از تحریر تا تقسیم
خبرگزاری تسنیم: القصبه، التحریر، الخضرا، التغییر، لؤلؤ، دروازه خورشید و هماکنون تقسیم؛ میدانهایی که در حال تعریف معنا و مفهوم سیاسی اجتماعی نوینی برای میادین بزرگ شهری هستند، میدانهایی که تاکنون چندین دیکتاتور را به زانو درآوردهاند.
القصبه، التحریر، الخضرا، التغییر، لؤلؤ، دروازه خورشید و هماکنون تقسیم یا تاکسیم ترکهای ترکیه؛ میدانهایی که در حال تعریف یک معنا و مفهوم سیاسی اجتماعی نوین برای میادین بزرگ شهری هستند. مفهومی که مردم ایران 34 سال پیش نوعی از آن را با تسخیر، استقامت و در نهایت تغییر «شهیاد» به «آزادی» در تاریخ خود آفریده و برای ملتهای دیگر بهعنوان الگویی کارساز به یادگار گذاشتهاند. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به این میدانهای اعتراض و انقلاب که ملتهای گوناگون را به میدان استقامت و آزادیخواهی و پیروزی کشاندهاند.
القصبه: خانه مردم
در دی ماه سال 1389 یکی از مهمترین اخبار سیاسی جهان چنین بود: «زینالعابدین بن علی، رئیس جمهوری تونس از قدرت کنار رفت و جای خود را موقتاً به محمد غنوشی، نخست وزیر سپرد»، خبری که سرآغاز دوره مهمی در حیات سیاسی اجتماعی خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب میشد. قیام مردم تونس که از حادثهای بهظاهر کوچک آغاز شد؛ زمینههای آشوب را در سرتاسر تونس علیه حکومت بن علی فراهم کرد. توقیف چرخ سبزیفروشی جوان تحصیلکردهای توسط یک پلیس زن در یکی از شهرهای کوچک و دور از پایتخت موجب شد تا این جوان در اعتراض به بیکاری، دست به خودسوزی بزند. اعتراضات خیابانی در پایتخت تونس در نتیجه اقدام آن جوان بیکار آغاز و به شهرهای دیگر نیز سرایت کرد و در کمتر از یک ماه رئیس جمهور دیکتاتور این کشور را از قدرت پایین کشید.
میدان القصبه و تصویر محمد بوعزیزی، جوانی که شعلههای وجودش کاخ قدرت دیکتاتور تونس را به آتش کشید.
طی روزهای قیام خیابانهای منتهی به میدان القصبه، مرکز شهر تونس که ساختمانهای دولتی فراوانی در آن جای گرفته از مهمترین مراکز تجمع و زد و خورد بودند. نیروهای امنیتی سعی داشتند از رسیدن جمعیت معترض به میدان و در نتیجه دسترسی آنها به ساختمان برخی وزارتخانهها و مراکز دولتی جلوگیری کنند. گریختن بنعلی برای مردم تونس بهبهای جان 60 شهروند تمام شده بود و مردم هیچگاه اجازه ادامه روند پیشین را نمیدادند. تنها چند هفته پس از سقوط بنعلی اعتراضات علیه جانشین او شروع شد و این بار مردم بهراحتی میتوانستند خود را به میدان القصبه رسانده در آنجا چادر زده با خانه مردم خواندن این میدان، آن را به نشان و نمادی از اعتراض و تداوم انقلاب و ظلمستیزی اعلام کنند، بهطوری که مردم شهرهای دیگر، در قالب کاروان آزادی، هنگام عزیمت به پایتخت برای شرکت در اعتراض و انقلاب بهخوبی مقصد خود را میدانستند، القصبه خانه اعتراض آنها بود.
