رنج‌های کارگران آمریکایی: سنگ‌بنای روز جهانی کارگر

خبرگزاری تسنیم: کارگران آمریکایی با بدبختی و فلاکت روزگار می‌گذرانند. طی دهه‌های گذشته تغییرات فراوانی در اقتصاد آمریکا روی داده که به‌تدریج از ارزش و جایگاه اقتصادی کارگران آمریکایی کاسته و زندگی آنها را رقت‌بار کرده است.

به‌گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم؛ در اول ماه می سال 1886 کارگران آمریکایی منتظر کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز بودند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد و در نتیجه، کارگران در گوشه و کنار این کشور دست به تظاهرات زدند و در یک‌ هزار و 200 کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت. در چهارم ماه می اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو که خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کاری بودند با آتش و گلوله پلیس مواجه شد که در نتیجه شماری کشته و عده‌ای مجروح شدند. بعدها چهارتن از دستگیرشدگان نیز اعدام شدند.

تصویر1: اعتصاب کارگران آمریکایی در اول می 1886

با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات، کشتار و اعدام به سایر کشورها، در گوشه و کنار جهان مراسم یادبود برگزار و هرسال هم تکرار شد. در سال 1889 میلادی کنگره بین المللی کارگران در پاریس به‌پیشنهاد نماینده کارگران آمریکا روز اول ماه می هرسال را به‌یادبود حادثه کشتار کارگران آمریکایی روز جهانی کارگر نامید و در پی آن، بسیاری از کارگران در اقصی نقاط جهان این روز را گرامی داشتند. در ادامه به بررسی اوضاع کنونی زندگی کارگران آمریکایی که در کانون ارزش‌های ضدانسانی نظام سرمایه‌‌داری غربی به‌سر می‌برند می‌پردازیم.

 گرامی‌داشت روز جهانی کارگر در دوران جنگ جهانی اول

جایگاه اقتصادی کارگران آمریکایی

روزگاری اقتصاد آمریکا به‌گونه‌ای بود که کارگران آمریکایی به‌راحتی می‌توانستند وارد مشاغل پردرآمدی شده اقدام به خرید خانه و تشکیل خانواده کنند. اما دیگر در اقتصاد آمریکا چنین چیزی دیده نمی‌شود و کارگران ابرقدرتی که ثروت و توان ملی خود را بازیچه اهداف جهانی صهیونیست کرده است؛ با بدبختی و فلاکت روزگار می‌گذرانند. طی دهه‌های گذشته تغییرات فراوانی در اقتصاد آمریکا روی داده که به‌تدریج از ارزش و جایگاه اقتصادی کارگران آمریکایی کاسته است. این تنزل به‌طور مستقیم بر زندگی این کارگران تأثیر گزاشته و آنها را دچار مشکلات فراوانی کرده است.

کارگران آمریکایی دهه‌هاست که خواستار عدالتند.

پیشرفت‌های خیره‌کننده در ماشینی‌سازی صنایع و رایانه و دیگر شاخه‌های تکنولوژی باعث شده است که نیاز بخش‌های تولیدی به کارگران کاهش یابد. پیشرفت‌های فراوان در روبوتیک، کامپیوتر و دیگر ره‌آوردهای تکنولوژی موجب شده است که بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی که در گذشته به تعداد فراوانی کارگر نیاز داشتند امروز با چند نفر نیز بتوانند کار کنند. این موضوع فی‌نفسه مشکلی نمی‌داشت اگر برنامه‌ریزان اقتصادی برای کارگران بی‌کار شده در نتیجه توسعه فناوری موقعیت‌های جدیدی فراهم می‌کردند. اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد و نظام سرمایه‌داری توجهی به تبعات جایگزینی ماشین با کارگران نداشت.

نمودار قرمزرنگ نشان‌دهنده رشد درآمد سرمایه‌داران آمریکاییست که یک درصد مردم را تشکیل می‌دهند.

نمودار آبی رنگ دستمزد قشر کارگر را نشان می‌دهد.

