به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آغاز قرن 21، جریان غربی- صهیونیستی تمام توان خود را بر این قرار داده است که با اجرای طرح های جدید در منطقه غرب آسیا، استعمار مدرن را در منطقه پایه ریزی و اجرا کند. اما جریان بیداری اسلامی قریب یک دهه قبل مانعی جدی بر سر راه جریان غربی- صهیونیستی ایجاد کرد.
با آغاز بیداری اسلامی، غرب دو گونه اقدام را در دستور کار خود قرار دادند. اول، خاموش کردن جنبشهای برخاسته در کشورهای مختلف و دوم، سوار شدن بر موج اعتراضات گسترده مردمی برای ایجاد جریانهای ظاهراً مردمی اما وابسته به غرب. آنها در گام بعد تلاش کردند با الگو برداری از بیداری اسلامی با محور مقاومت مقابله کنند.
قدرتمندتر شدن محور مقاومت
مهمترین اقدام جناح غربی- صهیونیستی در مقابله با محور مقاومت ایجاد بحران در سوریه با شبیه سازی از جریان بیداری اسلامی بود. آنها برای از بین بردن یکی از مهمترین هم پیمانان مقاومت برنامه ریزی کردند. محور مقاومت نیز با ایستادگی تمام و تجمیع توان خود با همه امکانات از سوریه دفاع کرد. نتیجه این شد که جبهه مقاومت با به دست آوردن تجربه گرانقدر مقابله با طرحهای استعماری نوین، به توانمندی های جدید دست یابد.
این طرح نه تنها به سقوط سوریه ختم نشد بلکه به یکپارچگی و توانمندتر شدن مقاومت انجامید. نتیجه این شد که حالا جبهه مقاومت پس از یک دهه مقابله با طرح های غربی، بازیگر اصلی منطقه است و غرب در تکاپوی مقابله با قدرت گیری جبهه مقاومت است؛ تکاپویی که در قالبهای مختلف امروز در منطقه در حال پیگیری است.
موشکهای نقطه زن
یکی از توانمندیهای مهم جبهه مقاومت به دست آوردن توان موشکی در حوزه موشکهای نقطه زن است. امروز محور مقاومت این موشکها را در اختیار دارند و این توانمندی به کابوس جناح غربی- صهیونیستی در منطقه بدل شده است. چرا که آنها میدانند دیگر هیچ هدفی در سرزمین اشغالی از دسترس مقاومت دور نیست. در وجه مقابل این موشکها این قابلیت را دارند که هم پیمانان رژیم صهیونیستی و پایگاه آمریکا در منطقه را نیز هدف قرار دهند. مسئلهای که میتواند حساب صهیونیستها روی کمکهای هم پیمانانشان به ویژه ایالات متحده را کاملاً ببندد.
موشکهای مقاومت علاوه بر پایگاه های آمریکا در عراق، به قلب سرزمین اشغالی نفوذ کرده، در نزدیکی تأسیسات هستهای رژیم صهیونیستی به زمین اصابت کردهاند. این یعنی مقاومت توان هدف قرار دادن دشمن را دارد بدون آنکه هدف قرار گیرد.
پهپادهای مقاومت
دومین توانمندی مقاومت که امروز در قالب یک طرح از سوی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در حال پی گیری است، پهپادهای مقاومت است. امروز مقاومت به خوبی فن آوری پهپادی را در اختیار دارد. این فن آوری از قریب دو دهه قبل توسط مقاومت به کار گرفته شده است و اولین نشانههای آن حدود یک دهه قبل با به میدان آمدن پهپاد ایوب و بر زمین نشاندن پهپاد آی کیو70 آمریکا آشکار شد. حالا مقاومت پهپادهایش را در عرصههای اطلاعاتی، ضد جاسوسی و هجومی در منطقه به کار میگیرد و همین امر موجب شده صهیونیستها به سمت مقابله با این توانمندی حرکت کنند.
