آغاز مرحله دوم عملیات بیت المقدس و تصرف دژهای مرزی شلمچه
خبرگزاری تسنیم: در ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ و در میانه عملیات الی بیت المقدس مواضع تصرف شده بر روی جاده اهواز به تثبیت قطعی رسید و در واقع آغاز مرحله دوم نبرد الی بیت المقدس با هدف رسیدن به مرز بین المللی و تصرف دژهای مرزی در شمال دشت شلمچه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در 16 اردیبهشت سال 1361 و در میانه عملیات الی بیت المقدس مواضع تصرف شده بر روی جاده اهواز با مقاومت گردانهای تیپ 27 محمد رسول الله(ص) به تثبیت قطعی رسید و هفتمین پاتک دشمن توسط همین غیور مردان دفع شد.این روز در واقع آغاز مرحله دوم نبرد الی بیت المقدس با هدف رسیدن به مرز بین المللی و تصرف دژهای مرزی در شمال دشت شلمچه است. در این مرحله از عملیات الی بیت المقدس تصرف دژهای مرزی شلمچه توسط گردانهای انصار الرسول و مقداد بن اسود و ابوذر غفاری تیپ 27 محمد رسول الله(ص) اتفاق افتاد و رزمندگان اسلام یک قدم به اهدافشان نزدیکتر شدند. اهدافی که آزادسازی خرمشهر را در پی داشت.
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی میشود. منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز –خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه به دلیل مسطح بودن برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده به دلیل در دید و تیر قرار داشتن نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانههای کارون، کرخه کور و اروند بود.
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر میتوان تقسیم کرد که دو مرحله نخست آن با برنامه ریزیهای زیر اجرا شد.
مرحله اول که از دهم اردیبهشت ماه آغاز شده بود در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپهای 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقهای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگانها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآنها وارد شود. در محور قرارگاه فتح، یگانهای خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز– خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند. در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز –خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند. الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.
مرحله دوم که از 16 اردیبهشت ماه آغاز شد: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاههای فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد. عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگانهای قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند. دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر. در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آنها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
غنیمتیهای گردان انصار
"گردان انصار از خاکریز خودی هم گذشت و این بچهها، رفتند تا پشت خاکریز دژ مرزی عراق، که آنجا بصورت شمال جنوبی، به موازات دژ ایران احداث شده بود. بعد متوجه شدم آنطرف دژ عراق، یک ستون خودرویی بسیار بزرگ و طولانی در جاده مرزی داخل خاک دشمن دارد از شمال به سمت جنوب میآید. بچههای انصار رفتند جلو و آن ستون نظامی را تار ومار کردند. روی بی سیم خودم صدای اسماعیل قهرمانی؛ فرمانده گردان انصار را شنیدم که داشت به حاج محمود شهبازی گزارش میداد و میگفت حاج آقا شهبازی الان اینجا بچه ها کلی نفربر، کامیون و اتوبوس نظامی را زدهاند. مقدار زیادی از این ماشینها هم سالم بدست ما افتاده حاج محمود پرسید چند تا ماشین سالم مانده؟ قهرمانی جواب داد زیاد، شما بگویید شصت هفتاد نفر راننده دارای گواهنامه پایه یک بفرستند پیش ما که این ماشینهای غنیمتی را به عقب ببرند.
حاج محمود متعجب به او گفت آخر من الان وسط این شلوغی هفتاد راننده پایه دار از کجا برای تو پیدا کنم.(مهتاب خین ص 887)"
انتهای پیام/