انقلاب اسلامی نظم کهن جهانی را در هم شکست
خبرگزاری تسنیم: مدیر مؤسسه اندیشه اسلامی معاصر تورنتو کانادا و رئیس انجمن اسلامی منطقه یورک، انقلاب اسلامی ایران را اولین انقلاب تاریخ معاصر ارزیابی کرد که پس از آن خود مردم سرنوشت خویش را در اختیار گرفتند.
«ظفر بنگش»، فعال سیاسی مسلمان کانادایی، در گفتگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم ، انقلاب اسلامی را الگویی تمام و کمال برای مردم مسلمان منطقه خواند که آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا مانع بسط و گسترش اصول آن به کشورهای مسلمان شود.
تسنیم: به نظر شما در نتیجه انقلاب اسلامی تعادل قدرت در منطقه چه تغییراتی را به خود دید؟
تعادل قدرت منطقهای در نتیجه انقلاب اسلامی به شدت تغییر کرد. پیش از انقلاب، ایران تحت حاکمیت شاه به عنوان یکی از ستونهای اصلی هژمونی آمریکا در منطقه محسوب میشد. با پیروزی انقلاب اسلامی، این ستون در هم شکسته شد.
تسنیم: آیا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به منزله چالشی است برای آمریکا؟
بدون شک همینطور است. این برای اولین بار در تاریخ معاصر است که یک کشور و رهبری آن کنترل سرنوشت خود را به دست خود میگیرد. آمریکا و متحدین آن همواره کوشش میکنند دیگر کشورها را به خاطر منافع استراتژیک و اقتصادی، تحت کنترل خود درآورند. انقلاب اسلامی با ایجاد تغییری عمیق در امور روابط بینالملل، این الگو را در هم ریخت.
تسنیم: از نظر شما چه تفاوتهایی میان ایران پیش از انقلاب و پس از آن وجود دارد؟
تفاوتهای بسیاری وجود دارد. ایران پیش از انقلاب عروسک خیمه شب بازی آمریکا بود. آمریکا شرایطی مشخص را بر این کشور تحمیل کرده بود تا به آنجا که اگر یک آمریکایی در ایران مرتکب جنایت میشد، امکان محاکمه وی در یک دادگاه ایرانی وجود نداشت. علاوه بر این، ایران، یا به عبارت دقیقتر رژیم شاه کاملاً به آمریکا وابسته بود. این نوع ارتباطات ایران را از پیشرفت باز میداشت.
از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، مردم ایران تحت رهبری خردمندانه و متقی، اعتماد به نفسی بسیار زیاد کسب کرده و در بسیاری از حوزههای علمی پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. ایران اسلامی در بسیار از حوزهها خود کفا شده است. علاوه بر این ایران به یکی از بازیگران مهم منطقه تبدیل شده است. همچنین نقشی مهم و برجسته در سطح بینالملل ایفا میکند.
تسنیم: چرا حکومتهای غربی و شرقی (یعنی آمریکا و متحدین آن و شوروی سابق) دائماً در تلاش هستند تا مانع پیشروی ایران به سمت تثبیت کامل جمهوری اسلامی شوند؟ از جمله موارد این اقدامات معاندانه میتوان به حمله ناکام بالگردهای آمریکایی به صحرای طبس، به راه انداختن جنگی همه جانبه علیه عراق با وسیله قرار دادن عراق و بهانه تنشهای مرزی اشاره کرد که تا به امروز ادامه یافته و اکنون به حمایت منطقهای از «انقلابها» در بحرین و سوریه کشیده شده است.
