به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، در میان کوچههای قدیمی مشهد و محله پایین خیابان وارد خیابان شهید «حسنی کارگر» میشویم و بعد از طی مسافتی به «مسجد حجتیه» و بن بست خانه شهیدان دهنوی میرسیم؛ اولین چیزی که نگاه را جلب میکند فضا و آراستگی در و دیوار محوطه بیرونی خانه است و عکس سه شهیدی که بر سر در خانه میدرخشد.
خانهای که آجرهای قدیمیاش نشان از قدمت طولانی آن میدهد؛ برای گفتوگو با اهل خانه زنگ در خانه را فشار میدهیم و با استقبال آقای دهنوی 94 ساله پدر سه شهید روبرو میشویم که با عصای در دست و به سختی به استقبال میآید و با هدایت او وارد حیاط خانه میشویم؛ این قدر هوای خانه و فضای آن روح افزاست که متوجه میشویم با یک خانه معمولی روبرو نیستیم و از در و دیوار خانه بوی عطر بهشت به مشام میرسد.
خانهای 400 متری که دور تا دور حیاط را اتاقهای کوچک در دو طبقه احاطه کردهاند؛ وسط حیاط خانه هم حوض کاشیکاری آبی رنگی چشم را نوازش میدهد.آقای دهنوی دعوتمان میکند در سایه درخت تاکی که وسط حیاط در کنار حوض کاشکاری قرار دارد بنشینیم. به دیوارهای خانه نگاه میکنم؛ منزلی با صفا که به همت شهرداری مشهد به موزه کوچکی برای شهدا تبدیل شده که انصافاً سرمایهای معنوی زیبایی است.
در ادامه گفتوگوی ما با ایشان را میخوانید:
پدر شهیدان دهنوی میگوید: سه فرزند خود را در راه انقلاب و جنگ تحمیلی از دست داده و دو پسرش نیز از جانبازان هشت سال دفاع مقدس هستند.از فرزندان شهیدش سوال میکنیم که بیان میکند: پدر سه شهید به نامهای علی اکبر،حمیدرضا و حسین هستم که علیاکبر متولد 10 اردیبهشت 45 و شهادت 10 دی 57 در مشهد مقابل استانداری و اوایل انقلاب، حمید رضا متولد 5 مهر سال 38 و شهادت 3 تیر سال 62 در مهران در عملیات والفجر 3، حسین متولد20 شهریور 1350 و شهادت 29 اسفند 66 در ماووت در عملیات بیتالمقدس 3 به شهادت رسیدند.
از پدر مکرم شهدا علت نام گرفتن این خانه به «دوکوهه» را جویا میشوم که بیان میکند: دو تا از دایی بچهها هم شهید شده که یکی از آنها در همین منزل به بچههای بسیج آموزش نظامی و فنون رزمی میداد و بچهها را راهی جبهه میکردند برای همین به اینجا میگفتند «دوکوهه»!
نگاهم متوجه عکسهای شهدایی میشود که به حیاط خانه صفایی داده و دور تا دور حیاط نصب شده که میگوید: با کمک شهرداری منطقه ثامن این خانه را تبدیل به موزه شهدا شده و عکسهای شهدای منطقه را در حیاط خانه نصب کردهاند.
مادرشان آنان را با رضایت روانه جبههها میکرد
پدر شهید با اشاره به اینکه مادر این شهیدان 8 سال پیش به فرزندان شهیدمان پیوست ادامه میدهد: حاجیه خانم زن مؤمنی بود و به انقلاب اسلامی عشق میورزید و در شهادت فرزندانمان، صبر و بردباری کرد و آنها را هدیههایی برای انقلاب اسلامی و اسلام میدانست.
آقای دهنوی میگوید: حاجیه خانم به شهادت فرزندانش افتخار میکرد و حتی خودش با رضایت، آنها را روانه جبههها میکرد.
علی اکبر شهید انقلاب شد
او درباره نخستین شهیدش علی اکبر میافزاید: علی اکبر 13 ساله بود که در زمان مبارزات انقلاب و در واقعه دهم دی ماه 1357 مشهد در درگیری با نظامیان ارتش که در خیابان استانداری مستقر بودند، خود را به تانکی رساند و از آن بالا رفت، ولی نیروهای نظامی به سوی او شلیک کردند و در همان محل شهید شد.
دوست دارم شهید شوم
پدر این سه شهید به شهادت دومین شهید خانواده اشاره و ادامه میدهد: حمیدرضا مدت بیشتری را در جبههها بود و تخریبچی و از بچههای شناسایی بود و در آخرین شناسایی، دشمن او و همرزمانش را میبیند و با خمپاره به آنها حمله میکند و بر اثر برخورد خمپاره، دو نفر از همرزمان حمیدرضا در همانجا به شهادت میرسند، ولی حمید رضا مجروح میشود و با بدن زخمی، خود را به درون خاک ایران میرساند و در منطقه مهران به شهادت میرسد، ولی پیکرش در نقطهای بود که نمیشد او را به عقب بیاورند و این گونه بود که پیکرش را پس از چهل روز به ما تحویل دادند و او را تشییع کردیم.
