بهترین پاسخ به اهانتها و شبهات نسبت به پیامبر(ص) هنر است/ ادبیات و سینما تنبلی کردهاند
خبرگزاری تسنیم: نویسنده کتاب «محمد» میگوید: منابع متعدد و کافیای در خصوص زندگی حضرت رسول(ص) نوشته شده است، اما مسلمانان با وجود همه هجمههایی که به ساحت قدسی پیامبر(ص) شده، برای پرداختن به زندگی حضرت رسول(ص) از منظر هنر تنبلی میکنند.
کتاب «محمد» عنوان جدیدترین اثر ابراهیم حسنبیگی، نویسنده، است که نسخه انگلیسی آن طی روزهای برگزاری بیست و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سوی انتشارات شمع و مه رونمایی و سپس برای استفاده مخاطبان جهانی بر روی سایت آمازون به نمایش گذاشته شد.
افشین شحنهتبار، ناشر این اثر که سالها تجربه در صنعت نشر بینالملل را در کارنامه فعالیتهای خود دارد، معتقد است مهمترین ویژگی کتاب «محمد»، بیطرف بودن نویسنده نسبت به مقوله زندگی پیامبر(ص) است. این در حالی است که در سالهای اخیر یا اثری از منظر ادبی نوشته نشده است و یا اگر هم به رشته تحریر درآمده نتوانسته چنان که باید مخاطبان جهانی را به سمت خود جلب کند و چهرهای واقعی از نبی اکرم(ص) به تصویر بکشد. ابراهیم حسنبیگی دغدغههای خود از نگارش «محمد» و روش تألیف داستانی آن را با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به گفتوگو نشسته است:
*تسنیم: آقای حسنبیگی! برخی از کسانی که کتاب را خواندهاند، معتقدند که مهمترین ویژگی کتاب، بیطرف بودن شما در نگارش زندگی پیامبر(ص) و داشتن نگاهی بیطرفانه به این مقوله است. چطور توانستید با این رویکرد به زندگی پیامبر(ص) بپردازید و در عین حال وجه قدسی پیامبر(ص) را حفظ کنید؟
قصد من در نگارش رمان «محمد» این بوده که با نگاهی بیطرفانه به این مقوله بپردازم و شخصیت پیامبر(ص) را آنطور که هستند، نشان دهم. سعی داشتم که شخصیت رحمانی و انسانی رسول خدا(ص) را همانطور که ما میشناسیم و از ایشان سراغ داریم، در این اثر به نمایش بگذارم. این نگاه بیطرفانه غیر قابل انکار است و اصلاً یکی از اهداف من در نگارش این اثر همین امر بوده است. این در حالی است که شناخت مخاطب جهانی با آنچه که ما از پیامبر(ص) سراغ داریم، متفاوت است و تلاش میشود تا از پیامبر(ص) چهرهای غیر واقعی به تصویر بکشند.
افرادی تلاش میکنند تا مسلمانان را عقبافتاده، جنگطلب و تروریست نشان دهند. بخشی از این امر نشأت گرفته و متأثر از رفتار خود مسلمانان است که با رفتارشان اسلام را سیاه نشان میدهند. از سوی دیگر، خیلی از حکومتهای منطقه که از نظر اقتصادی و اجتماعی وابسته به استکبار هستند و از طرف دیگر خود را مسلمان مینامند، با اعمالشان سعی در سیاه نشان دادن چهره رحمانی پیامبر(ص) دارند.
در سالهای اخیر بخشی از اقدامات کسانی که خود را مسلمان میدانند، سبب شده است تا چهره اسلام واقعی مخدوش شود. ما هر ساله با افرادی مواجه هستیم که با بیان «بسم الله الرحمن الرحیم» و با نام الله افراد مختلفی را میکشند و ترور میکنند. در این میان تلاش این افراد برای انتساب خود به پیامبر و پیوند اقدامات خشنشان به نبی خدا(ص) اهمیت دارد که سبب شده است تا وجه مهربانی پیامبر و حسن خلق ایشان که همه ما به آن اعتقاد راسخ داریم، زیر سؤال برود.
