آسیبهای پیش روی انقلاب اسلامی در نگاه مقام معظم رهبری
خبرگزاری تسنیم: "اگر ما درباره آسیبهاى ممکنِ انقلاب بحث مىکنیم، معنایش این نیست که انقلاب، حالا به این آسیبها دچار شده است و بیمار و ناتوان، در آنجا افتاده است".
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم , آسیبشناسی انقلاب اسلامی ازجمله مقولههای مورد تأکید حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب است.
ایشان در مقاطع مختلف با برشمردن آسیبهای احتمالی که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند, بر لزوم رصد لحظهای نقاط قوت و ضعف و پیشبینی راهحلها، راهکارها و اقدامات لازم برای جلوگیری و ممانعت از وقوع این آسیبهای احتمالی تأکید کردهاند.
آنچه در ادامه میخوانید, بخشهایی از بیانات مقام معظم رهبری در طول سالهای گذشته پیرامون مسئله آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران است:
خطبههاى نمازجمعه تهران در حرم امام خمینى (ره)1389/03/14
شما دیدید فتنهاى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد.
ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکرده امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتى دارند که هر توطئهاى را دشمن علیه نظام جمهورى اسلامى زمینهچینى کند، به توفیق الهى توطئه را خنثى میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوى میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامه این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست.
بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور1389/02/01
آنچه که از بیانات زینب کبرى باقى مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حرکت زینب کبرى را نشان میدهد. خطبه فراموش نشدنى زینب کبرى در بازار کوفه یک حرف زدن معمولى نیست، اظهارنظر معمولى یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعه اسلامى در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنىترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است.
قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوى است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهى زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میکنند، بعضى هلهله میکنند، بعضى هم گریه میکنند؛ در یک چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛ همان لحنى را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا.
«یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى کسانى که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید، اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کورى نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابى هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالى که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده مقابله با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید.
«مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا»؛ مثل آن کسى شُدید که پشم را میریسد، تبدیل به نخ میکند، بعد نخها را دوباره باز میکند، تبدیل میکند به همان پشم یا پنبه نریسیده. با بىبصیرتى، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کردههاى خودتان را، گذشته خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعاى انقلابیگرى؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بىمقاومت در مقابل بادهاى مخالف. این، آسیبشناسى است.
با این بیان قوى، با این کلمات رسا، آن هم در آن شرائط دشوار، اینگونه صحبت میکرد. اینجور نبود که یک عده مستمع جلوى حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبى براى اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزهداران دشمن دور و برشان را گرفتهاند؛ یک عده هم مردم مختلفالحال حضور داشتند؛ همانهائى که مسلم را به دست ابنزیاد دادند، همانهائى که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همانهائى که آن روزى که باید با ابنزیاد در مىافتادند، توى خانههایشان مخفى شدند - اینها بودند توى بازار کوفه - یک عده هم کسانى بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه میکنند، دختر امیرالمؤمنین را مىبینند، گریه میکنند. حضرت زینب کبرى با این عده ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف میزند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانه مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان میدهد. این زن است که الگوست؛ الگو براى همه مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسیبشناسى میکند؛ میگوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید؛ نتوانستید به وظیفهتان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگرگوشه پیغمبر سرش بر روى نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا میشود فهمید.
بیانات در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور1388/09/04
آنچه مهم است براى مجموعههاى گوناگون مؤمن - که در همه جاى کشور، در همهى قشرها، بدون هیچگونه اختلافى حضور دارند؛ که اسم آنها اسم بسیج است؛ توصیف آنها به بسیج، یک توصیف حقیقى و واقعى است - این است که مراقبت کنند، آسیبشناسى کنند، نگذارند نقشههاى دشمن در آسیب زدن و آفت وارد کردن توفیق پیدا کند؛ این مهم است. در همه حرکتهاى موفق، دو کار لازم است: یک کار، پیشبینىهاى راه براى پیشرفت؛ کار دوم، ملاحظهى نقصها و آفتزدائىها و شناخت آسیبها، براى اینکه ضعفها برطرف شود. این هم پیشبینى است؛ این هم مثل پیشبینى راه پیشرفت، جزو واجبات و فرائض هر حرکت است.
بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهورى1388/05/12
سى سال از عمر انقلاب میگذرد. در این مدت، سى بار تقریباً انتخابات انجام گرفته است. از مدیریتهاى اجرائى کشور تا مسئولان تقنینى کشور، تا مدیران شهرى کشور، مشمول این انتخابات شدهاند.
اصل نظام اسلامى با رأى مردم، قانون اساسى با رأى مردم، مدیریتهاى اساسى کشور با رأى مردم تعیین شدهاند. ظرفیت این نظام، نظامى که برخاسته از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزى است که دیگران از بیرون صحنه نگاه میکنند و تحلیل میکنند و درباره این نظام سخن میگویند.
با قطع نظر از حرفهاى مغرضانه، حتّى آنچه که از روى غرض هم ادا نمیشود، غالباً ناشى از عدم فهم حقیقت جمهورى اسلامى است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامى وجود داشته است؛ در طول این سى سال که گرایشهاى مختلف، سلائق گوناگون سیاسى در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانى، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائى در طول این سى سال دست به دست شده است.
سلائق مختلفى آمدند؛ بعضى از مدیریتها در بخشى از برهههاى این سى سال زاویههائى با مبانى انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در کوره خود ذوب کند؛ هضم کند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربه خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد.
آن کسانى که میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهورى اسلامى ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همه کسانى که با انگیزههاى مختلف در درون این نظام قرار گرفتهاند، خواسته یا ناخواسته، به توانائىهاى این نظام کمک کردند. به این حقیقت بایستى با دقت نگاه کرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشى از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردمسالارى دینى و اسلامى است؛ این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگارى و مصونیت و آسیبناپذیرى جمهورى اسلامى هم این است و این را جمهورى اسلامى در ذات خود دارد و انشاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد کرد.
بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)1388/03/14
راه این ملت بزرگ ما که پرورده بیانات امام و هدایتهاى امام است، براى رسیدن به اوج اعتلاء و پیشرفت عبارت است از اینکه این عزت ملى را در همه عرصهها حفظ کند. این ملت میتواند به اوج اعتلاء برسد، که وقتى یک ملت قوى شد، اعتلاء مادى و معنوى پیدا کرد، امنیت او هم کامل خواهد شد. یعنى آسیبپذیرى او از بین خواهد رفت؛ دشمنان دیگر طمع نمیکنند. اگر ملت ما میخواهد به امنیت کامل برسد، اگر میخواهد دشمنان دیگر جرأت تهدید او را پیدا نکنند، باید همین راه را برود. اگر پیشرفت و عدالت را میخواهد، همین راه را باید برود.
خطر بزرگ براى کشور ما جدا شدن از مردم است؛ جدا شدن از ارزشهاى اسلامى است؛ جدا شدن از خط مبارک امام است؛ اینها براى کشور ما خطر است. اگر این استخوانبندى محکم که انقلاب به وجود آورد، حفظ بشود، خیلى از مشکلات را در گوشه و کنار در طول زمان میشود ترمیم کرد. نگذارید این استخوانبندى محکم شکسته بشود، که اگر شکسته شد، هیچ زخمى هم دیگر درمان پیدا نخواهد کرد، هیچ گوشه خرابى هم دیگر ترمیم نخواهد شد.
استخوانبندى مستحکم نظام اسلامىاى را که امام آن را به ما یاد داده است، باید حفظ کنیم. من خدا را شکر میکنم که در طول این سى سال، ملت ایران و مسئولین کشور توانستند به قدر وسع خودشان این راه را دنبال کنند، تعقیب بکنند، البته کم و زیاد داشته است، افت و خیز بوده است؛ در یک دوره بهتر، در یک دوره کمتر، اما این حرکت به طور مستمر ادامه پیدا کرده است تا امروز، و به توفیق الهى به همت شما مردم، بخصوص به همت شما جوانها، این راه همچنان تا پیروزى نهائى ادامه پیدا خواهد کرد.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت1387/09/24
علىرغم همه آنچه که انجام گرفته است در این سه دهه؛ توطئههاى گوناگون، از موذیگرىها و توطئههاى براندازى و کودتا که در سالهاى اول، دهه اول انقلاب بود، تا جنگ تحمیلى، تا توطئههاى به اصطلاح نرم از بعد از دهه اول و بعد از پایان جنگ به این طرف تا امروز، ملت ایران و جمهورى اسلامى ثابت کرد که شایسته و لایق باقى ماندن است؛ با قدرت ایستاد. بعد از این هم حوادث گوناگون عالم نخواهد توانست این درخت تناور را تکان بدهد، که آن روزى که یک نهال بود، نتوانستند از جا درش بیاورند، امروز تبدیل شده به یک درخت تناور و ریشهدار.
جمهورى اسلامى را نمیتوانند تکان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم که از درون پوک نشویم؛ از درون پوسیده نشویم. از دشمن بیرونى، آن وقتى که ما سلامت معنوى خودمان را حفظ کردیم، راهى را که اسلام و جمهورى اسلامى به ما نشان داده، پیش رفتیم و از آن راه منحرف نشدیم، مطلقاً ترسى نداریم؛ به ما آسیبى نمیزند؛ نمیتواند آسیب بزند.
سیاستهاى استکبار، سیاستهاى آمریکا، سیاستهاى شبکه صهیونیستى عالم که آماج اولش براى دشمنى، به دلائل روشن، جمهورى اسلامى است، نمیتوانند جمهورى اسلامى را از پا در بیاورند. نه فقط نمیتوانند از پا در بیاورند، نمیتوانند کند کنند. ما میتوانیم با سرعت حرکت خودمان را پیش ببریم، البته منتظر توطئه دشمن هستیم.
این توطئهها ادامه پیدا خواهد کرد، تا یک مقطعى؛ آن مقطع عبارت است از اقتدار همهجانبه کشور که این، کارِ شما دانشجوها، کارِ شما نسل جوان است. آن وقتى که توانستید کشور را به اقتدار علمى و به اقتدار اقتصادى برسانید و آن وقتى که توانستید عزت علمى را براى کشور فراهم کنید، آن روز البته توطئهها کم خواهد شد؛ مأیوس خواهند شد. تا وقتى به آن نقطه نرسیدهایم، منتظر توطئهها باید بود و آماده مقابله با این توطئهها باید بود. و انشاءاللَّه هر روزى که بگذرد، شما قوىتر خواهید بود، دشمن شما ضعیفتر خواهد شد و آن روزى که پیروزى نهائى نصیب ملت بشود، انشاءاللَّه روز دورى نخواهد بود.
خطبههای نماز جمعه تهران1387/06/30
اگر با چشمِ انصاف به آنچه که یک حرکت ملى میشود، نام آن را گذاشت نگاه کنیم، که این مربوط به اکثریتِ مردم و قشرهاى متحرک و فعال مردم است، خواهیم دید که از اول انقلاب و در این سى سال، این ملتِ زنده در هر زمانى بر طبق آنچه که نیاز کشور بوده است و آنها احساس کردهاند، دانستهاند که نیاز کشور است، با شوق و رغبت حرکت کردند.
