ارزشهاى انقلاب اسلامی چیست؟
خبرگزاری تسنیم: "هرکس به نام سازندگى، ارزشهاى انقلابى را مورد بىاعتنایى قرار دهد، در دعوى سازندگى نیز دچار خطا و توهم است".
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم , حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سالهای گذشته بخش اعظمی از بیانات خود پیرامون مسئله انقلاب اسلامی را به بررسی و تبیین "ارزشهای انقلاب اسلامی" اختصاص دادهاند.
"سادهزیستى مسئولان"، "استکبارستیزى"، "سلطهستیزى"، "بیگانهستیزى"، "استبدادستیزی", "افتخار به انقلابیگرى"، "عدالتطلبی"، "دوری از تجملگرایی"، "اجتناب از اشرافیگرى", "نفى استثمار"، "نفى سلطهپذیرى"، "نفى تحقیر ملت به وسیله قدرتهاى سیاسى دنیا"، "نفى وابستگى سیاسى"، "نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور"، "نفى سکولاریسم اخلاقى و اباحیگرى"، ""دفاع از مظلومان جهان"، "فتح قلههاى دانش"، "کرامت انسان"، "سعى براى ایجاد برادرى و برابرى"، "اخلاق"، "ایستادگى در مقابل دشمن"، "ایمان"، "استقلال سیاسى، اقتصادى، فرهنگى"، "آزادى فکر"، "رواج اخلاق فاضله"، "حکومت مردمى"، "حکومت صالح و انسانهاى برخوردار از دین و تقوا در رأس کارها" و... ازجمله ارزشهای انقلاب اسلامی هستند که مقام معظم رهبری بر لزوم حفظ و تقویت آن تأکید کردهاند.
بیانات در دیدار رئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت1391/06/02
یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئله برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است.در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئله سادهزیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دورهاى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنى مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئله دعوت به عدالت، مسئله سادهزیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.
بیانات در دیدار مردم بیجار1388/02/28
نسل جوان ما خوشبختانه امروز یک نسل غالب در سر تاسر کشور است. جوانها بهوش باشند، بیدار باشند. معیارها مشخص است. در انتخابات، این آگاهى باید اثر کند؛ در بیان خواستههاى ملت این آگاهى باید تأثیر بگذارد؛ در حضور گوناگون، در مسائل مختلف، این آگاهى بایستى اثر بگذارد. ملت ایران در انتخابهاى خود- معیارهاى انتخابات را من آن روز عرض کردم، این هم مکمل آنهاست- توجه کند؛ کسانى با رأى ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروى ملت ایران را ببرند. کسانى سر کار نیایند که بخواهند با تملقگوئى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند براى خودشان موقعیتى در سطح بینالمللى دست و پا کنند.
اینها براى ملت ایران ارزشى ندارد. کسانى سر کار نیایند که دشمنان ملت ایران طمع بورزند که به وسیله آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا کنند، مردم را از دینشان، از اصولشان، از ارزشهاى انقلابیشان دور کنند. ملت باید آگاه باشد. اگر کسانى بر سر کار بیایند که در مراکز گوناگون سیاسى یا اقتصادى به جاى اینکه به فکر ادامه راه امام و ارزشها و اصول ترسیمشده به وسیله امام باشند، به فکر به دست آوردن دل فلان قدرت غربى و فلان مستکبر بینالمللى باشند، براى ملت ایران مصیبت خواهد بود. این آگاهى براى ملت لازم است.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت1387/09/24
علت دشمنى عمیق و آشتىناپذیر استکبار و در رأس آنها آمریکا و شبکه صهیونیستى دنیا با جمهورى اسلامى، این حرفهائى که گاهى گوشه و کنار گفته میشود - چه چیزهائى که آنها شعارش را میدهند، چه تصوراتى که بعضى در داخل میکنند - نیست. مسئله این است که جمهورى اسلامى یک «نفى» با خود دارد، یک «اثبات».
نفى استثمار، نفى سلطهپذیرى، نفى تحقیر ملت به وسیله قدرتهاى سیاسى دنیا، نفى وابستگى سیاسى، نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور، نفى سکولاریسم اخلاقى؛ اباحیگرى؛ اینها را جمهورى اسلامى قاطع نفى میکند.
یک چیزهائى را هم اثبات میکند: اثبات هویت ملى، هویت ایرانى، اثبات ارزشهاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پیدا کردن بر قلههاى دانش؛ نه فقط دنبالهروى در مسئلهى دانش، و فتح قلههاى دانش؛ اینها جزو چیزهائى است که جمهورى اسلامى بر آنها پافشارى میکند.
این نفى و این اثبات؛ اینها دلیل دشمنى آمریکا و دشمنى شبکه صهیونیستى دنیاست. اگر نفوذ آمریکا را قبول کنیم، دشمنىها کم خواهد شد؛ اگر راضى شویم که ملت ما به وسیله بیگانگان به طرق مختلف تحقیر شود، دفاع از هویت ملى یا دفاع از ارزشهاى اسلامى را کنار بگذاریم، مطمئناً دشمنىها به همین نسبت کم خواهد شد. اینکه میگویند جمهورى اسلامى رفتار خود را عوض کند، یعنى این.
