به ناتوی فرهنگی معتقدم/هیچ راهی جز اقتصاد مقاومتی نداریم
خبرگزاری تسنیم: حسن روحانی گفت: در حال حاضر در عرصه اقتصاد هیچ راهی در قدم اول جز اقتصاد استقامتی و مقاومتی نداریم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، پخش گفتوگوی ضبط شده حسن روحانی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه خبر آغاز شد.
مهمترین محورهای سخنان روحانی به این شرح است:
* قانون اساسی حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور را مشخص کرده و در واقع اساس این قانون تناسب بین مسئولیت و اختیارات را مشخص کرده. رئیس جمهور در این چارچوب فعالیت خود را آغاز می کند. خیلی از این امور به توانمندی رئیس جمهور و تیم کارشناسیاش ارتباط دارد که بهتر بتواند با سایر قوا ارتباط برقرار کند. اگر مشکلی باشد رهبری میتواند هماهنگی بهوجود بیاورد. همچنین میتواند از مردم نظرخواهی شود.
* متناسب با مسئولیتهای رئیس جمهور اختیارات در قانون اساسی است اما گاهی اوقات باید با هماهنگی سایر قوا انجام شود. و گاهی هم نیازمند استمداد از رهبر انقلاب است.
* اختیاراتی که قانون اساسی به رئیس جمهور داده چارچوب را مشخص کرده اما اینکه بهچهصورت از این اختیارات استفاده کند به توانمندی رئیس جمهور بستگی دارد.
* معیار برای اعضای کابینه راستگویی و درستکرداری و روشناندیشی، واقعبینی، آیندهنگری و اینهاست که همه را میتوانیم در کلمه درستکردار جمع کنیم چون چنین فردی هم پاکدست است هم دانش و تجربه کافی دارد تا بتواند درست عمل کند. بینش درست، روش درست و کنش درست، همه اینها کنار آن درستی و درستکرداری بهوجود خواهد آمد.
* درستکرداری همهچیز را در خود دارد، پاکدستی، پاکدامنی، درستاندیشی، مدیریت خوب و ... را در خود دارد.
* زمان انتخابات برخی شخصیتها و افرادی را که علاقمند هستم با آنها کار کنم در ضمن سخنرانیهایم اعلام خواهم کرد. برخی مشخص شدهاند و روی بعضی دارم فکر میکنم.
* کلمه تکنوکرات بیشتر آنهایی هستند که تخصص ویژه دارند. ما در موضوعات ویژه از افراد متخصص باید استفاده کنیم. لزوماً معنایش این نیست که مسئولیت رده بالا دارد. در این صورت باید ویژگیهای دیگری داشته باشد. از متخصصین برای امر و امور خاص بهرهبرداری و استفاده میشود. برای مدیریتهای میانی و به بالا شرایط خاص خود را دارد.
* کابینه با کارکردن مدیران در سراسر کشور دو مقوله است. مدیران در سراسر کشور میتوانند منتقد باشند اما تیم کابینه قبل از اینکه منتقد اساسی وارد کابینه شود باید با او بحث شود تا به اقناع برسد. اگر انتقاد کلی دارد همکاری با او سخت میشود. اما اینکه نظر خاصی داشته باشد در موضوعات مختلف، این حق اوست.
* در طول 35 سال گذشته هرکجا مسئولیت داشتم، در خود همین صدا و سیما که رئیس شورای سرپرستی بودم، در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی 16 سال فعال بودم و در مرکز تحقیقات استراتژیک هستم، در اینها هر دو جناح حضور دارند. هیچ مشکلی با کار کردن با اصولگرایان و اصلاحطلبان ندارم. من با افراطیون تندرو و تندخوی میانه ندارم و سختم است با آنها کار کنم. آمدهام خط اعتدال را جایگزین افراط کنم. امروز اساس بحث ما افراطیون هستند و افراط معتدل. افراط معتدل از هرجناحی باشند بهراحتی با آنها کار و زندگی سیاسی میکنم.
* تضارب آرا کمک میکند به نظر دقیقتری برسیم.
* کلمه ریل قطار مجلس را نمیپذیرم. ریل دولت قانون است. اول قانون اساسی است. خود مجلس باید در ریل قانون اساسی فعالیت کند. اینکه فکر کنیم ریلی دارد مال مجلس است و همه باید از روی آن ریل بروند، نمیشود. دولت باید قانونگرا باشد. قانونگرایی یک اصل است، چه قانون اساسی و چه قوانین مجلس و چه سیاستهای کلی که فوققانون است و چه شبهقانون.
