دوگانه امسال تلویزیون: «کلاه قرمزی۹۲»،«پایتخت۲»/دوری و نزدیکی به نگاه مردمی


خبرگزاری تسنیم : اگر مورد ویژه «پایتخت ۲» را درنظر نگیریم؛ تلویزیون در شروع سال ۹۲ کارنامه مورد توقع نداشت. «کلاه قرمزی» هم امسال دیگر رمق سال‌های گذشته را نداشت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم  از سه ماه قبل اخبار حاشیه‌ای در مورد انتخاب سریال‌های نوروزی شبکه‌های مختلف سیما در رسانه‌های ایرانی مشاهده‌ می‌شد، اخبار بعضا متفاوتی که گزینه‌های بعضی از شبکه‌ها برای پخش سریال در نوروز را، حتی به سه سریال در دست ساخت هم می‌رساند و امیدواری برای بهم خوردن سنت همیشگی رساندن سریال‌های مناسبتی در دقیقه نود را افزایش می‌داد.بحث وجود مشکلات مالی در صداوسیما و کاهش اعتبارات مالی برای بخش تولید، اما همه مقدمات برای پیش‌بینی یک نوروز ویژه تلویزیونی را دچار تردید ساخت.دغدغه های مالی هم واقعا جدی بود.

اما با وجود همه جنجال ها و حرف و حدیث‌ها برنامه تلویزیون طبق همه پیش‌بینی‌ها جلو رفت و همه سریال‌های موردنظر برای پخش در ایام عید بدون توقف و تاخیر به پخش در تلویزیون رسیدند تا احتمال وجود برخی توافقات رسانه‌ای در مورد مشکل مالی تلویزیون تقویت شود.

اما این همه ماجرا نبود. سریال‌های نوروزی ساخته شدند و روانه پخش شدند تا با استثناءکردن یک مورد ویژه، یکی از بدترین دوره‌های نوروز تلویزیون رقم بخورد.

 «کلاه قرمزی 92» خاص‌گرایی محدود محبوب شبکه‌های اجتماعی

«کلاه قرمزی» مجموعه پرطرفدار نوروز این سالها به عنوان یک نمونه ویژه، در سه مورد در یک مقطع زمانی ده روزه دچار رفت و برگشت ساخت و توقف ساخت به دلیل مشکلات مالی شد. اصرار مدرسی، تهیه‌کننده کلاه قرمزی در مورد رسیدن احتمالی «کلاه قرمزی 92 » به تابستان امسال؛ آن‌هم با قول افزایش اعتبارات هنوز با یک جستجوی ساده در رسانه‌های ایرانی قابل دسترسی است.

پرامیدترین و پرحاشیه‌ترین مجموعه نوروزی امسال، یک نام آشنا برای همه رده‌های سنی تلویزیون بین ایرانی بود.«کلاه قرمزی» به مدت 20 سال یک تجربه تصویری دلچسب برای کودکان و مهمتر از آن‌ها جوانانی بود که روزآمدی و کارکرد اجتماعی گزنده و شیرین چند عروسک ساده را دلنشین‌تر از همه زرق‌و‌برق‌های کارتون‌های امروزی می‌‌دیدند.

اما وسوسه افتادن به نگاه خاص‌گرایانه در «کلاه قرمزی» سرانجام کار دست این مجموعه داد و به همین ترتیب مخاطبان اصلی سریال از مردم کوچه و بازار به صفحات شبکه‌های اجتماعی که نگاه و دغدغه و نکات جالب توجهشان به چرخه درهم فرورفته‌ای از مسائل خاص محدود می‌شود؛ منتقل شدند.شبکه‌های اجتماعی که دنیایشان محدود به شرایط خاص به وجود آمده ذهنی‌شان و نه واقعیت بیرونی و عینی اجتماعی است.

