ابوترابی به گروه تئاتر می‌گفت: حتی اگر بتوانید یک نفر را به جمع آورید کار بزرگی انجام داده‌اید

خبرگزاری تسنیم: محسن جهانبانی از آزادگان دفاع مقدس گفت: مرحوم ابوترابی به ما می‌گفت: شما هنرمندان اگر بتوانید حتی یک نفر را از انزوا به جمع بیاورید کار بزرگی انجام داده‌اید. می‌گفت: فکر نکنید از بچه‌ها عقب افتاده‌اید این کار شما خودش یک دنیا می‌ارزد.

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،  محسن جهانبانی، فارغ التحصیل رشته‌ تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر است که 8 سال سابقه اسارت در اردوگاه‌های عراق را دارد. او در سال 61 و در سن 19سالگی به اسارت عراق درآمد. جهانبانی در فیلم‌های نام‌آشنایی همچون "خلبان" ساخته جمال شورجه، "بهترین تابستان من"، "نفوذی"، "سریال حضرت یوسف(ع)" و"مردی از جنس بلور"  به ایفای نقش پرداخته در فیلم "اخراجی‌های 2" که به‌علاوه نقش‌آفرینی در آن، مشاور کارگردان هم بود. جهانبانی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم از نقش برجسته سید آزادگان، مرحوم ابوترابی در ایجاد روحیه بین اسرا و جایگاه و محبوبیتی که داشتند، گفت.

او از انگیزه ایجاد گروه‌های تئاتر در اردوگاه‌های عراق توسط اسرای ایرانی دور از چشم عراقی‌ها گفت و افزود: ما برای اینکه در اردوگاه بتوانیم بچه‌ها را بخندانیم گاهی نمایش‌هایی شبیه سیاه‌بازی و اینها را راه می‌انداختیم اما تئاتر نبود و بیشتر حالت سرگرمی داشت. تا اینکه حاج آقای ابوترابی یک‌بار بچه‌های تئاتر را جمع کرد و گفت: همه  ما  با هر تحصیلاتی که داریم سعی می‌کنیم که خدمت به خلق کنیم. می‌گفت: مگر ما همه‌مان می‌خواهیم چکاره شویم و چه‌کارهایی انجام دهیم؟ هرکس باید در اینجا و در جمع اسرا به‌نوبه خود قدمی بردارد و کاری انجام دهد. تا دوره اسارت سپری شود. و به ما می‌گفت: شما هنرمندان اگر بتوانید با طنز و تئاتر حتی یک نفر را از انزوا به جمع بیاورید کار بزرگی انجام داده‌اید. حاج آقا می‌گفت: فکر نکنید از بچه‌ها عقب افتاده‌اید، این کار شما خودش یک دنیا می‌ارزد. این در گوش ما فرو رفت. حاج آقا ابوترابی ده دقیقه برای گروه ما صحبت کردند و ما انگیزه کار گرفتیم.

جهانبانی ادامه داد: در دوران اسارت، در اردوگاهی که بودیم شاید اسرا تقریباً یک‌دست بودند ولی داشتیم بچه‌هایی را هم که واقعاً می‌بریدند و خسته می‌شدند. بنابراین تئاتر و طنز و نمایش خیلی می‌توانست در روحیه بچه‌ها مؤثر باشد. به همین دلیل حاج آقای ابوترابی هم روی این مسئله تأکید داشتند. ما سه نفر بودیم. من و مرحوم محمدرضا هراتی و یکی دیگر از بچه‌‌ها که کم‌کم بچه‌های دیگر هم به ما پیوستند.

وی با اشاره به سختی‌های این کار در دوره اسارت گفت: کار سختی بود ما در یک اردوگاه 24 آسایشگاهی بودیم و خسته کننده بود که 24 اجرا برویم آن‌هم نه در حالت‌های طبیعی بلکه اجراهایی که 15 یا 16 بار میان آن قرمز می‌خورد. قرمز یعنی اینکه عراقی‌ها نزدیک آسایشگاه می‌شدند و در هر مرحله‌ای که آن‌ها می‌آمدند وضعیت قرمز اعلام می‌کردیم و بساط اجرای تئاتر را در چشم برهم زدنی به‌هم می‌زدیم و هریک به کاری مشغول می‌شدیم زیرا اجرای تئاتر ممنوع بود و اگر می‌دیدند بچه‌ها را بازداشت و شکنجه می‌کردند. حالا فکر کنید وسط هر اجرا 15 یا 16 بار قرمز می‌خورد و قطع حس می‌شد و دوباره دقایقی بعد باید حس برمی‌گشت و کار ادامه پیدا می‌کرد. ما بیننده تئاتر واقعی داشتیم، تئاترهایی که قصه داشت. "هدیه الهی" روی بچه‌ها خیلی اثر گذاشته بود، به‌خصوص روی بچه‌هایی که کمی بریده بودند و خسته شده بودند. یکی از این افراد نشست مقابل ما و از تئاتر استقبال کرد.

این هنرمند عرصه تئاتر و سینما و تلویزیون در مورد ادامه کارش در رشته هنر گفت: همین رفتار حاج آقا و تشویق ایشان که در این باب داشتند باعث شد که من بعد از اسارت هم در همین عرصه بیایم و مدرک بگیرم و مشغول کار هنر شوم. هرچند در دنیای هنر امروز ما محلی از اعراب نداریم. و چیزهایی که برای من ارزش است برای هنرمندان امروز بی‌ارزش است.

انتهای پیام/*