در چندین دهه گذشته میلیون‌ها کارگر آمریکایی به‌دلیل توسعه فناوری و نیز خروج شغل‌ها از این کشور توسط کمپانی‌های بزرگ، شغل خود را از دست داده‌اند. قراردادهای مربوط به بازار آزاد که سیاست‌مداران آمریکایی همیشه از مفید بودن آنها برای اقتصاد کشورشان سخن می‌گویند موجب شده است که کارگران آمریکایی در رقابت با میلیون‌ها میلیون کارگر دیگر در اقصی نقاط جهان قرار بگیرند که به‌ازای روزانه کمتر از 2 دلار به‌صورت برده‌وار به کار کشیده می‌شوند. در این میان کمپانی‌های بزرگ که دنبال سود خود هستند کارگران آمریکایی را نپسندیده و کارگران ارزان دیگر کشورها را ترجیح می‌دهند. در نتیجه شغل‌های کارگری از آمریکا خارج شده و کارگران آمریکایی با بی‌کاری و فقر و فلاکت تنها می‌مانند.

 مروری بر تاریخ اعتراضات جامعه کارگری آمریکا


شغل‌های کارگری با حداقل حقوق

امروز آنچه سرمایه‌داری آمریکایی برای کارگران پدید آورده اوج قساوت اقتصادی ممکن را نشان می‌دهد به‌طوری که کمپانی‌ها بیشترین سود ممکن و کارگران آمریکایی کمترین درآمد ممکن را به دست می‌آورند و در این میان تنها کاری که از نظام برآمده از ارزش‌های سرمایه‌داری برمی‌آید به تماشا نشستن فرورفتن قشر کارگر آمریکا در فقر و بدبختی بیشتر است. در آمریکای امروز حتی برای شغل‌های کارگری با حداقل حقوق نیز بین کارگران رقابت برقرار است و گاهی ده‌ها هزار نفر برای داشتن سهمی در چند ده موقعیت شغلی کارگری جدید هجوم می‌آورند.

شغل‌های کارگری از آمریکا خارج شده و کارگران آمریکایی با بی‌کاری و فقر و فلاکت تنها می‌مانند.

در ناحیه یپسیلانتی در دهه هفتاد میلادی بیش از 20 هزار کارگر در جنرال موتورز و فورد کار می‌کردند هم‌اکنون این تعداد به چند صد تن کاهش پیدا کرده است. همین وضعیت در نواحی دیگر مانند میشیگان و اوهایو و ایندیانا نیز وجود دارد. در همان حال این کمپانی‌ها کارخانه‌های خود و در نتیجه شغل‌های مربوطه را نیز به کشورهای دیگر به‌خصوص به چین انتقال می‌دهند در حالی که برای کارگران بی‌کارشده هیچ برنامه‌ای وجود ندارد. کارگران آمریکایی هرروز بیشتر و سخت‌تر کار می‌کنند. با این حال زندگی را به‌سختی می‌گذرانند به‌طوری که گویا منبع واحدی وجود دارد که دستمزدهای کارگران آمریکایی را کاهش و هزینه‌های زندگی را برای آنها افزایش می‌دهد. در این میان تبعیض‌آمیز بودن برنامه‌های دولت نیز فشار مضاعفی بر جامعه کارگری آمریکا وارد می‌سازد.

 

 تعداد آمریکایی‌هایی که روزانه کمتر از 2 دلار درآمد دارند؛ طی 15 سال گذشته دو برابر شده است.

تبعیض‌آمیز بودن برنامه‌های دولت

اغلب کارگران روزمزد نسبت به ثروتمندان سرمایه‌دار مالیات‌های بسیار بیشتری پرداخت می‌کنند و ازاین‌رو میلیون‌ها آمریکایی برای گذران زندگی در اقتصاد زیرزمینی فعالیت داشته و در پی آن به‌خاطر تلاش برای اجتناب از مالیات‌های سنگین خود را در معرض خطرات فراوانی قرار می‌دهند. پسران و دختران خانواده‌های کارگری اغلب مجبور می‌شوند برای این که شغلی داشته باشند به‌عنوان سرباز وارد ارتش و به جنگ‌های مختلف آمریکا اعزام شوند؛ در حالی که فرزندان ثروتمندان و متمولین، به مشاغل غیرنظامی گماشته می‌شوند.

در مناطق کارگری خبری از تسهیلات عمومی شهری نیست و زباله‌سوزی‌ها، صنایع دارای آلایندگی بالا و... در مجاورت اماکن مسکونی و آموزشی کارگران جای گرفته است.

 بررسی گزارش وزارت کار آمریکا درباره کاهش امنیت شغلی کارگران

دولت، محدودیت‌های فراوانی بر سازمان‌های کارگری که در پی تضمین حقوق و مزایای کارگران هستند؛ تحمیل می‌کند ولی تهدید کارگران توسط شرکت‌ها و کمپانی‌ها را نادیده می‌گیرد. کارگران روزمزد و حقوق‌بگیر هیچ نماینده‌ای در مراکز تصمیم‌گیری اقتصادی ندارند و محکوم به قبول خواسته‌های سیستم سرمایه‌داری هستند.