* اساساً کار با همسایگان یک اولویت ویژه دارد. کار با همسایگان هم مسئله امنیت ملی و هم منافع ملی و هم روابط ملتهاست. یعنی مردمی که کنار مرزهای ما زندگی میکنند. بحث همسایگان یک حالت کاملاً ویژه فرهنگی و اقتصادی دارد. بازارچههای مرزی بسیار میتواند مؤثر و تأثیرگزار باشد.
بعد از همسایگان، موضوعات و مسائل تعیین میکند که اولویت کجاست. برخی وقتها مسائلی پیش میآید که باید با شورای امنیت و اروپا کار کنیم. بعضی وقتها مسائل صنعتی است که باید با برخی کشورها همکاری کرد.
بعد از مسئله همسایگان و شبههمسایگان، دنیای اسلام از دید فرهنگی جایگاه خاص خود را دارد ولی در بقیه مسائل باید موضوعمحور بود و بر اساس آن تشخیص داد کدام قاره یا کشور اولویت است.
* سوریه مسئله مهم منطقهای است. جزو کشورهای خط مقدم منطقه است. همسایه لبنان است که ما با شیعیان و مردمش روابط ویژه داریم. با سوریه روابط خوبی بعد از انقلاب داشتیم. حفظ جان مردم و توقف کشتار در سوریه برای ما مهم است. مبارزه با تروریسم اساساً برای ما مهم است. افراطیون و سلفیها که دست به اسلحه میبرند برای ما حساسیت ویژه دارد. ما اساساً با کشتار و جنگ و ترور مخالفیم. کمکهای انساندوستانه در سوریه برای ما اهمیت دارد. تا 2014 که دولت فعلی حاکم است چون دولت قانونی است از این دولت حمایت میکنیم ولی بعد از 2014 که زمان انتخابات است، حامی انتخابات سالم، آزاد و فراگیر هستیم و هرچه نتیجه انتخابات باشد، برای حمایت از دولت قانونی آینده متعهد میشویم.
* مسئله سوریه را باید بهسمت حل در اجماع بین المللی برویم. همسایگان سوریه و کشورهای منطقه و کشورهای غربی که فعال هستند و همچنین روسیه، باید تلاش کنیم با یک اجماع بین المللی و نزدیک کردن افکار و عقاید، مسئله سوریه را حل و کشتار را هرچه سریعتر متوقف کنیم.
* با هر کشوری از جمله آمریکا بخواهیم مذاکره کنیم، چارچوب کلی سر جای خود هست. آن چارچوب احترام متقابل، منافع مشترک و متقابل و برابری است. برای ما آمریکا یا اروپا مسئله مهمی نیست. آمریکا با ما خصومت کرده. اعتماد کردن که ما مطمئن شویم به صداقت طرف و اینکه مذاکرات، واقعی است نه برای منافع خاص، واقعاً برای حل معضلات است؛ این امور خیلی مهم است. در روابط خارجی هرجا احترام و اعتماد متقابل ما را به امنیت ملی بیشتر برساند و ما را به منافع ملی برساند، مشکلی نخواهیم داشت.
* دیپلماسی عمومی اساساً مهم است نهتنها در رابطه با آمریکا بلکه برای گرم شدن روابط با دنیا بسیار مهم است. رسانه جزو دیپلماسی عمومی است. هنر، ورزش، روابط علمی، بخشهای دینی و مذهبی و ارتباط علما و صاحب نظران و ادیان مختلف جزو اینهاست. در دنیای امروز دیپلماسی عمومی بسیار نقش دارد و خیلی جاها یخ روابط را دیپلماسی عمومی آب کرده و بولدوزر اول بوده است.
* در مسئله هستهای خیلی مهم است که برای مردم روشن کنیم هدف چیست. ما که دنبال بمب نیستیم و این را گفتیم و بالاترین مقام رسمی ما هم اعلام کرده. نه دیروز دنبال بمب بودیم و نه امروز و نه فردا. قاعدتاً ما در مسئله غنیسازی در بحث هستهای و ساخت رآکتور دنبال توسعه هستیم. اصل توسعه کشور است آنوقت باید محاسبه کنیم در این توسعه چهچیزهایی نقش اول و دوم را دارد. موضوع انرژی هستهای تبدیل به افتخار ملی شده که باید حفظش کنیم منتهی حواسمان باشد که با کمترین هزینه و بیشترین فایده این کار را پیش ببریم.
