فقط نیمی از برنامههای گردشگری در هر برنامه توسعه اجرا شد/ تبانی در کمیتههای گردشگری در استانها
خبرگزاری تسنیم: برنامهریزی در حوزه گردشگری در کشور انجام شده است اما به دلیل نداشتن آمار موثق، برنامههای توسعه در طی ۳۰ سال گذشته در حوزه گردشگری نصفه ،نیمه باقی ماند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، 4 برنامه توسعه در کشور تا کنون اجرا شده است و در پنجمین برنامه به سر میبریم. اما اینکه چه میران از این برنامهها اجرا شده و هر کدام چقدر توانستند برنامههای مورد نیاز این حوزه را اجرایی کنند جای سوال است. البته در بین راه سند چشم انداز 20 ساله کشور هم تدوین شد که عملیاتیشدن آن هم در هالهای از ابهام است.
میزگرد بررسی مشکلات گردشگری و توریسم با حضور اردشیر اروجی کارشناس گردشگری و مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی و فرزاد مقدم کارشناس برندسازی،تبلیغات و بازاریابی در حوزه گردشگری در خبرگزاری تسنیم برگزار شد که قسمت دوم این میزگرد را در ذیل میخوانید؛
*تسنیم: به نظر میرسد برنامه علمی و عملیاتی برای حوزه گردشگری یا نوشته نشده یا اجرا نشده است؟
اروجی: ببینید! تا کنون 5 برنامه توسعه گردشگری در کشور داشتیم، لذا اگر برنامه نداشتیم میگفتیم که چرا برنامه نداریم اما اینجاست که متوجه میشویم این برنامهها آرمانگرایانه بوده نه واقعگرایانه. لذا در طی 30 سال 5 برنامه توسعه که هر کدام باید طی 25 سال اجرا میشددر کشور داشتیم که این برنامهها هر کدام به صورت نصفه اجرا شد و آنقدر غیرواقعی بودند که حتی برنامه بعدی را تحت تاثیر خود قرار دادند. اولین برنامه کشوری طرح جامع توسعه جهانگردی بود که سال 52 آماده شد و تا سال 73 عملا کاری انجام نشد. در این سال طرح جامع توسعه جهانگردی تا سال 76 اجرا شد و در سال 79 برنامه ملی توسعه گردشگری با مشارکت سازمان جهانی جهانگردی آغاز شد که این برنامه هم مستند بر آمار نبود و یک پنجم آمار کشور را گرفت. اما از نظر نظریهپردازی دچار مشکل بود.
سال 83 و 84 که سند چشمانداز 20 ساله را در بخش میراث فرهنگی و گردشگری پیگیری کردیم امابه دلیل اینکه نیروها و روسای سازمان جابهجا شدند دوام نیاورد و در کل تمام برنامهها به صورت یک چهارم تا یک سوم اجرا شد و مهمترین اشکال آن این بود که آمارهای واقعی وجود نداشت.به همین دلیل در سند چشمانداز به عنوان یک راهبرد کلیدی اجرای طرح جامع آماری گردشگری را پیگیری کردیم. البته مجلس هم آن را مصوب کرد و سازمان میراث فرهنگی تاکنون برای تهیه این طرح 4 میلیارد تومان بودجه گرفته است. اما باید دید چرا هنوز اجرا نشده است. وقتی آمار نداریم باید گفت سرمایهگذاری و برنامهریزی هم نداریم
مقدم: یکی از دلایلی که این برنامهها موق نشد نوع نگاه قدیمی و سنتی ما به برنامهریزی است و نیازمندیم خود را با برنامههای روز گردشگری تطبیق دهیم؛ لذا اینکه یکسری افراد در یک اتاق برای کل کشور برنامهریزی کنند در هیچ یک از کشورهای معتبر گردشگری دنیا دیده نشده است. به عنوان مثال در کشوری مانند نیوزیلند برای برنامهریزی گردشگری، کشور به 13 منطقه تقسیم شد و تمام برنامهریزی هر منطقه را به مسئولان هر منطقه دادند. چرا که موضوع آماری هر منطقه و جاذبههای فرهنگی و غیر فرهنگی آن نسبت به مناطق دیگر متفاوت است و نمیتوان از یک جا برای همه مناطق تصمیمگیری کرد. از طرف دیگر دولت هم فقط هماهنگ کننده و نظارت کننده است و باید قوانین لازم را تصویب کند.