نماز جماعت انقلابیون در میدان القصبه
اتفاقات میدان القصبه که یادآور میدان ژاله (شهدای کنونی) و میدان آزادی تهران بود برای حکومتهای منطقه پیام روشنی داشت. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب تونس، مقایسه آن با حرکت انقلابی مردم ایران در سال 57 آغاز شد و همین کافی بود که رعب و وحشت در دل دیکتاتورهای منطقه جای باز کند. حکومتهای مصر و لیبی شروع به انتقاد از قیام مردم تونس کردند و در مقابل در اردن و مصر اولین تظاهرات به حمایت از مردم تونس برگزار شد. در قاهره تعدادی از تظاهر کنندگان جلوی سفارت تونس در مصر اجتماع کردند تا مخالفت خود را با حکومت طولانی حسنی مبارک، رئیس جمهور این کشور ابراز کنند. یکی از تظاهر کنندگان به یک خبرگزاری بینالمللی چنین گفت: «آنچه در تونس اتفاق افتاد به همه ما امیدواری میدهد تا بتوانیم از ترس رها شویم و بر دیکتاتورها غلبه کنیم». به این ترتیب، میدان القصبه روح اعتراض و مقاومت را در میدان التحریر قاهره زنده کرد.
میدان القصبه، خانه انقلابیون تونس
التحریر: مسلخ فرعون
از پنجم بهمن 1389 انقلاب مصر آغاز شد. راهپیماییها، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی کمر دیکتاتوری سازشکار مبارک را شکست و به استعفای او در 22 بهمن 89 منجر شد. تاریخی که برای جهانیان خاطره سرنگونی یکی دیگر از دیکتاتورهای غربگرای خاورمیانه، محمدرضا شاه را زنده کرد. انقلابیون مصر دنبال همان اهدافی بودند که مردم ایران در سال 57 در انقلاب خود مطرح میکردند. روی کار آمدن دولتی مردمی و مستقل که بر سلطه بیگانگان بر سرنوشت کشور پایان داده بهجای تأمین منافع بیگانگان بهفکر منافع ملت باشد. در این میان میدان التحریر از سویی مرکز طرح خواستههای سرکوب شده مردم مصر و از سوی دیگر محل خشونت و ضرب و شتم و کشتار توسط نیروهای امنیتی و طرفداران واپسگرای مبارک بود.
گردهمآیی میلیونی مصری در میدان التحریر
التحریر به نمادی از مقاومت و عدم ترک صحنه تبدیل شده بود که رمز اصلی پیروزی انقلاب مردم ایران و تونس محسوب میشد. مصریها در میدان التحریر کتک میخوردند؛ دستگیر و بازداشت میشدند اما آزادیخواهی و نه گفتن به دیکتاتوری خودفروخته را ترک نمیکردند. عدم ترک صحنه توسط مردم مصر یادآور حضور شبانهروزی مردم در خیابانها و میدانهای پایتخت ایران در سال 57 در کوران انقلاب اسلامی ایران بود که بارها توسط رهبر کبیر انقلاب رمز موفقیت حرکت خوانده میشد. این در حالی بود که حکومت مصر سعی داشت با اعلام حکومت نظامی و منع آمد و شد و بهکارگیری خشونت در برابر تحصن کنندگان التحریر، این میدان را خالی و مردم را از میدان بهدر کند. برپایی چادر توسط مردم در این میدان و آمیختن زندگی روزمره با اعتراض مهر باطلی بود که التحریر بر برنامههای امنیتی دیکتاتور ضدانقلاب فرو کوفت.
نماز جماعت انقلابیون در التحریر
پس از پیروزی انقلاب نیز میدان التحریر نقش خود را همچنان حفظ کرد و هرگاه مردم اعتراضی به حکومت کنونی داشته باشند؛ التحریر مأمن و مهد فریاد آنهاست. برگزاری مراسم گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب مصر در التحریر نشان داد که حضور مردم در این میدان همیشگی بوده و همچون حضور شکوهمند ایرانیان در میدان آزادی تهران که هرساله در 22 بهمن انجام میگیرد؛ نشانهای از تداوم حضور مردم در انقلاب و پیگیری خواستههای آن خواهد بود.
جشن آزادی و پیروزی در التحریر
لؤلؤ: قربانی دیکتاتوری
القصبه، التحریر و میدان لؤلؤ که میتوان بنای یادبود تخریب شده آن را یکی از قربانیان خشم و دیکتاتوری رژیم آلخلیفه در بحرین بهشمار آورد. رژیم بحرین از شدت ترس خود برای همیشه بنای یادبود میدان لؤلؤ را برچید! حال آنکه روحیه آمدن به میدان و اعتراض با برچیدن نماد خارجی آن در دل و جان مردم بحرین نهتنها تضعیف نشد بلکه قدرت گرفت. تنها سه روز پس از سقوط فرعون مصر، روز خشم مخالفین حکومت بحرین نامیده شد و مردم با تجمع در میدان لؤلؤ بهشیوه میدان التحریر به چادر زدن و نصب پلاکاردهای اعتراضی پرداختند. طی اعتراضات و زد و خوردها یک نفر کشته و 14 نفر مجروح شدند. خشونت و کشتار آلخلیفه ادامه یافت و روز بعد یک نفر دیگر از معترضین نیز کشته شد. رسیدن آتش انقلاب و بیداری اسلامی به بحرین موجب سراسیمگی بیشتر حکومتهای وابسته منطقه و به تکاپو افتادن حامیان استکباری آنها شد.
میدان اعتراض لؤلؤ قبل از تخریب توسط آلخلیفه
در 15 مارس 2012 [25 اسفند 1390] وزیر دفاع آمریکا رابرت گیتس به خاورمیانه آمد که در نتیجه آن نیروهای نظامی عربستان و امارات به بحرین وارد شدند و برخورد خشن و خونین با مردم معترض بهشدت افزایش یافت. دولت بحرین بنای میدان لؤلؤ را در منامه تخریب کرد و هرگونه حرکت دستهجمعی بهسوی این میدان و یا جایگزینی میدانهای دیگر برای آن را زیر نظر گرفت و بهشدت با آن مقابله کرد. وحشت رژیم آلخلیفه از بنا و نام میدان لؤلؤ بهحدی است که تنها به تخریب میدان بسنده نکرده حتی در دنیای مجازی نیز هر گروه و یا انجمنی را که به نام و یاد این میدان تشکیل میشود پیگیری و با آن برخورد میکند. بااینحال، فشارها، خشونتها و کشتارهای آلخلیفه تاکنون نتوانسته است مردم بحرین را از میدان بهدر کند.
تظاهرات در میدان لؤلؤ منامه
الخضرا: پایانی بر زندگی یک دیوانه
میدان الخضرای طرابلس نمادی از رژیم معمر قذافی بود که در مردادماه 1390 به تصرف انقلابیون لیبی درآمد. قذافی قبل از سقوط خود طرفدارانش را بارها به میدان خضرا کشانده و بر قدرت و ماندگاری خود تأکید کرده بود. طرابلس دارای چندین میدان بزرگ است که انقلابیها از میان آنها میدان خضرا را بهعنوان محل اعلام پیروزی انقلاب و اتمام دیکتاتوری قذافی انتخاب کردند. شهروندان طرابلسی در این میدان از انقلابیونی که شهر را از دست نیروهای قذافی گرفته بودند؛ استقبال کردند.
جشن پیروزی در میدان خضرا
بلافاصله پس از حضور مردم طرابلس در این میدان، انقلابیها اعلام کردند که نام آن را به شهدا تغییر خواهند داد تا نمادی از استمرار انقلاب در لیبی باشد. اهالی شهر طرابلس لحظاتی بعد از سقوط قذافی در میدان مرکزی شهر طرابلس به جشن و شادی پرداختند و پرچم جدید سهرنگ سبز، مشکی و قرمز با علامت ماه و ستاره را جایگزین پرچم سبز رژیم قذافی کردند. این پرچم از زمان استقلال لیبی در سال 1951 تا قبل از سقوط نظام سلطنتی در کودتای معمر قذافی در سال 1969، پرچم ملی لیبی بود و مخالفان قذافی نیز آن را بهعنوان پرچم ملی مورد نظر خود برگزیدند و با نصب آن در میدان الخضرا آغازی جدید برای لیبی را فریاد زدند.
پس از سرنگونی قذافی، انقلابیون نام میدان خضرا را به میدان شهدا تغییر دادند.