از حق و انصاف نباید گذشت که اینجور است و همیشه همینجور بوده است؛ امیدواریم در آینده هم همینجور باشد. و همین موجب شده است که دشمنان ما از فشار آوردن بر ملت ایران و بر مسئولین کشور نتوانند طرفى ببندند و سودى ببرند. تهدید میکنند، حرف میزنند، اما نتوانستند از این تهدیدها، از این تبلیغات علیه این ملت سودى ببرند.
ملت بحمداللَّه راه خودش را ادامه داده است. این راه، راه تکامل و راه پیشرفت است. ما ادعا نمیکنیم که توانستهایم به هدفهاى والاى این انقلاب - که معارف حقیقى اسلام است - برسیم؛ نه، اما در این راه داریم حرکت میکنیم؛ داریم پیش میرویم. و همانطور که عرض کردیم، به توفیق الهى، بهاذناللَّه تعالى باید دهه چهارم این انقلاب - که در نزدیکى آن هستیم - دهه «عدالت و پیشرفتِ توأمان» باشد؛ یعنى پیشرفت چشمگیر و عدالت محسوس در سطح کشور. برنامهها را باید اینجور تنظیم کرد. و این، ملت و کشور ما را آسیبناپذیر میکند.
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان1384/02/11
در دنیاى مادى براى اینکه بتوانند دشمن را از تهاجم به خود منصرف کنند، نیروى نظامى را تقویت مىکنند. آن روزى که ابرقدرتهاى متعددى وجود داشت، آنها براى اینکه خود را از شر سلاح اتمىِ طرف مقابل حفظ کنند، سلاح اتمى تولید مىکردند؛ در حالىکه مىدانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد اما براى اینکه خودشان را مصون نگه دارند، سلاح اتمى را به عنوان تهدید حفظ مىکردند. اقتدار خود را در داخل تأمین مىکردند، براى اینکه در مقابل دشمن از خودشان صیانت و حفاظت کنند.
اقتدارى که ما مىتوانیم در داخل بهوجود بیاوریم، با بمب اتمى و سلاح هستهاى و تقویت نیروى نظامى نیست البته تقویت نیروى نظامى در حد متعارف لازم است اما آنچه مىتواند ما را در مقابل تهاجم همهجانبه دشمنان در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستى است که عرض کردم: تقویت ایمان، تقویت علم، تقویت فناورى، تسلط بر فنون روز، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایى استعدادهاى آحاد ملت و جوانان در رشتههاى مختلف -چه علوم انسانى، چه علوم طبیعى، چه انواع گوناگون علوم تجربى- همبستگى ملى و تقویت همدلى در میان مردم؛ اینهاست که مىتواند یک ملت را تقویت کند؛ مىتواند هم دنیاى خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب دشمنان محفوظ نگه دارد. اینها وسیلهاى است براى حفظ و صیانت؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1383/06/31
ما در نظام جمهورى اسلامى اهداف و مبانى و ارزشهایمان الهى است، لیکن ابزارها و روشها و انسانهایمان، مادى و بشرىاند و آن اهداف الهى را هم صدیقین، انبیاء، معصومین و ملائکه نمىخواهند در جامعه ما عمل کنند، بلکه همین انسانها و آدمهاى معمولى - که ملاحظه مىکنید - مىخواهند عمل کنند و آن اهداف والا و عالى را تحقق ببخشند, بنابراین، احتمال خطا و آسیبپذیرى در همهجا وجود دارد, البته بهخاطر همین خطاها هم است که آسیبپذیریها بهوجود مىآید؛ لذا یک وظیفهى عمدهى همهى مسؤولان در بخشهاى مختلف، این است که دائماً خود را رصد کنند؛ خطاهاى خودشان را شناسایى کنند و آن خطاها را اصلاح کنند و از خطاهاى گذشتهى خودشان عبرت بگیرند؛ ما همه به این کار موظفیم و باید از اشتباهاتى که کردهایم، یا اشتباهاتى که دیگران کردهاند، عبرت بگیریم و با دقت و پیگیرى، اشتباهات و خطاهاى خودمان را پیدا کنیم و آنها را برطرف کنیم.
بیانات در دیدار مردم استان همدان1383/04/15
وقتى مناسبات غلط اقتصادى در جامعه حاکم باشد، وقتى رانتخوارى رواج داشته باشد، وقتى سوءاستفاده از قدرت براى به دست آوردن ثروتهاى بادآورده رواج داشته باشد، کسى که تولید کننده و زحمتکش واقعى است، ناامید مىشود. کشاورزى که زحمت مىکشد، صنعتکارى که تولید مىکند، سرمایهدارى که سرمایهگذارى مىکند، معدنکارى که عرق مىریزد، معلمى که در مدرسه درس مىگوید، استادى که در دانشگاه تدریس مىکند، قاضىاى که وقت و اعصاب خود را به کارِ صحیح صرف مىکند، وقتى ببینند راه براى مناسبات غلط اقتصادى در جامعه باز است و با آن برخورد نمىشود، مأیوس مىشوند. این که ما گفتیم و تأکید کردیم که باید با مفاسد اقتصادى و قاچاق مبارزه شود، بهخاطر این است که این پدیدهها اساس پیشرفت کشور را دچار آسیبهاى جدى مىکنند.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبری1382/06/19
مجاهدت، در میدانهاى گوناگونى است که اهمّ آنها یکى مجاهدت در راه حفظ استقلال کشور و عزّت ملى در برابر سیاست توسعهطلبى و انحصارطلبىاى است که امریکا در نگاه چند ساله اخیر خود به دنیا دارد. این انحصارطلبى و تجاوزگرى، به کشورهاى دنیاى اسلام یا کشورهاى شرق یا محیط خاورمیانه اختصاص پیدا نمىکند؛ ناظر به همه دنیاست.
امروز حتّى اروپاییها هم احساس مىکنند که از سوى امریکا مورد تعرّض و تجاوز اقتصادى، فرهنگى و سیاسى قرار گرفتهاند و این یک واقعیت است. بخشى از این سیاست توسعهطلبى و تجاوزطلبى متوجّه به منطقه ما و کشور ماست. در این میدان باید هوشیارانه مجاهدت و مقاومت کرد و نگذاشت استقلال کشور آسیب ببیند و عزّت ملى پایمال شود. عزّتى را که امروز به برکت اسلام و با مجاهدت مردم براى کشور بهوجود آمده است، باید با همه وجود حفظ کرد؛ این یکى از میدانهاى مجاهدت است.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبری1382/06/19
در ماههاى آینده انتخابات مجلس شوراى اسلامى برگزار مىشود، که انشاءاللَّه صحنهاى خواهد بود براى قدرتنمایى نظام اسلامى و بسیج تودههاى مردم ما در صحنه، تا علىرغم تبلیغات دشمن، معلوم شود این نظام وابسته به یک فرد و دو فرد و زید و عمرو نیست؛ این نظام وابسته به آراء، احساسات، عواطف و اراده و عزم و حضور مردم مؤمن در صحنه است. مطمئناً با توجه به این جهتگیریها، دشمن نخواهد توانست هیچ آسیبى به این انقلاب و به این کشور برساند: «و لا یحیق المکر السیّئ الّا بأهله». ما باید میدان و جایگاه و مسؤولیت خود را بشناسیم و با دقّت به آن عمل کنیم. نه در رفتار خودمان و نه در رفتار دیگران، اغماضى در این زمینه از ما سر نزند. وظایفمان را بشناسیم و رعایت این وظایف و تکالیف سنگین را بکنیم. اگر اینطور عمل کردیم، موفّق خواهیم بود و به فضل الهى همینطور هم خواهد بود.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى1382/02/22
ما همه مشکلات را به گردن امریکا نمىاندازیم - مشکلات ما از خودمان است - منتها دشمن مىخواهد از این مشکلات حدّاکثر استفاده را بکند و پدر کشور و ملت را دربیاورد؛ این را هم نگوییم؟! ما نمىگوییم اگر تورّم هست، تقصیر امریکاست؛ نه، اگر تورّم و کاهش قدرت خرید و کمبود اشتغال هست، چه کسى گفته تقصیر امریکاست؟ این تقصیر خود ماست، تقصیر مسؤولان است؛ اما اگر اسم امریکا را مىآوریم، مىخواهیم بگوییم گرگى کمین گرفته و پشت خم کرده تا به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید.
به مسؤولان مىگوییم ضعفها را برطرف کنید؛ به شما مىگوییم متوجّه این دشمن باشید تا به شما حمله نکند. وقتى دزدى کمین کرده است، وقتى حیوان وحشىاى در کمین انسان است، وقتى دشمن سلطهگرى در کمین یک ملت است، یکى از وظایف اساسى و مهم مسؤولان و رهبرى کشور این است که به مردم بگویند توجّه کنید؛ و نیز کارهایى که مىدانند جلوِ آسیب دشمن را مىگیرد، به مردم بگویند و از آنها بخواهند؛ والّا نخیر، ما مشکلات داخلى کشور را به گردن امریکا نمىاندازیم.
بیانات در بازدید از یگانهای نمونهی نیروی زمینی ارتش1381/08/26
امروز ملاحظه مىکنید منطقهى نفتخیز و ثروتمند خاورمیانه به جرم ثروتمند بودن، به جرم دارا بودن منابع نفتى - که قدرتهاى صنعتى دنیا به آن نیاز دارند - مورد تعرّض، تجاوز و دخالت سیاستهاى گوناگون قرار گرفته است و هر روز در یک بخش از آن، تهدیدى را بهوجود مىآورند.
از ضعف ملتها، از اختلاف میان دولتها و قدرتها در این منطقه - که منطقه اسلامى است و متعلّق به مسلمانان است - استفاده مىکنند. قربانىِ این افزونطلبى و استکبار، ملتهاى مظلومى هستند که نتوانند از هویّت و قدرت معنوى خودشان دفاع کنند.
شما ببینید در این چند سال، در همسایگى ما با ملتهاى عراق و افغانستان چگونه عمل شد! چهکسانى قربانى سیاستهاى پیچیده بینالمللى شدند، جز آحاد مردم غیر مسلّح و بىپناه؟ البته ملتها با این فشارها نابود نمىشوند و اگر بتوانند هویّت ملى خودشان را حفظ کنند، این فشارها نمىتواند آنها را به زانو در آورد. هرچند در کوتاه مدّت صدماتى را تحمّل مىکنند؛ اما در بلند مدّت با همّت بلند و با جمع کردن نیروهاى خود خواهند توانست جبران کنند. اگر بخواهند و اراده کنند؛ دست خودِ ملتهاست.
