چرا روحانی از واقعیت فرار میکند؟
خبرگزاری تسنیم: چرا آقای روحانی به مردم نگفت که او در مذاکرات به غربیها قول داده بود که برنامه غنیسازی ایران را تعطیل نگهدارد و در واقع بهازای این موضوع اروپاییها پذیرفتند از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت خودداری کنند؟
«چرا روحانی از واقعیت فرار میکند؟» عنوان یادداشت اختصاصی تسنیم است که بهقلم مهدی محمدی نگارش یافته است:
حضور آقای حسن روحانی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری دوشنبه شب (6 خرداد) و اظهارات وی درباره برنامه هستهای ایران، نگرانی دراینباره را که آقای روحانی نگهبان مناسبی برای حقوق ملت ایران باشد، بهشدت افزایش داده است. آقای روحانی در حالی صدا و سیما را متهم به دروغگویی و تهمتزنی و منتقدان خود را متهم به بیسوادی کرد که خود جلوی دوربین صدا و سیما حداقل چند دروغ بزرگ به مردم گفت و در مواردی هم نشان داد که بهخلاف آنچه ادعا میکند از دانش کافی برای حتی روایت تاریخ پرونده هستهای ــ که خود زمانی مسئول آن بوده ــ هم برخوردار نیست چه رسد به مدیریت آن.
چند سؤال ساده زیر مسئله را روشن میکند:
1 ــ آقای روحانی همواره از عدمارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت بهعنوان یکی از افتخارات دوران مدیریت خود نام میبرد اما به دو سؤال پاسخ نمیدهد:
اول ــ این عدمارجاع بهچهقیمتی بود و آیا این هنر است که ما همهچیز را تعطیل کنیم تا پرونده به شورای امنیت نرود؟ و آیا اساساً وقتی بناست چنین روشی در پیش گرفته شود، دیگر «مدیریت» معنا پیدا میکند؟ آیا نمیتوان همهچیز را تعطیل کرد و خود را خلاص نمود؟
دوم ــ آقای روحانی باید به این سؤال جواب دهند که مبانی ارجاع پرونده هستهای ایران آیا در زمانی جز دوره مدیریت ایشان بنا نهاده شد؟ اگر آقای روحانی در توافقنامههای تهران، بروکسل و پاریس تعهد نمیدادند که تعلیق یک اقدام اساسی برای اعتمادسازی است، آیا غرب دیگر میتوانست موقعی که ایران تصمیم گرفت غنیسازی را آغاز کند، ایران را به عدمپایبندی به تعهداتش متهم کرده پرونده را به شورای امنیت بفرستد؟ این تعهدات را چهکسی برای ایران ایجاد کرده بود؟
2 ــ سؤال دیگر این است که آقای روحانی همواره گفتهاند ــ و در برنامه انتخاباتی خود هم تأکید کردند ــ که برنامه هستهای ایران در دوره ایشان تکمیل شده است. سؤال اصلی دراینباره این است که آیا آقای روحانی کاری جز این کرده است که در برنامه هستهای ایران ــ مثلاً در نطنز ــ در حد آزمایشگاهی یک آزمایش انجام داده و بعد برنامه را تعلیق کرده است؟ در واقع در دوره آقای روحانی بهتدریج برنامه ایران تعطیل شد نهاینکه توسعه پیدا کند و غربیها هم در پیشنهاد اوت 2005 صراحتاً گفتند که هدف آنها از تضمینهای عینی که ایران باید واگذار کند تعطیلی همیشگی غنیسازی در ایران است.
3 ــ آقای روحانی ادعا میکند که شورای حکام در نوامبر 2004 صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را پذیرفته است. سؤال این است که اگر واقعاً چنین است، چرا پرونده ایران پس از آن به شورای امنیت ارجاع شد؟ آیا غربیها با یک جمله ساده و قطعنامه نوامبر ایشان را فریب نداده و تعلیق برنامه غنیسازی را از ایشان نگرفته بودند؟
4 ــ آقای روحانی ادعا کرده است که در دوره ایشان با رؤسا صحبت میشد و در دوران جدید با مدیرانکل صحبت شده است. آیا آقای روحانی نمیداند که نمایندگان 1+5 در مذاکرات با ایران معاونان وزرای خارجه و مسئولان پرونده ایران در وزاتخانههای متبوع خود هستند نه مدیرانکل؟ ضمناً ایران در مکانیسم 1+5 امریکا را هم وارد کرده در حالی که در دوره آقای روحانی مذاکرات صرفاً با وزرای خارجه اروپایی انجام میشد و امریکا بهراحتی تصمیمهای آنها را وتو میکرد. هدف آقای روحانی از این دروغپردازیها چیست؟
5 ــ آقای روحانی در اظهارات خود گفته است که وزرای خارجه اروپایی به او قول داده بودند در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت اقدام امریکا را وتو کنند. اما چرا روحانی این موضوع را به مردم نگفت که در همان مذاکرات او به غربیها قول داده بود که برنامه غنیسازی ایران را تعطیل نگهدارد و در واقع بهازای این موضوع اروپاییها پذیرفتند از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت خودداری کنند؟
انتهای پیام/*