التغییر: شب زندهداری و موشکباران
چند هفته پس از سقوط دیکتاتور مصر، مردم معترض یمن در اسفند 89 علیه دیکتاتوری عبدالله صالح در میدان تغییر صنعا پایتخت این کشور متحصن شدند. الگوی میدان التحریر برای شبانهروزی کردن اعتراض و عدم ترک میدان در التغییر نیز به اجرا درآمد. نیروهای امنیتی بهسوی تحصن کنندگان تیراندازی کرده 50 نفر را کشتند. تعداد زیادی از مجروحان حمله به این میدان، هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفته بودند. شدت عمل بهحدی بود که حتی تعدادی از خبرنگاران نیز در میدان التغییر مجروح شدند. پلیس ورودیهای میدان تغییر را بسته بود تا مانع پیوستن مردم به تجمع کنندگان شود. تکتیراندازهای دولت یمن از روی بام منازل اطراف میدان تغییر، معترضان را هدف قرار میدادند. هلیکوپترهای ارتش در ارتفاع بسیار پایین بر فراز میدان پرواز میکردند.
خیابانهای منتهی به میدان التغییر
بهدنبال خشونت دولت صالح در میدان تغییر رؤسای قبایل به عبدالله صالح نسبت به هرگونه حمله مجدد به تظاهر کنندگان در میدان هشدار دادند. پس از آن، تجمعها و راهپیماییها در مناطق مختلف شهر صنعا به میدان تغییر ختم میشد. با الگوگیری از تظاهرات میدان تغییر صنعا، در شهر تعز نیز مردم میدان آزادی این شهر را به نماد استقامت و اعتراض بدل کردند. معترضان یمنی در ماه رمضان نیز میدان التغییر را رها نکردند و شبها را با تلاوت قرآن و اقامه نماز شب در میدان به شبزندهداری پرداختند.
تظاهرات شبانه در التغییر
اهمیت و خطر میدان التغییر برای حکومت یمن تا جایی پیش رفت که در 29 شهریور 90 در یک اقدام از جنس اعمال دیوانهوار معمر قذافی، یگانهای تحت فرماندهی احمد صالح فرزند علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن، دو فروند موشک به میان معترضان یمنی در میدان التغییر شلیک کردند که چندین کشته و زخمی در پی داشت. در اردیبهشت 91 جایگاه میدان التغییر با اقدام دو نفر از انقلابیون اهمیت ویژهای در میان مردم یمن یافت. دو نفر از انقلابیهای یمن در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت نهادهای ذیربط به وضعیت زخمیهای انقلاب، خود را در این میدان به آتش کشیدند و جان خود را از دست دادند. التغییر همچنان بهدنبال تغییر در یمن است.
نماز جماعت انقلابیون در میدان التغییر
پورتو دل سول: دروازه خورشید
در بهار سال 90، در آستانه انتخابات شهری و منطقهای در اسپانیا هزاران تن از جوانان این کشور در اعتراض به وخامت اوضاع اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری در این کشور تظاهرات کردند که با الگوبرداریهایی از انقلاب مصر همراه بود. اعتراضات شبانهروزی و تحصن در میادین اصلی شهرهای اسپانیا با وجود ممنوع اعلام شدن هرگونه تظاهرات از سوی دولت ادامه یافت. در این میان دهها هزار تن از شهروندان مادرید در میدان «پورتو دل سول» که توسط شماری از معترضان تسخیر شده بود گرد آمدند و خواستار اصلاح قانون انتخابات، بهبود وضعیت اقتصادی و برچیدن نظام سلطنتی در این کشور شدند.
اعتراضات در میدان پورتو دل سول مادرید
معترضان میدان پورتو دل سول مانیفست خود را با نام میدانی که در آن متحصن شده بودند پیوند داده آن را «مانیفست اردوگاه خورشید» نامیدند. در بخشی از این مانیفست آمده بود: «بهخواست خود آمدهایم و بعد از راهپیمایی تصمیم گرفتیم برای پافشاری بر شرافت و گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی گرد هم آییم. ما نماینده هیچ حزب و سازمانی نیستیم. آمدهایم و یک جامعه نوین میخواهیم که در آن اولویت با زندگی باشد، نه با منافع اقتصادی و سیاسی». با توجه به وضعیت سیاسی اجتماعی اروپا، تکرار گستردهتر تجربه میدان پورتو دل سول در دیگر پایتختهای اروپایی دور از ذهن نمینماید.