*تسنیم: اما گویا یک بار این کار در کشور انجام شد؟ ولی به نتیجه نرسید
اروجی: همینطور است. در برنامه سوم توسعه گردشگری که سازمان جهانی گردشگری حضور داشت ایران به 10 منطقه تقسیم شد اما چون در برخی از این مناطق باید دو، تا سه استان با هم ترکیب میشدند این طرح عملیاتی نشد که ما آن را در سند چشماندازی 20 ساله رفع کردیم و براساس استانها کشور را منطقهبندی کردیم و در هر استانی کمیتهای با نام کمیته گردشگری که دبیر آن سازمان گردشگری و اعضای آن سازمانهای دیگر عضو آن هستند به مسائل استان میپردازند.
مقدم: مشکل دقیقا همینجاست. انتخاب اعضای این کمیتهها با مدلهای دنیا فرق دارند به عنوان مثال در کرمان افرادی که در حوزه گردشگری کار میکنند و آن را به صورت تخصصی میدانند هیچ کدام در کمیته عضو نیستند و آنهایی که زمانی در دولت بودند یا ارتباطی در حال حاضر با دولت دارند به صورت کدخدامنشی در این کمیتهها کار میکنند و قدمی برنمیدارند.
اروجی: این کمیتهها اکثرا بخشهای دولتی هستند و افرادی از بخش خصوصی هم در این کمیتهها دعوت میشوند.
مقدم: دعوت میشوند اما کسانی را دعوت میکنند که مثلا در حوزه هتلداری این فرد قبلًا مشاور سازمان گردشگری بوده است و متاسفانه از بخش خصوصی که درگیر کار گردشگری است هم دعوت میکنند اما افرادی بیشتر میآیند که مثلا در حوزه هتلداری از هتل پارسیان هستند که این هتل یک هتل دولتی است، مدیران آن بزودی جابهجا میشوند و معمولا تسلطی هم در گردشگری ندارند لذا نمیآیند افرادی که خودشان هتل را با دستان خود تاسیس کردند و درد بازاریابی و هتلداری را میدانند دعوت کنند. به جای آن فردی را دعوت میکنند که چند جای دیگر کار دارد و میخواهد راجع به مشکل هتلداری صحبت کند. درد همینجاست.
