امریکناینترپرایز: مظنونین ایدئولوژی اسلامی داشتند
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل روسیه در اندیشکده امریکن اینترپرایز طی مصاحبهای میکوشد حادثه بوستون را به القاعده و بالطبع مسلمانان نسبت دهد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده امریکن اینترپرایز، لئون آرون، کارشناس مسائل روسیه در این اندیشکده میکوشد دو مظنون چچنی حوادث بوستون را که شب گذشته یکی از ایشان بدون آنکه فرصت حرف زدن پیدا کند به ضرب گلوله پلیس آمریکا کشته شد، به القاعده نسبت دهد. سخنان آرون به نحوی پیش میرود که در نهایت این حوادث به پای مسلمانان نوشته میشود.
اخبار مربوط به انفجار بوستون به سرعت در گردش است و قاعدتاً بعضی از آنها صحیح نیستند. در حال حاضر تصور میشود عاملان حمله تروریستی ماراتن بوستون در 15 آوریل 2013 که منجر به کشته شدن 3 نفر و مجروح شدن بیش از 100 نفر شد، 2 مرد جوان هستند. این برادران تامرلان تزارنایف 26 ساله و جوهر تزارنایف 19 ساله هستند که سالها ساکن بوستون بودهاند. گزارشها نشان میدهد آنها در اصل اهل چچن، منطقه ناآرام مسلمان نشین تحت سلطه روسیه، هستند. آیا میتوان آنها را دو جوان خشمگین با ایدئولوژی خطرناک دانست؟ آیا آنها جهادگران چچنی هستند؟ آیا آنا از سوی القاعده مأموریت داشتند؟ هیچکس دقیقاً نمیداند، اما چیزی که روشن است این است که آنها ارتباطشان را با سرزمین مادریشان از طریق سایتهای رسانهای روسیه حفظ کردهاند. گزارشها نشان میدهد حداقل تامرلان که شب گذشته با شلیک گلوله پلیس بوستون کشته شد، به ایدوئولوژی افراطگرای اسلامی اعتقاد داشته و برادر کوچکتر او، جوهر ارتباطات مستمری با اسلامگرایان و سایتهای مستقل چچنی داشته و این ارتباطات کاملاً آشکار شده است. جزئیات بیشتر در حال بررسی است اما لئون آرون کارشناس مسائل روسیه در اندیشکده امریکن اینترپرایز در این زمینه پاسخهایی برای ما دارد.
آیا از شنیدن این خبر که عاملان حمله تروریستی بوستون ظاهراً چچنی هستند تعجب کردید؟
نه من تعجب نکردم. افراطگرایان اسلامی در چچن از اوایل دهه 2000 زمانی که جنبش استقلالطلب به یک جنبش بنیادگرای افراطی تبدیل شد، بسیار فعال هستند. از آن زمان به بعد چندین حمله بزرگ در روسیه رخ داده است. مانند محاصره مدرسه بسلان در سال 2004 و حمله به تئاتر نرد در سال 2002. در حال حاضر چندین چچنی در گوانتانامو زندانی هستند. اگر چه منطقه چچن پس از روی کار آمدن رمضان قدیرف کمی آرام شد اما هنوز به طور کامل تحت کنترل مسکو در نیامده است.
طبق گزارشات، حمله کنندگان به مسابقات دوی ماراتن در بوستون فرزندان یک خانواده مهاجر بودند و هر دو مدتها بود که در ایالات متحده آمریکا زندگی میکردند. آیا این برای شما مفهوم خاصی دارد؟
این موضوع من را متعجب نمیکند. الگوهای مشابهی میتوان مشاهده کرد، از قبیل حادثه 11 سپتامبر، حمله تروریستی به متروی لندن و برنامه ریزی برای حادثه 11 سپتامبر در هامبورگ. رادیکالیزه شدن (افراطگرایی) فرزندان خانوادههای مهاجر و همچنین اعضای خانوادههای مشابه ایشان، سابقهای طولانی دارد.
شما درباره ارتباط چچن با القاعده چه چیزی میدانید؟
این ارتباط به دهه 1990 یعنی زمانی که ایمن الظواهری دومین رهبر القاعده برای یافتن پایگاه فعال به چچن رفت، برمیگردد. او دستگیر و سپس آزاد شد. تنگه پانکیسی در گرجستان پایگاه آموزشی آنها بود تا اینکه گرجستان به کمک آمریکا آنها را متفرق کرد. بنابراین ارتباط طولانی بین چچن و القاعده وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به مقالات من در مورد چچن مراجعه کنید.