شنفتهاید گاهى مسئولین سیاسى کشورهاى مستکبر از قبیل آمریکا، درباره ایران که صحبت میکنند، میگویند: ما نمیگوئیم جمهورى اسلامى از بین برود، میگوئیم جمهورى اسلامى رفتارش را عوض کند. رفتارش را عوض کند، یعنى این؛ یعنى از این نفى و از این اثبات دست بردارد. این را میخواهند.
با همین ایستادگى در این نفى و در آن اثبات، جمهورى اسلامى توانسته با جبهه گستردهى مجهز به انواع امکانات مواجه شود و در مقابل او مقاومت کند؛ همان حالتى که در هشت سال دفاع مقدس بود که شرق و غرب و اروپا و ناتو و بعضى از کشورهاى عربى و همه، دست به دست هم دادند علیه جمهورى اسلامى و جمهورى اسلامى بالاخره همه آنها را وادار به عقبنشینى کرد و خود هیچ عقبنشینى نکرد.
در عرصه سیاسى و در سالهاى بعد از جنگ تا امروز همین معنا وجود داشته؛ یعنى جمهورى اسلامى توانسته در مقابل این جبهه عظیمى که در برابرش شکل پیدا کرده، بایستد؛ نه فقط عقبنشینى نکند، بلکه پیشروى کند و به دشمن ضربه وارد کند. این، اتفاق افتاده.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت1387/09/24
همیشه در دلِ ساخت حقوقى، یک ساخت حقیقى، یک هویت حقیقى و واقعى وجود دارد؛ او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقى در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقى در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهرى و حقوقى هم باقى بماند، نه فایدهاى خواهد داشت، نه دوامى خواهد داشت؛ مثل دندانى که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم میشکند.
آن ساخت حقیقى و واقعى و درونى، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونى چیست؟ همان آرمانهاى جمهورى اسلامى است: عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعى براى ایجاد برادرى و برابرى، اخلاق، ایستادگى در مقابل نفوذ دشمن؛ اینها آن اجزاء ساخت حقیقى و باطنى و درونى نظام جمهورى اسلامى است. اگر ما از اخلاق اسلامى دور شدیم، اگر عدالت را فراموش کردیم، شعار عدالت را به انزواء انداختیم، اگر مردمى بودنِ مسئولان کشور را دستکم گرفتیم، اگر مسئولین کشور هم مثل خیلى از مسئولین کشورهاى دیگر به مسئولیت به عنوان یک وسیله و یک مرکز ثروت و قدرت نگاه کنند، اگر مسئله خدمت و فداکارى براى مردم از ذهنیت و عمل مسئولین کشور حذف شود، اگر مردمى بودن، سادهزیستى، خود را در سطح توده مردم قرار دادن، از ذهنیت مسئولین کنار برود و حذف شود؛ پاک شود، اگر ایستادگى در مقابل تجاوزطلبىهاى دشمن فراموش شود، اگر رودربایستىها، ضعفهاى شخصى، ضعفهاى شخصیتى بر روابط سیاسى و بینالمللى مسئولین کشور حاکم شود، اگر این مغزهاى حقیقى و این بخشهاى اصلىِ هویت واقعى جمهورى اسلامى از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهرىِ جمهورى اسلامى خیلى کمکى نمیکند؛ خیلى اثرى نمیبخشد و پسوند «اسلامى» بعد از مجلس شورا: مجلس شوراى اسلامى؛ دولت جمهورى اسلامى، به تنهائى کارى صورت نمیدهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید. این، اساس قضیه است.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت1387/09/24
اجتناب از اشرافیگرى؛ یعنى ضد ارزش کردن. در انقلاب ما این نکته وجود داشت؛ این را بتدریج بعضىها سعى کردند کمرنگ کنند. این در مسائل اقتصادى ما اثر دارد، در مسائل روانى ما اثر دارد.اشرافیگرى و گرایش به اشرافیگرى، یک ضد ارزش بود در انقلاب. یعنى افرادى در سطوح مختلف بودند که از اینکه به اشرافیگرى نسبت داده شوند، یا از آنها چیزى دیده شود که جزو خصوصیات اشرافیگرى باشد، بشدت اجتناب میکردند. مسئولین کشور در درجه اول متعهد به این قضیه هستند و باید باشند. این تدریجاً ضعیف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش کردن اشرافیگرى، بحمداللَّه وجود دارد؛ یعنى دولت، مسئولین دولتى سادهزیستند، مردمى هستند و این خیلى فرصت خوبى است؛ نعمت بزرگى است. این یکى از شاخصهاست.
بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)1387/03/14
امام در وصیتنامهشان تأکید مىکنند که این انقلاب یک انقلاب الهى است و پایه اصلى آن مردمند؛ یعنى این انقلاب متعلق به مردم است. معناى این حرف این است که هیچکس- هیچ قشرى، هیچ فردى، هیچ طبقهاى- نمىتواند و نباید ادعاى مالکیت این انقلاب را بکند؛ خود را مالک بداند، دیگران را مستأجر این انقلاب بداند. اگر قرار بود کسى خود را نسبت به این انقلاب مالک و صاحب بداند، از همه مناسبتر و شایستهتر، خودِ امام بود که انقلاب بر محور عزم و اراده و شخصیت او به وجود آمد؛ ولى امام خود را هیچکاره و خدا را همهکاره مىداند. این در بیانات امام موج مىزند و در وصیّتنامه به آن تأکید و تصریح شده است.
