توافق مخالف و موافق :«من مادر هستم» نقد زندگی انتلکتوئلها
خبرگزاری تسنیم : این روزها ظاهرا تنها فیلمی که در ایران اکران شده «من مادر هستم» است. نشست نقد و بررسی دیگری درباره این فیلم دیروز برگزار شد اما اینبار نظرات مخالفان و موافقان به هم نزدیکتر شده بود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جلسه نقد و نمایش فیلم «من مادر هستم» عصر روز گذشته در مجمتع فرهنگی 13 آبان برگزار شد. این برنامه با استقبال پرشور علاقه مندان و دانشجویان و با حضور فریدون جیرانی کارگردان فیلم، لیلا لاریجانی و رحمان سیفی آزاد نویسندگان فیلم نامه، مسعود فراستی و محمدتقی فهیم منتقدان سینمای ایران و حسین الله اکرم و با اجرای محمدباقر مفیدی کیا برگزار شد.
جیرانی کارگردان «من مادر هستم» درباره فیلم خود گفت: در این فیلم طبقه متوسط جایی ندارد. فیلم من نماینگر طبقه مرفه جامعه است که از دین دور است. من خودم سالها تغییرات نظام اجتماعی را با دقت دنبال میکنم و معتقدم دیوار فرهنگی که بین قشر مرفه و طبقه متوسط و جنوب شهری وجود داشت در دهه70 فرو ریخت. نظام اجتماعی ما متاسفانه به دلایل عدیدهای دستخوش تغییر شده است و طبقه متوسط و جنوب شهری ما اکنون به دلیل اینکه همان دیوار فرهنگی برداشته شده متاثر از طبقه مرفه بالاشهری شده است.
کارگردان من مادر هستم در ادامه تصریح کرد: من فیلم را برای تماشاچی ایرانی ساختهام نه برای جشنوارههای آنطرف آب. اینطور نگاه نکنید که این قشر مرفه جامعه مثلا دو درصد جامعه ما هستند، تمایلات آنها به نظر من با رشد ماهوارهها به شدت در حال گسترش است.
جیرانی که این روزها در نشستهای متعددی حضور داشته میگوید: "من 15سال است که در کتابخانه ملی نشستهام و درباره طبقه متوسط مطالعه کردهام و فیلم دیدهام؛ صادقانه میگویم که طبقه متوسط را می شناسم."
این کارگردان سینما معتقد است که "اخلاق دینی امروز در خدمت تبلیغات قرار گرفته است؛ زمان شاه تمام تبلیغات راجع به زندگی مدرن بود. سینمای روشنفکری موج نوی قبل از انقلاب به طبقه جنوب شهری پرداخت و در کوچه پس کوچههای کثیف شهر رفت و قهرمانهایش را از دل این طبقه انتخاب کرد."
او با اشاره به سیاستگذاریهای فرهنگی در دهه 70 میگوید: "در این دهه در کشور ما این رویکرد تغییر کرد و به سمت تمایلات تماشاگر بالای شهر و زندگی مرفه قشر بالای شهری رفت. اکنون اگر پادزهری در مقابل این سبک جدید زندگی غربی نیابیم این اخلاق عرفی مانند گذشته رشد میکند و متاسفانه باید بگویم که اگر فکری در اینباره نکنیم، بارشد این گفتمان روشن فکری ما مقهور این جریان خواهیم شد.
فراستی: روشنفکرنماها از فیلم جیرانی بدشان میآید/فیلم تصویر زندگی آنهاست
مسعود فراستی منتقد سینما که این روزها در مقام هواداری از فیلم جیرانی بلند شده است نوبت بعدی صحبت کردن بود
فراستی در ابتدای سخنانش گفت: من هم از همه خواهش میکنم شعار ندهیم، دست نزنیم و بگذاریم نقدهای موافق و مخالف به شکل درست و معقول بیان شود.
او در پاسخ به حرفهای مطرح شده در این نشست از سوی حسین الله کرم گفت دوستان ما علیرغم ظاهر ضد روشن فکریشان اغلب به دام روشن فکری میافتند. روشنفکرهای ما از فیلم من مادر هستم بدشان میآید و به فیلم «بیخود و بیجهت» اقبال دارند و این به دلیل آن است که «من مادر هستم» بخشی از جریان روشنفکری را به تصویر میکشد. فیلم جیرانی تصویرگر زندگی بیآرمان، جدای از مردم و بیبندو بار این قشر روشنفکرنماست.