نظم بینالمللی که پیش از انقلاب اسلامی وجود داشت، توسط فاتحان جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود. این فاتحان، جهان را به حوزههای نفوذ خود تقسیم کردند. انقلاب اسلامی این نظم را به چالش کشید چرا که ایران این الگو را در هم شکست. دوم اینکه، نمونه جمهوری اسلامی بر افکار عمومی مردم منطقه و همچنین جهان تأثیر گذاشت. قدرتهای هژمونیک، چه آمریکا یا شوروی سابق، آشکارا از بروز چنین تغییر و تحولاتی هراس داشتند، چرا که چنین تحولاتی هژمونی ایشان را تضعیف میکرد. بنابراین، هر دو قدرت و متحدین ایشان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا جمهوری اسلامی را تضعیف کرده و نابود کنند. آمریکا و عوامل وابسته به آن مبارزهای گسترده را به راه انداختند و خرابکاریها و ترورهای بسیاری را در داخل خاک ایران ترتیب دادند (که همچنان در قالب ترور دانشمنان ایرانی و تخریب تأسیسات هستهای ایران ادامه دارد) در حالی که شوروی سابق نیز به صدام حسین، متحد خود، تسلیحات میفروخت. جنگ در ماه سپتمابر 1980 بر جمهوری اسلامی تحمیل شد که توسط غرب حمایت میشد و رژیمهای عربی نیز هزینههای آن را تأمین میکردند. جنگی که قرار بود این کشور را نابود کرده و آن را در حصار نظم جهانی پیشین قرار دهد. اما مردم ایران با مقاومت دلیرانه و فداکاریهای بسیار از جمهوری اسلامی دفاع کرده و مانع خرابی آن شدند. امروز نظم جهانی به شدت تغییر کرده است.
تسنیم: چه تفاوتهای میان انقلاب اسلامی در ایران و انقلابهای فرانسه و بلشویکی میتوانید برشمارید؟
مهمترین تفاوتهای میان انقلابهای پیشین و انقلاب اسلامی، دو مورد هستند. اول، انقلابهای پیشین یک مجموعه از نخبگان علیه مجموعهای دیگر از نخبگان به مبارزه برخاسته و قدرت را از چنگ ایشان درآورد. همچنین افراد بسیاری در هر دو طرف وجود داشتند که مبارزه میکردند. آن انقلابها تحول مثبت چندانی برای زندگی مردم عادی به همراه نداشتند. در ایران همه مردم برای انقلاب بسیج شدند. در حالی که رژیم طاغوت تلفات بسیاری بر مردم غیر مسلح تحمیل کرد، مردم به هیچ وجه مقابله به مثل نکردند. امام خمینی این کار را کاملاً غدقن کرده بود. در پایان، این سربازان بودند که کشتار و خونریزی ایشان را منزجر کرده بود و از تبعیت از فرامین افسران خود سر باز زدند که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.
نکته مهم دیگر در مورد انقلاب اسلامی این بود که این انقلاب بر بنیان دین ـ اسلام ـ بنا نهاده شد و یک عالم رهبری آن را بر عهده داشت. امام خمینی در غرب تحصیل نکرده بود و به زبان ایشان سخن نمیگفت. او زندگی سادهای داشت که درست همانند زندگی مردم عادی ایران بود. او واقعاً و حقیقتاً نماینده خواستهای مردم بود. بنابراین، انقلاب اسلامی، انقلاب دیگری همچون انقلابهای بلشیویکی یا فرانسوی نبود.
تسنیم: چه شباهتهایی را میتوان میان انقلاب اسلامی در ایران و قیامهای اخیر منطقه موسوم به بهار عربی ذکر کرد؟
به جای عبارت بهار عربی ترجیح میدهم عبارت بیداری اسلامی را به کار ببرم، چرا که تمام این کشورهایی که چنین قیامهایی به موفقیت رسیدهاند یا در حال پیشرفت هستند، کشورهای مسلمان هستند. همه این قیامها علیه دیکتاتورهای تحت حمایت غرب هستند و هر کدام که به موفقیت رسیدهاند، مستبدی همچون مستبد طاغوتی ایران را سرنگون کردهاند. مردم در تونس، مصر، یمن و لیبی توانستهاند چنین تغییری را ایجاد کنند. نمونههای قیامهای تودهای که اساساً بدون خشونت هم بودهاند (به جز لیبی) آشکارا به شدت متأثر از نمونه انقلاب اسلامی در ایران بودهاند.
تسنیم: آیا میتوان گفت که همه قیامهای اخیر در منطقه و تلاش برای ایجاد دموکراسی واقعی در نتیجه انقلاب اسلامی در حال شکلگیری هستند که توانست نظام طاغوتی شاه را سرنگون کند؟
بله. انقلاب اسلامی به مردم سراسر جهان، به ویژه در خاورمیانه نشان داد که به محض غلبه بر ترس، میتوانند به پیروزی بزرگی دست یابند. رژیم شاه به نظر بسیار قدرتمند میرسید اما به محض آن که مردم علیه او به پا خاستند، هم قدرت او از میان رفت. پدیدهای مشابه را در قیامهای کنونی خاورمیانه شاهد هستیم.
