علی هاشم خبرنگار سابق شبکه الجزیره قطر یکی از کسانی بود که از همکاری با این شبکه استعفا داد؛وی از نحوه بازتاب حوادث سوریه توسط این شبکه شکایت کرده بود.وی در متن استعفای خود نوشته بود که آنچه که شبکه از آغاز در رابطه با حوادث سوریه بیان می کرد، واقعیت این اتفاقات نبود.

عملیات تحریک همچنان ادامه داشت. یک فرد تونسی به نام اباقصی که در آن زمان به شورشیان سوریه پیوسته بود، دولت سوریه را به کشتار در مساجد اسلامی سنی متهم و ادعا کرد که جملاتی از قبیل هیچ خدایی جز بشار نیست روی دیوار ها نوشته می شود که این کفری است که مسلمانان را به وحشت می اندازد.سپس شورشیان به این ادعا دامن زده و به سرزنش ارتش سوریه پرداختند. هدف آنها جداکردن عناصر سنی از ارتش سوریه بود.

در این زمان روزنامه آمریکایی نیرروزن نیز با گزارش های خود به انتقاد از دولت سوریه پرداخت. رسانه های غربی در بازتاب حوادث با کلمات بازی کرده و به دنبال مشروعیت زدایی از دولت سوریه بودند.آنها اعلام کردند که دولت بشاراسد و ارتش سوریه مسئول این کشتار هستند.موسسه بروکینگز اظهارکرد که رئیس جمهور سوریه مشروعیت خود را از دست داده است. تعدادی از سناتورهای آمریکایی نیز به نام های جان مک کین ولیندسی گراهام و جو لیبرمن تاکید کردند که الان زمان آن رسیده که همگی برای درخواست های مسالمت آمیز مردم سوریه در راستای یک دولت دموکراتیک باهم متحد شویم.

در ماه ژوئن بود که هیلاری کلینتون وزیرخارجه وقت آمریکا اعلام کرد که این حادثه از سمت آشوبگران خارجی نبوده و بیشتر قربانیان غیرنظامیان بودند. درحالی که وی به خوبی می دانست که هم پیمان اصلی آمریکا یعنی عربستان سعودی، افراط گرایان را برای انجام این ماموریت مسلح کرده بود.

از سال 2012 به بعد،سازمان های غربی مانند سازمان دیده بان حقوق بشر درسوریه، در کنار یکدیگر همراه با نویسندگان در ایالات متحده ادعا کردند که نیروهای امنیتی سوریه جنایت بزرگی درحق غیرنظامیان و افراد غیرمسلح مرتکب شده اند و این تظاهرات یک حرکت مسالمت آمیز بوده است. اما مدارک و شواهد نشان می دهد که همه این داستانها کاملا ساختگی هستند.

فرصت طلبی تکفیری‌ها

در واقع باید گفت که بیشتر این تظاهرات کنندگان، به منظور مخالفت با فرقه گرایی و دخالت نیروهای خارجی در کشور اعتراض کرده بودند.آنها حمایت دولت سوریه از اقلیت ها و نیز جایگاه بالای زن و آموزش و بهداشت رایگان در کشور را تایید می کردند و با شبکه های فساد و اطلاعات و.. مخالف بودند. اما شورشیان از این فرصت استفاده کرده و این تظاهرات را به سمت اهداف خود پیش بردند.

پس از گذشت ماه ها بازی رسانه های غربی و استتار شورشیان ، ملت سوریه همچنان آگاه بودند. مثلا یک جوان سنی به نام سامرالاخرس که از مخاطبین همیشگی شبکه الجزیره قطر بود و اخبار ساختگی این شبکه را مشاهده می کرد، درپایان ژوئن 2011 نوشت که من شهروند سوریه و یک انسان هستم. وی خطاب به شورشیان ادامه داد که شما پس از گذشت چهارماه از آزادی موهوم خود می گویید که این شورش هامسالمت آمیز بوده است، اما من از امروز می گویم که اگر هر شخص و یا گروه تروریستی به کشورم حمله کند، درمقابل آن می ایستم و همانطور که شما برروی ما آتش پرتاب کردید، شمارا آتش باران خواهم کرد، اینجا سرزمین ماست نه سرزمین شما، ای برده های آزادی موهوم آمریکا.

ادامهّ دارد...

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت