جایگاه حضرت زینب کبری(س) در روایات علما و بزرگان


جایگاه حضرت زینب کبری(س) در روایات علما و بزرگان

خبرگزاری تسنیم : پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «مَن بَکی علیها و علی مصائبها کان له اَجرُ من بکی علی الحسن و الحسین»؛ کسی که بر زینب و مصیبتش گریه کند، با ثواب گریه بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برابر است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، زنان بزرگ تاریخ اسلام، جایگاه ویژه‌ای نزد اهل بیت علیهم السلام دارند.  پیامبر اعظم صلی اللّه علیه و آله هنگام ولادت حضرت زینب(س) فرمود: «علی(ع)، خودش زینت اهل دنیاست، اما این دختر به جایی می‌رسد که زینت پدر می شود».

ریشه کنیه ام‌المصائب

حضرت زهرا سلام اللّه علیها می‌پرسند: «باباجان، اگر این است، برای چه گریه می‌کنی؟» حضرت فرمودند: «از خدا اجازه گرفتم که به او کنیه بدهم.» فاطمه سلام اللّه علیها پرسید: «کنیه دخترمان چیست؟» پیغمبر در حالی که گریه می کرد، فرمود: «ام المصائب».

در ادبیات عرب، کسی که یک صفت عالی سرشار داشته باشد، آن صفت را به «اَب» یا «ام» می آورند؛ مثلاً ام الامامه، ام الکرم و .... برای مردم بسیار قابل توجه است که زینب کبری، از سوی خدا و با تقریر رسول خدا به «ام المصائب» مُکنات شده است.

در مورد حضرت زهرا سلام اللّه علیها بعد از رحلت پیامبر صلی اللّه وعلیه وآله شعری داریم، که منسوب به حضرت است و همه نوشته اند: «صُبَّت علیَّ مَصائب لَو انها صُبَّت علی الاَیام صِرنَ لَیالیا»؛ یعنی مصائبی بر من ریخت، اگر بر روز روشن آفتابی می ریخت، بلافاصله به شب تار تبدیل می شد. این منتهای مصائب بوده، که تازه درطول 70 یا90 روز بر صدیقه زهرا سلام اللّه علیها واردشد، زیرا با وجود این، از هیچ یک از مورخان نشنیده ایم که به حضرت زهرا سلام اللّه علیها ام المصائب بگویند. حالا ببینید چه بر سر زینب کبری آمده و چه مصائبی را تحمل کرده است که خدا و پیغمبر به او کنیه «ام المصائب» داده اند.

ثواب گریه بر مصائب حضرت زینب(س)

وقتی پیغمبر این را فرمود، حضرت زهرا سلام اللّه علیها به پیغمبر عرض کردند: «اَبتا ما لِمَن بَکی عَلیها و علی مَصائِبها»؛ یعنی خدا چه مزدی می‌دهد به کسی که برای این زینب و مصائبش گریه کند؟

پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه وآله فرمودند: «مَن بَکی علیها و علی مصائبها کان له اَجرُ من بکی علی الحسن و الحسین»؛ کسی که بر زینب و مصیبتش گریه کند، برابر است با ثواب گریه بر امام حسن و امام حسین علیهم السلام؛ یعنی این جا گریه بر یک زن، مساوی با گریه بر دو مرد است، که «سیدا شباب اهل الجنة» هستند.

کتاب‌های بسیاری هم درباره حضرت زینب سلام اللّه علیها تدوین شده و حتی یک اندیشمند مسیحی مصری درباره ایشان، کتاب نوشته است. یکی از نویسندگان عرب، به نام «علی محمد علی دخیل» نیز کتابی به نام «اعلام النساء» درباره حضرت زینب سلام اللّه علیها نگاشته که بسیار اثر فاخری است.

حضرت زینب(س) از نگاه حضرت سجاد(ع)

روایتی از حضرت سجاد علیه السلام نقل شده که نشان می دهد، حضرت زینب سلام اللّه علیها از دیدگاه ائمه علیهم السلام چه شخصیت والایی دارد. حضرت سجاد علیه‌السلام فرمودند: «عمتی زینَب ما تَرکت تَهجدَها طولَ دَهرها حتّی لیلة حادی عشر من المُحَّرم» «عمه جانم زینب در طول زندگی اش نماز شبش را ترک نکرد؛ حتی شب یازدهم مُحرّم»؛ یعنی حتی در وضعیت غم بار یازدهم محرم، که شب شام غریبان است.