پس صاحب این انقلاب مردمند. وظیفهاى بر دوش همگان سنگینى مىکند و آن حفظ این امانت بزرگ الهى است. مردم باید خودشان را حافظ این انقلاب بدانند. انقلاب هویتش، معنایش به شعارهاى انقلاب است؛ به جهتگیرىهاى انقلاب است؛ به ارزشها و مبانى انقلاب است. همیشه بودهاند، امروز هم هستند، در آینده هم خواهند بود کسانى که بخواهند به بهانه اینکه اوضاع جهان عوض شده است، شعارهاى انقلاب را تغییر بدهند یا شعار دینى- بُعد دینى- را از انقلاب جدا کنند یا بُعد عدالت اجتماعى را از انقلاب جدا کنند یا بُعد سلطهستیزى و بیگانهستیزى را از انقلاب جدا کنند یا بُعد ضد استبداد بودن را از انقلاب جدا کنند.
انگیزههاى مختلف، به بهانههاى مختلف همیشه ممکن است وارد میدان شوند، براى اینکه شعارهاى انقلاب و هدفهاى انقلاب را تغییر دهند. مردم باید هوشیار باشند؛ بدانند. این انقلاب با شعارهاى خود زنده است. اصلىترین شعارهائى که در این انقلاب بر روى پرچم انقلاب نوشته شده است، شعار اسلامى بودن است؛ پایبند بودن به مبانى دین و اصول و قواعد دینى است؛ سلطهستیزى است؛ ستیزه با استکبار است؛ دفاع از مظلومان عالم است، آن هم دفاع صریح و صادقانه از همه مظلومان.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1386/12/22
ارزشهاى انقلاب چیست؟ ارزشهاى انقلاب در درجهى اول، استحکام ایمان و دیانت در دلهاست- که منشأ همه کارها و مجاهدتها این است- عدالت اجتماعى است، مبارزه با فساد است، آزادى مردم در انتخاب است، عدم تحمیل آراء فردى و حزبى و دولتى و غیره بر مردم است، که مردم آزادانه فکر کنند، آزادانه عمل بکنند؛ در چارچوب مقررات اسلامى. مردمسالارى دینى یعنى این. اینها ارزشهاى انقلاب و مبانى انقلاب است. لذا شما که مىخواهید بروید پاى صندوق رأى و رأى بدهید، هدفتان این باشد که یک مجلسى تشکیل بشود پایبند به همین مبانى انقلاب و ارزشهاى انقلاب. نماینده، متدین، امین، معتقد به عدالت اجتماعى- استقرار عدالت در سرتاسر کشور- متنفر از فساد در هر بخشى و در هر طبقهاى از طبقات مسئولین، معتقد به عزت جمهورى اسلامى؛ مجلس باید یک چنین مجلسى باشد.
ما هفت دوره مجلس شوراى اسلامى را گذراندیم. در مجلس شوراى اسلامى گاهى اتفاق افتاده است که کسانى آمدهاند که با اسم «اسلامى» براى این مجلس مخالفت کردهاند! در دوره اول که بحث این بود که اسم مجلس چه باشد- که آمده بود «مجلس شوراى اسلامى»- یک عدهاى ایستادند که نه، «اسلامى» نباشد! خوب، این نماینده ملت ایران نیست. ملت ایران براى اسلام این فداکاریها را کرده است. ملت ایران عظمت خود را، عزت خود را، اقتدار خود را، آسایش و رفاه خود را در اسلام جستجو مىکند. یک عدهاى پیدا شدند که با اسم «اسلامى» براى مجلس مخالفت کردند! خوب، این مطلوب نیست.
یا یک کسانى در یک مجلس دیگرى پیدا شدند، تصمیم گرفتند برطبق خواسته مخالفین که مىگفتند بساط انرژى هستهاى را جمع کنید، در کشور قانون بگذرانند که دولت را الزام کنند که دنبال انرژى هستهاى نرود! این هم بود در یکى از مجالس ما. این چیزى نیست که ملت ایران آن را بخواهند. اما در همین مجلس هم- همین مجلسى که الآن بر سر کار هست- قانون گذراندند و دولت را موظف کردند که بایستى انرژى هستهاى را دنبال کند و موانع سر راه را برطرف کند. همه جور داشتیم.
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضاى هیأت دولت1386/06/04
شما هم دولتى هستید که این دو خصوصیت را جزو شعارها و برنامههاى عملکرد خودتان قرار دادهاید؛ هم به مردم امید مىدهید، هم وعده عدالت مىدهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کردهاید و دم از عدالت مىزنید. حقیقتاً هم خلأ امروز دنیا، بیش از همه چیز خلأ عدالت است. در کشور و جامعه خود ما هم بیشترین چیزى که این جامعه تشنه اوست، عبارت است از عدالت.
