به گزارش خبرگزاری تسنیم از کردستان، امروزه وقتی وارد برخی فروشگاهها، مطب پزشکان و دندانپزشکان، نمایشگاههای عرضه کالا و حتی برخی شرکتها میشویم، با چهرههای بزککرده و بدون حجاب دختران و زنان جوان روبهرو میشویم. با اندک تأملی میتوان دریافت که این نوع بدپوششی و تبرّج نه از جنس سیاسی است، نه ناشی از مخالفت با ارزشهای دینی و اخلاقی یا نادیدهگرفتن احکام فقهی حجاب؛ بلکه بهوضوح نشان میدهد که «کشف حجاب» در این فضاها کارکردی تجاری و مرتبط با روانشناسی بازار دارد.
گویی اگر در مطب پزشکان یا کلینیکهای دندانپزشکی، زنان با پوششی شبیه کارکنان مراکز درمانی غربی ظاهر شوند، اعتبار برند یا تخصص پزشک در ذهن مخاطب افزایش مییابد، همین رویکرد در مراکز فروشگاهی نیز دیده میشود؛ جایی که زنان و دختران با آرایش غلیظ و پوششی نامناسب به فروشندگی مشغولاند و در مواردی، هنگام تذکر لسانی، گلایه میکنند که کارفرما با حقوق ناچیز از ما میخواهد آرایش کنیم تا فروشگاه جذابتر شود و مشتری بیشتری پا در فروشگاه بگذارند!
آیا این رفتار مصداقی از ابزارانگاری زن نیست؟ آیا برخی کارفرمایان کرامت زن را در برابر دو یا سه میلیون تومان حقوق ماهانه، به حراج نمیگذارند؟ این همان نقطه مقابل دستور الهی است که فرمود: «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى...» (احزاب، 33)؛ یعنی «مانند روزگار جاهلیت زینتهای خود را آشکار نکنید.»
جامعه دیندار و بااخلاق ما از این رفتارها چه پیامی دریافت میکند؟ آیا کسانی که تنها به دنبال سود و ثروتاندوزیاند، زنان و دختران را به ابزاری برای تحریک ذهن خریداران تبدیل نکردهاند؟ آیا این همان تفکر لیبرالسرمایهداری غربی نیست که زن را وسیله کسب سود میداند، حتی به قیمت قربانیکردن شخصیت و کرامت او؟
آنان که به نام آزادی زن از کشف حجاب دفاع میکنند و با شعار «زن، زندگی، آزادی» فریاد میزنند، در عمل به چیزی جز منافع تجاری، اهداف سیاسی، کسب رأی و رسیدن به قدرت نمیاندیشند. نتیجه هرچه باشد تجاری، سیاسی یا انتخاباتی نکته روشن این است که کالاییکردن زن، آشکارترین پیام چنین رفتارهایی است.
یادداشت از: علیاصغر حسینی - استاد دانشگاه
انتهای پیام/481