تسنیم: مخالفتهای اصلی غرب، به ویژه آمریکا با انقلاب اسلامی چیست؟ چرا آنها از انقلاب اسلامی هراس دارند؟ در سال 1979 آمریکا از همه توان خود برای جلوگیری از انقلاب اسلامی ایران به کار گرفت و امروز انگلیس و آمریکا از حکومت بحرین برای مبارزه با انقلاب اسلامی مردمی حمایت میکند. آیا میتوانید در این مورد توضیح دهید؟
ترس آمریکا از ایران اسلامی از آنجهت است که ایران خارج از چارچوب نظم پیشین جهانی که در آن آمریکا قدرت برتر بود، عمل میکند. ایشان از بسط و گسترش نفوذ انقلاب اسلامی در دیگر کشورها هراس دارند و اینکه مردم این کشورها نیز بخواهند از اختناقی که آمریکا ایجاد کرده است، خارج شوند.
حمایت آمریکا ـ انگلیس از رژیم دیکتاتوری بحرین به این دلیل است که این جزیره، یکی از مستعمرات آمریکا است. آمریکا ناوگان پنجم دریایی خود را در آن مستقر ساخته است. علاوه بر این، اگر مردم بحرین در پی تحقق حقوق خود برآیند، نفوذ ایران اسلامی بیشتر خواهد شد و بالتبع نفوذ آمریکا ـ غرب در منطقه کاهش خواهد یافت. درست همانطور که آمریکا و متحدین آن به شدت تلاش میکنند موفقیتهای انقلاب اسلامی را ناکام پگذارند، به همان شدت برای ممانعت از پیروزی قیام مردم بحرین تلاش میکنند.
تسنیم: به نظر شما موضع سیاسی آمریکا در برابر رویدادهای اخیر منطقه چیست؟ به نظر شما موضع ایشان در هم شکسته است؟
موضع آمریکا کاملاً در هم نشکسته است اما به شدت لطمه خورده است، به ویژه با از دست رفتن مصر. به همین دلیل است که آمریکا و متحدین آن به شدت تلاش میکنند دولت جدید در مصر را تضعیف کنند هر چند که کاملاً اسلامی نیست اما به هر حال همانند رژیم حسنی مبارک تبعیت کامل از آمریکا ندارد. علاوه بر این، آمریکا و متحدین آن میکوشند فرایند تغییر در منطقه را تحت نظر و طریقت خویش پیش ببرند، درست مانند آنچه که در سوریه در حال رویداد است؛ جایی که سربازان مزدور میکوشند منافع آمریکا ـ غرب را برآورده سازند. شورش و ناآرامی در سوریه همچنین به منظور در هم شکست جبهه مقاومت در برابر اسرائیل صهیونیست شکل گرفته است.
تسنیم: انقلابهای آینده در این منطقه را چگونه پیش بینی و ارزیابی میکنید؟ به نظر شما آمریکا خواهد توانست به حمایتهای خود از دیکتاتورهای منطقه، مانند سعودیها و بحرینیها و دیگران، ادامه دهد؟
در نتیجه تغییر و تحولات سوریه، فرایند تغییر در منطقه به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. بر اساس مدارک موجود، طرح خرابکارانه آمریکا ـ غرب در سوریه شکست خورده است اما دیگر تلاشهای واقعی برای تغییر را تضعیف کرده است. بنابراین فرصتها برای ایجاد تغییرات واقعی برای مثال در اردن، کاهش یافته است.
در مورد عربستان سعودی، جدای از آنچه که آمریکا صورت میدهد، نظام پادشاهی بنا به دو علت به سمت مشکلاتی بسیار عمده پیش میرود. اول اینکه، پادشاه و ولیعهد او بسیار مسن هستند و از بیماریهای بسیار رنج میبرند. مرگ آنها منجر به ناآرامیهای بسیاری در جریان تعیین جانشین برای ایشان خواهد شد. دوم اینکه، نارضایتی بسیاری در میان مردمی که خواهان دخالت در فرایند حکمرانی کشور هستند، دیده میشود. حداقل 30000 زندانی سیاسی در این کشور وجود دارد. این حاکی از آن است که نارضایتی بسیاری در مورد شیوه حکومتی حاکمان این کشور وجود دارد. میتوان گفت که در آیندهای نزدیک عربستان سعودی در ناآرامی بسیار فرو میرود که آمریکا هم کار چندانی در مورد آن نمیتواند انجام دهد.
انتهای پیام/