در چنین شرایط بسیار حسّاسى، ملت ما بیش از همیشه احتیاج به این دارد که خود را از لحاظ معنوى و مادّى آسیبناپذیر و مقتدر کند. بخشى از این اقتدار به مسائل اقتصادى و فرهنگى و سیاسى ارتباط پیدا مىکند و بخش مهمّى از آن هم مرتبط با مجموعههاى نظامى است که باید روزبهروز تواناییهاى خود را در درون از همه جهت افزایش دهند؛ استحکام سازماندهى، ارتقاءِ قدرت رزمى، توانایى لازم براى تولید، تهیه، تکمیل و نگهدارى تجهیزات، بالا نگهداشتن روحیه مسؤولیت نظامى و همه چیزهاى دیگرى که با ابتکار و مدیریّتِ مدیران خوب و مسؤول امکانپذیر است.
بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروى هوایى1380/11/18
نفس آمادگى و هوشیارى و حسّاس بودن یک ملت در قبال شرایط، مىتواند او را از بسیارى از آسیبها محفوظ نگهدارد. ملتها چوب غفلتهاى خود را مىخورند؛ همچنان که چوب اختلافهاى خود را مىخورند. امروز امّت اسلامى اگر در مقابل تهدید قرار مىگیرد و اگر به جنگ صلیبى تهدید مىشود، این ناشى از غفلتى است که متأسفانه در بسیارى از بخشهاى این امّت بزرگ به چشم مىخورد؛ همچنین ناشى از یکپارچه نبودن این حجم عظیم و این پیکره بزرگ است.
ما به سهم خود به عنوان ملت ایران، به عنوان پرچمداران اسلام، به عنوان منادیان استقلال و عزّت و شرف یک ملت، باید این آسیبها را به درون خود راه ندهیم.
بیانات در دیدار مردم قم1380/10/19
سه خصوصیت در مسؤولان کشور لازم است، که اگر این سه خصوصیت در آنها وجود داشت، آنگاه این نیروى عظیم ملى مىتواند جلوِ هرگونه خباثت و دشمنى دشمنان را بگیرد.
این سه خصوصیت، تقوا و شجاعت و خودآگاهى است. مسؤولان کشور - فرق نمىکند؛ در همه قوا؛ چه یک مدیر دولتى، چه یک قاضى دادگسترى، چه یک نماینده مجلس، چه عضو شوراى نگهبان، چه عضو مجلس خبرگان، چه مسؤولان نیروهاى مسلّح - باید این سه خصوصیت را داشته باشند تا کشور آسیبناپذیر باشد.
بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان1380/08/12
مهمترین نقاط ضعفى که در زمینه مسؤولان وجود دارد - که من آن روز هم در میدان امام اشاره مختصرى به آن کردم و الان آن را براى شما جوانان بیشتر باز مىکنم - چند مورد است:
یکى مسأله سستى بینش و ایمان انقلابى و اسلامى در بعضى از مسؤولان است. اینها مجذوب نسخههاى سیاسى غربند؛ آن هم نسخههاى غلط از آب درآمده. لیبرال دمکراسى غرب که یک روز گفته مىشد اوج تکامل فکر و عمل انسان است و بالاتر از آن چیزى وجود ندارد - که به نظر من خود این حرف نشانه کوتهفکرى است که آدم نقطهاى را پیدا کند و بگوید از این بالاتر ممکن نیست انسان حرکت کند؛ نه. انسان در حرکت خود بىنهایت است - امروز به دست خود، خودش را رسوا کرده است.
این لیبرالیسم، همان چیزى است که امروز ماجراى افغانستان و سالهاست مسأله فلسطین را به وجود آورده است. این اومانیسمِ دروغینِ غرب، همان چیزى است که پنجاه سال ملت فلسطین را ندیده مىگیرد و مىخواهد آن را بهکلّى حذف کند.
از خودشان سؤال نمىکنند که اصلاً ملت فلسطین در دنیا وجود داشته یا دروغ است. اگر قبول دارید سرزمینى به نام فلسطین وجود دارد، پس کو آن ملت؟ خواستند یک ملت و یک نام جغرافیایى را بهکلّى از روى کره زمین حذف کنند. امروز اومانیسم و لیبرالیسم و دمکراسىِ آنها به اختناق و خفقانى رسیده است که حتّى نمىخواهند به یک رسانه خارجى اجازه دهند که اخبار افغانستان را پخش کند! این، جریان آزاد خبر از نظر غرب است.
این نسخه، رسواشده و غلط از آب درآمده است؛ درعینحال فلان مسؤول ما که به برکت انقلاب اسلامى عزّت و احترامى پیدا کرده و به خاطر اظهار طرفدارى از اسلام و امام و انقلاب، ممکن است چهار نفر به او احترامى بگذارند، ناگهان طرفدار لیبرال دمکراسى غربى بشود که نقطه مقابل مردمسالارى اسلامى است! اصلاً مردمسالارى اسلامى و آزادى در اسلام، آن نیست؛ یک حقیقت دیگر است.
گاهى چنین مواردى بهندرت پیدا مىشود البته من خدا را شکر مىکنم که مسؤولان طراز اوّلِ کشور، عمیقاً معتقد به مبانى اسلامىاند. دشمن نتوانسته است نفوذ فکرى و سیاسى خود را به جاهاى حسّاس برساند. امروز رؤساى سه قوّه و مسؤولان طراز اوّل، عمیقاً به آرمان امام و انقلاب معتقدند؛ اما در بعضى از دستگاهها چنین مواردى پیدا مىشود که من آن روز هم اشارهاى کردم.
در حوزه اندیشه، قانونشکنى مىکنند. حوزه اندیشه و فکر هم قوانینى دارد و باید از آن قوانین پیروى کرد. اگر کسى درباره یک مبناى فکرى شبههاى دارد، قانونش این است که آن را در مراکز تخصّصى و محافل علمى مطرح کند. یا باید شبهه را برطرف کرد و از ذهن خود زدود، یا اگر شبهه اشکال واقعى است، آن را به یک نظریّه تبدیل کرد و ذهنهاى اهل علم و اهل نظر را نسبت به آن منقاد نمود.
این حضرات از این قانون پیروى نمىکنند. شبههاى به ذهن آنها مىآید، خودشان دچار بىاعتقادى مىشوند و بر اثر هزار گونه ابتلاء و گرفتارى، پایههاى ایمان عمیق قلبىشان را موریانه هوى و هوس و رفاهزدگى و دنیاطلبى مىجود و مىخورد و شبههدار مىشوند؛ آنگاه مىآیند شبهه را در افکار عمومى مطرح مىکنند و اسمش را هم تجدیدنظر مىگذارند! این خیانت به افکار عمومى است. تجدیدنظر یعنى چه؟ یک وقت معناى تجدیدنظر این است که انسان از خطایى، اندیشمندانه و منصفانه برمىگردد. این امر بسیار خوبى است؛ اما تجدیدنظرهاى سیاسى، مصلحتى و ناشى از تغییر موقعیّتها و تطمیع دشمن، تجدیدنظر نیست؛ اینها هُرهُرىمسلکى است.
ما در اسلام اجتهادِ دائم داریم. اجتهاد دائم، یعنى انسانِ صاحبنظر همیشه در صدد تکمیل فکر خود است. در راه تکامل، گاهى انسان خطایى را تصحیح مىکند؛ این درست و خوب است. در طریق فکر اسلامى، صاحبنظران، اندیشمندان و انسانهایى که قدرت اجتهاد و استنباط در مبانى فکرى و نظرى انقلاب را دارند - نه هر کسى که ادّعا دارد، نه کسى که صلاحیتهاى علمى و فکرى لازم را کسب نکرده است - دائم باید فکر کنند و اندیشه را تکمیل نمایند. این امر خوبى است.
نباید تابع حزب باد باشیم و هر روز، باد به هر طرف که وزید، آنگونه تصمیم بگیریم؛ یا نگاه کنیم ببینیم دشمن چه ژستى مىگیرد، ما هم ژست خود را با او تطبیق کنیم؛ اگر او اخم کرد، ما چهره ترسآلود بگیریم؛ اگر او حرف تندى زد، ما چهره معذرتطلبانه به خود بگیریم! اینکه نشد.
انسان اگر زندگى سیاسى بعضى افراد را از اوّلِ انقلاب تا بهحال نگاه کند، مىبیند ملغمه عجیبى از انواع و اقسام فکرهاست! یک روز بود که چنین آدمهایى به این اکتفا نمىکردند که در شعارها، مردم فقط «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروى» بگویند.
مىگفتند باید بگوییم «مرگ بر شرق و غرب»! ما مىگفتیم شوروى سمبل یک تفکّر و یک راه غلط است؛ امریکا سمبل جنایت و ستم است؛ چه دلیلى دارد شما بگویید «مرگ بر شرق و غرب»؟! مىگفتند شما محافظهکار و سازشطلبید! از جمله همین حضرات، امروز کسانى هستند که حاضرند بروند رسماً در مقابل امریکا و انگلیس عذرخواهى کنند و بگویند ما غلط کردیم، اشتباه کردیم به شما بدگویى کردیم؛ ما را ببخشید! بعضى از همین افراد، آن روز در اوایل انقلاب، روى تندیهاى بىرویّه، چنان نظرات عجیب و غریب اقتصادىاى مطرح مىکردند که انسان شاخ درمىآورد! مىگفتیم اینها کجایش اسلامى است؟
مىخواستند تفکّرات بسیار تندِ چپِ سوسیالیستى را به اسم اسلام تحمیل و پیاده کنند. بعضى از آنها که مسؤولیت داشتند، کارهاى بدى هم در آن روز انجام دادند. من فراموش نمىکنم، ما در شوراى انقلاب - سالهاى 57 و 58 - قانونى داشتیم که سرمایهداران قبل از انقلاب را به چهار دسته تقسیم کرده بود: بند (الف)، بند (ب)، بند (ج)، بند (د). بند (ب) کسانى بودند که سرمایههاى آنها از طریق نامشروع و غیرقانونى به دست آمده بود؛ حکمش هم این بود که دولت باید آن سرمایهها را تصرّف کند.
بند (ج) کسانى بودند که سرمایههاى آنها از راه نامشروع به دست نیامده بود؛ لیکن وامهاى کلانى از بانکها گرفته بودند، تقلّب کرده بودند و پول را پس نداده بودند. بنابراین آنها مىبایست وامهاى خود را ادا مىکردند. اگر ادا مىکردند، کارخانهها مال خودشان مىشد؛ اما اگر پرداخت نمىکردند، کارخانههاى آنها تصرّف مىشد.
اوایل ریاست جمهورىِ من گروهى مسؤول تشخیص بند (ب) و (ج) و اینطور کارها بودند البته این کارها دست بنده به عنوان رئیس جمهور نبود؛ دست نخستوزیر و دستگاه هیأت دولت بود. من اطّلاع پیدا کردم یک عدّه در این هیأت هستند و اصرار دارند که بند (ج) را به بند (ب) تبدیل کنند؛ یعنى کارخانهاى که مىشد صاحب آن بدهکارىاش را به بانک بدهد، بعد کارخانهاش را راه بیندازد و کار کند و کارگرانش هم بىکار نباشند، مىخواستند نگذارند این کار انجام گیرد.
در آن موقع، چنین گرایش چپ ضدّ سرمایهدارى افراطىِ نابحق وجود داشت. همان آدمها امروز کسانى هستند که حاضرند در مقابل کمپانىداران و سرمایهداران صهیونیستى فرش قرمز پهن کنند تا به ایران بیایند و سرمایهگذارى کنند! انسان از چپترین ایده مارکسیستى، به افراطىترین ایده دست راستىِ اقتصادى متحوّل شود؛ اسمش را هم تجدیدنظر بگذارد! این تجدیدنظر نیست؛ این هُرهُرى مسلکى است.
آن روز افراط بود، امروز هم افراط است. وجود این آدمهاى تجدیدنظرطلب در برخى از دستگاههاى گوناگون، اسباب زحمت و خطر است. اگر در دانشگاه باشند، ضرر مىرسانند؛ اگر در دولت باشند، ضرر مىرسانند؛ اگر در مجلس باشند، ضرر مىرسانند؛ هرجا و در هر نقطهاى باشند، ضرر مىرسانند. یکى از آسیبهاى ما این است.
یک آسیب دیگر، دنیازدگى است. خیلى از ما - آنهایى که قدرت و پست را طعمه دانستند - متأسفانه دچار دنیازدگى شدهایم. پنج، شش سال پیش از این، در پیامى به انجمن اسلامى دانشجویان - چون آن روز چیزهایى را حس مىکردم - به این نکته تصریح کردم و گفتم بعضى افراد باید مواظب باشند اسیر چرب و شیرین دنیا نشوند. کسى که براى خود مسؤولیتى قائل است، اگر دنیازده و رفاهزده شد، کارش زار خواهد شد و کار مردم را هم زار خواهد کرد.
بعضى از مشکلات ما ناشى از ضعف بعضى از مدیریّتهاست که به کارهاى جزئى و فعّالیتهاى سیاسى و حزبى سرگرم و مشغول مىشوند. اینقدر که من در این خصوص تأکید مىکنم، بعضى کسان مىگویند فلانى با حزب و تحزّب مخالف است؛ در صورتى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى، اوّلین حزب را ما درست کردیم. اگر تحزّب به معناى واقعى کلمه وجود داشته باشد، من طرفدار آن هستم. منتها من تحزّب را این نمىدانم که عدّهاى از داعیهداران سیاسى، به دنبال کسب قدرت، دور هم جمع شوند - ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر - و با شعار و ایجاد هیجان و جذّابیتهاى دروغین، مردم یا گروههایى از مردم را به این طرف و آن طرف بکشانند و مرتّب دعوا و اختلاف راه بیندازند و براى اینکه بىکار نمانند، یک مسأله کوچک را بزرگ کنند؛ یک چیز کماهمیت را پُراهمیت جلوه دهند و روزها و هفتهها دربارهاش بحث و تحلیل کنند؛ بر اساس آن، دوست و دشمن معیّن کنند؛ فلان کس، فلان طرفى است، پس دشمن است؛ فلان کس، فلان طرفى است، پس دوست است.
بنده اینها را تحزّب نمىدانم. اینها روشهاى غلط سیاسى است که در دنیا هم رایج است. دل ما خوش بوده است که در ایران این چیزها رایج نباشد؛ اما متأسفانه بعضى کسان به این چیزها دلبستگى دارند. بسیار خوب؛ اما اگر کسى مسؤولیتى را قبول کرد، چنانچه بنا شد چنین دلبستگىاى پیدا کند، به آن مدیریّت ضربه خواهد زد.
من یک وقت به بعضى از مسؤولان دولتى پیغام دادم و گفتم ساعاتى را که شما در جلسه حزبىِ خود صرف مىکنید - البته نمىگویم پول و امکانات مىگیرید - متعلّق به دولت و مردم است. شما حق ندارید آن را صرف مسائل حزبى و جناحى و گروهى و امثال اینها بکنید. یک مقدار ضعفهاى ما ناشى از اینهاست؛ والّا ما مدیران خوبى داریم.
بعضى افراد به مدیران دولتى ایراد مىگیرند؛ نه. مدیران ما در بخشهاى مختلف بر روى هم خوشبختانه مدیران خوبى هستند. بعضى از آنها حقیقتاً در جاهایى همّت مىگمارند، که من نمىخواهم از آنها اسم بیاورم؛ والّا جا داشت این کار را بکنم. از همین مسؤولان دولتى افرادى هستند که مىشود اسمشان را آورد و به عنوان آدمهاى موفّق به مردم معرفى کرد. منتها اسم آوردن از بعضى، ممکن است نفى بعضى دیگر تلقّى شود؛ بنابراین اسم نمىآورم؛ اما خوشبختانه از اینگونه افراد داریم؛ به شرطى که آن کارهایى که گفتم، نباشد.
یکى دیگر از عیوب و آفتها، عدم اتّحاد کلمه است. اتّحاد کلمه هم لازم است، که من چون آن روز در میدان امام، بیشتر روى این نکته تکیه کردم، دیگر نمىخواهم آن را در اینجا تکرار کنم. لازم است مسؤولان مواضع واحدى اتّخاذ کنند؛ بخصوص در مسائل جهانى و مسائل عمده کشور. وقتى اندک اختلافى در حرف مسؤولان پیدا مىشود، شما مىبینید رادیوهاى بیگانه چگونه اینها را بزرگ و چند برابر مىکنند. حتّى آنجایى که اختلافى نیست، اختلاف را جعل مىکنند؛ براى اینکه نشان دهند بین مسؤولان اتّحاد کلمه نیست. آنها از جمع منسجمى که با هم کار کنند و همدل باشند، خیلى مىترسند. خوشبختانه ترکیب قانون اساسى ما، راه حلّ مشکلات را معیّن کرده و رهبرى را به عنوان محور، در نقطه مرکزى همه مسؤولان قرار داده است. این امکان و فرصتِ بسیار بزرگى است تا مسؤولان بتوانند با وحدت کلمه، با همدیگر کار کنند.
پیام به دانشجویان ایرانى در اروپا1380/06/19
پیکارى وسیع در زمینههاى اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اندیشه از سوى مراکز استکبارى در جریان است تا نظام اسلامى در افکار عمومى کشورهاى مسلمان و نیز در نظر ملت ایران، به ناتوانى متهم شود و درخشش و جذابیت خود را از دست بدهد. اکنون از سوئى دولتمردان جمهورى اسلامى و از سوئى متفکران و اندیشهوران انقلاب خود را موظف دانستهاند تا در بخش مربوط به خود، با این هدف شیطانى مقابله کنند و به یارى خداوند، استحکام و آسیبناپذیرى و جایگاه برتر فکرى و عملى نظام اسلامى را بار دیگر به اثبات برسانند.
خود را هم از لحاظ فکرى و هم از لحاظ علمى و عملى آماده سازید تا در این جهاد بزرگ و آکنده از افتخار، به دیگر فرزانگان و نخبگان مؤمن و انقلابى بپیوندید.
بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1380/01/01
امیرالمؤمنین شاخص است. در درجه اول، ما مسؤولان وظیفه و تکلیف داریم که خودمان را با رفتار امیرالمؤمنین تطبیق دهیم و جهت حرکتِ خودمان را با او بسنجیم. آحاد مردم نیز همین تکلیف را دارند. عرض کردیم، امیرالمؤمنین، هم یک سیاستمدار و یک مدبّر امور است، هم یک شهروند معمولى است. همه ابعاد در زندگى امیرالمؤمنین وجود دارد. پیر و جوان، زن و مرد و قشرهاى مختلف مىتوانند از امیرالمؤمنین درس بگیرند؛ ولى وظیفهى مسؤولان سنگینتر است. من آن روز گفتم، امروز هم مىگویم؛ وظیفهى مسؤولان سنگین است. باید رفتار علوى در میان ما مسؤولان نظام جمهورى اسلامى نهادینه شود. آن روز است که هیچگونه آسیب و خطرى این نظام را تهدید نخواهد کرد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران1379/04/19
بنده معتقدم که اصلاحات، یک حقیقت ضرورى و لازم است و باید در کشور ما انجام گیرد. اصلاحات در کشور ما از سر اضطرار نیست که فلان حاکمى مجبور شود مورد مطالبات سخت قرار گیرد و گوشه و کنارى را اصلاح کند؛ نخیر، اصلاحات جزو ذات هویّت انقلابى و دینى نظام ماست.
اگر اصلاح به صورت نو به نو انجام نگیرد، نظام فاسد خواهد شد و به بیراهه خواهد رفت. اصلاحات یک فریضه است. میدانهاى اصلاحات کجاست؟ آن بحث دیگرى است. اصل اصلاحات یک کار لازم است و باید انجام گیرد. وقتى اصلاحات نشود، برخى از نتایجى که ما امروز با آنها دست به گریبانیم، پیش مىآید: توزیع ثروت ناعادلانه مىشود؛ نوکیسههاىِ بىرحم بر گوشه و کنار نظام اقتصادى جامعه مسلّط مىشوند؛ فقر گسترش پیدا مىکند؛ زندگى سخت مىشود؛ از منابع کشور بهدرستى استفاده نمىشود؛ مغزها فرار مىکنند و از مغزهایى که مىمانند، حداکثر استفاده نمىشود. وقتى که اصلاحات باشد، این آفتها و این آسیبها و دهها مورد از قبیل آنها پیش نمىآید.
بیانات در خطبههاى نمازجمعه1378/05/08
ملت عزیز ما دشمنان را بشناسد - که مىشناسد - بداند که سلاح اصلى و سلاح فائق و سلاح برتر ما عبارت از ایمان، وحدت و هوشیارى است. ایمانتان را حفظ کنید، وحدتتان را حفظ کنید، هوشیاریتان را حفظ کنید. اگر این باشد، هیچ دشمنى نمىتواند به شما آسیب بزند.
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسى انقلاب1377/12/15
اولاً آسیبشناسى یک موجود - چه انقلاب، چه یک انسان - لزوماً به معناى آسیبهایى نیست که الان وجود دارد؛ نباید این طور تلقى کرد که آنچه بهعنوان آسیبشناسى انقلاب مطرح مىشود، حتماً به آنچه که امروز تحقق و وقوع یافته است، نگاه مىکند. نه، شما باید آسیبهاى ممکن را بررسى بکنید؛ چه آنچه که الان هست، چه آنچه که ممکن است بعداً پیش بیاید. همچنان که وقتى ما با این دید به آسیبهاى ممکنِ انقلاب نگاه مىکنیم، نباید نتیجه بگیریم که آنچه ممکن است بهعنوان آسیب پیش بیاید، الان وجود دارد. نه، این قضاوت درستى نیست؛ البته ممکن است بعضى دوست بدارند که انقلاب را آسیب یافته، آسیب دیده، بیمار، ناتوان و از کار افتاده معرفى کنند!
امروز در تبلیغات محاسبه شده و دقیق و طراحى شده دستگاههاى خبرى، آنچه که بیشترین توجه به آن مىشود، این است که انقلاب را از کار افتاده، پیر، ناتوان و در راه مانده معرفى کنیم! بنده در پیام 22 بهمن امسال گفتم که انقلاب در بیست سالگى، یعنى در عنفوان جوانى است؛ فوراً جواب دادند! حالا این حضراتى که - به قول خودشان - طراحان و ایدئولوگها و تئوریسینهاى ضدانقلاب هستند، سعى مىکنند در گفتههاى خود، به «انقلاب پیر» تعبیر کنند! من این را بخصوص در خبرها توجه کردم - «انقلاب پیر اسلامى»، «بیست ساله»؛ بعد خواهم گفت که این حرف، چقدر ناشى از دستپاچگى و سراسیمگى است!
به هر حال، توجه کنید که اگر ما درباره آسیبهاى ممکنِ انقلاب بحث مىکنیم، معنایش این نیست که انقلاب، حالا به این آسیبها دچار شده است و بیمار و ناتوان، در آنجا افتاده است! نخیر، این فرض کاملاً ممکن است که انقلاب، به هیچ وجه به بعضى از این آسیبها و بزرگتر از اینها دچار نشده است.
نکته دوم این است که آسیبشناسى هر موجود، باید با توجه به بنیه آن موجود انجام بگیرد. بنیه بعضیها ضعیف است، کمترین ویروسى هم ممکن است آنها را از بین ببرد؛ بعضیها قدرت دفاع ندارند. آن کسانىکه دچار «ایدز» مىشوند، یک ویروس کوچک سرماخوردگى، آنها را مىکشد! چون قدرت دفاع بدن آنها از بین مىرود؛ یعنى سلولهاى مدافع بدن، گلبولهاى سفید و سربازان بدن، در بدن آنها مرده، ناتوانند و نمىتوانند از خودشان دفاع کنند - بنابراین آسیب آدمى که مبتلا به «ایدز» است، یک سرماخوردگى است؛ در حالىکه آسیب یک آدم توانا، حتى سرطان هم نیست.
ما دیدهایم آدمهاى قوى بنیهاى را که سرطان داشتند، بعد با یک شیمى درمانى و مقابله قوى، حتى با سرطان مبارزه کردند، خوب شدند و الان دارند زندگى مىکنند.
باید ببینیم بنیه این موجودى که داریم آسیبهایش را بررسى مىکنیم، چقدر است. من مىخواهم به شما بگویم که انقلاب ما بسیار عظیم و بسیار بالاتر و برتر از تقویمها و تقدیرهاى ناظران بینالمللى است؛ از لحاظ بنیه، بسیار قوى است - من حالا مختصراً عرض خواهم کرد - به همین دلیل است که با وجود این که علیه این انقلاب، تهاجمها و ضربهها و محاصرهها، بیش از همه انقلابهایى که من مىشناسم بوده، آسیبپذیرى این انقلاب، از همه انقلابهاى بزرگ دنیا بمراتب کمتر بوده است.
یک نکته دیگر این است که در آسیبشناسى انقلاب، باید نقش عوامل درونى و بیرونى، هر دو ملاحظه بشود البته این جا دو افراط وجود دارد که من مایلم ذهن خودم را همواره از هر دو افراط، رها کنم و ذهن مردم را هم برحذر بدارم که دچار این دو افراط نشوند.
یکى این که ما عوامل برونى را عمده کنیم و از عوامل درونى غافل بمانیم؛ دیگرى بهعکس، عوامل درونى را عمده کنیم و از عوامل بیرونى غافل بمانیم. الان کسانى هستند که به هر دو این افراطها هم مبتلا هستند؛ هر دو عامل، جداً وجود دارد. اگر انسان نگاه کند، مىبیند که عوامل بیرونى، دشمنى دشمنان انقلاب از هر دو جهت است.
هر دستگاهى که عملکرد مؤثرى دارد، اگر این عملکرد را اصلاح نکند، یا در آن اشکالى و آسیبى وجود داشته باشد، داراى سوء عملکرد است. معناى آسیبها هم که مىگوییم، مطلقاً خیانت نیست؛ که بگوییم همه جا خیانت است. نه، منظورمان تنبلى، بىدقتى، بىاهتمامى، دلسوزى و تلاش لازم را نکردن، کار علمى انجام ندادن و متناسب با نیاز، پیش نرفتن است؛ همه اینها سوء عملکرد است. البته من توقّع معصومیت ندارم - که بگوییم ما باید معصوم باشیم - نه، بالاخره گوشه کار، یک جور خالى خواهد ماند؛ لیکن باید تلاش کنیم کار را درست کنیم.
یا هر دستگاهى که مردم را به دنیا طلبى سوق بدهد و آنها را تشویق به بهرهمندى شخصى و التذاذطلبانه از دنیا بکند، بهنظر من کمک به آسیبهاى انقلاب و ضربه خوردن به انقلاب مىکند.
پیام به مناسبت بزرگداشت روز شهیدان در دههى فجر انقلاب اسلامى1377/11/15
امروز انقلاب کبیر اسلامى و نظام والایى که بر بنیانهاى مستحکم آن بنا شد، بیست ساله - یعنى در عنفوان جوانى و بالندگى - است.
دشمنان اسلام و ایران با همه توطئهها و یورشهاى نظامى و اقتصادى و فرهنگى نتوانستند این کلمه طیبه را از رشد و تکامل باز دارند، و ملت ایران با پیشتازى شهیدان و ایثارگران و رزمندگان خود، با تمسک به اسلام و ایمان صادقانه و هوشمندانه توانست دستاورد گرانبهاى خود را پاسدارى کند و به نقطه ثبات و استحکام برساند.
هرگز نباید گمان کرد که جبههى کفر و ظلم و استکبار و مادیگرى، از تلاش خصمانهى خود براى آسیب رساندن به انقلاب - که امروز در قالب نظام جمهورى اسلامى متبلور است - دست برداشته است؛ ولى شک نیز نباید کرد که امروز و همیشه، تلاش مخلصانه حقطلبان، و همت بلند ملت ایران و در پیشاپیش همه، مجاهدت و ایثار مخلصان و از جان گذشتگان و جوانان مؤمن و پاکنهاد، بر هر دشمنى پیروز خواهد شد و هر توطئهاى را خنثى خواهد کرد و نیروى عظیم ایمان و ایثار در همه میدانهاى خطیر، سخن اول و آخر را خواهد گفت.
بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء1377/07/26
منافق امروز، از دوران صدر اسلام، قابل شناسایى است، آن روز این خصوصیت نبود، یا بسیار دشوار بود. براى همین است که آن قضایاى صدر اسلام با همه شگفتآوریش پیش آمد؛ قضایایى که تا حادثه کربلا استمرار داشت و بعد هرچه پیش آمد، در مقابل حادثه کربلا کوچک بود - چون حادثه کربلا اوج این قضایا بود.
بعدها ائمه (علیهمالسلام) خانهنشین شدند، خیلى از مسلمانها از در خانه آنها کنار رفتند؛ اما اینها در مقابل حادثه کربلا، در مقابل شهادت جگرگوشه پیغمبر، در مقابل اسیر شدن دختران پیغمبر و در مقابل آن همه وحشىگریها با اولاد پیغمبر، کوچک بود، قضایاى بعدى چیزى نبود، اهمیتى نداشت.
پس پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر - شصت سال بعد از هجرت - این قضایا استمرار داشت و مسلمانها به خاطر همین - به خاطر عدم امکان معرفت و شناسایى - دچار آسیبهایى بودند. عامل چه بود؟ عامل، نفاق بود. بخشى از قبیل دسته اولِ منافقین بودند؛ یعنى کسانى که ایمانى نداشتند، براى خرابکارى، براى دشمنى و از ترس جانشان تظاهر به ایمان کردند، اظهار بىایمانى نکردند. بعضى از این قبیل بودند که اینها معمولاً در اقلیت هستند، کمند.
بعضى از نوع دستهى دوم منافقین بودند، یعنى کسانى که جزو خیل عظیم مؤمنین هستند، اما بهخاطر بىاحتیاطى، یا به خاطر عدم توجه، دچار آسیب مىشوند. این آسیب، بالاخره آنها را به مشکل خواهد انداخت؛ دچار دردسرهاى بزرگ خواهد کرد.
مردم این زمان باید از این همراهى با دشمن که امکان شناسایى است، استفاده کنند، این معیار را بایستى به کار ببندند؛ معیار بسیار مهمى است. امام (رضواناللَّه علیه) بارها این مطلب را بیان مىکردند که هر وقت دشمنان از ما بدگویى مىکنند، ما خوشحال مىشویم؛ مىفهمیم که در رفتار خودمان - که رفتار داراى جهتگیرى انقلاب و اسلام است - جورى حرکت کردهایم که آنها را عصبانى کرده است، پس درست حرکت کردهایم.
بیانات در خطبههای نمازجمعه1376/10/26
بسیارى از کشورها هستند که دولتهایشان از دوستان دولت امریکا محسوب مىشوند؛ یعنى تحت نفوذ و تسلیم دولت امریکا قرار دارند، مواضع سیاسیشان تابع دولت امریکاست و کلاًّ تابع امریکا هستند؛ با فلانجا قطع رابطه کنید، فلانجا را معامله کنید، فلانجا را معامله نکنید، نفت را اینگونه کنید، مس را آنطور کنید.
این دولتهایى که تسلیم امریکا هستند، بتدریج این فکر برایشان به وجود مىآید که دولتى به نام جمهورى اسلامى ایران هست که به امریکا هیچ اعتنایى نمىکند؛ امریکا هم نسبت به آن دولت نمىتواند هیچ آسیب جدّى بزند. پس، علّت اینکه ما از امریکا اینقدر مىترسیم، چیست؟
این سؤال امروز در ذهن بسیارى از مسؤولان کشورهاى اسلامى و غیر اسلامىِ به اصطلاح خودشان جهان سومى وجود دارد و براى دستگاه امریکا موجب زحمت جدّى شده است؛ خارج شدن از حالت تبعیت و تسلیم، به خاطر وجود جمهورى اسلامى، که جمهورى اسلامى هست، هیچ اعتنایى هم به امریکا نمىکند و امریکا نمىتواند هیچ کار مهمّى با آن انجام دهد. چرا؛ گاهى اوقات هارت و هورت مىکنند؛ مثلاً قانون «داماتو»یى مىگذرانند، قانون هم بعد از چند ماه به خودى خود منسوخ مىشود؛ کار اساسى نمىتوانند بکنند. پس، چرا ما خودمان را بیخودى معطّل کردیم و اسیر امریکا شدیم؟
براى امریکا خیلى خطرناک است که این فکر در دوستان و در تبعه دولتهاى تابع و پیرو او رسوخ پیدا کند. امریکا در پى یک جواب است؛ باید کارى کند که به آنها اینطور تفهیم شود که: «دیدید، این محاصرهى اقتصادى و همین فشارهایى که ما علیه جمهورى اسلامى به خرج دادیم، بالأخره جمهورى اسلامى را هم خسته کرد و مجبور نمود که او هم بیاید و زانو بزند و از آن پایگاه و از آن گردن برافراشتهاى که داشت، بناچار پایین آید!». این را به دولتهایى که پیرو و تابعش هستند، تفهیم کند که: «نخیر؛ اینطور هم نیست که شما خیال کنید کسى که با ما نباشد، مىتواند از آسیب در امان بماند. جمهورى اسلامى هم بالاخره مجبور شد بیاید»!