حضور45 روزه در جبهه
آقای دهنوی با اشاره به شهادت سومین فرزند شهید خانواده میگوید: فرزندم حسین شغل تراشکاری داشت و 17 ساله بود درس میخواند و خیلی فعال بود او از طرف بسیج به جبهه رفت و 45 روز در جبهه بود و در آخرین روزهای جنگ در ماووت عراق به شهادت رسید.
دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهیدان دهنوی
پدر شهیدان دهنوی به خاطره دیدار رهبر معظم انقلاب از خانوادهاش اشاره کرد و گفت: اول فروردین 1381 به اهل خانه پیغام داده بودند که «در خانه باشید امروز مهمان دارید» ساعتی بعد مقام معظم رهبری آمدند و با تمام وجود از حضور ایشان در منزل مان خوشحال بودیم و قرآنی با دست خط ایشان نیز به ما اهدا شد که در موزه خانهمان نگهداری میشود.
افتخار میکنم فرزندانم در راه خدا شهید شوند
از او درباره اینکه اگر نیاز بود که فرزندانش با توجه به مقتضیات زمان حضور در سوریه پیدا کنند و مدافع حرم باشند نظری را می پرسم که میگوید: این افتخار است که فرزندانم بتوانند برای انقلاب اسلامی و برای رضایت خدا جانشان را فدا کنند و افتخار میکنم که فرزندانم در راه خدا و اهل بیت(ع) شهید شوند.
پدر شهیدان دهنوی در حین گفتوگو دعوت میکند که از موزه شهدای خانهاش دیدن کنیم و با هدایت ایشان وارد اتاقهای میشویم که دیگر اتاق معمولی نیست؛ اتاقهایی که پذیرای رهبر انقلاب و مسئولان و بزرگانی بوده و هر کدام نیز به رسم ادب و یادبود هدایایی را به این موزه شهدا اهدا کردهاند.
در ادامه گفتوگو مهمترین خواستهاش به عنوان پدر سه شهید از مسئولان این است که مسئولین اگر برای رضایت خدا مسئولیتی را قبول میکنند اگر میتوانند مسولیت را درست انجام دهند قبول کنند و این انقلاب را با تمام قدرت و اقتدار نگه دارند مثال همین چهل سال که توانستند نگهدارند ولی اگر میخواهند برای قدرت طلبی و شهرت اینها باشد که بدرد نمیخورند و باید از مسئولیت استعفا دهند؛ اگر توانایی ندارند باید استعفا دهند و مسئولیت را به کسانی بدهند که میتوانند این انقلاب را پیش ببرند بیایند انجام دهند کسی که مسئولیت قبول میکند باید برای رضایت خدا و 124 هزار پیامبر و امامان خدمت کند نه برای قدرت و پول و شهرت مسئولیتی را قبول کند؛ اگر میتوانند زمینه ظهور امام زمان را فراهم کنند مسولیت قبول کند و اگر نمیتوانند مسئولیت را درست انجام دهند استعفا دهند.
او مهمترین وصیتی که به فرزندانشان داشته این بوده که در راه خدا و انقلاب قدم بردارند و مهمترین وصیت فرزندان شهیدش هم این بوده که باید همه مردم کمک کنند تا کربلا و قدس را آزاد کنیم و همه مظلومان عالم از دست قدرت طلبان و ستمگران نجات پیدا کنند.
از او سوال میکنم چه عاملی سبب میشود که با وجود اینکه فرزند اولش شهید میشود باز اجازه میدهد فرزند بعدی به جبهه اعزام شود؟ که بیان میکند: صحبت این است که ما برای چه انقلاب کردیم؟ این انقلاب به این دلیل تشکیل شد که دروغگویان و قدرت طلبان کنار زده شوند و حکومت الهی ایجاد و مردم آماده شوند حکومت عدل الهی را برقرار و زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنند اگر بخواهیم مثل قدرتطلبان و زورگویان رفتار و بیرحمی کنیم پس چرا انقلاب کردیم؟ انقلاب کردیم که حکومت عدل الهی نه تنها در این مملکت بلکه در دنیا تشکیل و برقرار شود.
وی ادامه می دهد: این انقلاب آسان به دست نیامده و بهترین جوانهای این مملکت در راه دفاع از آن به شهادت رسیدهاند و جوانها باید این انقلاب را نگه دارند تا به دست امام زمان عجلالله فرجه برسد.
در حالی با پدر سه شهید خداحافظی میکنیم که میدانیم آرامش کشور و اقتدار نظام اسلامی امروزه مرهون جانفشانی عزیزانی است که دفاع از میهن و اسلام را بر رفاه خود و خانواده ترجیح دادند و تمام توان و هستی خود که همانا جان شیرین شان بود را در طبق اخلاص گذاشتند و برای اسلام تقدیم کردند.
انتهای پیام/ ت