ماجرای نمایشگاه جنگ شهید علمالهدی پیش از شروع جنگ
خبرگزاری تسنیم: یکی از کارهای برجستهای که شهید علم الهدی قبل از شروع جنگ تحمیلی انجام داد برگزاری نمایشگاه پیش بینی جنگ بود. او در جواب بی توجهی دولت موقت نسبت به اخبار برای آنکه تحرکات مشکوک عراق به صورت یک خبر مهم جلوه کند، دست به ابتکار جدیدی زد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بصیرت و ذکاوت بسیار سید حسین علم الهدی جزو خصوصیات برجسته او بود که همه اطرافیانش برای اثبات این خصیصه خاطرههای فراوانی نقل کردهاند. یکی از کارهای برجستهای که او قبل از شروع جنگ تحمیلی انجام داد برگزاری نمایشگاه پیش بینی جنگ بود. اقدام نادری که انجام آن نیاز به شهامت و بصیرت زیادی داشت. سید حمید علم الهدی برادر سید محمد حسین علم الهدی که یکسال از او کوچکتر بوده و در بیشتر مبارزات در برهههای مختلف زمانی او را همراهی میکرده است، در مورد تصمیم محمد حسین برای برگزاری این نمایشگاه چنین روایت میکند:
"در آغاز تشکیل سپاه پاسداران خوزستان، حسین عضو شورای فرماندهی استان بود و اخباری از تحرکات عراق نیز به گوش میرسید. حسین مسأله را پیگیری کرد و در تلاش بود که این اخبار را به مسئولین برساند. لکن دولت موقت هیچ توجهی به درد دل سپاهیان پاسدار نداشت.
بعد از مدتی برای آنکه تحرکات مشکوک عراق به صورت یک خبر مهم جلوه کند، حسین دست به ابتکاری جدید زد. یکی از سالنهای مرکزی اهواز را برای برگزاری نمایشگاه در نظر گرفت و اجناس و سلاحهایی را که عراق در اختیار مرزنشینان قرار داده، به نمایش گذارد. حسین از همه خبرنگاران دعوت کرد تا به تهیه گزارش از نمایشگاه بپردازند و خود توضیحات کامل را ارائه داد. لکن متأسفانه دولت موقت از خواب غفلت بیدار نشد و هرگز در مرزهای ایران، آمادگی لازم پدید نیامد، تا زمانی که ناگهان ارتش عراق حملهور شد و هزاران کیلومتر از کشور را بدون هیچ درگیری، اشغال کرد."
سید محمد حسین علم الهدی در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آیت الله سید مرتضی علمالهدی دیده به جهان گشود. از 6 سالگی به فراگیری قرآن پرداخت. وی بسیار اهل مطالعه بود. در دبیرستان با تشکیل انجمن اسلامی و سخنرانی فعالیتهای خود را آغاز کرد. در سال 1356 در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل خود را ادامه داد. در دوران دانشجویی علاوه بر تحصیل، در رشته تاریخ دانشگاه مشهد به تدریس نهجالبلاغه، عقاید و تاریخ اسلام میپرداخت. وی از مبارزان دوران ستمشاهی بود و در شهرهای مشهد، کرمان و اهواز فعالیت سیاسی انجام میداد و در سنین 14 تا 21 سالگی چند بار توسط رژیم ستمشاهی، زندانی و شکنجه شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو اولین شورای تشکیل دهنده سپاه پاسداران در خوزستان بود. قبل از شروع جنگ وقت خویش را صرف امور فرهنگی میکرد. از اوایل جنگ در اهواز مستقر بود و سازماندهی بسیجیان اعزامی از سراسر کشور به جبهههای نبرد را به عهده داشت. پس از گذشت دو ماه از جنگ نقطه حساس مرزی یعنی هویزه را برای خود انتخاب کرد و برای تشکیل سپاه پاسداران و سازماندهی عشایر عازم این منطقه شد. او و جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در حماسه هویزه (16 دی ماه 1359) به دریای تانکهای دشمن که آنها را محاصره کرده بودند حملهور شدند. حسین پس از شهادت همرزمانش با فریاد الله اکبر، آخرین گلولههای باقیمانده آرپیجی را به سوی دشمن شلیک کرد و چند تانک مهاجم را منهدم کرد، اما با تمام شدن مهمات و تنگتر شدن حلقه محاصره، چون مولایش امام حسین(ع) به شهادت رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
انتهای پیام/