به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،ابراهیم الامین سردبیر روزنامه الاخبار لبنان در تحلیلی نوشت ماشین رسانه ای و تحقیقاتی ـ دانشگاهی غرب استعمارگر دهه های طولانی است که تلاش می کند نظریه توطئه را کم رنگ و سخیف جلوه داده و اینگونه به مردم بقبولاند که کشورهای قدرتمند در امور داخلی آنها دخالت نمی کنند و آن چه دچار آن می شوند انحصارا نشات گرفته از اقدامات خودشان است.
ماشین رسانه ای غرب در چنان سطحی از فعالیت قرار گرفت که به تمام کاربران خود این باور را تلقین کرد که آنها افرادی آزاد هستند نه وابسته ، از این رو بسیار دشوار است که یک نویسنده برجسته ، یک کارگردان سینمایی مشهور ، صاحب یک مؤسسه انتشاراتی یا رئیس یک نهاد اجتماعی اقرار کند که از روی عمد یا ناخودآگاه گام در راهی گذارده است که استعمار برایش ترسیم کرده است.
به هر شکل کسانی که انکار را به شکل حرفه ای انجام می دهند متعمدانه حقیقت تحول عمیق به وجود آمده در سرویس های اطلاعاتی در غرب وحشی را نادیده می گیرند.
این نویسنده سرشناس لبنانی بعد از مقدمه ای طولانی که به جنگ سرد و نحوه تقابل اطلاعاتی ـ رسانه ای با اتحاد جماهیر شوروی سابق به شرایط فعلی لبنان پرداخته و در مورد این جنگ رسانه ای می نویسد: به طور مثال در لبنان، تحقیقی که در مورد حجم کمک های نظامی آمریکا به ارتش لبنان مشخص شده است ارقامی که دولت آمریکا آن را در رابطه با ارزش کمک های خود اعلام می کند ، دو برابر بهای تسلیحاتی است که در اختیار لبنان قرار می گیرد و اینکه اگر دولت آمریکا پول ادعایی خود را به لبنان بپردازد و لبنان همان تسلیحات را از آمریکا بخرد خواهد توانست دو برابر میزان تسلیحاتی که دریافت کرده سلاح خریداری کند.
پس 50 درصد از مبلغ برداشته شده از خزانه آمریکا کجا می رود ؟ گفته می شود این مبالغ باقی مانده از فعالیت های اعلام شده دولت آمریکا در اختیار سرویس های اطلاعاتی وابسته به ارتش آمریکا یا دولت این کشور قرار می گیرد تا در فعالیت ها و برنامه هایی همچون خدشه وارد کردن به چهره مقاومت صرف شود ، امری که نه تنها در لبنان بلکه در کشورهایی همچون افغانستان و عراق نیز تکرار شده است.
بخشی از این پول ها در برنامه ضربه زدن به چهره مقاومت که بین سال های 2005 تا 2010 در لبنان اجرا شد به کار رفت.
امروز دولت آمریکا به همراه کشورهای اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای متمول عربی به دنبال خط دهی خاص به افکارعمومی در لبنان هستند تا به زعم خود، مقاومت را مسئول بحران اقتصادی کشنده در این کشور قلمداد کنند.
اما عجیب اینجاست که دشمنان مقاومت که سارقان اصلی و باعث و بانی به وجود آمدن شرایط بد در لبنان هستند، پذیرش مسئولیت این فساد را فراموش کرده و به جای آن به مقابله با افرادی که به جنگ علیه فساد می پردازند ، می پردازند.
برخی از این افراد با آگاهی کامل و با توجه به کینه ای که نسبت به مقاومت دارند دست به این کار می زنند و برخی دیگر به شکل ناخودآگاه در صف آمریکا و اسرائیل قرار گرفته اند.
به اعتقاد نویسنده دشمنان مقاومت در دو خط که در شکل متناقض با یک دیگر احساس می شود اما در اصل تجمیع کننده اهالی شرارت در آمریکا و توابع اروپایی و عربی آن است تصمیم گرفتند تا لوای مبارزه با فساد را برافرازند.
آنها در این راستا جمعیت ها و فعالان اجتماعی و رسانه ای را مستقیما یا از طریق باندهایی که در لبنان در اختیار دارند خریدند و آنها را از پایتخت های فتنه فعال کردند پایتخت هایی که در آن پست و مقام و منافع و دفتر دارند.
با این حال آنها به دستور رئیس خود از تشکیل چارچوب حزبی مشخصی امتناع کردند ، زیرا هدف این مسئله نیست و نبود چارچوب تشکیلاتی مشخص برهم خوردن اوضاع و ابهام را در شوراندن مردم بهتر پیش می برد.
آنها در دو مسئله با یکدیگر بستر مشترک دارند: انتقاد از مقاومت و دلبستگی و شیفتگی نسبت به نمادهای مالی و قدرت های طایفه ای.
آنها دار و دسته ای بزدل هستند که از رویارویی مستقیم با مقاومت در هراس هستند ، ادعای بی طرفی می کنند اما حاضر به رو درور شدن مستقیم نیستند ، زیرا افرادی ترسو هستند.
ابراهیم الامین در پایان تاکید می کنند: تهاجمی گسترده ای برای شیطان جلوه دادن مقاومت در حال انجام است ما در روزهای آتی روز به روز آن را شدیدتر خواهیم یافت اما آیا طرف مقابل تنها در برابر آن صبر و انتظار حل شدن اوضاع را در پیش خواهد گرفت یا آن که حزب مقاومت ، ساختار رسانه ای و متحدانش توانمندی اقداماتی اساسی و رفتاری کنشی (نه واکنشی) را دارند؟ به هر شکل با چنین جریانی ، جنگ نرم کارساز نیست.
انتهای پیام/