از تحریر تا پورتو دل سول
تقسیم: جدیدترین عضو میدانهای اعتراض
هماکنون جدیدترین عضو باشگاه میدانهای بیداری و اعتراض به ظلم و سازش، میدان تقسیم (تاکسیم در تلفظ ترکی) استانبول است که چند روزی است لرزه به اندام دولت اردوغان انداخته است. بیشک یکی از مهمترین عوامل اعتراض مردم ترکیه علیه دولت این کشور نحوه سیاستهای آن در قبال سوریه بوده است که ناخرسندی بخش عظیمی از مردم ترکیه را باعث شد. همچون انقلاب تونس حادثهای در ظاهر بسیار عادی زمینهساز فوران خشم مردم ترکیه و پیوستن میدان تقسیم به لیست میادین انقلابی شد.
دیکتاتوری دیگر، میدانی دیگر
دهها تن در اعتراض به قطع درختان میدان تقسیم استانبول تحصن کردند. این تحصن آرام بهدنبال حمله خشونت آمیز پلیس علیه این جوانان به اعتراضات گستردهای در تمام ترکیه منجر شد که رفته رفته شکل اصلی و واقعی خود را یافت. گستردگی اعتراضات در شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و بودروم و چند شهر دیگر ترکیه حاکی از مسئلهای فراتر از تبدیل فضای سبز به ساختمان تجاری در میدان تقسیم است. تحلیلگران، دنبالهروی از ناتو و تبدیل شدن این کشور به اهرم فشار ناتو در منطقه، همکاری آشکار با گروههای تروریستی فعال در سوریه و حمایت از گسترش تروریسم را از جمله ریشههای نارضایتی جامعه ترکیه از سیاستهای دولت اردوغان میدانند.
میدان تقسیم استانبول، جدیدترین عضو میدانهای اعتراض
هماکنون میدان «تقسیم» استانبول به مرکز اصلی اعتراضات بدل شده و همچون میدان التحریر، القصبه و التغییر؛ معترضان به برپایی چادر و آغاز زندگی اعتراضی در این میدان روی آوردهاند و خشونتها در میدان تقسیم استانبول یادآور سرکوب مصریها توسط نیروهای امنیتی مبارک در التحریر است. بسیاری از کارشناسان با شبیه دانستن حوادث میدان تقسیم استانبول به میدان التحریر قاهره، اعتراضات مردم ترکیه را اعتراضی انقلابی به سیاستهای تمامیتخواهانه دولت و حزب حاکم قلمداد کرده و آن را سرآغاز نسخه ترکی انقلابهای عربی خواندهاند. این درحالی است که شخصیتهای سیاسی و فرهنگی بسیاری نیز به جمع مردم در میدان تقسیم پیوستهاند. اعضا و نمایندگان حزب جمهوری خلق در پارلمان از جمله سیاسیون حاضر در میدان تقسیم هستند.
تسخیر میدان تقسیم توسط مردم معترض ترکیه
معترضان در تقسیم از سلایق سیاسی متنوعی هستند. ملیگراها، لائیکها و حتی اسلامگرایان بسیاری نیز در اعتراض به وادادگی دولت اردوغان دربرابر خواستههای بیگانگان به میدان تقسیم آمدهاند. بر اساس شواهد موجود دولت اردوغان در ماههای اخیر متوجه خطر بهوجود آمدن نسخهای از میدان التحریر در ترکیه بوده است و به همین دلیل از برگزاری هرگونه میتینگ سیاسی و اعتراضی در میدانهای بزرگ شهرهای ترکیه ممانعت میکرده است، برای مثال، دولت اجازه برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را در میدان تقسیم استانبول نداده بود. در پیوستگی اعتراضات میدان تقسیم با التحریر همین بس که شرکت کنندگان در تحصن، در میدان تقسیم استانبول پرچم مصر را به اهتزاز درآوردهاند.
میدان تقسیم سرکوب بیسابقهای را به خود میبیند.
*