به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، الوف بن سردبیر روزنامه هاآرتص در سرمقاله امروز یکشنبه این رسانه عبری زبان، به این امر اعتراف کرده و هشدارهایی را در این زمینه به خوانندگانش داد.
به نوشته سردبیر روزنامه هاآرتص، بسیار آسان است که یسرائیل کاتس را با آن دهان بزرگ، راه رفتن اردک وارش و قیافهای که هیچ تناسبی با ارتش و ژنرالهایی که سلف او بودند، ندارد، به باد مسخره گرفت، اما با این وجود هرگز نمیتوان دستور روز پنچ شنبه وی را به ارتش در رابطه با تدوین طرح کوچاندن فلسطینیان از نوار غزه، کم اهمیت شمرد، طرحی که قرار است نشات گرفته از ابتکار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا باشد.
این اولین باری است که اسرائیل طرحی عملی برای اخراج عربها (فلسطینیان) از مناطقی که تحت کنترل خود دارد، اعلام میکندو از این به بعد این طرح در چارچوب سیاسیتهای دولت قرار میگیرد.
در بخش دیگری از این سرمقاله آمده است، این طرح که واژه داوطلبانه هم در آن گنجانیده شده، باید پارامترهایی همچون آمادگی فلسطینیان برای کوچ و درخواست خروج از غزه به همراه اعلام آمادگی کشورهای مختلف برای اسکان آنها را به همره داشته باشد، اما از آن بدتر اینکه اجرای این طرح نه به وزارت خارجه واگذار شده نه وزارت گردشگری یا حتی وزارت حمل و نقل، بلکه ارتش اسرائیل مامور اجرای آن گردیده است، این به آن معنی است که اسرائیل قرار نیست یک آژانس مسافرتی برای ساکنان غزه افتتاح کرده و آنها را مجاب به انجام سفرهای ارزان قیمت کند، بلکه آنها را از طریق گرسنگی دادن، ترغیب به مهاجرت خواهد کرد، این دقیقا همان طرحی است که بتسلئیل اسموتریچ آن را تحت عنوان مدیریت کمکهای بشر دوستانه داده است، یا از طریق تجدید جنگ برای از بین بردن حماس آنگونه که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وعده آن را داده، به این هدف برسد و در اینجا هر چه صدای فریاد ساکنان غزه بیشتر بلند شود، کشورهای جهان در گشودن دروازههای خود برای آوارگان خان یونس و جبالیا شتاب بیشتری خواهند گرفت.
در این بین آسان است که ترامپ را کوچک شمرد، مردی که افکار عظیمی را مطرح میکند اما به سرعت از آنها شانه خالی میکند، او بیش از محتوا به شو و نمایش دادن توجه دارد، او سیاست گذاری را بدون در نظر گرفتن فعالیت کارمندان انجام میدهد.
دو هفته قبل بود که ترامپ به شدت مورد توجه و ستایش جریان مخالف نتانیاهو در اسرائیل قرار گرفت، زیرا او موفق شد نخست وزیر را مجبور کند تا با آتش بس موافقت کرده و گروگانها را به خانه بازگرداند، بلوک لیبرال بی صبرانه منتظر آن بود که با پایان جنگ شاهد فروپاشی ائتلاف باشد، اما این رؤیای نارنجی با آن استقبال حماسی از نتانیاهو در کاخ سفید، فروپاشید و جای آن این ارزیابی قرار گرفت که ترامپ یاوه گویی کرده و هر آنچه بود فقط خوب جلوه دادن شکستها بود.
در ادامه این مقاله هم آمده است، کوچک شمردن نتانیاهو حاکم ابدی که از زیر بار مسئولیت فراری است هم سهل و آسان است، واقعا چه چیزی مانده که در مورد او گفته نشده باشد؟ او سیاستگذاری ندارد، او صرفا یک توپ فوتبال است که بین کاخ سفید و راستگرای افراطی در اسرائیل شوت زده میشود،.. اما وقتی به عملکرد وی از زمان تشکیل ائتلاف راستگرا در حدود یک دهه پیش تا جنگ فعلی نگاهی بیاندازیم خواهیم دید که او رویکرد مشخصی را برای تحقق میراث خاخام کاهانا (تصورات تلمودی) در پیش گرفته است، لیست مواردی که او در این رابطه انجام داده است هم بسیار طولانی است.
نویسنده در پایان هم آورده است، ما همه اقدامات را تجربه کردهایم، اما این کشمکش حل نشد، پس زمان آن رسیده است که راهحل جدیدی را بیازماییم، از اینرو نباید از اهمیت اعلام ترامپ، تکاپوی نتانیاهو و دستور العملهای کاتس به آسانی گذشت، غول پاکسازی قومیتی از چراغ عقلانیت سیاسی و احترام به حقوق بشر که تا به امروز در آن پنهان شده بود، خارج شده است، پس بسیار دشوار است که بتوان مجددا او را به داخل آن باز گرداند.
انتهای پیام/