به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، کامران کرمی، تحلیلگر مسائل جهان عرب و خلیج فارس در گفتگو با خبرگزاری تسنیم در خصوص رویکردهای موجود در میان کشورهای عربی به عملیات 7 اکتبر طوفان الاقصی گفت: به طور کلی رویکرد کشورهای عربی در خصوص این نبرد را می توان به سه دسته طبقه بندی کرد، کشورهای مانند امارات متحده عربی، مصر که روند عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل را به اتمام رساندهاند، دسته دوم کشورهایی که در مسیر عادی سازی روابط قرار دارند همچون عربستان و در نهایت کشورهایی که تمایلی به عادی سازی روابط با این رژیم ندارند مانند قطر و کویت.
.
کرمی در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص نگاه مقامات سعودی به نبرد طوفان الاقصی و آینده سیاسی حماس اظهار داشت: عربستان سعودی در مجموع موضعی میانه که نه به سود حماس و نه سود رژیم صهیونیستی باشد، اتخاذ کرده است اما نکته کلیدی آن است که ریاض به دلیل ملاحظات و فشارهای آمریکا و اسرائیل تلاش میکند که هیچ مشروعیتی به شاخه نظامی حماس اعطاء نکند.
کرمی ادامه داد: به صورت کلی چشم انداز مطلوب عربستان در عصر پس از عملیات طوفان الاقصی شامل سه مسئله می شود؛ مسئله اول خلع سلاح حماس است. مسئله دوم تفکیک میان شاخه سیاسی و شاخه نظامی حماس است. عربستان تمایل دارد همزمان که شاخه نظامی را با ابزارهای متعدد تضعیف میکند به شاخه سیاسی نزدیک شود و در نهایت مسئله سوم پیشبرد راهکار دو دولتی در دوران پس از جنگ است.
این کارشناس روابط بین الملل در پاسخ به این سوال که آیا پرونده عادی سازی روابط میان ریاض و تل آویو به آینده ای دور احاله شده ، افزود: برخی تحلیل هایی که در خصوص عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی وجود داشت در گذشته نیز خطا بود و تصور می شد که عربستان پیش از طوفان الاقصی تمایل زیادی به عادی سازی دارد؛ اما اینگونه نبود، البته این امر بدین معنا نیست که عربستان به صورت کلی این پرونده را نادیده بگیرد؛ اما در مجموع میتوان انتظار داشت این پرونده با وقفهای کوتاه یا بلند مدت، مجددا پیگیری شود.
او در خصوص روابط میان ایران و عربستان و موضع تهران و ریاض در قبال جنگ غزه افزود: به نظر می رسد در سطح سران دو کشور این جمع بندی وجود دارد که این نبرد به بروز و افزایش تنش بین این دو قدرت منطقهای منجر نشود. در این بین ایران همزمان تلاش میکند که همبستگی میان گروههای مقاومت، تقویت شبکه بازدارندگی را سازماندهی کند تا ثبات در منطقه را حفظ کند.
کرمی در خصوص مواضع قطر در قبال عملیات طوفان الاقصی گفت: قطر اصلی ترین بازیگر در جهان عرب است که در حال کنشگری در قبال تحولات پس از 7 اکتبر است. دلیل بسط ید این بازیگر، ارتباط مستقیم قطر با آمریکا، حماس و کانالهای متعدد سیاسی و دیپلماتیک با ترکیه و جمهوری اسلامی ایران است. به همین دلیل نقش قطر از مصر نیز در تحولات اخیر پررنگ تر است. به عبارت دیگر نقشی که قطر در گذشته به عنوان یک میانجی منطقهای در قبال تحولات طالبان و افغانستان و چند پرونده دیگر وجود داشت، افزایش یافته و امروز به یک میانجی بینالمللی تبدیل شده است.
کرمی در ادامه به نقش مقاومت یمن در جریان عملیات طوفان الاقصی اشاره کرد و افزود: انصارالله خودشان را عضوی از محور مقاومت میدانند، در نتیجه موشکهایی که انصارلله یمن به ایلات شلیک کردند، علاوه بر ضربه زدن به اسرائیل، نمودی از قدرت نمایی و ارسال سیگنال قوی به سمت ریاض در میان مذاکرات طرفهای یمنی بر سر بحران این کشور بود که در صورتی که سایر طرفها به تعهد آتش بس پایبند نباشد، میتوانند امنیت ریاض را تهدید کنند.
کرمی در بخش پایانی این گفتگو در پاسخ به این سوال که آیا می توان جنگ 7 اکتبر را یک نقطه عطف منطقهای تلقی کرد؟ گفت: دو نگاه به این نبرد وجود دارد، برخی از تحلیل گران معتقدند که جنگ میان حماس و رژیم صهیونیستی یک جنگ دیرینه است. اما برخی دیگر از تحلیل گران همچون استفان والت، استاد آمریکایی روابط بین الملل معتقدند که این نبرد با جنگهای گذشته متفاوت است، چرا که برخی از نظم های منطقهای و بین المللی در حال پی ریزی در منطقه مانند کریدور عرب مدیترانه را تحت تاثیر خود قرار میدهند. اما به نظر من هر دو این نگاه دارای بخشی از واقعیت موجود است و باید پذیرفت که منطقه به قبل از 7 اکتبر بازنخواهد گشت.
انتهای پیام/