ایران در حوزه گردشگری تعاملات جهانی ندارد /گردشگری ایران سیاسی شده است
خبرگزاری تسنیم: ضعف تعاملات جهانی در حوزه گردشگری، نداشتن وحدت نظر برای ورود توریسم به کشور، استفاده نکردن از جاذبههای مذهبی برای ورود گردشگر به ایران، نداشتن برند در حوزه گردشگری و سیاسی شدن گردشگری ایران از جمله مشکلات حوزه گردشگری کشور است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، گردشگری کشور این سالها نه تنها در بحث داخلی بلکه در عرصه بین الملل به ویژه جذب توریست نمره قبولی را کسب نکرده است در چنین شرایطی مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بر جذب 7/5میلیون گردشگر خارجی تا پایان سال گذشته خبر دادند اما در پایان سال گذشته، خود بر ناتوانی در جذب این تعداد گردشگر اعتراف کردند اما سالهاست که این سوال همچنان بیپاسخ مانده است مشکل گردشگری ایران در کجاست که نمیتوان از به گردشگری به عنوان یک صنعت برای کسب درآمد نگاه کرد؟
میزگرد بررسی مشکلات گردشگری و توریسم با حضور اردشیر اروجی کارشناس گردشگری و مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی و فرزاد مقدم کارشناس برندسازی،تبلیغات و بازاریابی در حوزه گردشگری برگزار شد.
** تسنیم: مشکل گردشگری کشور در چیست که سالهاست در بحث جذب توریسم درجا میزنیم و نمیتوانیم در این حوزه پرسود همانند کشورهای همسایه کسب درآمد داشته باشیم؟
اروجی: مسئله اساسی کشور در مقوله گردشگری این است که به صورت واقعی به این موضوع نگاه نمیکنیم هماکنون نگاه متولیان به مقوله گردشگری آرمانگرایانه است و چون واقعیتها را نمیبینیم راهحلها نیز اصولی و درست نیست.
در حوزه گردشگری با 3 مقوله مهم سیاستهای کلان، مسائل فرابخشی و مسائل درون سازمانی مواجه هستیم این سه بخش باید با یکدیگر هماهنگ باشند و در جهت توسعه گردشگری گام بردارند ولی هماکنون وضع چنین نیست.
** تعاملات جهانی در حوزه گردشگری وضعیت نامناسبی دارد
باید بگویم در مرحله نخست یعنی سیاستهای کلان موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد تعامل جهانی با سایر کشورهاست چرا که اگر تعامل وجود نداشته باشد در دو بخش دیگر یعنی مسائل فرابخشی و درون سازمانی نیز موفق نخواهیم بود هم اکنون یکی از مشکلات گردشگری کشور این است که تعاملات جهانی ما در وضعیت نامناسبی قرار دارد یعنی یا سایر کشورها با ما دشمن هستند یا ما راه ارتباط با آنها را بلند نیستیم بنابراین در این عرصه تبلیغات منفی سایر کشورها باعث میشود تا گردشگران علاقهای برای ورود به ایران نداشته باشند.
بحث گردشگری در دو لایه بین المللی و ملی حرکت میکند؛ در سطح بین المللی باید استانداردهایی وجود داشته باشد که در سطح آژانسهای مسافرتی دنیا گردشگری ایران مورد تائید قرار بگیرد یعنی به لحاظ سیستم هواپیمایی،علائم و تابلوهای داخل شهر و بین جادهای ایران را تائید کنند؛ اگر توانستیم در سطح بین الملل به خوبی عمل کنیم و آژانسهای گردشگری دنیا برای ورود توریست به ایران تبلیغ کنند، گردشگری کشور رونق مییابد تا زمانی که آژانسهای مسافرتی جهانی برای ایران تبلیغ نکنند توریستها برای حضور در ایران جذب نمیشوند.
** برای ورود گردشگر به کشور هنوز به توافق نرسیدهایم
بعد از موفقیت در عرصه بین الملل نوبت به سطح ملی میرسد یعنی باید فضای داخل کشور را برای ورود توریست آماده کنیم؛ برای توسعه گردشگری کشور نیازمند یک میثاق ملی هستیم.