حضرت سجاد علیه السلام تأکید داشته‌اند که شب یازدهم، نماز شب عمه اش زینب سلام اللّه علیها ترک نشد. علم امام سجاد علیه السلام به قدر فرش و عرش است. کتاب ها را نگاه کردم و با بزرگان هم صحبت کردم. در نوشتار یکی از بزرگان دیدم چیز عجیبی است در قدیم رسم بوده که وقتی جنگی بر پا می شده، در پایان جنگ، طرفی که جنگ را برده، خیمه ای برپا می کرد به نام «خیمه الجایزة»، و در آن به فرماندهان و قاتلان جایزه می دادند. عمر سعد غروب عاشورا این خیمه را تشکیل داد و به هرکسی که در جنگ کاری کرده بود. جایزه می داد. به یکی گفت: تو چه کردی؟ او گفت: من شریعه را بستم؛ به او جایزه داد، سپس به دیگری گفت تو چه کردی، پاسخ داد من دستان ابوالفضل را قطع کردم، دیگری گفت: سر مقدس امام حسین علیه السلام را بریدم؛ تا این که نوبت به حرمله رسید. عمر سعد پرسید: تو چه کردی؟ حرمله گفت: من کاری کردم که کسی در روزگار انجام نداده. گفت: من تیر به گلوی بچه شیرخوار تشنه کام و رنگ پریده ای که سرش روی شانه پدر بود، زدم. نقل کرده اند: عمر سعد بیش از همه به حرمله جایزه داد.

زینب کبری هم همان شب، خیمه نیمه سوخته ای تشکیل داد، از پاره سوخته‌های خیمه ها یک فرش تشکیل داد و برای حضرت زین العابدین علیه السلام، که عصر روز عاشورا پردردترین روزهایش بود، متکایی از رمل و شن درست کرد. آن وقت امام سجاد علیه السلام می فرماید: آن شب هم نماز شب زینب ترک نشد.

«ما رأیت الا جمیلاً»

حضرت زینب سلام اللّه علیها وقتی به مجلس ابن زیاد وارد شدند، سلام نکردند. ابن زیاد گفت: «من هذه متکبرة»؛ این زن متکبر کیست؟ امام سجاد علیه السلام می فرماید: «هذه عمتی زینب، اخت الحسین علیه السلام»؛ این عمه من زینب، خواهر حسین علیه السلام می‌باشد. برای این که ابن زیاد، جگر زینب را آتش بزند، گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب گفت: اگر خدا کرد، «ما رأیت الا جمیلا»؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم؛ حضرت کاری کرد که دیگر سخن ابن زیاد در آن جلسه، نگرفت و خنثی شد. ایشان هم چنین خطبه‌ای نیز در دروازه کوفه بیان فرمودند و کاری کردند که مردمی که دم دروازه نو نوارکرده بودند و نُقل و شیرینی پخش می کردند و عید گرفته بودند، همه جامه هایشان را درآوردند و عزا به پا کردند. کسی برای ابن زیاد خبر آورد و گفت: تا چند دقیقه دیگر، همه علیه تو می شورند. پرسید: چرا؟ گفت: مگر نمی دانی که زینب وقتی سخن می گوید، گویا علی علیه السلام به زبان آمده است؟! بعد گفتند: برای این که زینب سلام اللّه علیها ساکت شود، سر حسین علیه السلام را جلویش ببرید؛ یعنی آن ها هم می دانستند که همه چیز زینب سلام اللّه علیها با حسین علیه السلام است.

آرام شدن حضرت زینب(س) در آغوش امام حسین(ع)

روایتی وجود دارد مبنی بر اینکه این دختر در دامان پیامبر و امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام حسن علیهم السلام گریه کرد و وقتی در بغل امام حسین(ع) چهارساله قرار گرفت، آرام شد؛ پیامبر صلی اللّه وعلیه وآله آن جا فرمودند: «این دختر همراه با این پسر خواهد بود» و شرط ازدواج و مهریه‌اش با عبداللّه بن جعفر، نیز همراهی با حسین علیه السلام بوده و این که از او جدا نشود. خدا خواسته؛ یعنی خدا برای حفظ دین با اسباب و ابزار کار می کند. این خدایی که حسین علیه السلام را خلق کرد، یک زینبی را هم کنارش می‌گذارد.

یکی از فضلای حوزه کتابی نوشته است درباره حضرت صدیقه کبری(س) که در آن کتاب، جمله قشنگی وجود دارد؛ می‌گوید: در حرکت و قیام انبیا، هرکدام که یک زن همراهشان بوده است، موفق بوده اند. من استنباط می کنم هر نهضت و قیامی که زنان شجاعی در کنار مردان بوده اند، آن انقلاب، شدنی و باقی ماندنی است و انقلاب ما هم این مسئله رابه وضوح نشان داد.