طبقه «کارگران فقیر»
امروزه طبقه جدیدی از کارگران در آمریکا شکل گرفته است که با اینکه به‌سختی و تا جایی که توان دارند کار می‌کنند؛ ولی باز در فقر و فلاکت به‌سر می‌برند. به این طبقه «کارگران فقیر» گفته می‌شود که روز به روز به تعداد آنها افزوده می‌شود. گزارش اخیر مؤسسه گالوپ نشان می‌دهد که وضعیت اقتصادی دغدغه درجه اول مردم آمریکاست و آنها بیش از هرچیز دیگر نگران این موضوع هستند. گزارش‌های دولتی نشان می‌دهد که در ماه‌های اخیر نرخ بیکاری کاهش کوچکی پیدا کرده است اما واقعیت چیز دیگری است. زیرا که بی‌کاری فقط بخشی از ماجراست. با این که اکثر کارگران آمریکایی هنوز می‌توانند شغل‌هایی برای خود پیدا کنند؛ اما تعداد رو به افزایشی از آنها در پایان ماه درآمد کافی و به‌درد بخوری به دست نمی‌آورند.

میان کشورهای صنعتی، آمریکا دارای بیشترین کارگر با دستمزد پایین است.

اقتصاد آمریکا شغل‌های متوسط با درآمدهای خوب را از دست می‌دهد و آنچه جایگزین می‌شود شغل‌هایی با درآمدهای بسیار پایین است که قشر کارگر آمریکا را در فقر و فلاکت فرو برده است. تقریباً یک‌چهارم از کل کارگران آمریکایی ده ویا کمتر از ده دلار در ساعت درآمد دارند که با توجه به هزینه زندگی در آمریکا به‌سختی کفاف غذا و نیازهای اولیه آنها را می‌دهد. این کارگران که گاهی دارای مهارت‌های ویژه‌ای نیز هستند در شغل‌هایی مشغول به کارند که نیاز چندانی به تخصص و مهارت ندارد. امروزه در آمریکا به‌دلیل از بین رفتن موقعیت‌های شغلی، کارگران متبحر در فست فودها، آرایشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها به کار گرفته می‌شوند.

 

اتحادیه کارگران آمریکا با محدودیت‌های فراوانی از سوی دولت مواجه است.

بر اساس گزارش «پروژه خانواده‌های کارگر فقیر» در حدود یک‌چهارم از کارگران کم‌درآمدی که دارای مهارت‌ هم هستند فقط در هشت موقعیت شغلی امکان حضور پیدا می‌کنند: فروشنده، آشپز، دستیار بهداشتی، صندوق‌دار، پرستار بچه، خرده‌فروشی، منشی‌گری و رانندگی. اکثر این کارگرها سرپرست خانواده هستند و در خانواده‌های بسیاری هردوی والدین مجبورند در چندین شغل فعالیت داشته باشند تا نیازهای اولیه خود را تأمین کنند. بااین‌حال تمامی این خانواده هنگام بروز مشکلی مانند بیمار شدن کودک ویا خرابی اتومبیل، خود را با یک مشکل مالی بزرگ روبه‌رو می‌بینند. تعداد فراوانی از این کارگران برای روی پا نگه داشتن زندگی خود زیر بار قرض‌ها و وام‌های سنگین رفته‌اند و امیدی برای بازپرداخت تعهدات خود ندارند. این در حالیست که سالیانه به تعداد مشاغل کم‌درآمد افزوده شده شغل‌های خوب به‌سرعت کاهش می‌یابند. در اینجا واقعیاتی را در مورد زندگی کنونی خانواده‌های کارگری در آمریکا مرور می‌کنیم.

اعتراضات کارگران با برخوردهای پلیسی سرکوب می‌شود.

واقعیت‌های زندگی خانواده‌های کارگری در آمریکا
بر اساس گزارش اداره آمار آمریکا، بیش از 146 میلیون آمریکایی «فقیر» یا «دارای درآمد ناکافی» محسوب می‌شوند. بخش بزرگی از این فقیران را کارگران تشکیل می‌دهند که با این که به‌شدت کار می‌کنند ولی باز فقیرند. در این میان کودکان خانواده‌های کارگری با مشکلات بزرگی دست به گریبانند که گاهی تا سوءتغذیه و عدم‌برخورداری از آموزش نیز گزارش می‌شود. 57 درصد از کل کودکان آمریکایی در خانواده‌هایی که «فقیر» یا «دارای درآمد ناکافی» هستند؛ زندگی می‌کنند. در سال 2007 حدود 21 میلیون نفر از کودکان آمریکایی در خانواده‌های «کارگر فقیر» زندگی می‌کردند. هم اکنون این آمار به 5/23 میلیون نفر رسیده است.