سالهاست که در زمینه ورود گردشگر به کشور دو گروه موافق و مخالف وجود دارند؛ گروه موافق معتقدند ورود گردشگر به کشور باعث رونق فرهنگی، نزدیکی قلوب ملتهای مختلف و افزایش درآمد ارزی کشور میشود بنابراین گردشگری در آینده میتواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد در مقابل این افراد گروه دیگری هستند که مخالف ورود توریست به کشور هستند این افراد میگویند ورود گردشگر خارجی به ایران باعث رواج فساد در جامعه و خدشهدار شدن ارزشهای اخلاقی میشود بنابراین موافق توسعه گردشگری نیستند، تا زمانی که به یک وحدت نظر برای ورود توریست به کشور دست نیابیم نمیتوان به رونق گردشگری کشور دلخوش بود.
گردشگری میوه توسعه یافتگی است؛ زمانی که میثاق ملی برای توسعه گردشگری وجود ندارد بخشهای مختلف تمایلاتشان نسبت به توسعه گردشگری متفاوت خواهد بود در این شرایط برخی مانع توسعه گردشگری میشوند مثلا گردشگر را به کشور میآوریم اما از عبورشان در شهر خودداری میشود در حالیکه باید در این زمینه از قبل با یکدیگر هماهنگ کرده باشیم.
** گردشگری ایران سیاسی شده است
بخش سومی که در حوزه گردشگری باید به آن توجه کرد سازمان متولی گردشگری است چرا که هم اکنون سازمان گردشگری در این حوزه برنامه ریزیهای غیرواقعی دارد؛آفت گردشگری کشور این است که با آن به صورت تخصصی رفتار نمیشود گردشگری کشور سیاسی شده است، بیشتر آمار و ارقامهایی که ارائه می شود جنبه واقعی ندارد و صرفا برای خوشایند افکار عمومی ارائه میشود، این آمارهای غیرواقعی باعث فریب سرمایه گذار شده و در چنین شرایطی است که در حوزه گردشگری برای جذب سرمایهگذار با مشکل مواجه میشویم.
** فریب سرمایهگذار بخش خصوصی در حوزه گردشگری
وقتی آمارهای غیرواقعی ارائه میکنیم در واقع با فریب، سرمایه گذار 20 درصد سرمایه خود را برای بخش گردشگری میآورد اما هنگامی که به سراغ بانکها میرود، کارشناسان بانکی میگویند که بازگشت سرمایه در بخش گردشگری با مشکل مواجه است بنابراین تسهیلات در اختیار سرمایه گذار قرار نمیگیرد، این آثار سوء نتیجه ارائه آمار غیرواقعی در بخش گردشگری است.
بعد از ارئه آمار واقعی باید ظرفیتهای موجود را به درستی شناسایی کنیم یعنی اینکه چه تعداد هتل داریم، با شرایط موجود چه تعداد گردشگر میتوان جذب کرد و توزیع این گردشگران در استانهای مختلف باید به چه صورت باشد؟ وضعیت سیستم حمل و نقل کشور به چه صورت است؟ بنابراین باید تمام ظرفیتهای موجود شناسایی شود و براساس آن بازارهای هدف گردشگری را تعیین کنیم یعنی اینکه از کدام کشورها میتوانیم گردشگر بیشتری را به سمت ایران جذب کنیم بعد از آن باید در بازارهای هدف گردشگری متمرکز شده و با تبیلغات متعدد محصولاتمان یعنی همان جاذبههای گردشگری کشور را معرفی کنیم.
تسنیم:هماکنون در بحث جذب توریست بازار هدفی برای خود تعیین کردهایم؟ بیشترین بازار هدف ایران برای ورود توریست کدام کشورها هستند؟
اروجی: در گذشته بازار هدف کشورهای اروپایی بود چرا که توریست بسیاری از کشورهای اروپایی علاقه مند سفر به ایران هستند اگر از آژانسهای مسافرتی آمار بگیریم مشخص میشود که بیشترین گردشگران ایران از کشورهای اروپایی هستند در حالیکه هم اکنون بازار هدف را بر روی کشورهایی همچون عراق، آذربایجان، افغانستان و پاکستان متمرکز کردهایم حضور توریست از این کشورها در ایران درآمد گردشگری به همراه ندارد.
مقدم: بزرگترین مشکل ما در حوزه گردشگری برندسازی است یعنی اینکه هنوز نتوانستهایم حتی برای جاذبههای گردشگری داخلی برندسازی کنیم، وقتی موضوع تعطیلات مطرح میشود بالای 90 درصد از مردم کشور به شمال میروند چون دریای خزر و سواحل آن در ذهن مردم یک برند خوب برای تعطیلات است.
