جوانان کشور دینگریز نیستند/پرسپولیس و استقلال را به بخش خصوصی واگذار میکنم
خبرگزاری تسنیم: سخنان محمدرضا عارف کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری دقایقی پیش از رادیو جوان پخش شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، سخنان محمدرضا عارف کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دقایقی پیش از شبکه رادیویی جوان پخش شد.
عارف در این برنامه به مدت یک ساعت برنامههایش را در حوزه جوانان تشریح میکند.
* میگویند مردم از دین خسته شدهاند؛ من این را اصلاح میکنم. مردم از دیننمایانی که از دین استفاده ابزاری میکنند، گریزان شدهاند نه از دین.
* جوانان حماسهای چون 2 خرداد 76 را در 24 خرداد 92 خلق کنند.
* همسرم متخصص پوست است.
* یک میلیون فرصت شغلی در هر سال ایجاد میکنم.
* بخش صنعت را فعال میکنم/ این یک تکلیف است. سرمایههای داخلی و خارجی را جذب میکنم. بخشی از سرمایهها الآن وارد بازار طلا و ارز شده است که آنها را با مکانیزمهای خودش جمع میکنم و وارد رونق اقتصادی میکنم.
* الآن نرخ رشد سرمایهگذاری خارجی در ایران کمتر از متوسط رشد در دنیاست.
* توسعه صنعت گردشگری را دنبال میکنم که 200 هزار شغل در سال ایجاد میکند.
* ایران را میتوانیم قطب تجاری و ترانزیت منطقه کنیم.
* امنیت کاری را در دستورکار قرار میدهم. گرانی در حال حاضر وضعیت کمرشکنی برای خانوادهها به وجود آورده است. مهمترین برنامهمان برای کنترل تورم، کنترل دولت و جلوگیری از بیانضباطی دولت و کنترل نقدینگی است.
* نرخ تورم را میخواهیم یکرقمی کنیم و این دستیافتنی است. الآن 160 کشور دنیا تورم یکرقمی را دارند و ما جزو نادر کشورهایی هستیم که تورممان دورقمی است.
* کنار گذاشتن نهادهای نظارتی و استقراض از بانک مرکزی عامل تورم است. آثار روانی تورم بیش از اثر خود آن است.
* در بحث ساماندهی ارز تجربه موفقی در دوران اصلاحات داشتیم و ارز را تکنرخی کردیم. تکنرخی بودن ارز زمینه فساد و رانت را فراهم میکند. مصمم هستیم ارز را تکنرخی کنیم. البته در طول یکی دو سه ماه عملی نیست اما برنامه داریم این نرخ را یکی کنیم.
* هدفمندی یارانهها جزو آرزوهای همه بود و در همه دولتها مطرح بوده. منتهی دغدغه اصلی این بود که بهگونهای عمل شود که تورم زیاد نشود. بههرحال قانونی تصویب شد و در دولتهای نهم و دهم اجرا شد. چون طرح بهصورت ناقص اجرا شد، آثار تورمی زیادی را شاهد هستیم. بنا بود 30 درصد پول صرف تولید شود. چه تولید صنعتی و چه کشاورزی. یا اینکه در بحثهای سلامت سرمایه گذاری شده و بیمه جامع و خوبی را داشته باشیم. دولت بخش پرداخت یارانه نقدی را اجرا کرد و الآن آثار تورمی را در جامعه میبینیم. ما باید فاز اول را بهصورت کامل اجرا و بعد ارزیابی کنیم که این کار با همکاری مجلس خواهد بود. فاز دوم را با اهمیت دادن به تولید و رفاه مردمی پیگیری خواهیم کرد.
* سلامت از اولویتهای برنامه ماست. بر این باوریم که برای اینکه بتوانیم پاسخگوی نیازهای مردم عزیزمان باشیم باید به سلامت اولویت خاص بدهیم. امروزه یک بیمه مناسب و قابل قبولی را نداریم. بیمه خدمات درمانی را خیلی از پزشکان و داروخانهها و بیمارستانها قبول نمیکنند. الآن 70 درصد هزینه درمان توسط بیماران پرداخت میشود که با روح حاکم بر قانون اساسی سازگاری ندارد. برنامه داریم که این هزینه را به حداکثر 30 درصد برسانیم و سعی کنیم بیمههای متفرقه را در قالب یک بیمه جامع و فراگیر تقدیم کشورمان کنیم.
یکی از مشکلات امروزه، بحث دارو هست. بهخاطر مسائلی که داریم در تأمین دارو با مشکلاتی روبهرو هستیم که باید برای آن چارهاندیشی و با فشار حداقل سعی کنیم داروی مردم تأمین شود.
در بحث سلامت اولویت اول را به بهداشت دادیم چرا که هزینههای درمان را کاهش میدهد.
* سهم بخش سلامت را از تولید ناخالص داخلی افزایش داده به 7 درصد خواهیم رساند.
* نفت درآمد دولت نیست بلکه ثروت ملی است و متعلق به نسلهای آینده است، بهعنوان امانت در اختیار ماست و باید از آن حفاظت شود. این نگاه را در برنامه سوم هم داشتیم و بنا بر این بود که سالانه وابستگی بودجه به درآمد نفت کاهش یابد. در برنامه چهارم جهتگیری شفافتر بود و قرار بود سالانه حداقل 10 درصد وابستگی به درآمد نفت کمتر شود که متأسفانه به آن عمل نشد. نفت سرمایه ملی است و باید مولد و ماندگار شود.
در برنامه سوم حساب ذخیره ارزی را بنا نهادیم که مازاد درآمد نفتی باید در آن واریز میشد و صرف سرمایه گذاری در بخش غیردولتی شود. خوشبختانه با سیاستهای کلی برنامه پنجم این حساب به صندوق توسعه ملی تغییر یافت. ما بر این باوریم که اگر دولت انضباط مالی داشته باشد بدون نیاز به درآمد نفت میتواند کشور را اداره کند. حداکثر باید از نفت بهره مالکانه ببرد.
دولت اصلاحات نفت را زیر 7 دلار در یک بشکه فروخت اما به رشد اقتصادی 7 درصد رساند.
امیدواریم یک بار برای همیشه استقلال بودجه از نفت را جشن بگیریم.
* اگر کسی اشتباه من را گوشزد کرده، به او اخم نکردهام. این را حتماً در دولتم هم دنبال خواهم کرد. بنا دارم طرحی بهنام گزارش جمهور داشته باشم و ماهیانه 30 دقیقه با مردم کشورم صحبت و مردم را با مشکلات آشنا کنم. بنا ندارم دستاوردهایم را بگویم. اگر مردم مشکلات را بفهمند حتماً همکاری میکنند. باید جلب اعتماد مردم را داشته باشیم. اگر رابطه عاطفی و عقلانی بین دولت باشد، مردم کمک میکنند.
من اشتباه خود را به مردم خواهم گفت. سایتی هم طراحی میکنم بهعنوان "اگر من رییس جمهور بودم" که مردم پیشنهادات خود را به من بگویند. سایتی را هم برای دریافت انتقادات مردم خواهم داشت. کنار شورای مشاوران که به دولت کمک میکند، شورای منتقدان را هم تشکیل خواهم داد.
* اگر بخواهم در یک جمله وضعیت موجود را بگویم، باید بگویم که روابطمان در دنیا خوب نیست و جایگاه و ویژگی کشورمان ایجاب میکند که رابطه بهتری داشته باشیم. ما صاحب تمدن و ملتی بزرگ هستیم و صاحب یک انقلاب فرهنگی بزرگ که دشمنان هم به این بزرگی اعتراف کردهاند. ما با این پشتوانه قوی باید رابطهمان با دنیا را تصحیح کرده ارتقا ببخشیم. باید به دنیا ثابت کنیم که صلحطلب هستیم و اهل تعامل و گفتوگوییم و به حقوق دیگران احترام میگزاریم. در امور داخلی کشورها دخالت نمیکنیم اما به حل مشکلات منطقه کمک میکنیم.