فراستی با بیانی کنایهآمیز میگوید: الان من و آقای اللهکرم باید در دفاع از فیلم مشترک باشیم ولی متاسفانه اکنون اینطور نیست. الگوی بخشی از بچههای جنوب شهری ما زندگی این تیپ روشنفکری است؛ این تیپ شبه مدرنیستی بیاصول، بیبندوبار و ضد اصول ملی محصول سیاستهای غلط دوستان عدالتخواه است که در هشت سال گذشته هم رشد بیشتری یافتهاند. این فیلم نمایانگر سیاهی این قشر و عبرت آموزی از آنها است.
فراستی در تعریفش از طبقه متوسط گفت که طبقه متوسط کسانی هستند که امروز در اثر فشارهای اقتصادی درحال نابودی هستند. قشر روشن فکر که فیلم توصیفگر آنهاست، کسانی هستند که فشارهای اقتصادی نه تنها زندگی آنها را متزلزل نمیکند، بلکه آنها را چاقتر نیز میکند.
او فیلم جیرانی را مهمترین فیلم بعد از انقلاب در نقد جریان روشنفکری میداند. فراستی معتقد است فیلمهای روشن فکری ایران یا فیلمهای وطن فروش هستند و یا فیلمهای اگزوتیک و خنثی؛ او با همان لحن همیشگی و متلکپران خود میگوید جالب است منتقدان این فیلمها وقتی در مسند ریاست قرار میگیرند نه تنها این روند را متوقف نمیکنند بلکه حتی به حیات این جریان کمک میکنند.
این منتقد سینما گفت: ما باید مدافع فیلمهای انتقادی - اجتماعی باشیم. معتقدم اینکه گفته میشود فیلم جیرانی اشاعه فساد است و بار سیاسی بههمراه دارد، کاملا پرت و بیهوده است. هم فیلمفارسی و هم فیلم روشن فکری و هم فیلم جشنوارهای به معلولها میپردازد نه علتها، فیلمفارسی در تفکر خواهان سازش طبقاتی به نفع طبقه بالا و تثبیت وضع موجود است. مشخصه فیلمفارسی ابتذال در اجرا و برگزاری همه چیز در سطح و شعار است.
" سلیقه خیلی از دوستان حزب اللهی ما متاسفانه فیلمفارسی است. فیلم آقای مهرجویی را بخاطر اینکه شخصیت زن فیلم چادر بر سر دارد در حوزه هنری و توسط مسئولش مورد تشویق قرار میدهند.کعبه آمال فیلمفارسی بعد از انقلاب ما نشان دادن ثروتمندان محافظهکار است که خطری ندارند. فیلم ملودراماتیک الزاما فیلمفارسی نیست، ملودرام یک ژانر مهم سینما است و فریدون آدم ملودرام است و این ژانر را بخوبی میشناسد." اینها حرفهایی بود که فراستی در دفاع از فیلمفارسی نبودن فیلم جیرانی عنوان میکند.
فراستی در ادامه این جلسه با بازخوانی برخی فیلمهای خیانت محور در سینمای ایران تاکید میکند که "متاسفانه خیانت در سینمای ایران بیشتر سمپاتیک است و تماشاگر با آن همراه میشود، اما فیلم جیرانی با نمایش خیانت، درصدد روشن کردن بیبندوباری در قشر روشن فکر است. بازیها در «من مادر هستم» خوب است و میدانیم بازیها زمانی خوب از کار در میآید که شخصیت پردازی و تیپ سازی به درستی انجام شده باشد. به نظرم فیلم طرفدار «آوا» نیست و نشان میدهد که آوا قربانی منش خانواده خودش است."
فراستی هم همچون جیرانی ارزیابیاش از فیلم هشدارهای آن است و در ارزیابی مثبتی که از این خصیصه «من مادر هستم» دارد، میگوید که فیلم درباره طبقه روشنفکر و انتقامگیری یکی از افراد این طبقه با عامل قصاص است. فیلم جیرانی به ما هشدار می دهد که مواظب رشد این طبقه باشیم.
الله کرم:«آوا» مستحق قصاص نبود/ باید دادگاه او را غیور معرفی میکرد
هیجان انگیز ترین اسم مراسم دیشب کسی نبود جز حسین الله کرم.الله کرم که خود را یکی از طرفین نقد این فیلم معرفی میکرد، گفت: ما نه ادعای هنری و هنرمندی و فیلمنامه نویسی وبازیگری داریم، بلکه نقدمان اجتماعی و سیاسی و اعتقادی است که دوستان باید پاسخگو باشند. او بعد فصل آغازین صحبتهایش که با موضوع لایهبندی فرهنگ آغاز شده بود، گفت که "این فیلم در چارچوب تغییر رفتارها و ارزشها است. من معتقدم این فیلم با نمایش شرابخواری و زنا و زیرپا گذاشتن قصاص روی جهانبینی مردم ما اثر میگذارد و نتیجه آن شبیه کار مهندسی معکوس فرهنگی است."