تحلیلگران رسانهای علاقه زیادی به تمرکز روی تروریسم عرب دارند. این در حالی است که پایگاههای برخی از این گروههای تروریستی که ایالت متحده آمریکا را تهدید میکنند، در اطراف پاکستان در فیلیپین و دیگر کشورهای غیر عربی قرار دارند. ما قصد داریم به موضوع چچن به عنوان مسئله روسیه نگاه کنیم نه به عنوان چالش آمریکا. این موضوع چگونه بر دیدگاههای ما درباره جنگ بین مسکو و شورشیان شمال قفقاز تأثیر میگذارد؟
در بسیاری از موارد، رادیکالیزه شدن این جنبشها در طی شکل گیری گروه، اتفاق میافتد. جنبش استقلال چچن تا سال 1944، یعنی زمانیکه تبعیدهای دسته جمعی به اردوگاههای کار اجباری شوروی، جایی که تبعید شدهگان تحت فشارهای بسیار شدیدی قرار میگرفتند، صورت بگیرد، جنبشی سکولار بود. ما در موارد بسیار دیگری میبینیم که جنبشی که در ابتدا سکولار بود به مرور رادیکال میشود. پس از حمله تروریستی به تئاتری در مسکو در سال 2002، موجی از خشم در روسیه علیه چچنیها به وجود آمد. همانطور که میبینیم این جنبش بیشتر از اینکه به استقلال چچنیها ربط داشته باشد به جنبشی فدایی برای انجام اقدامات جهادی تبدیل شده است. این مشکلی بود که از زمان شوروی سابق تا روسیه فعلی ادامه داشته و بدتر هم شده است. درخواست مشروع استقلال خواهان هرگز مورد توجه قرار نگرفت و در نتیجه مبارزان جوان روز به روز رادیکالتر شدند.
وضعیت فعلی چچن چگونه است و آیا باید منتظر حملههای بیشتری از سوی این منطقه باشیم؟
من فکر میکنم همینطور است. چچن هرگز آنگونه که کرملین ادعا میکند آرام نبوده است. قدیرف که خودش به شدت بنیادگرا است کنترل کافی بر این منطقه ندارد. اینکه یک جنبش سکولاری در ابتدا به قصد استقلال شروع میشود و بعدها تبدیل به یک جهاد سراسری جهانی میشود چیز جدیدی نیست. ما دو نسل از چچنیها را داریم که خوی وحشیانهای پیدا کردهاند دو نسلی که به چیزی جز جنگیدن شناخته نمیشوند. در این منطقه بیکاری و ناآرامیهای گستردهای وجود دارد. چچن احتمال قریب به یقین همچنان کانون تروریسم خواهد بود.
بعد از حادثه 11 سپتامبر رژیم پوتین تلاش کرد که نشان دهد بین جنگ روسیه با شورشیان چچن و تلاش جهانی برای مبارزه با تروریسم ارتباطی وجود دارد. به احتمال خیلی زیاد اگر گزارشها صحیح باشد، آنها این بار این کارت را رو کردند که عاملان بمبگذاری بوستون در حقیقت چچنی هستند. ایالت متحده آمریکا چه پاسخی باید بدهد؟ ما چه سیاستی را باید در مقابل قفقاز شمالی در پیش بگیریم؟ به نظر شما گامهای بعدی پوتین چه خواهد بود؟
چچن مدتهاست که با تروریسم ارتباط دارد. در نوامبر سال 2002 در جریان تعقیب افرادی که در حادثه 11 سپتامبر نقش داشتند، معلوم شد 3 تن از خلبانان این حادثه در جریان برنامههای آموزشی القاعده در افغانستان به کار گرفته شده و به چچن آمده بودند تا با روسیه بجنگند. در دسامبر سال 1996 الظواهری جهت استقرار یک پایگاه نیرومند برای القاعده به چچن آمد. در یک نوار صوتی منسوب به بنلادن (که در سال 2002 توسط شبکه تلویزیونی الجزیره پخش شد) او به لیستی از شکایات مسلمانان اشاره کرده بود: «زمانی که جسد یکی از افراد خود در روسیه مینگرید، آن لحظه تصویر کشته شده ما در چچن را در ذهن خود مجسم کنید.» افراطگرایی جنبش چچن ریشههای عمیقی دارد. اما ما نیازی به تعدیل روابط خود با روسیه نداریم. چرا که با وجود بدتر شدن روابط ما با مسکو، ما به همکاریمان در مورد مسائل ضد تروریستی ادامه میدهیم. اما اگر دقت کافی نداشته باشیم این بهانه را به پوتین میدهیم که بگوید ما قبلاً هم در مورد مسئله حقوق بشر به طور گسترده هشدار داده بودیم. واقعیت این است که نقض حقوق بشر در چچن واقعاً وجود دارد و ما به همکاری در مورد مسئله تروریسم نیاز داریم، اما اجازه نمیدهیم که بر سوء استفادههای کرملین از مسئله حقوق بشر در سرتاسر روسیه سرپوشی گذاشته شود.
انتهای پیام/