اولویت اصلی ما تقویت دستگاه دیپلماسی کشور یعنی وزارت امور خارجه است. الآن در دولت سازمانها و نهادهای موازی فعالیت میکنند که نتیجهاش تضعیف دیپلماسی عمومی است. چارچوبهای سیاست خارجی را رهبری تعیین میکنند و ما در این چارچوب، مسائل خارجیمان را دنبال میکنیم. نیاز به دیپلماتهای قوی داریم.
اولویت اول ما برای تعامل کشورهای منطقه هستند. باید روابط تجاری و اقتصادی، علمی وفرهنگیمان را تقویت کنیم. در مرحله بعد بهسمت کشورهای اسلامی میرویم. تلاش میکنیم بر پایه فرهنگ مشترک و مشترکات علمی و هنری و اقتصادی، روابطمان را تقویت کنیم.
ما الآن رئیس جنبش عدمتعهد هستیم که فرصت خوبی را در اختیار ما گذاشته برای تقویت روابط با این کشورها. اگر این برنامهها را بهخوبی دنبال کنیم، میتوانیم روابطمان را با سایر کشورها ساماندهی کنیم. از جمله اولویتهای ما کشورهای آفریقایی هستند. ما صاحب فناوریهای خوبی هستیم و کشورهای آفریقایی نیازمند آن هستند، همچنین آمریکای لاتین. در اروپا برخی کشورها روابط سنتی و دیرینه با ما دارند. ما نتوانستیم از اختلاف آمریکا و اروپا بهره برداری کنیم و اتفاقاً بهعکس عمل کردیم و آمریکا و اروپا در مسئله هستهای ایران با یکدیگر همسو شدند.
مبادله استاد با استاد، کارشناس با کارشناس و پژوهشگر با پژوهشگر و دیپلماسی هنری میتواند به بهبود روابط کمک کند. اگر به سینماگران عزیز میدان داده شده و دخالتهای امنیتی و دولتی را حذف کنیم و سینما راه خود را برود، از طریق فیلمهایی که ساخته میشود میتوانیم پیام خود را به سایر کشورها برسانیم. همچنین باید از دیپلماسی رسانهای و ورزشی و ... نیز استفاده کنیم. اینها خیلی جاها جواب دادهاند.
ما 4 میلیون ایرانی خارج از کشور داریم که عموماً جزو نخبگان هستند. الآن متأسفانه مهاجرت نخبگان در یک اتوبان یکطرفه قرار گرفته است. تلاش میکنیم این اتوبان را دوطرفه کنیم. نگاه ما به این 4 میلیون نفر این است که سفرای فرهنگی ما هستند. اگر طوری کنیم که سفارتخانه را خانه اول خود بدانند، میتوانند سفرای فرهنگی ما باشند. اگر هر نخبه ایرانی بتواند نظر 100 نفر را راجع به ایران تغییر دهد، در حقیقت نظر 400 میلیون نفر را تغییر دادیم و عملاً این لابی میتواند روی حکومتها و دولتها تأثیرگزار باشد.
در داخل کشور چهرههای برجستهای داریم که میتوانند در حل مشکلات ما با دنیا کمک کنند. من با اردوغان 3 ملاقات رسمی داشتیم. ملاقات اول که ایشان به ایران تشریف آوردند رسمی بود. اما دفعه بعد که به ترکیه رفتم ملاقات فراتر از رسمی بود، دوستانه بود و به حل مشکلات و مسائل بسیار کمک کرد. مثلاً آقای هاشمی رفسنجانی که روابط بسیار حسنه و دیرینه با کشورهای اسلامی دارد و عموماً کشورهای اسلامی ایشان را از رهبران بزرگ دنیای اسلام میدانند، چقدر ما از این سرمایه استفاده کردیم؟ هیچ.