وقتى ما به مشکلات، کمبودها، توقعات و انتظارات مردم و آرزوهاى بلندى که در ذهن خود ما براى مردم هست، نگاه مىکنیم، مىبینیم تقریباً همه اینها برمىگردد به مسئله تأمین عدالت؛ که اگر عدالت تأمین بشود، همه این چیزها حل خواهد شد.
شما عدالت را مطرح کردید، خیلى خوب است، البته ممکن است در این وادى طولانى و پرخطر و دشوار، شما بتوانید قدمهایى را طى کنید؛ ممکن است تا پایان راه، عمرهاى ما یا فرصتهاى خدمتگزارى کفاف ندهد؛ اما همین قدمى که مىگذارید و جهتى که اتخاذ کردهاید، بسیار باارزش و زندهکننده این شعار است. بنابراین امسال، تصادف هیئت دولت و این هفته مبارک با نیمه شعبان یک تصادف دلنشینى است و معناهایى را در ذهن انسان تداعى مىکند.
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى1386/01/01
اعتماد به نفس، اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزى است که دشمنان مىخواهند نباشد. دشمنان مىخواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بىاعتماد باشند؛ سعى کنید این نقشه دشمن را خنثى کنید.
من از دولت حمایت مىکنم. از همه دولتهاى بر سر کار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت مىکنم. این حمایت، بىدلیل و بىحساب و کتاب نیست. اولًا جایگاه دولت در نظام جمهورى اسلامى و در نظام سیاسى کشور ما جایگاه بسیار مهمى است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد؛ بعد هم این جهتگیرىهاى دینى و این ارزشگرایى انقلابى و اسلامى خیلى ارزش دارد.
سختکوشى، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهاى استانى، جهتگیرى عدالت و زىّ مردمى؛ اینها خیلى قیمت دارد و من قدر این کارها را مىدانم. من به خاطر این چیزها از دولت حمایت مىکنم البته این حمایت، حمایت بىحساب و کتاب نیست؛ توقعاتى هم در مقابلش از دولت دارم.
اولین توقع من این است که به مسئولین دولتى مىگویم خسته نشوند؛ اعتماد به خدا را از دست ندهند؛ به خدا اعتماد کنند و به این مردم اعتماد کنند؛ زىّ مردمى خودشان را حفظ کنند؛ در دام تجملگرایىهایى که افرادى مىافتند، نیفتند؛ مراقب و مواظب باشند؛ در مخاصمات جناحى وارد نشوند؛ وقتشان را با دعواهاى سیاسى تلف نکنند؛ با همه وجود و با همه توان براى این مردم کار کنند؛ آنچه را که با مردم در میان مىگذارند، به تحقق برسانند و دنبال کنند.
بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام نوزده دی1384/10/19
ملت ایران در طول این بیست و هفت سال پیش رفته است؛ موفق شده است. وضع امروز کشور ما قابل مقایسه با وضع بیست و هفت سال قبل نیست. جوانان ما، فضلاى ما، روشنبینان و روشنفکران ما رشد کردهاند و پیش رفتهاند؛ ملت ما، علىرغم همه بدخواهىها و ملعنتهایى که دشمنان در تبلیغاتشان کردهاند، به مبانى انقلاب پایبندتر و علاقهمندتر شد، که نمونهاش را در همین انتخابات ریاست جمهورى دیدید؛ ملت به شعارها رأى داد: شعار عدالتطلبى، شعار خط امام، شعار پایبندى به ارزشهاى اسلامى؛ ملت دور این محورها جمع شدند. بحمد اللّه مسئولان هم توانستند خودشان را در عرصه حرکت، به مردم نشان دهند.
امروز بحمد اللّه همت و حرکت مسئولان ما- مسئولان دولتى، نمایندگان مجلس- براى پیشرفت به سمت مبانى و ارزشهاى انقلاب ستودنى است؛ آنها کار مىکنند و حرفهایى را که گفته شده، به مرحله عمل نزدیک مىکنند. براى یک ملت، چه از این بالاتر؛ و چه از این زیباتر و شیرینتر؟ بدخواهان جمهورى اسلامى هم همین مسائل را مىبینند.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1382/11/15
ارزش این انقلاب از این جهت است که ایران را از سلطه قدرتهاى مستکبر جهانى نجات داد. شما ببینید در دنیا زیادهخواهان و انحصارطلبان بینالمللى با ملتها چه مىکنند! همینها بر این کشور، بر این ملت، بر نفت ما، بر فرهنگ ما، بر دولت ما و بر همه منابع انسانى و مالى ما مسلّط بودند. انقلاب دست اینها را قطع کرد؛ اینها را از این کشور بیرون راند و سلطهشان را از سر این ملت کم کرد. این، ارزش انقلاب ماست. قدر این انقلاب را بدانیم؛ آن را در مسیر خود حفظ نماییم و کمک کنیم به سمت اهداف والاى خود پیش برود. همین اصول و مبانى و پایههاست که آینده و سرنوشت و اقتصاد و فرهنگ و دین و دنیاى ما را بهبود خواهد بخشید و زخمهاى پیکر ایران عزیز و مظلوم را التیام خواهد داد.
سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 1382/08/12
جامعه ایرانى در افق این چشمانداز چنین ویژگىهایى خواهد داشت: توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگى، جغرافیایى و تاریخى خود، متکى بر اصول اخلاقى و ارزشهاى اسلامى، ملى و انقلابى، با تأکید بر مردمسالارى دینى، عدالت اجتماعى، آزادىهاى مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمندى از امنیت اجتماعى و قضائی.
پیام به گردهمایى دفتر تحکیم وحدت1381/05/27
گردهمایى دفتر تحکیم وحدت براى اینجانب خاطرهانگیز است. آنچه در سالیان نخستین انقلاب در زیر این نام تحقق یافت، یکسره تأثیرگذار و در مواقعى تعیینکننده بود. این نام، فهرستى از ارزشهاى حقیقى انقلاب را در برابر چشم نگاه مىدارد: پایبندى جوانانه و پرشور به مبانى نظرى و عملى انقلاب، تشکیل صفوف مقدم در عملیاتى کردن آرزوهاى امام بزرگوار درباره دانشجویان، تاباندن نور امید به افقهایى که بیگانگان براى تیره جلوه دادن آن مىکوشیدند، افتخار و اعتزاز به مسلمانى و انقلابى بودن خویش و بالاخره سهیم شدن در تشکیل فهرست طولانى شهیدان انقلاب و جنگ تحمیلى. آنروز و امروز انگیزههاى شناخته و ناشناختهاى همواره خواستهاند این عنصر فعال و مفید را از انقلاب و نظام اسلامى جدا کنند. مراکز قدرت استکبارى نیز میل و اصرار خود را بر چنگ انداختن به ذهن و دل دانشجویان، امروزه آشکارتر از همیشه ابراز مىدارد.
بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)1381/03/14
این انقلاب بر پایه اصول مستحکمى بنا شد؛ هم اجراى عدالت را مورد نظر قرار داد، هم آزادى و استقلال را- که براى ملتها از مهمترین ارزشهاست- مورد توجّه قرار داد، هم معنویت و اخلاق را. این انقلاب، ترکیبى از عدالتخواهى و آزادىخواهى و مردمسالارى و معنویت و اخلاق است؛ منتها این عدالت را نباید با آن عدالت ادّعایى و موهومى که کمونیستها در شوروى سابق یا در کشورهاى اقمارِ خود شعارش را مىدادند، اشتباه کرد؛ این عدالتِ اسلامى است با تعریف خاص خود. همچنین آزادى در نظام جمهورى اسلامى را با آزادى غربى- که به معناى مهارگسیختگىِ صاحبان قدرت و سرمایه و همچنین به معناى بىبندوبارى انسانها در هرگونه رفتار و عمل است- نباید اشتباه کرد.
این آزادىِ اسلامى است؛ هم آزادى اجتماعى است، هم آزادى معنوى است و هم آزادى فردى با قید اسلامى و با فهم و هدایت و تعریف اسلام است. این معنویت و اخلاقى را هم که جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى جزو اصول خود قرار داده است، نباید با دیندارىهاى متحجّر، بىمنطق و ایستا در بسیارى از جوامع اشتباه کرد. آن دیندارىها، بهظاهر و در زبان دیندار، اما با ایستایى و تحجّر و عدم فهم مسیر سعادت براى جامعه و انسان همراه است. این پسوند اسلامى بعد از عدالت و آزادى و معنویت، بسیار پُرمعناست و باید به آن توجّه کرد.
بیانات در خطبههاى نمازجمعه تهران1379/02/23
من در اینجا تعدادى از این ارزشها را عرض مىکنم، البته اگر بخواهیم این ارزشها را در یککلمه بیان کنیم، من عرض مىکنم اسلام؛ اما اسلام یک کلمه مجمل است و تفاصیل گوناگونى از آن مىشود. ملت ما به دنبال ارزشهایى بود که همهاش در داخل اسلام هست و من به بخشى از آنها اشاره مىکنم:
ارزش اول، ایمان است. مردم از هُرهُرىمسلکى و بىبندوبارى و بىایمانى بیزار و ناراضى بودند و مىخواستند دلشان به ایمانى قرص باشد. ارزش بعدى، عدالت است. مردم مىدیدند که جامعه، جامعه غیر عادلانهاى است. بىدریغ از بالا تا پایین ظلم مىکردند؛ خودشان هم به خودشان ظلم مىکردند. در داخل رژیم طاغوت، آنجا هم نسبت به همدیگر ظلم و بىعدالتى روا مىداشتند؛ به مردم هم بىنهایت ظلم مىشد. در قضاوت ظلم مىشد، در تقسیم ثروت ظلم مىشد، در کار ظلم مىشد، به شهرهاى دور دست ظلم مىشد، به آدمهاى ضعیف ظلم مىشد. همه جا ظلم محسوس بود و انسان با پوست و گوشتِ خودش ظلم را حس مىکرد.
