به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم به نقل از ورایتی، هنگامی که «باز لورمان» کارگردان هالیوود برای انجام تحقیق در مورد اپرای خود در سال 1993 با نام «رویای نیمه شب تابستان» به هند سفر کرد، به طور غیر منتظره ای عاشق اولین فیلم بالیوودی شد که دیده بود.
وی در گفتگو با گوردون کاکس در واریتی گفت: آنچه در مورد این تجربه باورنکردنی بود، این بود که 2000 نفر در یک سینما حضور داشتند، اما این فرم کار می توانست درامی کاملاً جدی داشته باشد.
لورمان از داستان پردازی این فیلم بالیوودی به شکلی ارزشمند الهام گرفت که بر فیلم های موزیکال های او از جمله «رومئو و ژولیت» و «مولن روژ» تأثیر گذاشت.
او با عشق به تئاترهای موزیکال امیدوار بود که روشهای جدیدی را برای انتقال عناصر منحصر به فرد آن بر روی صحنه به نمایش بگذارد.
این کارگردان سرشناس هالیوودی گفت: من علاقه زیادی به رشد و ترقی آثار موزیکال داشتم. من همیشه فکر می کردم، اگر به آن نگاه کنید، موزیکال ها فرمی دارند که براساس چگونگی رمزگشایی فرم موسیقی در یک دوره زمانی مشخص شکل می گیرند.
اگرچه دو سال پیش «مولن روژ» در برادوی آغاز به کار کرد، با این وجود لورمان معتقد است که داستان بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، به خصوص در یک سال پرچالش برای تئاترهای برادوی، تئاترهای محلی و بین المللی.
با این حال، او به هنرمندان جوانی امیدوار است که همچنان از طریق فرم های مختلف هنری داستان های رو به تعالی را ادامه می دهند.
لورمان افزود: اوضاع بد است. شکسپیر می دانست که وقتی مجبور شدی سالنهای تئاتر را تعطیل کنی یعنی اوضاع بد است بنابراین من فکر می کنم ایده آرمانهای خلاقانه و مبارزه برای اجرای یک نمایش و روایت داستانی که به آن اشاره دارد همان چیزی است که روح انسان را تعالی می بخشد.
«الکس تیمبرز» کارگردان، «جان لوگان» نویسنده، «جاستین لوین» موسیقی و «سونیا تایه» طراح حرکات، اعضای تیم نمایش «مولن روژ» که نامزد تونی شد، در مورد اقتباس داستان از سینما به صحنه تئاتر بحث کردند و گام به گام نمایش را پیش بردند.
سپس بازیگران نمایش «مولن روژ» از جمله «کارن اولیوو» (هنرپیشه «در بلندی ها» و «داستان وست ساید») به تیم پیوستند. او در مورد تجربه خود از خلق شخصیت «ساتین» به عنوان انسانی پیچیده که متمایز از «ساتنی» است که «نیکول کیدمن» در فیلم به تصویر کشیده، صحبت کرد.
«دنی بارستاین» از سرشناس های تئاتر برادوی گفت: «مولن روژ» به من اجازه داد تا شخصیت پدری کثیف و خیانتکار را خلق کنم و از این طریق حتی با برخی از جنبه ها و ناشناخته های درونی خودم آشنا شوم.
انتهای پیام/