* تصمیمسازی بسیار نقش دارد. در برابر آنهایی که میخواهند تصمیم گیری کنند. باید تلاش کنیم جدیدتری سناریوها را در بخش تصمیم سازی بهوجود آورم تا تصمیمگیران که سران نظام هستند و فقط دولت نیست، بهگونهای تصمیم بگیرند که کمترین هزینه و بیشترین فایده باشد. دوران مسئولیتم همین امر را پیاده میکردم.
* ما فناوری هستهای را کامل و اعتماد عمومی جهانی را اثبات کردیم و صلحآمیز بودن برنامه هستهای را اثبات کردیم و جنگ و تحریم در حساسترین مقطع از سر کشور دور شد و انشاءالله در ادامه هم همین کار را خواهیم کرد.
* اینکه اگر مسئول باشم، تلاش میکنم در 4 سال همه مسائل به حل و فصل برسد.
* مسئله گرانی و بیکاری را که گاهی هم به هم نزدیک هستند، بهعنوان مهمترین موضوع در معیشت مردم میدانم. مردم نمیدانند فردا و پسفردا چه خواهد شد. وقتی ارزش پول ملی پایین میآید عاملی بسیار مهم در تورم و گرانی خواهد بود. ارزش پول ملی تقریباً نصف و در برخی موارد یکسوم شد. آمار و ارقام جدیداً گرفتم از فروشگاهها، بعضی از موارد قیمتها دو برابر ویا سه برابر گاهی 40-50 درصد زیادتر شده است. مهار بحث تورم، به چند مسئله مربوط است. اول اینکه دولت باید خرجش را کم کند و دولت باید از بزرگ شدن جلوگیری کند. دولت باید چابک و کوچک شود. قیمت کالاها باید کمتر تمام شود. رونق اقتصادی که اساس مسئله است. اگر بتوانیم به تولید رونق بدهیم و محیط کسب و کار را بهبود دهیم، کالا اضافه و عرضه و تقاضا درست میشود.
* مجلس قانونی تصویب کرده تحت عنوان قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار. این قانون در سال 90 تصویب شده. اولین کار این است که آئیننامه اجرایی همین قانون سریعاً نوشته و ابلاغ و اجرا شود. این اولین قدم مهم است. دومین قدم مهم این است که مردم اطمینان یابند و هرروز قوانین عوض نشود. رئیس جمهور قول دهد که مقررات مثلاً 6 ماه عوض نمیشود نهاینکه در ماه چندین بار عوض شود. از 7 آبان 90 تا 91 سی و هفت آئیننامه مالی ابلاغ شده است!
در بحث شفافیت هم میشود در ماه اول درست کرد.
به مردم عزیز خودم قول میدهم که دولت تدبیر و امید، شفافیت اقتصادی و بهبود مستمر فضای کسب و کار را در 90 روز آئیننامهاش را تصویب و اجرا کنیم که تحول بزرگی ایجاد میکند.
مردم اگر ببینند دولت صادق است و راستگو، و دولت شعار نیست، خودش 20 درصد مشکل را حل میکند.
* اصل هدفمندی یارانه را باید اول کاری کنیم که یارانه هدفمند شود. این قانون را مجلس تصویب کرده باید اجرا شود. یکی از اشکالات این است که درست اجرا نشده و 30 درصد که باید بهسمت تولید میرفت نرفته و تخلف شده. دوم اینکه آن پولی که پرداخت میشود از محل حاملهای انرژی و برخی موارد که اضافه شده باید پرداخت میشد ولی از جای دیگری هم پرداخت شد. اجرای سالم هدفمندی یارانهها را باید داشته باشیم.
البته این پولی که الآن میگیرند باید ادامه یابد. در مرحله دوم معتقد به یارانه کالایی هستم. چون این یارانه مردم را برای کالای اساسی مطمئن میکند.
ارزش این پولی که به مردم میدهیم، حداکثر ارزشش و قدرت خریدش شده 15 هزار تومن و همینطور اگر ادامه یابد ارزشش تمام میشود. مهم است که با اجرای هدفمندی یارانهها ترمز آنی و فوری برای تورم پیدا کنیم.
اعتباری در اختیار مردم قرار میگیرد که فقط میتوانند کالای اساسی خریداری کنند. لازم نیست کوپن باشد. با مکانیزمی بههرحال در اختیار مردم قرار میگیرد.