برند در حوزه گردشگری یعنی آن چیزی که تجربه خوب در ذهن مردم ایجاد کرده باشد، دریای خزر تجربه شیرینی را در ذهن ایرانیان ایجاد کرده است اما ایرانی اماکن دیدنی بسیاری دارد که هنوز بر روی آنها برندسازی نکردهایم.
** نبود برند در حوزه گردشگری
بنده دو ماه پیش برای شرکت در همایش مدیریت استراتژیک در گردشگری به مشهد رفتم، برگزارکنندگان این همایش برای مشهد دو شعار گردشگری ساخته بودند و مدعی بودند که برند گردشگری مشهد را ساخته ایم، شعار این بود خراسان سرزمین خورشید تابان این شعار کشور ژاپن است ژاپن سرزمین آفتاب تابان وقتی برندسازی میکنند از شعار شروع کرده و تازه از ژاپن کپی میکنند و این شان شهر مشهد را پایین میآورد.
گام نخست در مقوله گردشگری داشتن برنامه مدون و استراتژیک است در این زمینه 10 کشور دنیا را بررسی کردهایم که بدانیم در زمینه برندسازی و تبلیغات چه کارهای انجام دادهاند؟ در این بررسیها متوجه شدیم تمام این کشورها برای متحول کردن صنعت گردشگری خود برنامه مدون و استراتژیک تدوین کرده و نقاط قوت و ضعف کشور خود را بررسی کردهاند.
بنگلادش که سابقه و پشتوانه تاریخی به اندازه ایران ندارد برای گردشگری خود برنامه مدون و استراتژیک تدوین کرده است، در این برنامه وقتی نقاط قوت و ضعف مشخص میشود میتوان مشکلات را برطرف کرد در حقیقت این برنامه نوعی نقشه راه است اما در ایران برنامه استراتژیک در حوزه گردشگری که دولت و بخش خصوصی با مشارکت یکدیگر آن را تدوین کرده باشند، وجود ندارد.
گام دوم در حوزه گردشگری موضوع برندسازی است، هم اکنون رقابت در حوزه گردشگری به قدری شدید است که هیچ کشوری بدون داشتن برند نمیتواند در این حوزه فعالیت کند، زمانی میتوان ادعا کرد که برند گردشگری یک کشور شکل گرفته است که وقتی اسم آن کشور آمد تصویری از آن در ذهن مردم تداعی شود مثلا وقتی میگوییم فرانسه در ذهن مردم برج ایفل تداعی میشود برای پاریس صفت شهر عشاق را ساختهاند در حالیکه شاید از نزدیک چنین فضایی را نداشته باشد.
برندسازی در حقیقت نوعی برنامه استراتژیک بلند مدت است اما در ایران در زمینه برندسازی کاری انجام ندادهایم؛ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بارها فعالان در حوزه برند را دعوت کرده است ولی صرفا در حد یک تا دو جلسه این کار به طول کشیده است و به سرانجام نمیرسد چرا که عنوان میشود بودجه نداریم یا بسیاری از مدیران عوض میشوند متاسفانه عمر کوتاه مدیریتها در سازمان گردشگری نیز معضل دیگری برای پیشرفت در این زمینه است.
** تسنیم: برای ایجاد وحدت و یکپارچگی میان گروههای موافق و مخالف رونق گردشگری کشور چه اقداماتی باید انجام شود؟
مقدم: در زمینه گردشگری باید نظرات به سمت یکپارچگی برود یعنی نظرات دو گروه موافق رونق گردشگری و مخالف گردشگری را جویا شویم و مشکلات را با مذاکره حل کنیم؛ مالزی کشوری اسلامی است و دو گروه در این کشور وجود دارد یک گروه موافق رونق بازار گردشگری و یگ گروه مخالف ورود گردشگر به مالزی است چرا که معتقدند گردشگران در داخل شهر رفتارهایی را انجام میدهند که بر روی فرهنگ مردم اثرمنفی میگذارد بنابراین دولت برای حل این مشکلات چند قانون را وضع کرد مانند اینکه مصرف مشروبات الکی در سطح شهر جریمه دارد و برخی مشکلات را نیز از طریق تبلیغات حل کردند یعنی بروشورهایی را درست کردند و به تمام آژانسهایی که به مالزی گردشگر میآورند، ارائه کردند در این بروشورها ذکر شده است که مالزی یک کشور اسلامی است و مردم این کشور به برخی از رفتارها که برا ی مردم کشورهای اروپایی عادی است حساسیت دارند بنابراین لطف کنید از این رفتارها پرهیز کنید و تور لیدرها موظف بودند تا این موارد را برای ترویستها توضیح دهند.