" بحث من از یک نظر ماهیت اعتقادی هم دارد، یزید به حضرت زینب(س) گفت که کار شما نتیجه عمل شماست؛ در فیلم من مادر هستم نیز پدر «آوا» چنین عبارتی را در جلسه دادگاه بکار میبرد، اما بخشی از اعمال ما مکافات عمل است و بخش دیگری از آن نیز آزمایشهای الهی است؛ معتقدم این مسئله در فیلم به درستی تبیین نشده و از نظر من زیر سوال است. در وضعیت کنونی جریان روشنفکری اقدام به سیاهنمایی میکند و معتقدم این فیلم هم در راستای جریان روشنفکری نسبت به اوضاع کشور سیاه نمایی میکند." اینها سخنانی بود که الله کرم با تکیه بر بحث ابتدایی خود عنوان میکرد.
اللهکرم موضع داشتن در مقابل جریان روشنفکری را وظیفه خود میداند. او معتقد است "اگر مقابله با جریان روشنفکری را مد نظر نداشته باشد، این جریان ادامه پیدا میکند و اگر مقابله کند، جریان سیاسی پشت جریان روشنفکری از دعوای ما سود میبرد."
اللهکرم که در مقام منتقد فیلم جیرانی حاضر شده بود بر گفتهای از او صحه میگذارد آنجا که جیرانی گفته بود "باید فکری به حال نقد جریان روشن فکری کنیم" اما اللهکرم در ادامه این سخن از جیرانی نظرات خودش را اینگونه بیان میکند که "ولی معتقدم این کار در سینما همانطور که آقای فهیم گفتند باید با تصویرگری و برنامه درست انجام شود. در فیلم من مادر هستم غرور اعدام میشود. آیا آنکسی که از حیثیت خود دفاع کند باید اعدام شود؟" او با اشاره به فیلم آرگو و همنوا با حضورش در لانه جاسوسی سابق آمریکا جایی که این نشست برگزار میشود از حضار میپرسد "هنوز هم آمریکاییها باید بیایند و برای ما درباره واقعه 13آبان فیلم بسازند؟ امام خمینی فرمودند کسانی که با قصاص مخالفت میکنند مرتدند. معتقدم آوا مستحق قصاص نیست، او باید از خود و حیثیتش دفاع کند و دادگاه آوا را باید به عنوان یک فرد غیور معرفی میکرد و فیلم در راستای مهندسی معکوس عمل میکند."
او خطاب به جیرانی میگوید "ما از نقدهای شما و فراستی در برنامه هفت استقبال میکردیم ولی شما و بنده قربانی جریانهای سیاسی هستیم، بطوریکه بنده را در جامعه خشونت طلب و شما را به جریان خاصی منتسب میکنند." او در بحثهای پایانی خود در اعلام نظرش اینگونه صحبتش با جیرانی را ادامه داد که "با این همه نظرم این است که این فیلم انتقام جبهه ملی از امام، شهدا و انقلاب است. فیلم شما تصویرگر طبقه متوسط است، اما آیا طبقه متوسط ما زناکار است؟ و آیا این فیلم سیاه نمایی علیه طبقه متوسط نیست؟"
"خوش به حال جیرانی که طرفداری مثل فراستی دارد چون فراستی مانند یک ملت است." این جمله آخر اللهکرم بود که خنده حضار را به همراه داشت.
فهیم:70 دقیقه تصویرسازی از غیراخلاقیات با چند دقیقه خطابه جمع نمیشود
محمد تقی فهیم منتقد سینما بار دیگر در مخالفت با فیلم جیرانی در لانه جاسوسی حاضر شده بود. فهیم در ابتدای این جلسه از وقایع رخ داده از نشست قبلی نقد «من مادر هستم» در فرهنگسرای رسانه اظهار ناراحتی میکند و عنوان میکند که آن جلسه هیچ شباهتی با جلسه نقد فیلم نداشته است.