من در رمان «محمد» تلاش کردم تا با کنار گذاشتن این اقدامات و این نوع نگاه، به این بپردازم که رسول خدا(ص) در آن زمان در عربستان در کنار ادیان و اقشار مختلف جامعه زندگی میکردند و همه بر حسن خلق و امانتداری ایشان تأکید داشتند. در این اثر تلاش کردم بگویم که اگر تعاملی میان ادیان در آن زمان بوده است، برگرفته از خلق نیک پیامبر(ص) و آیات قرآن کریم بوده است. همین امر سبب میشود تا در آن زمان بسیاری از اندیشمندان و متفکران مسیحیت و یهود به اسلام تن دهند.
*تسنیم: دنیای غرب به ویژه مسیحیت پیامبر(ص) را به عنوان یک پیامبر الهی نمیشناسند. دو اتهام هم معمولاً به ساحت ایشان وارد میکنند، نخست جنگطلب بودن ایشان و دوم؛ همسرگزینی حضرت(ص). در این اثر با توجه به اینکه مخاطب پیشبینی شده برای آن بیشتر از غیر مسلمانها هستند، چطور این دو وجه را آنطور که بوده، برای مخاطب تشریح و بیان کردید؟
همینطور است. در بحث جنگطلب بودن مواردی را آوردیم که بگوییم تمامی جنگهایی که در زمان حضرت رسول(ص) انجام شده، امر خداوند بوده است. در این اثر بیان شده است که جنگهای زمان حیات پیامبر(ص) اجتنابناپذیر بوده است و ایشان به اجبار وارد این امر شدند، نه اینکه خودشان علاقهای به انجام این کار داشته باشند. در سیره ایشان بیان شده است که حضرت تلاش میکردند تا جایی که امکان داشت، با گفت وگو مشکل را رفع کنند و تا میتوانند از این طریق افرادی که از راه حق منحرف شدهاند را به مسیر هدایت پیش ببرند. در غیر این صورت جهاد میکردند.
سیره عملی نبی خدا(ص) مهمترین گواه است بر اینکه ایشان جنگطلب نبودهاند؛ چرا که در غیر این صورت دستور نمیدادند تا با اسرا ملاطفت کنند و مجروحین را درمان کنند؛ کسی که جنگطلب باشد تلاش می کند تا هر چه میتواند بکشد تا به هدف خودش برسد. در مورد تعدد زوجات ایشان، موضوع خیلی پیچیده است و با توجه به مخاطبی که میشناختم، شرح آن بسیار دشوار بود، به همین دلیل از طرح آن گذشتم. علاوه بر این، حجم اثر هم اجازه پرداختن به این موضوع را نمیداد. من با توجه به همه این اتهامها ساختار و محتوای اثر را طراحی کردهام.
*تسنیم: چطور وقتی که غربیها پیامبر را به عنوان رسول خدا(ص) قبول ندارند، این وجوه را الهی ترسیم کردید؟
قوم یهود اعتقاد داشت که آخرین پیامبر خدا(ص) از قوم یهود مبعوث میشود و انتظار این را هم داشتند. وقتی اعلام شد که کسی از اعراب و قریش ادعای نبوت کرده است، با همین منطق سست به مبارزه و مخالفت با پیامبر برخاستند. این نوع نگاه هنوز هم در میان کسانی که تعصب چشمهای آنها را کور کرده است، وجود دارد. اگر کسی، چه از یهود و چه از مسیحیت، به زندگی و سیره پیامبر(ص) نگاه کند، بر نبوت ایشان اذعان دارد. چه بسیار افرادی که در طول تاریخ از ادیان مختلف با نگاه حقیقتیاب به سیره عملی رسول خدا(ص) نگاه کردند و به دین اسلام مشرف شدند. به عنوان نمونه در همان آغاز رسالت پیامبر(ص)، رئیس شورای عالی قوم یهود کسی را مأمور میکند تا به نزد پیامبر(ص) برود و صحت نبوت ایشان را بررسی کند. این فرد با وجود اینکه از افراد معتبر قوم یهود است، با دیدن پیامبر(ص) جذب شخصیت ایشان میشود و به اسلام گرایش مییابد.