مردم به دنبال عدالت و رفع شکاف طبقاتى و رفع فقر بودند. این هم یکى از ارزشهایى بود که مردم دنبالش بودند. این مقوله دیگرى غیر از عدالت است. در جامعه، کسى یا مجموعهاى در اوج غنا و برخوردارى؛ اما یک عدّه دیگر از اوّلیات زندگى محروم. این چیزى است که هرکسى از آن مشمئز مىشود و آن را نمىپسندد. مردم به دنبال رفع شکاف طبقاتى و نزدیک کردن فاصلهها بودند. ما مثل کمونیستها ادّعا نمىکردیم که همه بیایند نانخور دولت شوند و ما به همه حقوق مساوى بدهیم؛ نه. اما شکاف طبقاتى به این صورت و با این عمق، براى مردم و انقلابیون مسلمان و براى رهبر آنها قابل قبول نبود.
رژیم طاغوت و رژیمهاى قبل از آن در ایران، مردمى نبودند. مردم هیچکاره بودند. یک نفر به کمک انگلیسها آمده بود، در تهران کودتا کرده بود و خودش را پادشاه نامیده بود. بعد هم که خواست از ایران برود یعنى خواستند او را ببرند؛ چون پیر شده بود و بهدردشان نمىخورد پسرش را جانشین خودش کرد! آخر این پسر کیست و چیست؟! پس مردم چهکارهاند و رأى آنها چیست؟! اینها اصلًا مطرح نبود. قبل از آنها هم قاجاریه بودند. یک فاسد میمرد، یک فاسد دیگر به جاى خودش مىگذاشت. مردم در اداره و تعیین حکومت، هیچکاره محض بودند. مردم این را نمىپسندیدند. مردم مىخواستند که حکومت متعلّق به آنها باشد؛ برخاسته از آنها باشد؛ رأى آنها در آن اثر داشته باشد.
ارزش بعدى، دیندارى است. مردم مىخواستند متدیّن باشند. آن رژیم گذشته در همه جا در محیط جامعه، در سربازخانه، در دانشگاه و در مدرسه سعى مىکرد مردم را به بىدینى سوق دهد؛ اما مردم نمىخواستند. مردم متدیّن بودند. مردم نشان دادند که ایمان و اعتقاد به اسلام، تا اعماق جان آنها نفوذ دارد.
ارزش دیگر، دورى از اسراف و تجمّل در سطح زمامداران است. البته تجمّل و اسراف در همه جا بد است؛ اما آن چیزى که مردم را وادار مىکرد که نسبت به این قضیه حسّاسیت نشان دهند، رفتارهاى مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجیها با مال مردم در سطح حکومت بود. این از آن چیزهایى بود که مردم نمىخواستند. نظام اسلامى بر اساس این ارزش به وجود آمد که چنین چیزى نباشد.
ارزش دیگر، سلامت دینى و اخلاقى زمامداران است. مردم مىخواستند کسانى که در رأس جامعهاند، متدیّن باشند؛ فاسد نباشند؛ اخلاقشان فاسد نباشد؛ رفتارشان فاسد نباشد؛ خودشان فاسد نباشند؛ دوروبرىهایشان فاسد نباشند، که آن روز بودند!
رواج اخلاق فاضله، یکى دیگر از ارزشها بود. مردم مایل بودند که اخلاق نیک و خلقیّات اسلامىِ پسندیده در بین آنها شیوع پیدا کند و برادرى، محبت، همکارى، صبر، اغماض، بخشش، دستگیرى از ضعفا و کمک به ضعفا و گفتن حق بین آنها رایج شود.
آزادى فکر و بیان هم یکى از ارزشهاى انقلاب بود. مردم مىخواستند آزادانه فکر کنند. آن روز، آزادى فکر، آزادى بیان و آزادى تصمیمگیرى هم نبود. مردم این را نمىخواستند؛ مىخواستند این آزادیها باشد.
یکى دیگر از ارزشها، استقلال سیاسى و اقتصادى و فرهنگى است. مردم مىخواستند که این کشور از لحاظ سیاسى، محکوم فلان رژیم اروپایى یا امریکا نباشد؛ از لحاظ اقتصادى، اقتصادش وابسته به کمپانیهاى جهانى نباشد که هر کارى مىخواهند، با این کشور بکنند. از لحاظ فرهنگى، با فرهنگ عمیق و غنىاى که دارد، کورکورانه تابع و دنبالهروِ فرهنگ بیگانه نباشد.
ارزشها که مىگوییم، یعنى دین، ایمان، استقلال سیاسى، استقلال اقتصادى، استقلال فرهنگى، آزادى فکر، رواج اخلاق فاضله، حکومت مردمى، حکومت صالح و انسانهاى برخوردار از دین و تقوا در رأس کارها.
پیام به مناسبت آغاز به کار پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی1375/03/11
شاید یکى از عوارض دوران سازندگى در نظامهاى ارزشى آن است که برخى افراد سادهاندیش و ظاهربین را از نقش عامل ایمان و عقیده و اصول پایهاى نظام غافل مىسازد و این پندار غلط را بر آنان مسلط مىکند که گویا با ورود به مراحل پیشرفت سازندگى کشور، دوران شعارهاى مقدس و ارزشهاى اصیل به سرآمده است. این تصور باطل همراه با برخى انگیزههاى مادى و شخصى موجب آن مىشود که اینگونه اشخاص ارزشها را مورد بىاعتنایى قرار داده، رابطه تنه و شاخه را با ریشه، انکار کنند. براى پیشگیرى از این پدیده خطرناک، بر زبدگان ملت است که در همه برنامهریزىها به نقش بنیانى ارزشهاى اسلام و انقلاب تکیهاى حقیقى- و نه زبانى و ظاهرى- نشان دهند.
