به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، همه ما آرزومند داشتن فرزندانی هستیم که بتوانند در نبود ما و در رویارویی با جهان پهناور بیرون از خانه راه را از بیراهه تشخیص دهند. تفکر فلسفی همان چراغی است که فرزندان ما میتوانند در پرتو نور آن به درون خود و به مسیر زندگی نظر کنند. اما چگونگی بیان و بستر انتقال موضوعات مختلف به گونهای که ذهن کودک توانایی فهم آنها را داشته باشد، مسئلهای اساسی است.
نشر محیی که در این سالها به انتشار اندیشهها و سخنان حجت الاسلام محمد شجاعی دست زده است، دغدغه جدی در حوزه انتشار کتاب کودک دارد. کتابهای کودک نشر محیی با داستانهایی جذاب و با تصاویری دلنشین روایتگر مفاهیم عمیق فلسفی با رویکرد «خودشناسی» است و در کتابهای «یه جای کار ایراد داره»، «حتماً بر میگردد»، «به نظر من» و «تو هنوز یک شیری» تلاش شده که موضوع مهم خودشناسی با زبانی کودکانه روایت شود تا کودک برای رسیدن به عمق این مفاهیم و شنا کردن در اقیانوس بیکران وجود انسانی آماده شود.
این کتابها هر یک از کتابهای مجموعه انسان شناسی برای کودکان است که با در نظر داشتن یک اصل فطری و عقلی به این حقیقت میپردازد که انسانها در همهی امور زندگی خود و برای حل مشکلات خویش در هر زمینهای به متخصصترین فرد در همان زمینه مراجعه میکنند که این مسئله را اصل اصالت تخصص مینامند. این اصل اثبات میکند که همه ما در مواجهه با پدیدههای تازه در چهار مرحله تعریف یا شناخت، راه اندازی، بهره برداری و اصلاح و تعمیر بعد از خرابی به سازنده آن پدیده و یا نماینده مورد اعتماد سازنده مراجعه میکنیم.
در داستان «حتماً برمیگردد»، نوشته علیه محقق، کودک به شهر نینوا میرود؛ شهری که در تاریخ پرفراز و نشیب خود شاهد ظهور و سقوط تمدنهای زیادی بوده و یکی از این فرازها داستان یونس نبی (علیه السلام) است.
این داستان تنها نمونه در تاریخ است که مردمی پس از دیدن نشانههای عذاب به سوی پیامبر خویش بازگشته و موفق شدهاند از عذاب الهی رهایی یابند. داستان پرکشش و جذاب مردمی که میفهمند برای ادامه زندگی و قدم گذاشتن در صراط مستقیم احتیاج به راهنماییهای متخصصی دارند که راه و بیراه را نشانشان دهد. مردمی که میفهمند شناخت خویش اولین و مهمترین قدم هر انسان در مسیر زندگی است.
این داستان از زاویهای متفاوت به زندگانی یونس نبی و مردم نینوا میپردازد. منظر نویسنده در این داستان نه متوجه حضرت یونس (علیه السلام) که متوجه مردم شهر است و قصد دارد تحول مردمی را نشان دهد که بی راهنما و پیامبر رها شدهاند و به این سؤال پاسخ دهد که در دل این مردم چه گذشته که پس از سالها بی توجهی به نبی خدا توانستند در بزنگاه عذاب خود را نجات داده و به صراط مستقیم بازگردند.
در داستان «تو هنوز یک شیری» نوشته مونا سادات خضرایی دم منگولهای شیری است که در شناخت خود از نعمت راهنما محروم مانده و این محرومیت او را از اصل خود دور کرده است. گم شدن دم منگولهای در دشت و گرفتار شدن او در چاله اولین چالش او در زندگی است. اما او چنان با ماهیت اصلی وجود خویش بیگانه است که دشمنان را به عنوان دوست میپذیرد و نیمی از عمر خویش را در میان آنان به نارضایتی سپری میکند. در مواجهه با این داستان کودک میآموزد که رسیدن به ریشه و شناختن اصل خود مهمترین قدم هر انسان در مسیر زندگی است...
در داستان «یک جای کار ایراد داره» شخصیت مخملی این حقیقت را به کودکان یادآوری میکند که برای درست و کامل انجام دادن هر کاری باید به متخصص همان کار رجوع کرد.
مخملی کلاف کاموایی است که میخواهد تبدیل به شال و کلاه شود یا به بیان دیگر به کمال خود برسد. داستان مخملی داستان زندگی تمام کسانی است که در آرزوی رسیدن به کمالی هستند. هر چه قدر این کمال متعالیتر باشد، راهنما و مرجع معصومتری میطلبد. پس اگر آرزوی ما یافتن بهترین و کاملترین روش در مسیر زندگی است باید به پاکترین و متخصصترین مرجعها رجوع کنیم.
در قسمتی از این داستان میخوانیم:
رزا خم شد. سررشتهی مخملی را گرفت و دور دستش تاباند مخملی دوباره مثل یک توپ گرد شد و آهسته گفت: «من یک کلاف مخملی هستم که تنها و بدون بافنده نمیتوانم به شال و کلاه تبدیل شوم. رزا او را نوازش کرد و به مغازه برگرداند و آخرین دستههای گلِ نرگس را به مخملی داد با لبخند گفت: «فردا شاید دیرتر بیایم» مخملی دسته گلها را روی میز بابا فیروز گذاشت و خودش به ویترین برگشت.
بابا فیروز گلها را دید و با خودش گفت: «چه عطری این گلها اینجا چه کار میکنند؟»
بچهها و خطر همرنگی با جماعت
در داستان «به نظر من» نوشته زینب عقلمند اهالی جنگل با مشکلی جدید روبه رو شدهاند روباهی به جنگل آمده که سبک زندگی تازهای را به حیوانات معرفی کرده است. او که مدتی را در سیرک و با انسانها زندگی کرده و به کار و فعالیت معمول در جنگل عادت ندارد. لباسها و رفتار متفاوتش توجه همه را جلب میکند و زندگی سرشار از تفریحش دیگران را نسبت به وظایفشان دچار سوءظن کرده است.
روباه بندباز را میتوان کلیدواژهای برای مداخلهی افراد غیرمتخصص در امور مختلف دانست. کلید واژه یک حقیقت بغرنج که انسان امروز به پیامدهای منفی ناشی از آن مبتلاست. زرق و برق حاصل از شهرت، افراد را به سرعت به رهروانی کروکور برای اصحاب شهرت و رسانه تبدیل میکند و در میان این هیاهو توجه به تخصص و ویژگیهای ذاتی افراد روز به روز کمرنگتر میشود. ترس از تفاوت و میل به دیده شدن و مقبولیت میتواند کودکان و نوجوانان را به سمت همرنگی با جماعت سوق دهد و با کمرنگ کردن اهمیت تفکر زندگی آنها را در سطحی از پوچی و هیچی متوقف کند. آموزش رفتار صحیح در برابر افرادی که هنری جز بندبازی ندارند و روزبه روز بر تعدادشان افزوده میشود از وظایف والدین امروز به شمار میرود. این هدف را میتوان با دست گذاشتن بر مسئلهی تخصص و نیاز به مراجعه به متخصص در شئون مختلف زندگی به دست آورد.
کتابهای انسان شناسی برای کودکان نشر محیی با تصویرگریهای زیبا و در کیفتی بسیار خوب منتشر شدهاند. علاقه مندان برای تهیه این کتابها میتوانند به سایت این نشر مراجعه کنند.
انتهای پیام/