طی ماههای اخیر رسانههای غربی گزارشهای متعدد رسانهای این توانمندی را به موضوع اول رسانه های غربی تبدیل کردند. تا آنکه ایالات متحده با وضع یک تحریم جدید علیه 4 شخصیت و 2 شرکتی ایرانی اعلام کرد، قصد تحریم توانمندی پهپادی ایران را دارد. پس از آن صهیونیستها اعلام کردند دادههای مربوط به توانمندی پهپادی ایران را به آمریکاییها دادهاند و موجب این تحریم جدید شدهاند. این یعنی آنکه آنها تمام توان خود را برای محدود ساختن مقاومت در به کارگیری فن آوری پهپادی به کار گرفتهاند.
سامانههای دفاعی
سامانههای دفاعی مقاومت یکی از دغدغههای جریان غربی- صهیونیستی است که طی هفته گذشته رژیم صهیونیستی دو حمله هوایی به سوریه انجام داد. طی همین مدت خبرگزاری سوریه اعلام کرد بیشتر موشکهایی که به سمت سوریه شلیک شدند توسط سامانههای دفاعی شکار شدهاند.
سوریه از سال 2017 تاکنون به طرز شگفت انگیزی با حملات موشکی و هوایی رژیم صهیونیستی مقابله کرده است. سامانههای سوریه یکبار هواپیماهای اف 15 و اف 16 رژیم صهیونیستی را به زمین نشاندند و یکبار نیز پس از شلیک به سمت موشکهای دشمن به دلیل منحرف شدن از مسیر موشک دشمن تا آسمان تلآویو مسیر خود را ادامه دادهاند؛ مسئلهای که به گفته رسانههای رژیم صهیونیستی فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی را یک شبه پیر کرد.
حالا جناح غربی- صهیونیستی تلاش دارد تا با تحریمهای نظامی و جاسوسی این سامانهها را شناسایی و زمین گیر کند؛ مسئلهای که به هیچ وجه در آن توفیقی نداشته است. این درحالی است که سامانه های دفاعی رژیم صهیونیستی با وجود تبلیغات و بزرگنماییهای فراوان از کارآیی لازم برخوردار نیستند.
قدرت گرفتن در عرصه سیاسی
قدرت دیگر مقاومت که بیش از همه جناح غربی- صهیونیستی را ترسانده، قدرت گرفتن در عرصه سیاسی است. در حال حاضر فرزندان مقاومت در عراق و لبنان اکثریت کرسیهای پارلمان و حمایت عمومی مردم را در اختیار دارند.
در یمن نیز با وجود جنگی ناجوانمردانه، این فرزندان مقاومت هستند که به خواسته مردم قدرت سیاسی و اجرایی را در اختیار دارند و دشمن در میان جنگی ناجوانمردانه میخواهد آنها در این عرصه مغلوب کند اما اقدامات دشمن نتیجه معکوس داشته است.
در فلسطین نیز گروههای مقاومت با وجود 14 سال محاصره همه جانبه در رأس خواستههای مردم فلسطین بوده ، هر روز از اقبال بالاتری در افکار عمومی بر خودارند؛ مسئلهای که خود را در نظرسنجیهای 14 سال اخیر خود را نشان داده است.
جناح غربی- صهیونیستی میداند در صورتی که فرزندان مقاومت در رأس قدرت سیاسی کشورهای خود قرار گیرند آنها در آیندهای نه چندان دور نه تنها باید منطقه را ترک کنند بلکه آنها در کشورهای خود و در غرب نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت.
استعمار نوین در منطقه غرب آسیا نه تنها شکل نگرفت بلکه با عقب نشینی از مواضع خود در گذشته حالا تلاش میکند تا از قدرت محور مقاومت بکاهد تا زمان باقی ماندنش در منطقه کمی افزایش یابد.
شمارش معکوس جناح غربی- صهیونیستی آغاز شده و آنها در حال ورود به عصری هستند که در آن نه سیطره ای خواهند داشت نه قدرتی که بتوانند بر دیگر کشورها تسلط داشته باشند. حالا آنها فقط میخواهند مقاومت را تضعیف کنند تا کمی بیشتر در منطقه بمانند.
انتهای پیام/