اروجی: این موضوع درست است و متاسفانه به همین دلیل و دلایل دیگر است که میگویم بحث گردشگری ما سیاسی شده است و در این جلسات افرادی دعوت میشوند که عموما تایید کننده هستند و از این راه مشکلات در نمیآید و حل هم نمیشود. لذااین اتفاق موجب میشود آمارهای غیرواقعی داده شود. به عنوان مثال گفته میشود 7.5 میلیون گردشگر وارد کشور میکنیم که همان موقع هم کارشناسان گفتند که چنین چیزی امکان ندارد و بعد از آن اعلام کردند که 66 درصد آن محقق شد. لذا باید سوال کرد که این تحقق کجا صورت گرفته است؟
*تسنیم: یکی دیگر از نکاتی که در رضایت گردشگران مهم است برخورد مناسب مردم و آموزش آنهاست؟ در این زمینه چگونه عمل کردیم؟
مقدم: ببینید! مدلی به نام DMO به معنای سازمان بازاریابی مقاصد در دنیا وجود دارد که در کشور ما نیست.بر اسا این مدل باید برای هر مقصدی که میتواند پولساز باشد یک سازمان بازاریابی جداگانه درست کرد. به عنوان مثال برای شیراز باید یک سازمان ویژه شیراز تاسیس شود که همه فکر و ذهن خود را روی گردشگری در شیراز متمرکز کند؛ در این حالت است که میتوان تبلیغات و بازاریابی جاذبههای کشور را تکان داد. همه کشورها بااین مدل کار میکنند. مثلا مالزی اولین قدمی که برداشت این بود که بعد از مشخص کردن بازارها و مخاطبانش مشخص کرد که نیاز به کمک مردم دارد. لذا اصناف، تاکسیها و همه کسانی را که به نحوی با توریست سروکار داشت را جمع کرد و کمپین تبلیغاتی برای مردم خود ایجاد کرد. در این هنگام تمام روزنامهها و مجلات و صدا و سیما نیز روی این موضوع کار کردند و در میادین شهر دولت برنامههایی مختلفی گذاشت و مردم را توجیه کردند که قرار است به کشور ما گردشگر بیاید؛ لذا باید دست به دست هم دهیم. این روحیه در بین مردم ایجاد شد و از طرفی برای تاکسیدارها کلاس زبان گذاشتند و آنهایی که در این کلاس شرکت نمیکردند اجازه تردد در مسیر گردشگران را نمیدادند. همچنین برای لیدرهای تور باز کلاس گذاشتند برخلاف لیدرهای تور ایران که بعد از گرفتن مدرک در سمینارها شرکت نمیکنند و آنها را به روز کردند و اگر سال به سال گواهینامه خود را تمدید نمیکردند اجازه ادامه فعالیت نمی دادند، حتی روی راننده اتوبوس گردشگران و رزوشن هتلها و اصنافی که در اطراف مسیر گردشگری قرار داشتند کار کردند. لذا میبینیم که مالزی در این قضیه رشد کرد و کشوری مانند ترکیه بااین روش رتبه هفتم را دارد.
*تسنیم: بازار گردشگران فرهنگی دنیا چه مخاطبانی دارند و وضعیت ما در جذب این مخاطبان چگونه است؟
مقدم: اگر بازار را بخشبندی کنیم متوجه میشویم که گردشگران فرهنگی بیشترین گردسگران هستند و مابقی گردشگران تفریحی و ماجراجویان هستند که البته این دو گروه آخر بازار هدف ما نیستند و محصول ما به درد آنها نمیخورد. البته طبیعتگرایی هم هست و به خاطردیدن طبیعت وارد کشور میشوند. به عنوان مثال در هلند کوه وجود ندارد و هلندی ها میتوانند به خاطر دیدن کوه در ایران وارد کشور شوند اما زیرساخت نیاز دارد. ما بیشتر به دنبال گردشگران فرهنگی هستند که آنها به دنبال مردمشناسی هستند و به طور مثال پوشش خانمهای ما برایشان جذاب است و ترکیه از همینجا کار را شروع کرد.
اروجی:یکی از سیاستهای راهبردی سند چشمانداز، گردشگری فرهنگی و خانوادگی است که در فاز اول باید تبلیغ شود اما متاسفانه در این زمینه کاری نشده است. یک گردشگر فرهنگی باید برخورد خوبی از دستاندرکارن کشور مقصد ببیند اما متاسفانه در این زمینه خوب عمل نکردیم. از طرف دیگر یک میلیارد و 200 میلیون گردشگر در طول سال در دنیا وجود دارند که 40 درصد آنها فرهنگی هستند و رقم بالایی میشود. لذا میتوانیم با برنامهریزی و بازاریابی آنها را جذب کشورمان کنیم ولی هماکنون سهم ما در این زمینه اصلاً خوب نیست.
گفت وگو از :فاطمه امیرقهرمان ومسعودملکی
ادامه دارد....
انتهای پیام/