کارگران روزمزد نسبت به ثروتمندان سرمایه‌دار مالیات‌های بسیار بیشتری پرداخت می‌کنند.

در سال 2007 در حدود 28 درصد از خانواده‌های کارگری جزو طبقه «کارگر فقیر» بودند اما هم‌اکنون و در عرض چند سال این آمار به 32 درصد افزایش یافته است. در ایالت‌های آرکانزاس، می‌سی‌سی‌پی و نیومکزیکو بیش از 40 درصد تمامی خانواده‌های کارگری «کارگر فقیر» محسوب می‌شوند. نزدیک به 40 درصد خانواده‌های جوان که سرپرستان آنها کارگران زیر سی سال هستند زیر خط فقر زندگی می‌کنند. نصف کارگران آمریکایی هفته‌ای در حدود 500 دلار درآمد دارند که به‌هیچ‌وجه کفاف زندگی آنها را نمی‌دهد. یک نفر از هر چهار کارگر آمریکایی ساعتی کمتر از ده دلار درآمد دارد. در حالی که این پول به‌سختی غذای روزانه آنها را تأمین می‌کند.

کاهش امید به زندگی میان قشر کارگر آمریکا مشهود است.

میان تمامی کشورهای صنعتی، آمریکا دارای بیشترین درصد از کارگرانی است که در شغل‌هایی با درآمد پایین مشغول به گذران هستند. چندین سال متوالی است که درآمد میانگین خانوارهای آمریکایی کاهش می‌یابد به‌طوری که از سال 2001 تا 2011 درآمدهای خانواده‌های دارای فرزند 6300 دلار کاهش پیدا کرده است. از زمان آغاز رکود اقتصادی اخیر، آمریکا 60 درصد از شغل‌های دارای درآمد متوسط را از دست داده و شغل‌های دارای درآمد پایین جایگزین آن شده‌اند. در دهه 80 میلادی کمتر از 30 درصد شغل‌ها در آمریکا دارای درآمد پایین بودند هم‌اکنون این آمار به بیش از 40 درصد رسیده است. بر اساس گزارش اداره آمار آمریکا، سهم طبقه متوسط آمریکا در درآمد کلی کشور به کمترین میزان خود در طول تاریخ آمریکا رسیده است. بیش از 20 میلیون آمریکایی بیش از نصف درآمد خود را صرف اجاره خانه می‌کنند. این تعداد نسبت به سال 2001 نزدیک به پنجاه درصد افزایش یافته است.

 بیش از 40 درصد تمامی خانواده‌های کارگری آمریکا «کارگر فقیر» محسوب می‌شوند.

تمبر یادبود روز جهانی کارگر

‌خانواده‌های دارای درآمد پایین نزدیک به نُه درصد درآمد خود را صرف هزینه سوخت می‌کنند اما این هزینه برای دیگر خانواده‌ها در حدود 2 درصد است. در سال 1989 نسبت بدهی و درآمد یک خانواده آمریکایی 58 درصد بود و اکنون این رقم به 154 درصد رسیده است. حدود یک درصد از خانواده‌های سرمایه‌دار آمریکایی 288 برابر کل ثروت طبقه متوسط آمریکا دارایی دارند و بر اساس گزارش نشریه فوربس، ثروت 400 سرمایه‌دار آمریکایی بیش از ثروتی است که 150 میلیون آمریکایی در اختیار دارند. این درحالیست که 40 درصد آمریکایی‌ها دارای پس‌اندازی در حد فقط 500 دلار ویا کمتر از آن هستند و تعداد خانواده‌های آمریکایی که روزانه با 2 دلار ویا کمتر از آن به‌سر می‌برند نسبت به سال 1996 بیش از دو برابر شده است. در مجموع تمامی این عوامل باعث شده است که افسردگی و ناامیدی میان جوانان و قشر کارگر آمریکا به‌شدت افزایش یافته برخی گزارش‌ها از کاهش امید به زندگی و افزایش میزان خودکشی در این قشر خبر می‌دهند.

انتهای پیام/*