جایگاه «ولایت حب» در خانواده
خبرگزاری تسنیم : حجت الاسلام و المسلمین طائب گفت: کلماتی که درون خانه میان زن و مرد رد و بدل میشود اگر حاوی تخریب حب باشد، به ولایتی که در خانه حاکم است آسیب میزند که این بدلیل کسبی بودن حب است.
به گزارش خبرنگار آئین و مذهب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب در ادامه سخنان خود در ماه محرم، مسئله ولایت پیامبر بر جامعه مسلمانان و الگو برداری شیوه رفتاری پیامبر برای ولایت مرد بر همسر و فرزندان خود را مورد بررسی قرار داد.
طائب گفت: در قرآن هرجا صحبت از رهبری و فرماندهی خدا، رسول و مومنین شده است، از کلمه ولایت استفاده شده است. پیغمبر هم در غدیر فرمودند «من کنت مولاه فهذا علی مولا»، چرا اینجا از کلمه مولا و ولی استفاده شده است و بعنوان مثال «قائد» گفته نشده است؟ پاسخ این است که در قائد فقط رابطه دستوری از بالا به پایین مد نظر است و علت فرمانبری زیر دست اشاره نشده است اما اگر همان فرماندهی را با کلمه ولایت بکار ببریم، علاوه بر مسئله فرماندهی به آن علت هم اشاره میشود. در کلمه ولایت معنای حب و دوستی هم اشاره شده است و بر این اساس علت فرمانبری هم گفته شده است.
وی افزود: آن تبعیتی که ناشی از عشق و حب و دوستی باشد اصلا شکنندگی ندارد، به میزانی که این حب بالا برود، تبعیت هم بالا میرود.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: حب در این عالم دو شکل دارد، یکی اعطایی و دیگری کسبی است. محبت کسبی همین محبتی است که بین ما رواج دارد مثل علاقه زن به شوهر،دوست به دوست و پدر به فرزند؛ علاقهای نیز وجود دارد که خدا اعطا میکند، مثل علاقه به پیغمبر و امام حسین(ع) و اهلبیت که اینها خاص است.
طائب تصریح کرد: درون خانواده طبق تعریف اسلام فرمانده و فرمانبر تعریف شده است؛ فرمانده مرد است و فرمانبر همسر و فرزندان هستند. پدر بر فرزندان و همسرش ولایت دارد و تبعیت از ولی بر اساس حب شکل میگیرد؛ بدین ترتیب بدون تردید خدا برای مرد نسبت به زن جعل حب کرده است.
وی گفت: برای مرد جعل ولایت شده است اما این حقی نیست که به او داده باشند بلکه باری بر دوش مرد است. اصل ولایت بار و مسئولیتی است بر دوش والی و بهمین جهت بود که آن استغفارهای فراوان پیامبر در تاریخ ذکر شده است.آیه «انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملها» ذکر میکند که ولایت باری بر دوش والی است.
طائب به آیات اولیه سوره مزمل اشاره کرد و گفت: در این آیات آمده است که به پیامبر گفته میشود بخشی از شب را بیدار باش چراکه خداوند قرار است باری را بر دوش حضرت رسول بگذارد و او باید آماده شود. در روایات داریم که نزدیک ایام ظهور آن قدر شرایط سخت میشود که اصحاب حضرت خوابشان در مراکب و در حرکت است.
وی افزود: مردم وقتی میدیدند پیامبر نیز شبیه خودشان است، اورا دوست داشتند. در زمان جنگ خندق وقتی پیامبر مشغول حفر خندق بودند، جابر ایشان را در حالی دید که شکمشان بر اثر گرسنگی به پشتشان چسبیده بود. جابر به خانه رفت و دید یک گوسفند و مقداری آرد دارد. نزد پیامبر آمد و ایشان و چند نفر دیگر را دعوت کرد برای افطار اما پیامبر با صدای بلند گفتند که مسلمین همه برای افطار در خانه جابر دعوت هستید!
