۷ سال دیپلماسی جنگ را اداره کردم/در دوره بنده وزرای خارجه برای آمدن به ایران صف میبستند
خبرگزاری تسنیم: علیاکبر ولایتی گفت: من در میدان سیاست، بعد از گذشت یک سال از آغاز جنگ، مدت ۷ سال دیپلماسی جنگ را اداره کردم و ۲ سال مذاکرات نفسگیری داشتم در حالی که صدام حسین اصلاً تن به حقیقت نمیداد.
بهگزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، برنامه گفتوگوی ویژه خبری با حضور علیاکبر ولایتی نامزد انتخابات ریاستجمهوری آغاز شد.
مهمترین محورهای سخنان ولایتی به این شرح است:
* من تا آخر ادامه میدهم و بنا ندارم بهنفع کسی عقبنشینی کنم.
* دوره ریاستجمهوری چهارده 100 روز است که من بنا دارم هر صد روز یک بار به مردم گزارش بدهم.
* صد روز اول بسیار تعیین کننده است چرا که مردم از نظر معیشت دچار مشکل جدی هستند و برای اینکه شرایط اقتصاد به حالت عادی برگردد نیازمند اقدام فوری هستیم.
* اولین کاری که میشود انجام داد بازسازی اعتماد بین دولت و مردم است.
* نقدینگی از 1000 میلیارد تومان رسیده به 500 هزار میلیارد تومان. این نقدینگی باید کنترل شود که این موجب کنترل قیمتها خواهد شد.
* باید به صنایعی که راکد شده یا کند شده، 6 ماه فرصت تنفس بدهیم.
* مقدار زیادی از محصولات مورد نیاز مردم بهخصوص دارو، بهدلیل اختلاف افراد واردکننده و بانکها در گمرک مانده است.
* متأسفانه برخی داروهای حیاتی در ناصر خسرو به چند برابر قیمت واقعی فروش میرسد.
* اگر مردم به بنده رأی دادند، در لایحهای دوفوریتی، به این مسائل مهم رسیدگی خواهیم کرد.
* بدون رابطه دولت و مجلس امکان اداره کشور وجود ندارد. چرا باید وضعیت طوری باشد که بین مجلس و دولت تفاهم نباشد.
* طی یک مصاحبه مطبوعاتی در هفته آینده خلاصه برنامهام را برای دولت رونمایی میکنم. اما اصل آن یک دفترچه 80صفحهای است.
* میشود در کشور اقتصاد بدون نفت داشت. باید از تولید حمایت و تولید مردمی شود.
* متأسفانه اصل 44 بهخوبی در کشور اجرا نمیشود. با دو اصل حمایت از تولید و مردمی کردن تولید بسیاری از مشکلات حل میشود. دولت باید از تصدیگری دست برداشته به نظارت بپردازد.
* طرح مهم دیگر بنده، احیای جاده ابریشم برای تجارت بین شرق و غرب است. ایران موقعیت استراتژیکی دارد که میتواند مرکز ترانزیت باشد.
* در حال حاضر قزاقستان در روز 150 هزار بشکه سوآپ نفت میکند. این را میشود به 1 میلیون بشکه افزایش داد و برای هر بشکه بالای 10 دلار حق ترانزیت گرفت.
* چند ده میلیارد دلار از چین، نزدیک به همین از هندوستان و ژاپن بابت نفتی که فروختیم میخواهیم. باید روابط خارجی را از انجماد و رکود خارج و تجدید بنا کنیم.
در دوره بنده وزرای خارجه برای اینکه به ایران بیایند صف میبستند. گاهی در سازمان ملل 80 وزیر خارجه را میدیدم.
* خاطرهگویی ولایتی از مراودات خود با وزرای کشورهای اروپایی و تهدید خانم گاندی درباره میزبانی عراق برای غیرمتعهدها.
* راه باز است و میتوانیم دلارهای مانده در خارج از کشور را به داخل بیاوریم.
* عدالت را نباید شعاری مطرح کرد. نباید کشور را دچار فقر و آنگاه فقر را عادلانه تقسیم کنیم!
* باید شفافسازی در دولت صورت گرفته و جلوی رانتخواری گرفته شود.
* ما شهروند درجه یک و دو و سه نداریم. همه مردم ایران شهروند درجه یک هستند. باید فرصتها و امکانات یکسان در کشور توزیع شود.
* من 16 سال وزیر خارجه بودم. پروندههایی سختتر از هستهای را پیشِرو داشتیم و توانستیم با کمک همکاران متخصص و با عنایت الهی و راهبری راهبردی حضرت امام و رهبری، قرارداد بسیار مهم 1975 را تثبیت و اجرایی کنیم.
* من در میدان سیاست، بعد از گذشت یک سال از آغاز جنگ، مدت 7 سال دیپلماسی جنگ را اداره کردم و 2 سال مذاکرات نفسگیری داشتم در حالی که صدام حسین اصلاً تن به حقیقت نمیداد.
* اگر تلاش و مقاومت نمیکردیم و در مذاکرات و دیپلماسی فعال بهکار نمیبردیم به نتیجه نمیرسیدیم. دیپلماسی ما یکپنجمش روی آب بود و بقیه زیر آب و مخفیانه.
* مذاکرات هستهای سختتر از مسئله 598 نیست. با حفظ غنیسازی که جزو حقوق ماست میتوانیم رابطه را با دنیا گسترش داده اولاً نگذاریم تحریمها افزایش یابد و ثانیاً تحریمهای اعمالشده را کاهش کنیم.
* سیاست خارجی کشور باید بازسازی شود.
* من 16 سال وزیر خارجه بودم و انتقادی که برخی گروهها به من میکردند این بود که چرا همهجور سلیقه در وزارت خارجه داری؟
* هرکس نظام را قبول دارد و به ولایت فقیه در قول و عمل پایبند است اصولگراست. من همه سلایق را تحمل میکنم و انتقادپذیر هستم.
* بهجز قانونگرایی امکان ندارد دولتی موفق باشد. اساس موفقیت دولت در قانونگرایی است وگرنه به بنبست میرسد و اعتماد مردم از بین میرود.
* مردم ناراحتند از اینکه میبینند گاهی دو قوه کشور نسبت به هم سوءظن دارند. حتماً باید به قوانین مصوب مجلس احترام گزاشت و به حق نظارت مجلس بر قوانین باید احترام گزاشت.
* باید همکاری تنگاتنگی بین قوای مجریه و مقننه باشد و بنای من هم بر همین است.
* نام دولتی را که میخواهم تشکیل بدهم "دولت متمم" گذاشتهام. م اول = متدین بودن و باتقوا بودن همکارانم/ ت = تجربه همکارانم؛ چرا که فرصت آزمون و خطا نداریم/ م = متخصص بودن همکارانم؛ از جوانهای متخصص کنار نیروهای باتجربه استفاده میکنم/ م = معتدل بودن همکارانم؛ یکی از مشکلات ما در سالهای پس از انقلاب، برخی افراطگراییهاست که آفت پیشرفت و آرامش کشور است/ م آخر = مشورتپذیری؛ اینطور نیست که دولت خود را عقل کل فرض کند. نباید اشخاص با تخصصهای مختلف خانهنشین باشند و از حضورشان استفاده نشود. مهمترین سرمایه کشور برای توسعه نیروی کارآمد است.
* حمایت از تولید و مردمی کردن تولید باعث میشود کارخانههای بزرگ و متوسط رونق بگیرد و این قهراً باعت ایجاد فرصتهای اشتغال در کشور میشود.
انتهای پیام/*