فرد دیگر آقای خاتمی است که مبتکر گفتوگوی تمدنها بودند. ما باید از فرصت ایشان نیز استفاده کنیم و روابطمان را با دنیا تقویت کنیم. من از این سرمایه ملی بهعنوان سفرای ویژه برای حل مشکلاتی که داریم و برای ارتقای جایگاه روابطمان استفاده خواهم کرد.
* در طول 3 دهه گذشته اصلاحات موردی را در آموزش و پرورش داشتیم، دوره پیشدانشگاهی را مثلاً ایجاد کردیم. متأسفانه این طرح بهدلایلی شکست خورد. در سالهای 76 و 77 بحث تحول در نظام آموزش و پرورش مطرح شد، بهخصوص اقداماتی که در طول 20 سال بعد از انقلاب کرده بودیم روبنایی بود. جهتگیریها و برنامهها همان جهتگیریهای قبل از انقلاب بود و همیشه این مسئله بود که آیا این برنامهها با انقلاب ما و قانون اساسی سازگاری دارد یا خیر؟
به این رسیدیم که ابتدا باید فلسفه تعلیم و تربیت را تدوین کنیم که 7-8 سال طول کشید و کار خوبی انجام گرفت و همه متخصصان تقریباً درگیر این مسئله بودند. این طرح در 2 دولت ادامه یافت و در کمیسیونی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد. همزمان طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش هم مطرح شد، مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت. در کمیسیونی که من در خدمت همکاران بودم پیگیری شد. بعدها در مجمع تشخیص و در کمیسیون اجتماعیاش سیاستهای کلی در آموزش و پرورش مطرح شد. چون اعضای کمیسیون ذیربط در شورای عالی با کمیسیون مجمع مشترک بودند، طرح بهصورت هماهنگ پیش رفت.
خوشبختانه اخیراً سیاستهای کلی آموزش و پرورش ابلاغ شده است. این سیاستها باید بهصورت جدی دنبال شود. اما مهمترین ابزار اجرای این سند معلم است. یکی از دلایلی که برنامههای قبلی موفق نشد، غافل شدن از نقش معلم بود. ما باید معلمی را تربیت کنیم که بتواند این تحول را پیگیری کند. جایگاه و منزلت معلم باید ارتقا یابد. آرزو دارم به جایی برسیم که فارغ التحصیلان دانشگاهی برای اشتغال، اولین انتخابشان معلمی باشد ولی الآن اینطور نیست متأسفانه. قدرت خرید معلمان باید افزایش یابد و مطالبات بهحقشان رسیدگی شود.
نیاز به دورههای تربیت معلم قوی داریم. باید تلاش کنیم معلمین برجسته را برای این سند تربیت کنیم که اینها در برنامه من وجود دارد.
* برای اینکه نشاط را در جوانها تقویت کنیم باید اوقات فراغتشان را خوب مدیریت کرده و بهترین بهرهبرداری را از آن داشته باشیم. تفریحات سالم مانند سینما و تئاتر را باید تقویت کنیم. توسعه سینما و تئاتر را باید شاهد باشیم. پارکها نقش مهمی را در ایجاد آرامش در جوانان و مردم دارند. باید شهرداریها بهخصوص در شهرهای کوچک کمک شوند.
نگاهی که ما به ورزش داریم نگاه لوکس و مستحبی نیست. ورزش را واجب میدانیم برای سلامت و پویایی جامعه. اگر جوان بهسمت ورزش برود از بسیاری آسیبهای اجتماعی دور می ماند.
متأسفانه میان برخی دانشجویان و جوانان اینگونه احساس میشود که ورزش مانع درس میشود و بهانه میشود برای کنار گذاشتن ورزش. من در همه دوران تحصیلم شاگرد اول بودم. در عین حال در مسابقه پینگپنگ هم قهرمان بودم. وزارت ورزش باید حتی الامکان تصدی را کنار گذاشته به انجام وظایف حاکمیتی و حمایت و نظارت بپردازد.
به ورزش همگانی توجه میکنم. مسئولیت این ورزش باید به نهادهای اجتماعی مانند شهرداریها واگذار شود. بدنسازی و .. هم در پارکها باید باشد.