جابر به خانه رفت و ماجرا را به همسرش گفت، همسرش از او پرسید که آیا به پیامبر گفته است که فقط یک گوسفند در خانه است؟ جابر پاسخ داد که گفتهام. همسرش به او گفت خیالت راحت باشد که امور را خود پیامبر اداره خواهد کرد.
وقتی مسلمین برای افطار آمدند، خود حضرت غذا را در ظرفها میکشید و تا آخرین نفر را غذا دادند و دیدند که دیگ هنوز پر است؛ پیامبر به جابر فرمودند که این غذا را بین همسایهها نیز تقسیم کند و خود پیامبر آخر همه افطار کردند.
طائب خاطرنشان کرد: حضرت علی(ع) هم اینگونه بود، خودشان نخلستانهای خرما را ایجاد کرده بودند و وقتی سر فصل چیدن خرماها میشد همه را خبر میکردند و وقتی نخلستان خالی میشد، دو رکعت نماز میخواندند.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: امام حسن(ع) هم از کرمشان مضیفخانه براه انداخته بودند؛ فردی خدمت ایشان آمد و اهانت کرد و گفت:«السلام علی الکلب»، اما حضرت در جواب او اوصاف سگ را برشمردند و گفتند که من در این اوصاف با سگ مشترک نیستم. آن فردی که اهانت کرده بود شیفته برخورد امام حسن(ع) شد و تبدیل به یکی از مریدان ایشان شد.
وی افزود: خدا همان ولایت و بار را بر دوش مرد در خانه گذاشته است و همانطور که گفته شد این ولایت بر اساس حب است پس نمیشود که مرد در خانه زبان بد داشته باشد و او را دوست داشته باشند. خدا به پیامبرش میگوید که این رحمت خداست تو مهربان و خوش اخلاق بودی و در غیر اینصورت تو را رها میکردند و میرفتند(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ).
طائب در ادامه گفت: عدهای برای عرض شکایت خدمت پیامبر میآمدند تا اختلافاتشان را ایشان حل کنند اما هرطرفِ اختلاف که نزد حضرت میرسید دلایلی میگفت و صحبتهایی مطرح میکرد که پیامبر حق را به او میداد و این مسئله وقتی که طرف مقابلِ دعوا هم خدمت پیامبر میرسید، تکرار میشد. در نهایت میگفتند که رها کنید محمد(ص) را، او فقط گوش است و هرچه میگوییم تایید میکند! آیه نازل شد که« قل اذن خیر لکم» یعنی به آنها بگو که گوش هستم اما گوش خوبی برای شما هستم. این گفته برای اینست که پیامبر حال مومنین را رعایت میکرد.
وی افزود: کلماتی که درون خانه میان زن و مرد رد و بدل میشود اگر حاوی تخریب حب باشد، به آن ولایت آسیب میزند چون همانطور که گفته شد حب کسبی است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: عمر ابن حنظله روایت کرده است: من ازدواج کردم و بعد رفتم در محله زندگی همسرم تحقیق کردم که در آنجا گفتند همسرت ارتباطات درستی نداشته است. پیامبر به عمرابن حنظله فرمودند: فرض کنیم که او اشتباه کرده باشد، تو چرا درباره او تحقیق کردی؟ بعد از ازدواج درباره او حق نداشتی که تفتیش کنی.
طائب در پایان خاطرنشان کرد: عرض شد که حب کسبی است، در این حال میبینیم که مرد به ظاهر خود اهمیت نمیدهد و بعد انتظار دارد که خانم عاشق او باشد، باید به خودتان برسید. امام کاظم(ع) میفرمایند که اگر مرد خودش را آرایش کند، عفت خانم زیاد میشود. متاسفانه ما نمیفهمیم که تهیه و آرایش خود مقابل همسر، ثواب است. همه این نکات آن حب را زیاد میکند و آن ولایت میشود ولایة الحب و پایدار میماند.
انتهای پیام/