وقتی درست بنگریم، می‌بینیم شخصیت حضرت زینب سلام اللّه علیها، مثل حضرت زهرا سلام اللّه علیها است. در تاریخ آمده است: حضرت زهرا سلام اللّه علیها در مدینه، برای رهبر و امامش جان فشانی کرد و در دفاع از حق مولا، آن خطابه‌ها را داشت؛ حضرت زینب(س) نیز در کوفه و شام این گونه سخن می گفت؛ گو این که حضرت علی علیه السلام لب به سخن گشوده است. مصیبت‌های حضرت در حالی است که این ها مختار بودند، اما به مشیت الهی راضی بودند.

خطبه حضرت زینب(س)

در خطبه ای که حضرت زینب سلام اللّه علیها در دروازه کوفه بیان کردند، کار به جایی رسید که حضرت سجاد علیه السلام برای عمه شان احساس خطر کردند. ببینید یک وقت کسی را به جایی دعوت می کنند، که همه چیز برای او آماده است، اما یک وقت حضرت زینب(س) در جایی سخن می گوید که کوفیان لباس نو پوشیده، شهر را چراغانی کرده و آمده‌اند به هم تبریک بگویند، نه این که سخنرانی یک زن کتک خورده را بشنوند. بعد حضرت با توجه به چنین فضا و شرایطی سخنرانی می‌کند، که در همان جا چنان تحولی بر مردم کوفه عارض شد که حتی نزدیک بود بر ابن زیاد بشورند و حضرت سجاد علیه السلام در آن جا، در حالی که بر جان عمه اش می ترسید، فرمود: «عَمتی زینب انتِ بحمداللّه عالمة غیر مُعلمة و فَهِمَة غیر مُفَهمِة».

عقیله بنی‌هاشم

برخی این را دلیل بر عصمت حضرت زینب کبری(س) گرفته اند؛ یعنی همان علم لدنی. برخی معتقدند که علم لدنی را خدا به معصومین عطا می کند. در جاهای دیگری هم سخنانی گفته شده، که دلیل بر همین معناست.

حضرت زینب سلام اللّه علیها عقیله بنی‌هاشم است. عقیل از عقل می آید؛ یعنی علاوه بر جرئت، جسارت و شجاعتی که در حضرت بوده، عاقل ترین زنان اهل بیت عصمت علیهم السلام و حتی عاقل بنی هاشم بوده است.

حضرت زینب در زمان خلافت امیرمؤمنان در کوفه برای خانم ها کلاس درس و احکام دینی می‌گذاشتند. حضرت امیر علیه السلام برای حضرت زینب(س)، احترام بسیاری قائل بودند؛ وقتی اهل بیت علیهم السلام می‌خواستند به زیارت مرقد پیامبر صلی اللّه علیه وآله بروند، امام علی علیه السلام جلوتر می‌رفتند، تا راه را باز کنند و حسنین علیهم السلام اطراف حضرت زینب سلام اللّه علیها را می گرفتند و امیرمؤمنان قندیل‌هایی که در حرم پیامبر صلی اللّه علیه وآله روشن بود را خاموش می‌کردند تا کسی قد و قامت حضرت زینب سلام اللّه علیها را مشاهده نکند. آن وقت با این همه جلال و عظمت، شما ببینید حضرت در کربلا چه مصائبی را تحمل کردند!

علاقه حضرت زینب(س) به سیدالشهدا(ع) از زبان «آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی»

در خصوص علاقه وصف ناپذیر زینب کبری به سیدالشهدا علیه السلام، از زبان «مرحوم آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی» نقل شده، که بعد از عروسی حضرت زینب با عبداللّه بن جعفر، آن حضرت یک شبانه روز امام حسین علیه السلام را ندیده بود؛ چادر بر سر کرده و آماده ملاقات با برادر شده بود. برای زینب، حتی آن یک شبانه روز هم دوری از امام حسین علیه السلام، بسیار سخت بوده است. پس از این که می‌خواهد به دیدار برادر برود، به ایشان خبر می دهند که امام حسین علیه السلام خودشان به دیدار شما می‌آیند.

حضرت زینب کبری سلام اللّه علیها از فرط خستگی بر سکوی خانه و جلوی آفتاب به خواب می‌رود تا این که امام حسین علیه السلام سر می‌رسند، اما زینب را بیدار نمی‌کنند، بلکه قبای خود را سایه بان خواهر می‌نمایند، تا حضرت زینب(س) بیدار نشوند. حضرت زینب سلام اللّه علیها که از خواب بر می‌خیزند، از برادر می‌پرسند: چرا من را بیدار نکردید امام حسین علیه السلام می‌فرمایند: دلم نیامد. بعد خانم گفتند: این کار را باید یک روز جبران کنم. و این جبران به عصر عاشورا کشید که زینب کبری با نیمی از چادر خود، نیمی از بدن عریان سید الشهدا علیه السلام را در گودال قتلگاه پوشانید.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار دین ، قرآن و اندیشه
اخبار روز دین ، قرآن و اندیشه
آخرین خبرهای روز
مدیران