به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اتفاقی که در 7 اکتبر 2023 برای رژیم صهیونیستی رخ داد و نیز عملیات بزرگ طوفان الاقصی، به هیچ یک از جنگهای قبلی در عرصه درگیری فلسطینی- صهیونیستی شباهت نداشت و صرفاً یک جنگ گذرا نبود؛ بلکه رخدادی عظیم بود که پایههای رژیم جعلی صهیونیستی را به لرزه درآورد و این رژیم همچنان بهای آن را میپردازد و خواهد پرداخت.
طوفان استعفاها در ارتش اسرائیل بعد از آتشبس
در شرایطی که از ماههای ابتدایی جنگ غزه، تعداد قابل توجهی از مقامات نظامی این رژیم برای فرار از مسئولیت شکست بزرگ 7 اکتبر استعفا دادند، با گذشت کمتر از یک هفته از توافق آتش بس میان حماس و رژیم صهیونیستی در غزه، طوفان استعفاهای فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل آغاز شد و یکی از برجستهترین مقامات نظامی این رژیم که استعفا کرد، «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش صهیونیستی بود.
هرتزی هالیوی در نامه استعفای خود گفت که این شکست تا پایان عمرش او را آزار خواهد داد. اما این اولین استعفا در سطح ریاست ستاد ارتش رژیم صهیونیستی طی 17 سال گذشته به شمار میرود و این در حالی است که یک هفته قبل از استعفای هالیوی، «امیر برعام» معاون او هم استعفا داده بود و گفت که کنارهگیری وی به خاطر مسائل راهبردی و امنیتی حساس مربوط به آینده ارتش اسرائیل است. به دنبال آن، «یارون فنکلمن» فرمانده منطقه جنوبی ارتش رژیم صهیونیستی هم از استعفای خود خبر داد.
البته اینها اولین مورد استفاده در ارتش رژیم صهیونیستی از زمان آغاز جنگ غزه نیست و پیش از آنها «آوی روزنولد» فرمانده تیپ غزه، «آحارون حالیوا» رئیس شعبه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی، «یوسی سارئیل» فرمانده یگان جاسوسی معروف 8200 ، «حاییم کوهن» از فرماندهان منطقه جنوبی ارتش رژیم صهیونیستی و ... هم استعفا داده بودند.
در عرف نظامی، قاعدهای وجود دارد که میگوید شخص پیروز هرگز استعفا نمیدهد و در پایان جنگ شکست خوردگان به استعفا روی میآورند. طبق این قاعده سوالی که مطرح میشود، آن است که آیا استعفاها در نهاد نظامی ارتش رژیم صهیونیستی و حتی نهاد سیاسی آن در این مرحله متوقف میشود یا قطار استعفا ادامه خواهد داشت.
بسیاری از رسانههای رسمی رژیم صهیونیستی که درباره طوفان استعفاها در ارتش این رژیم صحبت میکنند، اتفاق نظر دارند که این استعفاها مقدمهای برای موج بزرگی از استعفای مقامات و مسئولان ارشد ارتش و شاباک خواهد بود. روزنامه عبری معاریو در این زمینه از آمادگی رئیس شاباک برای استعفا از منصب خود بعد از اتمام مراحل معامله آتش بس خبر داد.
رابطه استعفاها و بحران نظامی عمیق اسرائیل بعد از طوفان الاقصی
این استعفاها بیانگر میزان شکست و سردرگمی عمیق در تشکیلات نظامی رژیم صهیونیستی است؛ به ویژه اینکه استعفاها تنها محدود به هرتزی هالیوی نبود و یک دومینوی بزرگ از استعفاها میان مقامات نظامی اسرائیل به راه افتاده است. نکته قابل توجه در این استعفاها آن است که این بار استعفاهای مقامات صهیونیست مربوط به موضوعات داخلی نمیشود؛ بلکه بیانگر ناکامی این رژیم در نبرد طوفان الاقصی است.