«کلاه قرمزیِ» امسال، سطح برخورد با آدم‌های روبرویش را به سطحی محدود و خاص کشانده بود که دغدغه‌هایشان نهایتا به جامعه خاصی در ایران محدود می‌شد که احساس جدا افتادگی‌‌شان از جامعه معمول ایرانی به خصوص در سالهای انتهایی دهه هشتاد حالا دیگر تبدیل به مد واضحی شده بود و به این ترتیب امسال دیگر خبری از نگاه مردمی سریال به اتفاقات پیرامونش نبود.

اضافه کردن دو شخصیت عروسکی جدید و استفاده از همه برگ‌های برنده سال‌های گذشته «کلاه قرمزی»، این مجموعه را نهایتا در بهترین حالت به تکرار دوباره سال‌های گذشته‌اش کشاند، چیزی که برای یک سریال پربیینده نوروزی که طیف مخاطبانش معمولا بدون محدودیت سنی پای آن می‌نشینند اتفاق جالبی نبود. 

کلاه قرمزی با همه ستاره‌های سینمایی امسال؛ رامبد جوان و طنازطباطبایی و مهناز افشار نتوانست از حلقه خاص‌گرایانه‌ای که به دورش پیچیده شده بود نجات پیدا کند و سرگرم‌سازی برنامه نهایتا به متلک‌های اجتماعی خاص سریال محدود شد. 

شنیده‌های غیرموثق از شرایط خاص به وجود آورده توسط تیم تهیه و تولید کلاه قرمزی برای مسئولین شبکه دو احتمالات ناقص دیگری را هم البته به ذهن می‌آورد.

در هر صورت کلاه قرمزی امسال علاوه بر اینکه به برنامه‌سازی برای کودکان نزدیک نشد، مخاطبان ثابت و همیشگی این سالهایش را هم دچار یاس کرد تا شاید احتمال توقف ساخت آن برای چند سال دیگر تقویت شود.

«پایتخت 2» نمونه برجسته روایت مردمی در رسانه ایرانی

اما باکس  پرطرفدار ساعت 10 و ربع شبکه اول از مدت‌ها پیش برای سریالی رزور شده بود که دنباله‌ای بر یک سریال پرطرفدار ایرانی دو سال قبل بود. پایتخت 2 با همان تیم سازنده قبلی این بار با نمایی به روزتر و واقعی‌تر از زندگی ساده آدم‌های عادی پیرامون‌مان و با تاکید تحسین‌برانگیز جدایی از پایتخت و نگاه تمرکزگرای معمول رسانه‌های ایرانی، برند «پایتخت» را در تاریخ سریال‌سازی ایرانی ماندگار کرد.

پایتخت2 جدای از ویژگی اصیل و کمیاب «واقعی بودن» در نگاه به آدم‌های داستان و روابط میان آنها یک سریال اخلاقی برای جامعه جدید ایران بود تا با  استقبال وسیع همه قشرها و تیپ‌های مختلف اجتماعی از سریالی که بدون ستاره‌ها و لوکیشن‌های شیک تهرانی، و بدون وجود «اشک و آه» همراه همیشگی این سالهای سریال‌های تلویزیونی و حتی بدون وجود یک عشق غلیظ و رمانتیک طبقه متوسطی؛ تبدیل به یک سریال محبوب شود  که گزاره « سریال شهرستانی» مخاطب ندارد را  در تلویزیون ایران به تاریخ منتقل کند.

تاکید ویژه پایتخت بر خانواده و نگاه واقعی سریال به آدم‌های معمولی زندگی واقعی، و علاوه بر آن نمایش درست و قابل تحسین آن از یک سبک زندگی کاملا ایرانی به دور از مرزها و نگاه‌های تهرانی‌پسند، «پایتخت 2» را تبدیل به نمونه ویژه‌ای در سریال سازی معاصر تلویزیون کرد. نمونه‌ای که استقبال گسترده ایرانی‌ها از آن شاید آغاز راهی برای گسستن از کلیشه‌های معمول و دون‌پایه سریال‌سازی ایرانی باشد.

انتهای پیام/