موضوع مهم در این امر این است که برخی معترض و متعصب هستند، هرچه هم استدلال به اینها نشان دهیم، چشم حقیقتبین آنها کور شده است و نمیبینند. این نوع افراد با همه غرضورزی و دشمنیای که نسبت به شخصیت پیامبر(ص) دارند، نمیتوانند اقتدار اسلام در دنیای امروز و گرایش قریب به 2 میلیارد انسان به این دین را نادیده بگیرند. رمان «محمد» تلاش میکند تا با استدلال به مخاطب خود نشان دهد که این فردی که در قوم قریش ادعای نبوت کرده است، پیامبری است که از جانب خداوند به سوی مردم مأمور شده است. در این میان از خود داشتههای قوم یهود و مسیحیت هم استفاده شده است. به عنوان نمونه از بشارتهایی که در منابع ادیان دیگر برای رسالت پیامبر(ص) بود، استفاده کردم. اگر کسی با نگاه غیرمتعصبانه به استدلالها نگاه کند، حقیقت را پیدا خواهد کرد.
*تسنیم: شما برای نگارش این کتاب حتماً به منابع مختلف تاریخی و پژوهشی مراجعه کردهاید. در مجموع آثاری که از نظر شیعه، اهل سنت و خاورشناسان نوشته شده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
من برای تدوین این اثر از منابع متعدد استفاده کردم که در بخش انتهایی اثر تنها به 15 عنوان اشاره شده است. در این میان هم آثار اهل سنت، هم تشیع و هم خاورشناسان مورد بررسی قرار گرفته است. در میان آثاری که مطالعه شد، اختلافنظرهای متعددی وجود داشت، اما مبنا را بر وجوه مشترک این آثار گذاشتم. عمده اختلافات نیز به زمان بعد از رحلت ایشان باز میگشت، والا در قبل از آن از صدر اسلام تا رحلت نبی مکرم اسلام(ص) وجوه اختلاف خیلی کمتر به چشم میخورد.
تلاش خاورشناسان برای نفی نبوت رسول خدا(ص)
در مورد چهره قدسی ایشان هم باید گفت که در منابع اهل سنت و شیعه به این وجه اعتقاد داشتند و آن را در آثارشان نشان دادهاند. در مورد منابع فارسیای که از سوی شیعه نوشته شده است، باید بگویم که این منابع متعدد و مفصل هستند. بیشتر در مطالعه ابتدایی اثر به سراغ آثاری رفتم که استناد آنها از قبل برای من مشخص شده بود؛ مثل کتاب «فروغ ابدیت» آیت الله سبحانی. البته در این میان برخی از آثار هم بودند که مثلاً یک بخش از زندگی ایشان را کمتر نوشتهاند، خب در این موارد سراغ آثاری رفتم که مفصلتر به این وجوه پرداختهاند.
*تسنیم: برخی از آثار خاورشناسان مانند «محمد» اثر مارتین لینگز، نگاه به پیامبر(ص)، نگاه به یک فرد عادی است و آن وجه قدسی ایشان را نشان نمیدهند. نظر شما در این رابطه چیست؟
نگاهها مختلف است. یک عده وارد وادی تضعیف شدند و غرضورزانه مطالب خود را نوشتند و از واقعیتهای روشنی که برای همه مبرهن است، کناره گرفتند و چشم خود را بستند. در این آثار چهره قدسی پیامبر(ص) کمرنگ شده و از ایشان به عنوان یک انسان معمولی یاد میشود. برخی سعی کردند شکل ظاهری و صوری مسائل را ببینند. بخشی از این نگاه به این بازمیگردد که آنها مسلمان نبودند و با یک دید از پیش تعیین شده به سوی این مسائل آمدند. برخی از خاورشناسان بیشتر از آنکه اثباتکننده باشند، نفی کننده نبوت حضرت ختمی مرتبت(ص) بودند.