- اصل اقتصاد بدون نفت جزو سیاستهای کلی نظام و سیاستهای مصوب برنامه پنجم است. قدم به قدم باید اتکای بودجه جاری به نفت کم شود. نفت سرمایه بیننسلی است و متعلق به ما نیست فقط، که هرجور خواستیم اجرا کنیم. پول نفت که وارد اقتصاد میشود خودش تورمزا است. راهش یک بخشش صادرات غیرنفتی است که باید تقویت شود و این کار امکان پذیر است. باید ارزش افزوده به نفت اضافه کنیم و دست از خامفروشی برداریم. باید نفت تبدیل به فرآورده شود تا آن ارزش افزوده درآمد ما را چند برابر و جبران کند پولی را که قبلاً از طریق نفت دریافت میکردیم.
* هیچ راهی در قدم اول جز اقتصاد استقامتی و مقاومتی نداریم. استقامت ادامه مقاومت است. اقتصاد مقاومتی یا استقامتی معنیش زندگی توأم با ریاضت نیست. خود مقام معظم رهبری هم فرمودند که اینگونه نیست این اقتصاد یعنی بتوانیم آنچنان سریع و چابک حرکت کنیم که از اهداف فاصله نگیریم و نگذاریم دشمن ما را منزوی کند. دشمن میخواهد نگذارد به رشد 8 درصد برسیم ولی ما باید تلاش کنیم که برسیم. باید راهحل پیدا کنیم. عجیب اینجاست آنان که میدانستند در مسیر تحریم قرار میگیریم یک برنامه ریزی نکردند که پورشه بهجای دارو وارد کشور نشود.
قدم اساسی تعامل با دنیاست و جزو گفتمان دولت تدبیر و امید، نجات اقتصاد کشور، احیای اخلاق و تعامل با دنیاست.
* باید زمینه را برای فعالیت فرهنگی آماده کرده موانع را برداریم تا کالای فرهنگی ایجاد شود.مسئله کپی رایت را باید حل و فصل کنیم. من به نظارت و کنترل قبل از انتشار خیلی اعتقاد ندارم. قانون را شفاف کنید اجازه دهید کتاب مثلاً 500 تاش نشر شود. بعد از چاپ تذکر بدهید. درباره فیلم هم اگر بخواهیم کنترل کنیم لااقل یک بار فقط کنترل کنیم نهاینکه چند بار. بعضی از موارد حتی نیاز به کمک دولت هم دارد. در بخشی از امور فرهنگی چون خرج زیاد است و صرفه ندارد، باید دولت کمک کند. بودجه فرهنگی هم کم است که باید توجه ویژه شود.
فرهنگ اساس است و زندگی مردم است. اساساً فرهنگ هویت ما را میسازد و زندگی ما را میسازد و فرهنگ چیزی است که به جامعه ما نشاط و اعتماد میدهد. سرمایه اجتماعی ما بدون فرهنگ امکان پذیر نیست.
فرهنگ را باید از طریق فرهنگ توسعه بدهیم. اگر کسی فکر کند توسعه فرهنگ از طریق پلیسی امکان پذیر است، درست نیست. اگر هم جایی نیاز داریم به ابزار غیرفرهنگی، آن ایستگاه آخر آخر آخر است.
قبل از امر به معروف و نهی از منکر باید مردم را آگاه کنیم که این کار واقعاً معروف است و این کار منکر است وگرنه امر به معروف و نهی از منکر معنا ندارد. امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دینی ماست. ستاد امر به معروف و نهی از منکر کار خاصی نتوانسته بکند.
* سینما بسیار مهم است. سینما و تئاتر بهترین وسیله برای ترویج است. اگر دین و هویت تاریخی و اسلامی میخواهیم زبان سینما و تئاتر بسیار فاخر و تأثیرگزار است. متأسفانه برای کارهای جزئی دردسر برایشان ایجاد شده. مسائلی مانند خانه سینما را در همانهای اول درست خواهم کرد.
* دو کار باید بکنیم در زمینه ماهواره و ...؛ اول اینکه باید مردم واکسینه شوند. دنیای امروز دنیای اطلاعات آزاد است و خیلی کار سختی است ایجاد محدودیت. در همهجای دنیا حتی دنیای آزاد برخی موارد فیلترهایی وجود دارد. معتقد به ناتوی فرهنگی و بالاتر هم هستم. ناتو یک بخش دارد تحت عنوان بخش فرهنگی. یک معاونت فرهنگی دارد و تلاش میکند از طریق فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی اذهان و افکار را فتح کند. باید در برابر آن برنامه ریزی کنیم اما برنامههای ما بسیار ناقص و ضعیف است. من برنامه دارم. صیانت از فرهنگ جامعه جزو ضرورت هاست.
انتهای پیام/*