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام1375/09/05
البته بالاترین و واجبترین زهدها این است که انسان از حرام پرهیز کند؛ پارسایى کند؛ دامن را پاک نگه دارد و زهد بورزد. اما زهد از لذّات حلال هم، مرتبه بالایى است. البته افراد کمترى ممکن است مخاطب این خطاب باشند. امروز هم همان روز است - با تفاوتهایى در وضعیت زمان و خصوصیات تاریخى هر دوره، که مخصوص خود آن است - کسانى که دستشان مىرسد، کسانى که مىتوانند از زیباییها، تجمّلات، لذّات، تنعّمات و از گسترش روزافزون زندگى بهرهمند شوند، باید آن خطابهاى زهد امیرالمؤمنین را به یاد داشته باشند.
البته این خطاب در مورد کسانى که مسؤولیتى دارند، شدیدتر و سنگینتر است. در مورد کسانى هم که مسؤولیتهاى دولتى ندارند، همان خطاب هست، منتهى کمتر است؛ آنها بیشتر مخاطبند. اگر جامعه اسلامى ما که با این همه خطرات و دشمنیها روبهروست، اینها را مدّنظر و مورد توجّه دقیق قرار دهد؛ این را به صورت فرهنگ درآورد؛ همه آن را بدانند، بگویند و همه آن را بخواهند، آن وقتِ اعمال این چنین عدل و زهدى، به هیچ وجه نظام اسلامى را به خطر نمىاندازد؛ بلکه قویتر مىکند. نظام اسلامى را قوى و آسیبناپذیر مىکند.
بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان1375/02/26
عوامل استکبار، امروز فیلم بد درست مىکنند، نوار بد درست مىکنند، حرفهاى بد درست مىکنند، شعر بد مىگویند، داستان بد مىنویسند و این همه را، در داخل کشور، بین نوجوانان، جوانان و مردم عادّى پخش و منتشر مىکنند و یا از طریق ماهواره، رواج مىدهند. این مورد اخیر - ماهواره - واقعاً گنداب فسادى است که تیرهاى زهرآگین خود را به سمت ملتها و کشورها هدفگیرى مىکند.
بحمداللَّه سال گذشته، مجلس شوراى اسلامى، با حسن فهم قضیه، ماهواره را ممنوع کرد. با این همه، اگر در جامعه، به دستور اسلام و فرموده قرآن عمل شود، هیچکدام از ابزار و عوامل فساد، نمىتواند کمترین اثرى بکند. به معناى دقیقتر، توجّه از جوانب مختلف و امر به معروف و نهى از منکر، نمىگذارد دشمن پیروز شود. این است که جامعه اسلامى، یک جامعه ماندگار است.
این است که «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذَّکْرَ وَ اِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ.» این است که «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ.» این است که «وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا.» اینها تعارف نیست که خدا با ما کرده است. حال، قدرتمندان دنیا عربده بکشند و علیه نظام جمهورى اسلامى تهمت بزنند.
بحمداللَّه اینجا بناى مستحکمى است. بنایى است که هر کس با آن زورآزمایى کند، دست و پنجه خودش را زخمى و مجروح خواهد کرد. امروز همه عوامل بقا و حیات، در نظام اسلامى هست. کسانى هم که گاهى اوقات نسبت به بعضى از کارهاى دینى و شعارهاى اسلامى، اعتراض دارند و نِق مىزنند که «آقا؛ شما هم دیگر شورش را درآوردید! دائم راجع به ارزشهاى اسلامى مىگویید! فلان شعار دیگر چیست و فلان کار دیگر کدام است؟!» در واقع حرف دشمن را تکرار مىکنند.
دشمن مایل نیست که اسلام به طور کامل پیاده شود؛ چون اگر اسلام به طور کامل پیاده شد، آسیبناپذیر مىگردد. حال، براى اینکه آسیبپذیر شود، باید چه کار کنند؟ باید ناقصش کنند. باید یک گوشهاش را نگذارند عمل شود. مثلاً نسبت به «لایحهى قصاص» و «قانون مجازات»، جنجال آفرینى کنند.
وظیفه علما و مبلّغین و روحانیون و معمّمین، اینجا روشن مىشود. البته روشن است و بحمداللَّه، آقایان وظایفشان را خیلى خوب مىدانند. ما هم نمىخواهیم وظیفه علما را به آنان یادآور شویم. چون اهل علمند، و خودشان مىدانند. اینکه مىگوییم، براى «تذکّر» است.
براى دانستن جوانان و تازه رسیدگان به این راه است که بدانند این راه، راه مبارکى است. این راه، راه شکستناپذیرى است. این راه، راهى است که در آن، همه امکانات براى بقا، به وسیله حکمت پروردگار عالم، فراهم شده است. این راه، هم جهاد دارد، براى دفع دشمن؛ هم «رحماء بینهم» دارد، براى محیط قابل زیست در داخل کشور؛ هم «لایَنْهیکُمُاللَّهُ عَنِالَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ» تا «اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ» دارد، براى ارتباطات حسنه با کشورها و ملتهاى دنیا و هم «اِنَّما یَنْهیکُمُاللَّهُ عَنِالَّذِینَ قاتِلُوکُمْ فِىالدِّینِ» دارد، براى مبارزه با اسرائیل و امریکا. یعنى همه چیز دارد. هم دنیا دارد، هم آخرت، هم حفظ ارزشها با دقّت و وسواس و هم رفتن به دنبال سازندگى و ایجاد دنیاى خوب و استقرار و کشف بواطنِ طبیعت، به وسیله دستهاى توانا.
همه چیز هست. هم عواطف و احساسات مردم را دارد، هم کمک الهى را دارد، هم کار در آن هست و هم توکّل. لذاست که آن وقت این آیه معنا پیدا مىکند: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ یَرْزُقْهُ مَنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبْ.» اگر تقوا باشد - یعنى، این مجموعه با هم باشد - آن وقت دیگر هیچ کس نمىتواند آسیب برساند.
بیانات در خطبههاى نمازجمعه1374/11/20
همه انضباط را رعایت کنند. همه دقت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غیرقانونى نکنند؛ کار غیراخلاقى نکنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بیتالمال صرف و خرج نشود؛ از یکدیگر بدگویى نکنند؛ به یکدیگر اهانت نکنند. این ملت هم ملت روشن و متدینى است؛ ملتى است که به آرمانهاى انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد.
انقلاب مىتواند این کشور را نجات دهد. بدانید! اگر ارزشهاى انقلابى فراموش شد، هیچ قدرتى نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد. ارزشها و شعارهاى انقلابى، ابزارهاى حرکت و تضمین کننده حضور آحاد این ملتند. اینها مىتوانند کشور را نجات دهند. این کشور، مدتها به این شعارهاى انقلابى احتیاج دارد تا استخوانهایش محکم شود؛ تا آسیبناپذیر و ساخته شود و دشمن از او قطع طمع کند.
بیانات در خطبههاى نمازجمعه1374/11/20
اگر این نظام اسلامى، مردم را از دست بدهد؛ مردم بىتوجّه و دلسرد شوند، ایمانشان سست شود، به فکر زندگى شخصى خودشان بیفتند؛ هر کسى بگوید ما چند سال در خدمت انقلاب بودیم، دیگر بس است، برویم سراغ کارمان؛ تاجر براى تجارت خود، کاسب براى کسب خود، زارع براى زراعت خود، دانشجو و طلبه براى درس خود و آن یکى براى تبلیغ خود، ارزش بیشترى قائل شوند، مسائل کشور و انقلاب، البته آسیبپذیر است.
ما از آسمان که نیفتادهایم! ما ذاتاً که بر ملتهاى دیگر؛ امّتهاى تاریخ و گذشتگان خودمان، رجحانى نداریم. رجحان این ملت به دلیل انتخاب راه خدا و ایمان بود؛ به سبب حضورش بود که «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ هر کس در خدمت اهداف الهى باشد، خدا کمکش مىکند. «ولینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ هر کس خدا را نصرت کند، خدا هم نصرتش مىکند. تا به حال اینطور بود. اگر خدا را نصرت نکنیم، قضیه بهعکس و طور دیگرى مىشود و دشمن، مسلّط خواهد شد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام1374/09/29
نظامى که براساس بعثت بنا شده باشد، هدفش، سعادت و زندگى راحت براى بشر است و این، جز با آن دو هدف، تأمین نمىشود. اگر اینطور شد، دیگر دشمنیها هم اثر نمىکند.
بسیارى متحیّرند که چه شد آن روزى که دو ابرقدرت بودند و هر دو ابرقدرت علیه ما اقدام مىکردند، نتوانستند به جمهورى اسلامى آسیبى برسانند! امروز هم که یک ابرقدرت نابود شده و یکى مانده است، او و همدستانش - چه دولتهاى پیشرفته و چه دولتهاى ضعیفى که از روى حقارت و ذلّت، همدستى امریکا را پذیرفتهاند و با هم تلاش مىکنند - نمىتوانند به جمهورى اسلامى، ضربه کارى وارد کنند. سرّش، همین ایمان، توجّه و پایبندى مردم به دین، حضور معنویّت در زندگى مردم و این احساس است که نظام جامعه به سمت عدالت حرکت مىکند.
البته دشمن خیلى عربده مىکشد و بسیار هم تهدید و اقدام مىکند. منتها اقدام او، اقدام مؤثّرى نیست. فرق است بین نظامى که از مردمِ خود بریده است و ملتى که متّکى به معنویّت نیست، با ملتى معنوى که با نظام و حکومت خود یکپارچه است و بین آنها ارتباطات مستحکمى وجود دارد. مردم، دولت و رئیس جمهور را از خود مىدانند. گاهى آنها را از فرزندان خودشان هم بیشتر دوست مىدارند. مردم به نمایندگان مجلس و رؤساى قوا، علاقهمندند. آنان را از خودشان مىدانند و از ایمان و معنویّت هم برخوردارند. این ملت و دولت را نمىتوان با آن نظام بریدهى منقطعِ از مردم خود مقایسه کرد. لذا، آن تهدیدها اثر نمىکند.
بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه هوایی1374/09/26
دولت جمهورى اسلامى و ملت ایران، افتخار مىکنند که با زور و غصب کنار نمىآیند. رژیم غاصبِ صهیونیستِ تروریستِ نژادپرست را یک روز هم نپذیرفتهاند و نخواهند پذیرفت. هرکس که از زورگویان حمایت مىکند، سیاهکار است.
ملت ایران، در طول این هفده سال توانسته است ثابت کند که قدرتمند، رشید و صبور است. راه خود را با طمأنینه، آرامش و با اتّکاى به نفس ادامه مىدهد. هفده سال پیش، ملت ما، این ارتش، این نیروى هوایى، این نظم و سطح عالى دانش در نیروهاى مسلّح و این دانشجو و استاد و چنین فرماندهان و مسؤولان دانشگاهى را نداشت، و این، آسان به دست نیامده است.