*تسنیم: چرا با وجود داشتن منابع متعدد فارسی و همینطور عربی در خصوص زندگی پیامبر(ص)، اثر ادبی و هنری کمی در مورد ایشان داریم؟
ما از نظر تعداد منابع با کمبودی مواجه نسیتیم. منابع متعددی در خصوص زندگی حضرت رسول(ص) نوشته شده است که مهمترین مؤلفههای این آثار جامع و مستند بودن آنها است. مطالب ارائه شده در این آثار مبهم نیستند و علاوه بر این تلاش نویسندگان در طول تاریخ در پی تدوین منابع متعدد تاریخی و پژوهشی سبب شده است تا وجوه مختلف زندگی رسول خدا(ص) به فراموشی گذاشته نشود. وجود این منابع متعدد سبب شده است تا پرداختن به زندگی حضرت کار شاقی برای نویسندگان نباشد.
مشکل از سوی خود نویسندگان ماست که کمتر به سراغ زندگی پیامبر(ص) از منظر ادبیات رفتند. نه تنها نویسندگان ما این موضوع را مغفول داشتند که در دیگر شاخههای هنری هم کمتر با این موضوع برمیخوریم. به عنوان نمونه خیلی نادر است که یک نقاش به این موضوع بپردازد. سینمای ما هم مبتلیبه این قضیه است. 30 سال پیش فیلم «محمد رسول الله» ساخته شد و بعد از آن ما شاهد یک کار جدی نبودیم تا اینکه مجید مجیدی بعد از این مدت به ساخت یک فیلم در مورد پیامبر(ص) پرداخت. البته امیدوارم این تنها فیلمی نباشد که به ایشان اختصاص دارد.
مسیحیان برخلاف مسلمانان نسبت به پیامبرشان احساس دین دارند
این در حالی است که در دنیای مسیحیت، آثار زیادی به زندگی حضرت عیسی(ع) اختصاص دارد. مسلمانان به شخصیت پیامبر(ص) به عنوان شخصیت یک فردی که وحدتآفرین میان ادیات و مذاهب مختلف است، نگاه نمیکنند. ایشان را به عنوان یک الگو در این مسیر معرفی نمیکنند. هیچ اهانتی به حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) در دنیا چه از جانب مسلمانان و چه غیرمسلمانان نمیشود، اما یهود و مسیحیت طبق تکلیفی که به پیامبرشان احساس کردند در این زمینه فعالیت کردند.
چرا نمیگوییم که ایراد از مسلمانی ماست؟
مسلمانان علیرغم این همه نیازی که در مورد شخصیت رسول خدا(ص) و نشان دادن ایشان به عنوان یک الگو وجود دارد و با وجود همه هجمههایی که در سالهای گذشته به ساحت مقدس ایشان شده است، برای پرداختن به زندگی حضرت رسول(ص) از منظر هنر تنبلی میکنند. یکی از انگیزههایی که سبب شد تا رمان «محمد» نوشته و پرداخته شود، همین اهانتهایی بود که به ایشان از سال 84 میشد. شبهات مختلفی به نبی مکرم اسلام(ص) وارد میشود که در دیگر ادیان نمیبینیم، بهترین وسیله برای پاسخ دادن به این شبهات و پاک کردن چهره ایشان از اهانتها همین راه هنر است. نمیدانم چرا نویسندگان و هنرمندان به این نمیپردازند که بیبند و باریها و خشونتها به ساحت حضرت رسول(ص) ربطی ندارد و مشکل از مسلمانی ماست. ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به این احتیاج داریم که دامان اسلام و مسلمان واقعی را از این اهانتهای انجام شده پاک کنیم.
*تسنیم: از استقبال این اثر بفرمایید.
مدت زمان زیادی نمیگذرد. ناشر هنوز موفق نشده است برخی از این موانعی که برای توزیع آثار اینچنینی در بیرون از مرزهای کشور وجود دارد، برطرف کند. شحنهتبار، ناشر اثر، تمام تلاش خود را دارد که از طرق مختلف توزیع اثر را پیگیری کند. در این میان مساعدت نهادهای فرهنگی کمک شایانی به این امر میکند. میتوان با استفاده از رایزنهای فرهنگی ایران در خارج از کشور آثار اینچنینی حتی به مسلمانان دیگر کشورها معرفی شود. مسئولان فرهنگی اصلاً فکر نکنند که این رمان برای ابراهیم حسینبیگی است، بلکه به این فکر کنند که این یک اثر کوچک است که به واسطه آن شاید بتوان چهره پیامبر(ص) را آنطور که هست به دیگران نشان داد.
انتهای پیام/