«سه‌کاهن» گردش آدم‌ها در میدانی با محوریت پیامبر(ص)


خبرگزاری تسنیم : «سه کاهن» نام تازه ترین رمان نوشته شده از سوی مجید قیصری است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،  مجید قیصری که پیش از این با چاپ کتاب «شماس شامی» توجه و علاقه خود را به موضوعات دینی نشان داده بود این بار در «سه کاهن» به روایت یک روز از زندگی پیامبر اکرم (ص) پرداخته است.

سه کاهن که شیوه روایتش دانای کل است داستان یک روز از دوران کودکی پیامبر را که حلیمه دایه پیامبر با تلاش فراوان سعی می‌کند که جان پیامبر را از گزند چند کاهن نجات دهد، بیان می‌کند. این کاهنان می‌خواهند بر اساس نشانه‌های ظاهری پیامبر خاتم که در کتاب‌های به جا مانده از پیشینیانشان وجود دارد، او را در کودکی از بین ببرند.

قیصری در مقدمه کتاب سه کاهن می‌نویسد: "شب بهانه نوشتن است و نوشتن، بهانه خواندن. عاشورا بهانه‌ای شد تا شماس شامی را بنویسم. بهانه را منتهی‌الامال شیخ عباس قمی به دستم داد: "روایت در روایت، ناب و خواندنی. داستان موسای دیگر" و این آخری تا این ساعت، سه کاهن، نیز فرزند همین کتاب‌اند. کتاب شیخ پر از بهانه است، من هم بهانه جو."

از نکات قابل توجه این کتاب این است که هیچ کلامی از زبان حضرت محمد (ص) بیان نشده، و بیشتر خود نویسنده است که داستان را روایت می‌کند.

بلقیس سلیمانی در مراسم رونمایی این کتاب گفت: "داستان برای عالم انسان است نه معصومین (ع) و فرشتگان؛ آدم اشتباه دارد، انتخاب می‌کند و گاهی هم سرگردانی دارد، نقص و تمایل به بدی در او است، اما فرشتگان و معصومین چون این صفات را ندارند، نمی‌توانند محور داستان باشند، ولی قیصری برای خلق این رمان از ترفند زیبایی استفاده می‌کند که این اصل را به هم می‌زند. او میدانی ایجاد می‌کند که در آن آدم‌هایی دور یک میدان مغناطیسی به محوریت رسول اکرم (ص) می‌گردند و درواقع آنهایند که داستان می‌گویند نه پیامبر (ص)."

از دیگر نقاط مثبت این کتاب می‌توان به طراحی جلد بسیار زیبای آن اشاره کرد. البته این ویژگی بیشتر از هنر طراح عصر داستان است که برآمده و نقش قیصری در شکل آن زیاد برجسته نیست هر چند که قلم او محتوایش را زیبا کرده.

در بندهایی از این کتاب می‌خوانیم:

نزدیک خیمه زیر درخت، سه اسب سیاه عربی بسته‌اند، با خورجین‌های بزرگ، پُر. عبدالله با دیدن جمعیت گریه‌اش می‌گیرد. حلیمه می‌گوید: نترس. جماعت همین که حلیمه را می‌بینند راه باز می‌کنند تا خودش را به خیمه برساند. غلام حلقه به گوش، ترکه به دست زیر درخت ایستاده بچه‌ها را می‌ترساند. صدای شرق شرق ترکه بالا سر حلیمه و عبدالله می‌پیچد.

خواهرش صفیه با فاصله کنار اسب‌ها و غلام ایستاده؛ تا حلیمه را می‌بیند، می‌دود طرفش:
مژدگانی بده
حلیمه مشک خالی‌اش را می‌گیرد بالا.
این مال تو
صفیه رو ترش می‌کند
این‌ها کی‌اند در خیمه ما؟ چی می‌خواهند؟
گمشده‌شان را یافته‌اند اینجا!
حلیمه با تعجب می‌گوید: گمشده؟
مگر نمی‌دانی دختر ابوذویب؟
نه!
تمام خیمه‌ها را یک به یک گشته‌اند، تا رسیده‌اند به خیمه پسر سعدی
خیمه پسر سعدی چرا؟
می‌گویند شاید گمشده‌شان در این خیمه باشد!

سه کاهن را انتشارات عصر داستان در تیراژ 3 هزار نسخه و قیمت 9800 تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/