به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، ابتکاری که توسط مقاومت لبنان برای مقابله با محاصره آمریکا اتخاذ شد تاثیرات گستردهای در سطوح مختلف داشت.
در همین راستا «امین محمد حطیط» تحلیلگر نظامی و کارشناس امور راهبردی در مقالهای نوشت، مقاومت همراه با متحدان خود توانست از اجرای طرح پنج مرحلهای «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده، در مرحله چهارم آن که انفجار اوضاع امنیتی بود جلوگیری کند. مقاومت همچنین شروع به خنثی کردن تاثیرات سه مرحله قبلی این طرح آمریکایی کرده و با مقابله در برابر محاصره ایالات متحده و جلوگیری از فروپاشی اقتصادی و مالی لبنان، استراتژی قابل قبولی برای پر کردن خلاء سیاسی این کشور از خلال تشکیل دولت بدون تسلیم شدن در برابر شرایط غرب اتخاذ کرد.
این استراتژی مقاومت در کنار متحدان آن ضربه محکمی به محاصره و تروریسم اقتصادی که آمریکا علیه لبنان تحمیل کرده بود و توسط مهرههای واشنگتن در این کشور اجرا میشد، وارد کرد.
مقاومت به خوبی از طرح و نقشه آمریکا و میزان جنایتهایی که این کشور در مرحله اجرای برنامههای خود در لبنان مرتکب میشود آگاه است و بر همین اساس شروع به خنثی کردن پروژه آمریکایی نمود. اولین مرحله استراتژی مقاومت در این زمینه تعهد به اصول خود و عدم ورود به فتنههای داخلی بود. در وهله بعدی مقاومت با دفاع غیر نظامی از کشور در صدد یافتن راه حلهای منطقی برای کمک به مردم و نجات آنها از بحرانهای پیچیده برآمد تا جلوی هرگونه بهانه جویی مخالفان و دشمنان را بگیرد.
با نگاهی گذرا به نتایج استراتژی دفاعی مقاومت میتوان موفقیت آن را مشاهده کرد و گفت که مقاومت از کمینهایی که برای آن ایجاد شده بود، جان سالم به در برد. در واقع این استراتژی مقاومت به مثابه یک تیر و دو نشان بود؛ به طوری که علاوه بر نجات لبنانیها از بحران سوخت، دشمن آمریکایی را سردرگم و آن را مجبور کرد تا درباره اقدامات مخرب خود علیه لبنان بازنگری کند.
همین امر زمینه ساز ورود گاز مصر و نفت اردن به لبنان از طریق سوریه شد و علاوه بر آن جاده روابط بیروت-دمشق را نیز باز کرد.
دومین ابتکار مقاومت برای حل بحران اقتصادی لبنان و رشد و توسعه این کشور را در پیشنهادات «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که با پیشنهادهای جدی و منطقی درباره حل مشکل برق و سایر چالشهای لبنان به بیروت آمده بود، میبینیم. از نظر منطقی مسئولان لبنانی نباید درباره پذیرش این پیشنهادهای عاقلانه و منطقی که به نفع لبنان و مردم آن است، تردید کنند.
پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای لبنان از دروازه اقتصادی برای ایجاد زیرساختهایی صورت میگیرد که مانع از هدر رفتن اموال عمومی لبنان میشود؛ آن هم در شرایط آشفته اقتصادی این کشور که نتیجه محاصره آمریکایی از خارج و فساد برخی طرفهای مربوطه از داخل است.
-پیشنهادی که توسط وزیر خارجه ایران مطرح شد یعنی تاسیس 2 نیروگاه تولید برق با ظرفیت 2000 مگاوات (یعنی به اندازه 70 درصد از نیازهای انرژی الکتریکی لبنان) میتواند مشکل بسیاری از مراکز حیاتی را حل کرده و ارائه خدمات برق به شکل شبانه روزی و 24 ساعته به شهروندان در همه مناطق را تضمین کند.
پذیرش این پیشنهاد و اجرای آن همچنین درهای سوء استفاده برخی در پرونده برق لبنان را بسته و از هدر رفتن مبالغ هنگفت در این پروژه جلوگیری میکند.
-دومین پیشنهاد حسین امیرعبداللهیان مربوط به ساخت یک شبکه حمل و نقل مدرن مانند مترو و قطارهای برقی در شهرهای لبنان بود که اجرای چنین پروژهای یک راه حل اساسی برای مشکل حمل و نقل و هزینه بالای آن و همچنین مشکل ترافیک و شلوغی در شهرها بوده و علاوه بر آن خطرات تصادف را نیز کاهش میدهد.
- پیشنهاد سوم جمهوری اسلامی ایران برای لبنان که از زبان آقای امیرعبداللهیان بیان شد مربوط به پرونده انفجار بندر بیروت و اعلام آمادگی ایرانیها برای بازسازی این بندر است؛ چرا که این امر اجازه میدهد لبنانیها بار دیگر به شیوهای بهتر از این بندر بهره برداری کنند و بندر بیروت موقعیت خود را مجدداً در شرق بازیابی کند.
بازسازی بندر بیروت و ازسرگیری فعالیتهای این بندر به ویژه با توجه به آغاز مرحله بازسازی سوریه و نقشی که بندر بیروت میتواند در انتقال مصالح به سوریه ایفا کند، موقعیت بالایی به لبنان در زمینه اقتصادی و همچنین مشارکت این کشور در پروژه بازسازی سوریه که نتایج بسیار مثبتی برای لبنانیها خواهد داشت، میبخشد.
با وجود این پیشنهادهای سخاوتمندانه و جدیت و آمادگی این کشور برای اجرای آنها میبینیم که برخی طرفهای لبنانی با قصد و غرض ویژه خود به شکل مخربی این پیشنهادها را رد میکنند. در حالی که رد این پیشنهادات قبل از هر چیزی به خود لبنانیها آسیب می رساند و البته به نفع کسانی است که از فساد در بخش اقتصادی لبنان و به ویژه در بخش برق سود میبرند و در خدمت پروژههای استعماری آمریکا فعالیت دارند.
رد مغرضانه این پیشنهادها همزمان با محاصره شدیدی که آمریکا از سالها قبل با هدف تسلیم کردن ملت لبنان در برابر دیکتههای واشنگتن علیه این کشور تحمیل کرده در واقع خدمت به منافع غرب و رژیم صهیونیستی است.
اگر برخی طرفهای لبنانی این روش را انتخاب کرده و راضی شدند که در خدمت منافع استعماری و صهیونیستی بدون توجه به منافع ملی لبنان و هموطنانشان فعالیت کنند، هیچ کس نمیتواند آنها را مجبور به تغییر موضع کند.
اما یک گروه دیگر نیز وجود دارند که در برابر سلطه خارجیها مقاومت میکنند و حاضر به هدر دادن منافع ملی و پذیرفتن زندگی حقارت باری که محور آمریکایی- صهیونیستی به آنها تحمیل میکند، نیستند. در اینجا لبنانیها در معرض یک آزمایش استراتژی قرار میگیرند که باید کدام گزینه را انتخاب کنند.
در پایان مسئله مهم و سرنوشتساز برای لبنانیها در مرحله کنونی انتخابات پارلمانی پیش رو است که نتایج آن بیانگر دیدگاه واقعی مردم و راه آنها برای محافظت از کشور و منافع آن یا انتخاب گزینههای دیگر خواهد بود.
انتهای پیام/