بدیهى است که هر ملتى براى تأمین سعادت و عزت خود نیازمند به حرکت سازندگى در کشور خود مىباشد. مشکل ملتهایى که نمىتوانند با تلاش سازنده، کشور خود را از حضیض فقر و وابستگى و تبعیض و فساد سیاسى و اخلاقى نجات دهند آن است که: سازندگى را با فراموش کردن اصول ارزشى و اخلاقى و دینى صحیح، طلب مىکنند و به دنبال سراب سازندگى، خود را در دام بیگانگان یا در ورطه فساد مالى و سیاسى و اخلاقى مىافکنند. نتیجه آن است که به نام پیشرفت ظاهرى کشور، انسانیت و شرف و استقلال خود را از دست مىدهند، و غالباً حتى به سازندگى پایههاى مادى کشور خود هم توفیق نمىیابند و دنیا و آخرت و ماده و معنى را یکجا فداى غفلت خود مىکنند.
جمهورى اسلامى مدعى سازندگى کشور و نجات ایران از عقبماندگىهاى دوران ستمشاهى است، و امروز هر گامى در راه پیشرفت علمى و صنعتى و اقتصادى و هر اقدامى در وادى نوسازى کشور، دلیلى بر حقانیت نظام مقدس جمهورى اسلامى و شاهدى بر درستى آن مدعا است. ولى هر اقدامى در راه توسعه اقتصادى و آبادسازى کشور در صورتى با توفیق همراه خواهد بود که از تفکر و اصول اسلامى مایه بگیرد و در جهت تحکیم آرمانها و ارزشها و شعارهاى انقلاب اسلامى باشد. در این صورت است که حرکت سازندگى، حرکتى حقیقى و تضمین شده خواهد بود و کشور به توهم سازندگى، در ورطه وابستگى و فساد مالى و سیاسى و اخلاقى نخواهد غلتید.
هرکس به نام سازندگى، ارزشهاى انقلابى را مورد بىاعتنایى قرار دهد، در دعوى سازندگى نیز دچار خطا و توهم است، و هرکس به این عنوان که امروز روز عمل است، شعارهاى درخشان انقلاب را تحقیر کند، مانند کسى است که بر سر شاخه نشسته و بن مىبرد. لیبرالیسم منحرف غربى که امروزه ملتهاى اروپا و امریکا در فضاى آلوده آن دست و پا مىزنند و اخلاق و فضیلت و روابط انسانى و اساس خانواده و پیوند نسل جدید را با پدران و مادران و بطور کلى معنویت و ایمان خود را در سایه شوم آن فانى شده مىیابند، در میدان سیاست و اقتصاد، توقعات نامشروعى را از نظام اسلامى و مسئولان بلند پایه آن مطرح مىکند.
بیانات در خطبههاى نماز عید فطر1374/12/01
آن کسى که اسلام را نمىپسندد و مقرّرات اسلامى را قبول نمىکند و براى خاطر دل بیگانگان و خوشامد دیگران، به انقلاب و ارزشهاى انقلابى اهانت مىکند و یا به خاطر ترس از دیگران، به جاى اینکه به ملت گرایش نشان دهد، به دشمن گرایش نشان مىدهد و آن کسى که تقواى لازم را ندارد و اهل معنویّات نیست و اهل دنیاست و فقط براى نام و نشان و استفادهى شخصى، این مسئولیت را مىخواهد، او لایق و شایسته این کار نیست.
دنبال آدمهاى مؤمن و شجاع و انقلابى و کسانى که بتوانند قدرت این ملت را- که در سایه ارزشهاى انقلابى است- حفظ کنند، باشید. کسانى که وقتى قوانینى مىگذارند و موضعى مىگیرند و نطقى مىکنند، همه در این جهت باشد. این طور آدمى، شایسته آن است که به عنوان وکیل این ملت، به مجلس شوراى اسلامى برود؛ آن کسى که بفهمد امام چه مىگفت، چه مىخواست و چرا مىخروشید.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی1374/04/21
اگر فرض کنیم در مجموعهاى، مثلًا نیروى انتظامى یا یک مجموعه غیر نظامى، عدّهاى که مؤمن، پرهیزکار، مقیّد به امانت، پاکدامن و معتقد به انقلابند، و خود را سرباز و مدافع ارزشهاى انقلابى و معنوى مىدانند، احساس کردند که در این مجموعه، غریب و تنها هستند، باید کشف کنید که بر فضاىِ داخلىِ این مجموعه، ارزشهاى اسلامى حاکم نیست. اما به عکس، اگر کسانى که در این مجموعه، ضدّ ارزشهاى انقلابى و اسلامى هستند و اعتنایى به امانت، پاکدامنى، تقوا، حفاظت از احکام و مقررات اسلامى، دین، عبادت، نماز، حضور و سایر نمادها و شاخصهاى معنوى نمىکنند، احساس کردند که در این مجموعه تنها و بىپشتیبان هستند، این حاکى از آن است که بر فضاى درونى این مجموعه، ارزشهاى الهى و اسلامى حاکم است. این، یک معیار است و در تمام دستگاههاى دولتى و تمام صحنِ محیطِ اجتماع، باید اینگونه باشد.
پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)1370/03/13
همچنین مسئولان نظام، اعم از نمایندگان محترم مجلس و مأموران اجرایى و قضائی، باید مراقب باشند که از عوارضى که در نظامهاى طاغوتى و غیرمردمى، بیمارى همهگیر کارگزاران است، خود را با دقت و وسواس دور نگهدارند؛ بیمارى رفاهزدگى و عشرتطلبى؛ بیمارى زدوبند نامشروع و فساد مالى و ادارى؛ بیمارى تکبر و دورى از مردم و بىاهمیتى به نیاز و خواست و اراده و حضور آنان؛ بیمارى دستهبندىهاى ناسالم و ترجیح مقاصد باندى بر مصالح عمومى و امثال اینها، که ابتلاى به آن، مانند موریانه پایههاى هر نظامى را سست و پوک مىکند؛ و یا دل سپردن به سنتهاى طاغوتى و رغبت به احیاى آنها و بىتفاوتى یا بىاعتنایى به ارزشهاى اسلامى و انقلابى، که دل را مىمیراند و نشاط و شوق خدمت به مردمى را که مخلصانه جان و مال خود را در راه انقلاب دادهاند، سلب مىکند و آنان را نومید و غمگین مىسازد.
بیانات در دیدار با مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و کارداران جمهورى اسلامى ایران1369/05/01
نباید بگذارید چهره انقلابى جمهورى اسلامى، در آن کشورى که شما هستید، اندکى مخدوش بشود. انقلاب، یک ارزش است. آن کسانى که تلاش مىکنند انقلاب و انقلابگرى را ضد ارزش کنند، همان کسانى هستند که بیشترین ضربه را از انقلاب خوردهاند. تردید در مفاهیم انقلابى، ضد ارزش است. تردید در مبارزه با قدرتهاى ستمگر و سلطهگر و ظالم، ضد ارزش است. راه نجات ملتها، در استقلال آنها از قدرتهاى ستمگر است. همیشه سعى قدرتهاى ستمگر این بوده که به ملتها ثابت کنند بىخود تکان مىخورند و اشتباه مىکنند. راه نجاتشان این است که زیر بال ما بیایند و پلکان دیگرى از پلکان عروج در امور مادّى و سلطه نابحق بشوند! این را تفهیم مىکنند. ما باور نمىکنیم و نمىخواهیم بگذاریم ملتهاى دیگر هم باور کنند.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام1368/11/09
ارزشهایى که ما در انقلاب براى آنها مىخواهیم تلاش کنیم و کارمان براى آنهاست، دو مبنا و پایه دارد: مکتب و مردم. مکتب بدون مردم متصوّر نیست؛ چون مکتب ما مکتبى نیست که از مردم جدا بشود. اصلًا این یک فریب است که ما بیاییم اسلام را از نفع و خیل مردم جدا کنیم و بگوییم مردم و سرنوشت آنها را رها کنید و به دین و خدا و اسلام بچسبید! این، همان اسلامِ تحریف شده است. این، همان چیزى است که امام (ره) از اول شروع مبارزه با آن جنگید.
بسیارى از آدمهاى خوب و عالِم، حرف امام را در این راه فهمیدند و البته بعضى از متحجّران و نادانها هم تا آخر نفهمیدند و هنوز هم بعضى این حقیقت را نمىفهمند. تفکر اسلامى، از خیل مردم و براى مردم بودن جدا نیست. هر چیزى که شما دیدید به نظرتان اسلامى است، اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه مىکنید یا در فهم خود آن شىء محققاً اشتباهى وجود دارد. پس، پایه ارزشهاى اسلامى و انقلاب ما، بر دو پایه مکتبى و مردمى است.
بیانات در مراسم بیعت از دانشجویان و دانشگاهیان1368/03/23
دانشگاه جهتدار و دیندار، بهشدت متمایل به ارزشهاى انقلابى و اسلامى است. البته ارزشهاى انقلابى از ارزشهاى اسلامى بههیچوجه تفکیکپذیر نیست؛ اینها باهم یکى است. کسى نمىتواند بگوید من مسلمانم؛ اما انقلاب را قبول ندارم، و یا بگوید من انقلابى هستم؛ اما اسلام را قبول ندارم! امروز زندهترین تپشهاى انقلابى در اینجاست؛ بسیجکنندهترین نیروهاى مردمى، این انقلاب است؛ در حالى که سرتاسر دنیا، انباشته از انقلابهاى گوناگون است. پس انقلابى غیر اسلامى و اسلامى غیر انقلابى نداریم. ارزشهاى انقلابى، همان ارزشهاى اسلامى است.
انتهای پیام/