در واقع استعفاها در نهاد نظامی ارتش رژیم صهیونیستی بیانگر عمق بحران داخلی ارتش اسرائیل در طول جنگ غزه است که صهیونیستها تلاش داشتند بر آن سرپوش بگذارند. اما بعد از امضای قرارداد آتش بس، دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی دیگر قادر به پنهان کردن ابعاد این بحران عمیق نیست و انتظار میرود که تشکیلات ارتش این رژیم مرحله پیچیدهتری از تنشهای بیسابقه را پشت سر بگذارد.
بعد از زلزله بزرگی که تشکیلات نظامی اسرائیل در معرض آن قرار گرفته، این تشکیلات مجبور به ایجاد تغییراتی میشود تا وجهه داخلی خود را که در جنگ غزه در نتیجه دریافت ضربات بیسابقه از مقاومت لبنان و فلسطین آسیب زیادی دیده بود، ترمیم کند.
محافل عبری در توضیح استعفاهای مقامات نظامی رژیم صهیونیستی میگویند که این استعفاها بعد از شکست و در چارچوب تلاش فرماندهان و مقامات نظامی برای فرار از مسئولیت رسمی آنها صورت میگیرد. اما در هر صورت تشکیلات نظامی اسرائیل نمیتواند از مسئولیت بزرگ خود در شکست در غزه فرار کند. همزمان با آن شاهد تشدید بیاعتمادی میان نهاد سیاسی اسرائیل به ریاست نتانیاهو و نهاد نظامی این رژیم هستیم و هر یک از آنها میخواهند از شکست 7 اکتبر فرار کنند و مسئولیت شکست را به گردن یکدیگر بیندازند.
بنابراین سوالی که در این زمینه مطرح میشود آن است که آیا نتانیاهو میتواند از مسئولیت شکست فرار کرده و مسئولیت این بحران را به تنهایی بر گردن ارتش بیندازد؟ منابع صهیونیستی میگویند که احتمال دارد نتانیاهو با انتصاب فرماندهان نظامی در مناصب ارتش که با دیدگاههای وی مطابقت دارند، در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر شکست خود و فرار از مسئولیت آن باشد؛ همانطور که «اسرائیل کاتس» را جانشین «یوآو گالانت» در وزارت جنگ کرد.
2 گزینه بد و بدتر برای نتانیاهو
اما به طور کلی شواهد حاکی از آن است که بعد از جنگ، جامعه اسرائیلی و نهادهای سیاسی و نظامی آن وارد موجی از شکافهای عمیق و اختلافات خواهد شد و این رژیم را در یک موقعیت راهبردی خطرناک قرار میدهد؛ به ویژه اینکه برنامههای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا آنگونه که نتانیاهو و سایر صهیونیستهای افراطی تصور میکردند نیست و ترامپ منافع خود را در ادامه جنگ در منطقه نمیبیند.
بنابراین نتانیاهو اکنون بین دو گزینه قرار گرفته؛ اینکه یا سیاستهای خود را با اولویتهای ترامپ منطبق کند و در مسیر تقویت روابطش با او گام بردارد، یا اینکه رضایت اعضای حزب افراطی خود و وزرایی همچون اسموتریچ را کسب و آتش جنگ را مجدداً در منطقه شعلهور کند. اما هر دوی این گزینهها به معنای ایجاد یک وضعیت بیثباتی داخلی برای رژیم صهیونیستی است و احساس نگرانی بسیاری از محافل اسرائیلی را در مورد امنیت داخلی این رژیم برمیانگیزد.
بر این اساس، رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند اختلافات و درگیریهای داخلی خود را پنهان کند و این تحولی است که عمق بحران داخلی اسرائیل را نشان میدهد؛ بحرانی که طبق آن همه چیز بعد از جنگ فرسوده شده، از قدرت بازدارندگی گرفته تا اعتبار نهادهای نظامی و امنیتی و حتی سیاسی اسرائیل؛ جایی که همه این نهادها در مدیریت جنگ با حماس و حزب الله و سایر گروههای مقاومت شکست خوردند و باید منتظر پس لرزههای بیشتر طوفان الاقصی بر وضعیت صهیونیستها باشیم.
انتهای پیام/