تلاشها و کوششها شده است. انشاءاللَّه، از این هم پیشتر خواهیم رفت. نیروهاى مسلّح، روزبهروز، به هدفهاى خود نزدیکتر خواهند شد، و روزبهروز تواناییهاى بیشترى به دست خواهند آورد. این تواناییها، فقط توانایى نظامى نیست. توانایى علمى، صنعتى و روحى هم هست. اتّکاى به نفس هم هست. دشمن هرچه مىتواند، تلاش کند.
بانوى ما، زینب کبرى علیهاسلام، خطاب به سیهروىترین انسانهاى زمان خود فرمود: «کد کیدک، واسع سعیک فواللَّه لاتمحوا ذکرنا.» امروز ملت ایران و مسؤولان این کشور، همان سخن را به دشمنان زورگو و یاوهگوى جمهورى اسلامى مىگویند. آنهایى که در موضع مسؤولان کشور امریکا یا هر گوشهى دیگر دنیا، علیه ملت ایرانْ سخنان یاوه مىگویند و زشتیهاى خودشان را به ملت و دولت ایران نسبت مىدهند، خودشان تروریست و زورگویند. آنان بدکاره و نژادپرستند.
آنان از حل کردن ابتدایىترین مشکلات اجتماعى خود، یعنى مسأله نژاد و سیاه و سفید، عاجزند. امروز همین سخنان را ملت و نظام ایران خطاب به آنها مىگوید: «کدکیدک. واسع سعیک. فواللَّه لاتمحوا ذکرنا.» مگر شما مىتوانید کمترین آسیبى به جمهورى اسلامى برسانید؟! شما خواهید مُرد. شما خواهید رفت. شما مانند آن امپراتورى دیگر، زایل خواهید شد و پرچم اسلام روزبهروز، برافراشتهتر خواهد شد. ملت ایران و هرکس که متمسّک به اسلام است، روزبهروز زندهتر خواهد شد.
بیانات در خطبههای نمازجمعه1373/11/28
امتیاز بزرگ انقلاب ما این است که تکیهاش به مردم بوده است. حلّ مشکلات هم - از هر نوعى باشد - فقط در سایه ملت ممکن خواهد شد. علّت این هم که دشمن تاکنون نتوانسته به این کشور و این نهضت آسیبى وارد کند، همین است که مردم پشتوانه واقعى انقلابند.
بیانات در خطبههاى نمازجمعه1373/11/14
ما نباید دشمن را کم و کوچک به حساب آوریم. باید بیدار باشیم. من به ملت ایران عرض مىکنم که انقلاب، باز هم به فضل پروردگار آسیبناپذیر خواهد ماند. ولى شما در این بین مسؤولیتهایى دارید: اولاًّ وحدت خودتان را حفظ کنید. ثانیاً به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکاى به خدا را در دلهایتان محکم سازید. سِرّ اینکه امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهرى دشمن تسلیم نشد، این بود که متّکى و مرتبط با خدا بود و خود را به قدرت الهى وصل مىدانست.
مسلّماً وقتى انسان به قدرت لایزال الهى وصل شد، شکستناپذیر مىشود. موضوع دیگر اینکه، باید این کشور و این نظام را به نقطهاى کاملاً آسیبناپذیر برسانید. شما ملت و دولت و مسؤولین ایران - همه و همه - باید همدستى کنید و این نظام و این کشور را صددرصد آسیبناپذیر سازید.
باید قدرتتان را زیاد کنید. باید ثروتهاى طبیعى را استخراج و در راه خودش مصرف کنید. باید تولید و سازندگى را در این کشور روزبهروز زیاد کنید. ملت و دولت باید رابطهشان را با هم روزبهروز بیشتر کنند؛ ملت نسبت به دولت و دولت نسبت به ملت. باید شعارهاى انقلاب را زنده بدارید. باید روحیه انقلابى را در همه ارکان این نظام روزبهروز تقویت کنید.
این کشور اگر به پا بایستد، اگر قیام کند، اگر متّکى به خدا شود و حرکت کند، به هیچ کس محتاج نیست. باید روحیه اسرافى که در بعضى از مردم به صورت روز افزون پیدا مىشود، مهار گردد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام1373/06/04
جمهورى اسلامى در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه، در طول ده سال بعد از انقلاب، بهطور دائم با تبلیغات خصمانه دشمن درگیر بود. به یاد نمىآوریم زمانى را که چنین تبلیغاتى علیه جمهورى اسلامى، به بهانههاى مختلف وجود نداشته باشد و همواره هم در نهایت کار، جمهورى اسلامى سربلند و غالب بیرون آمده است. این بار هم - در جنجالآفرینى بر سر قضیه آرژانتین - همینطور شد.
جمهورى اسلامى از اینگونه تبلیغات واهمهاى ندارد. دولت و کشور ما با جنجال تبلیغاتى روزنامههاى مزدور عالم و رادیوهاى صهیونیستى و دولتمردان هرزهگوى امریکایى و امثال آنها، دچار آسیب و ضرر نمىشود.
آنقدر علیه ما تبلیغات کردهاند که نسبت به تبلیغات آنها ضدّ ضربه شدهایم! مطلب از این ناحیه مهم نیست. مردم دنیا هم این تبلیغات را باور نمىکنند؛ مگر یک عدّه افراد سادهاندیش و ظاهربین. از این جهت هم، ما چندان ضرر نمىکنیم.
بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان1372/08/12
آحاد این ملت، باید دست به دست هم بدهند و کشور خودشان را با قدرت بسازند. ما احتیاجى به کسى نداریم. از کسى هم نمىترسیم. ما را نخواهند بىخود مجبور کنند و در رودربایستى و فشار و مانند اینها قرار دهند که «نمىشود! بالاخره امریکاست. چه کار مىشود کرد؟» این حرفها یعنى چه؟! بگذار آنها با خودشان فکر کنند و بگویند: «این ایران است. کاریش نمىشود کرد. باید طورى، با او کنار آمد.» بحمداللَّه، همین هم شده است. به فضل الهى و تا وقتى که توجّهات ولىعصر ارواحنافداه به شما ملت هست که انشاءاللَّه این توجّهات همیشه باشد بدانید که هیچ آسیبى کسى به شما نمىتواند برساند.
بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان1371/08/13
همه آن توطئهها و دشمنیها و خباثتها که ذکر شد، در مقابل اراده و عزم ملتها، پوچ و هیچ است. هیچ کار نمىتوانند بکنند. این، دولتها هستند که آسیبپذیرند؛ آن هم دولتهایى که به مردم متکى نباشند. دولتها هم، اگر به مردم متکى باشند، مثل دولتهاى جمهورى اسلامى خواهند شد که مشاهده کردهاید، بحمداللَّه محکم و قوى بودند.
دولتهایى که به مردم خوشان متکى نیستند، آسیبپذیرند و مجبورند با امثال امریکا بسازند، براى اینکه بمانند! اما ملتها و دولتهاى متکى به ملتها، آسیبپذیر نیستند. این، براى ما و براى همه ملتها یک درس است. ما مىتوانیم بینى استکبار را به خاک بمالیم. ما مىتوانیم مانع از نفوذ استبداد جهانى باشیم.
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1371/05/07
امروز علیه ما، تهاجم نظامى نیست. در هشت سال جنگ تحمیلى، دشمن علناً با ما صفآرایى داشت. ظاهر قضیه، عراق بود؛ اما پشتِ سرِ عراق، امریکا بود؛ پشت سرِ عراق، ناتو بود؛ پشت سرِ عراق، همه مرتجعین بودند. این را ما در تمام طول هشت سال جنگ، بارها و بارها گفتیم. خیلیها حاضر نبودند باور کنند؛ ولى همان کسانى که عراق را در این مدّت تجهیز کردند، امروز اعتراف مىکنند.
جنگ، جنگى نظامى بود. در حقیقت همه دنیاى استکبار و کفر، با اسلام در جمهورى اسلامى مبارزه مىکرد. امروز فقط جنگ نظامى نیست؛ اما همه تهاجمهاى دیگر، باشدّت کم سابقهاى وجود دارد. در مقابل این تهاجم، این جامعه اسلامى، باید زنده، هوشیار، آسیبناپذیر، پرامید، آماده مقاومت، آماده ضربهزدن و به صورتِ یک موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت کند.
این، چگونه ممکن است؟ این است که بنده موضوع امربهمعروف ونهىازمنکر را مطرح کردم. موضوع امر به معروف که موضوع جدیدى نیست. این، تکلیف همیشگى مسلمانان است. جامعه اسلامى، با انجام این تکلیف زنده مىماند. قوام حکومت اسلامى، با امربهمعروف و نهىازمنکر است، که فرمود: اگر این کار نشود، آن وقت «لَیُسلِّطُنَّ اللَّه عَلَیْکم شِرارُکم فَیَدْعُوا خِیارُکُم فلا یُسْتَجابُ لَهُم». قوام حکومت اسلامى و بقاى حاکمیت اخیار، به این است که در جامعه امربهمعروف ونهىازمنکر باشد.
امربهمعروف فقط این نیست که ما، براى اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتى که معلوم نیست از مهمترین منکرات باشند. وقتى یک جامعه را موظّف مىکنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهى کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر باشند؟ وقتى که همه، به معناى واقعى در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهاى جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف شناس و منکر شناس باشند. این، به معناى یک نظارت عمومى است؛ یک حضور عمومى است؛ یک همکارى عمومى است؛ یک معرفت بالا در همه است.
بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا1371/04/22
در تبلیغات جهانى، بلندگوهاى امریکایى و صهیونیستى، الان مدتى است که جمهورى اسلامى ایران را به نظامیگرى و افزایش سلاح متهم مىکنند! مىگویند: «ایران سلاحهاى کشتار جمعى دارد! اینها سلاحهاى اتمى درست مىکنند! از فلان جا کلاهک اتمى آوردهاند!» حرفهایى که هر عاقلى در دنیا، اگر تأمل کند، مىفهمد دروغ است.
بمب اتم چیزى است که بشود بىسر و صدا از یک کشور به کشورى منتقلش کرد؟! مىفهمند دروغ است؛ مىدانند دروغ است؛ شایعه درست مىکنند. براى اینکه از نظاماسلامى چهرهاى بسازند که گویى با صلح و استقرار صلح در دنیا مخالف است.
یکى از تلاشهاى خباثتآمیز امریکا و صهیونیستها علیه جمهورى اسلامى، این است. من مىگویم: شما اشتباه کردهاید. شما اشتباه کردهاید که خیال کردهاید قدرت جمهورى اسلامى در این است که در داخل، بمب اتمى فراهم کند یا بسازد. اینها نیست. اگر این بود که جمهورى اسلامى حالا بخواهد مثلاً یک بمب اتمى درست کند، صدهایش را کشورهاى بزرگ دارند.