دولت باید به ورزش حرفهای بهخصوص در شهرستانها کمک کند. در فوتبال که یک مقداری توجه شد،الآن تیمهای ارزندهای در شهرستانها دارید که رقبای مهمی برای تیمهای تهرانی هستند همچنین در والیبال و بسکتبال.
ورزش قهرمانی بهطور جد باید پیگیری شود. ورزشهایی متعلق به ماست مانند کشتی و ورزش زورخانهای. ورزش زورخانهای را در دوران اصلاحات راهاندازی کردیم و فدراسیونش را تأسیس کردیم. باید کشتی را حمایت کنیم تا روحیه پهلوانپروری را بر همه ورزشها حاکم کنیم. باید به ورزش بانوان اولویت بدهیم. باید به سرانه ورزشی 1 متر مربع برای هر نفر برسیم. الآن 0.3 متر برای هر فرد است.
بانوان الآن امکانات ورزشیشان محدود است که باید بیشتر شود.
باید از ورزش سیاستزدایی شود. نباید به ورزش نگاهی سیاسی داشت. دولت نباید در فدراسیونها و انتخاب رؤسای آنها دخالت کند.
آرزوی طرفداران پرسپولیس و استقلال این بوده که خصوصی شوند و امیدواریم به این خواسته بهحق طرفدارانشان جواب بدهیم.
* بالا رفتن سن ازدواج آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد و مشکلات روانی را در جامعه اضافه کرده است. سن ازدواج متأسفانه 5 سال افزایش یافته و با کمال تأسف نرخ طلاق اضافه شده و از یک به 16 به یک به 6 رسیده و با کمال تأسف ازدواج در تهران به یک به 3 رسیده است. برای این مسئله جدی باید چارهاندیشی شود. ریشه این مشکل مسائل اقتصادی است. بحث بیکاری از مشکلات دیگر است. یک جوان اطمینان ندارد که اگر خانواده تشکیل داد بتواند تأمین معاش کند.
بهدلیل عدم تأمین شغل و وضعیت مسکن، وضعیت فعلی را داریم. باید ایجاد اشتغال را دنبال کنیم و مسکن را که جدی است پیگیری کنیم.
بحث مسکن مهر بهطور ناقص اجرا شد و نتیجهاش افزایش تورم بود. الآن بانک مسکن حدود 45 هزار میلیارد تومان در بحث مسکن بدهی دارد. این مسکنها در جایی ساخته شد که فاقد امکانات شهری و آب و برق بوده. کارشناسان ما نقدی کردند به مسکن مهر و به مسکن ماندگار رسیدند.
سعی میکنیم در زمینهای داخل شهر مسکن ماندگار را دنبال کنیم. دولت در داخل شهر زمینهایی دارد و بخشی از فضاهای آموزشی و بیمارستانی و ... که راکد است میتواند مبنای کار باشد.
اغلب شهرهای ما در گسل زلزله هستند، با احیای بافت فرسوده و مقاوم سازی آنها میتوانیم زمینها را به تعداد واحد مسکونی بیشتری تبدیل کنیم.
برای ازدواج باید تسهیلاتی پرداخت کنیم، وامهای فعلی کفاف نمیدهد. سالنهایی را مثلاً اختصاص دهیم با سوبسید و با قیمت بسیار جدی برای عروسی. وامهای بیشتر با بازپرداخت بلندمدت باید اعطا شود.
* جوانان اصولگرا و اصلاحطلب راحتتر از نسل ما میتوانند با هم گفتوگو کنند. هر دو دغدغه پیشرفت کشور را دارند. در دولتم فضای گفتوگوی بین اینها را فراهم میکنم، این کمک میکند که ما برنامههایمان را بهتر دنبال کنیم.
به جوانان عزیز توصیه میکنم روز 24 خرداد به صندوقهای رأی بروند. ما نیاز به مشارکت حداکثری همه مردم و بهخصوص جوانان داریم. رقیب اصلی من عدمحضور مردم و بهخصوص عدمحضور جوانان عزیز است.
انتهای پیام/*