این پروژه در سطح وسیعی بود یعنی با سایر کشورها صحبت کردند که ما علاقه داریم گردشگر به مالزی بیاید اما این مواردی را که ذکر کردیم باید توسط گردشگران رعایت شود متاسفانه ما در کشورهنوز گام اول را برنداشتهایم و با مخالفان صحبت نکردهایم تا نظرات آنها را جویا شده و بدانیم که دلیل مخالفت آنها چیست تابرای آن راه حلی پیدا کنیم.
اروجی: به لحاظ طرز تفکر عدهای گردشگری را مثبت و گروهای منفی میدانند این دو گروه باید با یکدیگر صحبت کرده و مشکلات را حل کنند.
کد اخلاق جهانگردی که بین المللی است توسط ایران نیز امضا شده است در این کدینگ اخلاقی ذکر شده است زمانی که گردشگر به کشوری دیگر می رود باید به فرهنگ آن کشور احترام بگذارد.
** ضرورت توزیع دفترچههای راهنما برای تشریح فرهنگ مردم ایران توسط آژانسهای بین المللی
این کدینگ اخلاقی را باید در رسانهها و تلویزیون تبلیغ کرد، صدا و سیما برنامهای به نام گردشگری ساخته که اکثر آن موضوعات محیط زیستی است در صورتیکه گردشگری وسیعتر از این موضوعات است باید در این برنامهها کدینگ گردشگری را مطرح کرد و سازمان گردشگری به مخالفان بگوید برای مخالفتهای آنها راهحلهای داریم.
کشورهای مالزی، اندونزی و ترکیه مسلمان هستند آیا هیچ گردشگری به آنجا نمیرود؟ باید برنامه ریزی کرد یعنی متناسب با محصولات گردشگری توریست به داخل کشور بیاوریم.
معتقدم که باید دفترچههایی درست کرده و به عنوان راهنما به آژانسهایی که گردشگر به داخل ایران میآورند، ارائه کرد در این دفترچههای راهنما بایدها و نبایدهای ورود به ایران مشخص شود مثلا با عکسهای زیبا نوع پوشش زنان ایرانی و غذاهایی که در رستورانها سرو میشود را به نمایش گذاشت این موضوع برای گردشگر بسیار جالب خواهد بود همچنین میتوان به تمام افرادی که به سفارت ایران برای گرفتن ویزا مراجعه میکنند از این دفترچههای راهنما داد.
** جذب توریست به ایران با استفاده از جاذبههای مذهبی
مناسبتهای مذهبی کشور مانند عاشورا، ماه رمضان و سایر مناسبتها مانند نوروز برای گردشگر خارجی جاذبه بسیاری دارد میتوان با معرفی این مناسبتها در قالب دقترچههای راهنما و ارائه آن به آژانسهای گردشگری بین المللی در مناسبتهای مختلف مانند عاشورا و ایام نوروز گردشگر به ایران آورد متاسفانه هنوز این جاذبهها را به عنوان محصول معرفی نکردهایم.
معتقدم که در حوزه گردشگری سیاست گذاری، نظارت و حمایت باید با بخش دولتی بوده و تصدی گری با بخش خصوصی باشد اما متاسفانه هماکنون بخش دولتی در نحوه فعالیت بخش خصوصی دخالت میکند.
در حالیکه سازمان میراث فرهنگی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی را برای توسعه گردشگری ایجاد کرده که این بخش دولتی بوده و به نوعی رقیب بخش خصوصی است؛ مشکلات بخش خصوصی را باید شناسایی کرد و در جهت حل آن تلاش داشت.
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید ظرفیت ها و جاذبه های کشور، ظرفیت هتلها، سیستم حمل و نقل و زیر ساختها را بررسی کند و بر اساس مجموع آنها برنامه جامعی را برای گردشگری ایران وضع و بازارهای هدف را شناسایی کرد.
وقتی بازار هدف گردشگری مشخص شد متناسب با سلایق توریستها تبلیغات و برندسازی صورت بگیرد و از طریق تلویزیون یا اینترنت و مذاکره با تراستهای جهانی گردشگری برای ورود توریست به ایران تلاش کنیم .
امروز مشکل گردشگری کشور این است که آرمانگرایانه فکر میکنیم نه واقع گرایانه بنابراین راه حلها ارائه شده نیزغیرواقعی است.
انتهای پیام/