اگر کسى با بمب اتم مىتوانست بر کسى پیروز شود، امریکا و شوروى سابق و بقیه قدرتهاى خبیث دنیا، تا به حال صد بار جمهورى اسلامى را از بین برده بودند. چیزى که به یک نظام قدرت مىدهد، بمباتم نیست. قدرت نظاماسلامى - که امریکا و شوروى سابق و بقیهى قدرتهاى ریز و درشت عالم تا امروز نتوانستهاند و نخواهند توانست با آن مقابله کنند - قدرت ایمان نیروهاى حزباللَّه است.
جمهورى اسلامى باید این نیرو را حفظ کند. این قدرت عظیم را باید حفظ کند. شما جوانها باید دائم در صحنه باشید. باید دائم نشان دهید که جمهورى اسلامى آسیبناپذیر است. نیروى مؤمن بسیج و نیروهاى حزباللهى در سرتاسر کشور و آحاد مؤمن در این کشور، باید کارى کنند که امید امریکا و صهیونیستها و بقیه قدرتهاى دشمن از جمهورى اسلامى به کلى قطع شود.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1370/12/12
اگر امروز بخواهیم براى علماى دین و کسانىکه در بین مردم نفوذ کلمه دارند، تکالیف عمده سیاسى را مشخص کنیم، بلاشک یکى از آن تکالیف این خواهد بود که به اعتماد و اطمینانى که مردم به حرکت اسلامى نظام دارند، روزبهروز افزوده بشود.
در حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانى آنها را به وجود مىآورد؛ و پشتیبانى و اتصال مردم به دستاندرکاران نظام است که توفیق این حرکت اسلامى را با اهداف اسلامى تضمین مىکند؛ و اگر این باشد - که بحمداللَّه تا امروز بوده و انشاءاللَّه بعد از این هم همیشه خواهد بود - دشمن هیچ کارى نمىتواند بکند.
یقیناً پنجهى فولادین ابرقدرتها و صاحبان سلاح و دانش در جهت ضد مردم، نخواهند توانست با همه قدرت و قوّتى که دارند، این ملت را از این راه منصرف کنند و ما را از پیگیرى اهداف اسلامى باز بدارند؛ اما شرطش همین نکتهیى است که عرض کردم؛ باید وحدت کلمه بماند؛ باید اعتماد متقابل دستگاه و مردم بماند. مسؤولان باید به مردم اعتماد کنند؛ کمااینکه بحمداللَّه تاکنون این اعتماد بوده است. مردم هستند که پشتیبان واقعى نظامند؛ این پشتیبانى، متوقف به اعتماد است و این اعتماد هم باید باقى بماند. انشاءاللَّه بایستى وحدت کلمه از بین نرود. وحدت کلمه ملت، رمز پیشرفت و آسیبناپذیرى است.
سخنرانى در دیدار با فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دیماه1369/10/19
قدرتمندان عالم بدانند، کانون همان نیروى عظیم اسلامى که امروز در همه جاى عالم، تخت استکبار و قدرت استکبارى را به لرزه درآورده است، در همین منطقه اسلامى و در ایران اسلامى است. این کانون اجازه نخواهد داد که آنها در این منطقه، حکمرانى و قدرتنمایى بکنند و سیاست این منطقه را به دست بگیرند. این منطقه، منطقه اسلامى و متعلق به مسلمانان است.
ما این خوشباورى را که خیال کنیم دستگاه استکبار، با اسلام و انقلاب اسلامى آشتى کرده است، بشدت نفى مىکنیم. ما مىدانیم که استکبار و شیطان بزرگ، با اسلام، آن هم اسلام انقلابى، آشتى نخواهد کرد؛ اما معتقدیم و ایمان راسخ داریم که این شیطان، نخواهد توانست هیچ آسیبى به این ملت مسلمان و به نهضت اسلامى در این منطقه وارد بکند.
سخنرانى در مراسم ویژهى روز بسیج در پادگان امام حسن مجتبى(ع)1369/09/05
اگر یک انقلاب از طرف مردم مؤمن حمایت شد، بیمه است. این مطلبى است که همه آن را مىفهمند. اگر بخواهیم انقلاب و کشور بیمه باشد، جمهورى اسلامى آسیبناپذیر باشد، باید این شور و شوق، این حرکت عمومى مردم و این بسیج عظیم نیروهاى ملت را روزبهروز تقویت کنیم.
بیانات در دیدار با اعضاى ستاد برگزارى مراسم هفتم تیر1369/03/29
دشمن، حادثه هفتم تیر را انجام نداد تا مردم نسبت به حفظ انقلاب مصممتر و صفوفشان متحدتر بشود؛ این حادثه را انجام داد که منفذى در این حصن بهوجود آورد. نه فقط منفذى نشد، بلکه منافذ دیگر هم بسته شد. آسیبناپذیرى انقلاب، واقعاً چه چیز عظیمى بود.
پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)1369/03/10
تا پیش از پیدایش جمهورى اسلامى، به تودههاى عظیم مسلمان عالم تفهیم شده بود که اسلام قادر نیست براى آنان عزت و عظمت بیافریند و آنان در جستجوى سعادت باید یا به دنبال الگوى غربى و فرهنگ اروپا و امریکا بروند و یا به سمت تئوریهاى خیالى و پوچ مارکسیسم گرایش یابند؛ اما پیروزى انقلاب اسلامى و تشکیل جمهورى اسلامى در ایران و عزت و عظمتى که تحقق اسلام به ملت ایران بخشید، همه بافتههاى دیرینه استعمارگران غربى را باطل کرد و در عمل نشان داد که اسلام مىتواند ملتى را از ضعف و بىحالى و انظلام نجات بدهد و به اوج عزت و شجاعت و اعتماد به نفس برساند و هم مىتواند نظامى استوار و قادر بر زورآزمایى با قدرتهاى مادّى جهان بر آنان ببخشد و دست قدرتهاى ظالمانه و تحقیرکننده استعمار و استکبار را از سر آنان کوتاه کند.
و چنین بود که جمهورى اسلامى به برکت اسلام، از پشتوانه مردمىِ نیرومندى در مقیاس جهانى برخوردار گشت و این به نوبه خود، بر توانایى و آسیبناپذیرى جمهورى اسلامى - که همه سلطههاى بزرگ جهانى، با آن سرناسازگارى دارند - افزوده است.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1368/05/15
ما براى نتایج کار نمىکنیم؛ اگر چه به آن نتایج علاقه داریم و مىخواهیم جمهورى اسلامى، قدرتمند و ثروتمند باشد و آسیب دشمنان جهانى به ما نرسد و از لحاظ مادّى و معنوى، ملت ما برجسته و برخوردار باشد. اما حقیقت این است که اینگونه نیست که اگر ما با تلاش خود و طبق وظیفه و حجت، به این مقاصد نرسیم، احساس شکست بکنیم. این نکته را امام(ره) در طول ده سال گذشته، قولاً و عملاً به همهى ما تفهیم کردند.
بیانات در مراسم بیعت جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم شهرهاى قم و رفسنجان و کهنوج1368/04/19
بحمداللَّه جمهورى اسلامى به پایههاى راسخ مستحکم است، و مهمترین پایه این جمهورى و راسخترین عمود این خیمه، شما مردم هستید. هر دولتى استحکام و اراده و آگاهى و آمادگى شما را داشته باشد، آسیبناپذیر است البته این عامل هم آسان به دست نمىآید. تا نظام بر اساس عقیدهیى مستحکم و ایمانى صادقانه بنا نشده باشد، مردم اینگونه دلهاشان را به نظام نمىدهند. جلب دلهاى شما مردم، از عهده انسان خارج است.
محبت شما به امام(ره) را که خودش به وجود نیاورده بود؛ بلکه آن را خدا ایجاد کرده بود. اتحاد و همبستگى و محبت و خلوص و ایستادگى و وحدت کلمه شما و حضور قاطعى که نشان مىدهید، کار کسى جز خداوند نیست. هیچکس نمىتواند بگوید من این کار را کردم.
پیامبر خدا(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) هم نمىتوانست چنین کارهایى را بکند. خداى متعال به پیامبرش فرمود: «لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم»؛ تو اگر همه دنیا را هم خرج مىکردى، نمىتوانستى اینطور دلها را به هم کلاف و آنها را با هم متحد و متصل کنى؛ «ولکنّ اللَّه الّف بینهم»؛ این، کار خداست.
بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم سراسر کشور1368/04/14
باید وحدت کلمهاى را که به برکت ایمان به اسلام و اعتقاد به خدا در میان اقشار مختلف مردم به وجود آمده است، صنع الهى بدانیم و از آن قدرشناسى و پاسدارى کنیم. امروز ابهت ملت ایران به برکت همین ایمان است. حتّى دشمنان ملت هم این حقیقت را قبول دارند و اعتراف مىکنند که ملت ایران، شجاع و آزاده و نیرومند و تحمیلناپذیر است.
سعى کنیم روزبهروز این ایمان را در دلهامان تقویت کنیم. علماى محترم و روحانیون و وعاظ و گویندگان و نویسندگان دینى که معلمان و مبشران بشارتهاى الهى براى مردم هستند، بایستى در عمق بخشیدن به ایمان مردم تلاش کنند.
همانطور که خداى متعال در قرآن وعده فرموده، تا وقتى ایمان عمیق اسلامى با مردم همراه است، هیچ خطرى ملت و انقلاب را تهدید نمىکند و هیچ قدرتى نمىتواند کمترین آسیبى به جمهورى اسلامى و انقلاب شکوهمند ایران وارد آورد.
بیانات در مراسم بیعت ائمه جمعه سراسر کشور1368/04/12
در آن لحظهاى که امام(ره) ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتى که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مىباید در آن لحظه حساس به ما مىگفتند.
ایشان گفتند: قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمىتواند به شما آسیبى برساند. به نظر من، وصیت سىصفحهاى امام(ره) مىتواند در همین چند جمله خلاصه شود.
بیانات در مراسم بیعت وزیر آموزش و پرورش و معلمان و جمعى از دانش آموزان استان تهران1368/03/26
امروز استکبار جهانى و قلدرهاى سیاسى عالم و امپراتوریهاى زر و زور در سرتاسر جهان که در فساد و انحطاط غرقند، با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند؛ زیرا افشاگر و تهدید کننده آنها، اسلام و بیدارى مسلمین است.
طبیعى است هر کارى که علیه اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از عهدهى آنها برآید، مىکنند. در یک صورت، نظام جمهورى اسلامى مىتواند خود را بهطور کامل از خطر و آسیب دشمن مصون نگهدارد و آن، وقتى است که با اقتدار خویش آنها را مأیوس کند.
روزى که جمهورى اسلامى، با اثبات اقتدار سیاسى و اقتصادى خود و با اثبات قدرت ادامه زندگى، دشمن را مأیوس کرد، مىتوان اطمینان داشت که دشمن از توطئه دست خواهد کشید؛ چون احساس مىکند تلاش او بىفایده است.
انتهای پیام/