فهیم اشکال فیلم جیرانی را این میداند که از ابتدا تا انتها به صورت نمایشی جلو میرود اما آنجایی که در پایان فیلم میخواهد پیام اخلاقیاش را منتقل کند، در یک میزانسن تنها و روبروی دوربین خطابه میگوید، یعنی 70 دقیقه فیلم برای شما تصویرسازی میکند و در پایان که میخواهد پیام فیلم را به بیننده انتقال دهد، به غیر سینما متوسل میشود. مشکل این فیلم در ساختار است.
فهیم معتقد است که این فیلم کپی فیلم «نظام فاطمی» است و همانطور که آن فیلم درصدد نفی زندگی ماشینی بود و نتوانست پیامش را منتقل کند، فیلم جیرانی هم موفق به انجام اینکار نمیشود.
این منتقد سینما در تقدیر خود از عملکرد فیلم جیرانی گفت: "سینمای ایران مثل طبقه متوسط جامعه تغییر کرده است و «من مادر هستم» از این بابت قابل تقدیر است که به آسیب شناسی طبقه متوسط میپردازد اما اعتقاد دارم به لحاظ ساختار و فرم، به فیلمفارسی نزدیک است."
تغییر راوی، میزانسن ناقص و ضعف دکوپاژی و صحنهپردازی آخرین اشکالاتی بود که فهیم در برداشت خود از «من مادر هستم» بیان میکند.
سیفی آزاد: هدف این بود که مخاطب از این سبک زندگی منزجر شود
و سرانجام نوبت به سیفی آزاد رسید تا از کارش دفاع کند. سیفی آزاد که کار نویسندگی فیلم جیرانی را بر عهده داشته است، در اولین راند صحبت خود همان صحبتهای روزهای قبل خود را تکرار میکند که گفته بود که این فیلم نمایانگر قشر کوچکی از جامعه ایرانی است که بیبندو بار هستند. این فیلم هرگز ادعای نمایندگی تمام جامعه ایرانی را ندارد. اما در ادامه سیفیآزاد در پاسخ به ایراد اللهکرم که گفته بود آوا مستحق قصاص نبود و دادگاه باید او را غیور معرفی میکرد، میگوید "در بحث قصاص در فیلم شخصیت داستانی ما به هیچ وجه نمیتواند اثبات کند که مستحق قصاص نیست. نه میتواند اثبات کند و نه میتواند از خود دفاع کند. اساسا اینطور نیست که شخصیت فیلم برای دفاع از عنف و حیثیت خودش اقدام به قتل «سعید» کرده است. او روز بعد از رابطه جنسی اقدام به قتل میکند و قاضی نیز بر اساس ادله قانونی حکم میکند و نه براساس احساسات تماشاگر. روند زندگی و نوع عملی که «آوا» داشته است تماشاگر را به این سمت می برد که در مورد او حتما باید قصاص صورت بگیرد."
همان حرفهای جیرانی و فراستی اینبار از زبان سیفیآزاد تکرار میشود که " فیلم در راستای نقد زندگی شبه روشنفکری است. سبک زندگی این قشر اکنون در جامعه ما قربانی میگیرد و با علم به این موضوع فیلمنامه من مادر هستم را کار کردیم. شما در فیلم میبینید که این خانواده هیچ بویی از شرعیات و مسائل اخلاقی نبردهاند و معتقدم مخاطب پس از دیدن فیلم از این سبک زندگی منزجر میشود."
سیفی آزاد در پاسخ به برخی انتقادات دانشجویان میگوید که تاکید میکنم که شخصیت آوا مستحق قصاص است و فیلم هم هرگز به دنبال زیر سوال بردن مسئله جبر و اختیار نیست. فیلم بنا ندارد اخلاق همه افراد جامعه را اصلاح کند. معتقدم این فیلم یکی از نادرترین فیلمهای سینمای ایران است که به یک مدل اجتماعی و سبک زندگی روشن فکری میپردازد. این فیلم اساسا راجع به نفی قصاص نیست. ما برای قصاص آوا احساس ترحم نمیکنیم بلکه برای دختری که در سازوکار غلط خانوادهاش به این فرجام رسیده است، دلسوزی میکنیم.
این روزها ظاهرا تنها فیلمی که در ایران به روی اکران رفته است«من مادر هستم» است. نشستهای پرتعداد فیلم همچنان ادامه دارد. صفکشی مخالفان و موافقان گویا پایانی ندارد و رشد فروش فیلم روز به روز افزایش پیدا می کند و فیلمهای دیگر این نوبت اکران در حسرت توجه رسانه ای روزگار سپری می کنند.
انتهای پیام/