بی‌اخلاقی‌های سیاسی در سینما


خبرگزاری تسنیم: آقای فرحبخش قبل از آغاز سال ۱۳۹۲ همواره مدافع سیاست‌های شمقدری بود و طی مصاحبه‌ای که با نگارنده داشت جانانه و متهورانه از سیاست‌های وی حمایت می‌کرد.

به گزارش خبرنگار گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، فیلم «زندگی خصوصی» ساخته حسین فرحبخش فروردین 91 با عنوان «خصوصی» در سینماهای سراسر کشور اکران شد اما به خاطر برخی اعتراض‌ها در نیمه راه از پرده سینما پایین کشیده شد. فیلم اندکی بعد از توقیف، به صورت قاچاق به بازار آمد و اخیرا با سانسور وارد شبکه نمایش خانگی شده است. حیرت‌انگیز است؛ فیلمی که این همه هیاهو و جنجال آفرید تا اقلیت نسبی سینمارو در ایران آن را نبینند بالاخره به صورت رسمی وارد شبکه نمایش خانگی شد اما هر نقدی همیشه شامل فرامتنی جذاب است که برای مخاطبان قطعا حائز اهمیت است. آنچه در ادامه نقل می‌شود روایتی فرامتن است که می‌تواند به فیلم الصاق شود تا مخاطب این سطور را به نتایجی دیگر هم برساند.

حسین فرحبخش، کارگردان فیلم «خصوصی» در شرایط فعلی به صورت علنی و رسمی جواد شمقدری (رئیس سازمان سینمایی) را به بوته نقد می‌کشد، در صورتی که آقای فرحبخش قبل از آغاز سال 1392 همواره مدافع سیاست‌های شمقدری بود و طی مصاحبه‌ای که با نگارنده داشت جانانه و متهورانه از سیاست‌های وی حمایت می‌کرد. کارنامه فرحبخش موید این مطلب است که او در مقام تهیه‌کننده و فیلمساز طالب احیای فیلمفارسی عامه‌پسندانه با نگره‌های امروزی است و عمده تولیدات پویافیلم (کمپانی مشترک فرحبخش و عبدالله علیخانی) با همین رویکرد ساخته می‌شوند. در دوره مدیریت صفارهرندی در وزارت ارشاد با فیلمنامه‌های پویافیلم و روال ساخت فیلم عامه‌پسندانه مبتذل سختگیرانه‌تر برخورد می‌شد. فرحبخش به دلیل سدهای ایجاد شده از جانب صفارهرندی در دولت نهم، پس از به وزارت رسیدن سیدمحمد حسینی در دولت دهم، همواره سیاست‌های وی را مورد نقد و عتاب قرار می‌داد.

جواد شمقدری در مقام سینماگر هیچگاه در سینمای ایران نام مطرحی نبوده. شمقدری مدعی بود در دوره اصلاحات در فهرست تحریمی‌های دولت جای داشت و اجازه ساخت فیلم را نداشت. راست و دروغ این ماجرا پای خودش اما از زمانی که مشاور هنری رئیس‌جمهور در دولت نهم بود دائما چوب لای چرخ تیم هدایت‌کننده فرهنگی در همان دولت می‌گذاشت و در ‌تریبون‌های رسمی و غیررسمی دائما به نقد سیاست‌ها سینمایی دولت نهم و شخص صفار هرندی می‌پرداخت. اگر به منابع خبری رجوع کنیم شمقدری صاحب‌منصبان فرهنگی- سینمایی دولت نهم را گاهی به دگماتیسم و گاهی به لیبرالیسم متهم می‌کرد و با یکسویه‌نگری خاصی همواره لب به نقد دوران مدیریت فرهنگی هرندی و گروه مدیریتی او می‌گشود.

دامنه این نقدها مفصل و مطول بود حتی در همان ابتدا که شمقدری مصدر امور شد و بر کرسی معاونت سینمایی جلوس کرد، دست از انتقاد از دولت هرندی برنداشت و البته شیب این انتقادها با توجه به کنار گذاشته شدن هرندی از مقام وزارت ارشاد افزایش یافت. پس از انتخاب شمقدری، فرحبخش نیز در چند مصاحبه در نقد هرندی جامه‌درانی کرد و مواضع مشترک شمقدری و فرحبخش در نقد دوره مدیریتی صفارهرندی منجر به نزدیکی آنان شد. فیلم «زندگی خصوصی» در واقع اجماع فکری شمقدری و فرحبخش درباره نقد جریاناتی است که از نگاه این دو، جریانات جاری نامطلوب در گستره جمهوری اسلامی است. در واقع اگر به متن فیلم دقت کنیم در همان میهمانی ابتدایی قبل از آشنایی ابراهیم کیانی (فرهاد اصلانی) با پریسا، با شخصیتی برخورد می‌کنیم که صورتی تمثیلی از حسین صفارهرندی است و نقدها به صورت دیالوگ میان ابراهیم و وی مطرح می‌شود.

در ملغمه پرآشوب فیلم «زندگی خصوصی» ابراهیم کیانی به عنوان تندروی سابق از جریان ظاهرا افراطی (به‌زعم فیلمساز) جدا شده و جریان امثال صفارهرندی را مورد عتاب و نقد قرار می‌دهد، در جایی دیگر از فیلم فرج‌الله سلحشور که نقدهای تندی به جریان و بدنه اصلی سینما دارد با تیتری طعنه‌آمیز در روزنامه‌ای که کیانی پرچمدار و سردبیر آن است مورد نقد قرار می‌گیرد و بی‌بی‌سی به عنوان مرجع روزنامه‌نگاری همچون کیانی معرفی می‌شود. البته اگر فیلم را از ابتدا بشکافیم بدین نکته پی خواهیم برد که کیانی گذشته‌ای داشته پر از غلط‌های سیاسی تا جایی که به پیشانی دختران جوان و بی‌حجاب در اوایل انقلاب پونز فرومی‌کرده است.

در جایی از فیلم که روایت در چاپخانه می‌گذرد درخواهیم یافت که کارش به انکار امام عصر(عج) منجر شده است؛‌ به لیست گناهان ابراهیم خیانت به همسر را باید افزود اما خیانت یکباره محور اصلی فیلم می‌شود و همه عیوب کیانی تجلی می‌یابد در قتل و مهاجرت از کشور. فیلم، اصلاح‌طلبانی که در ابتدای انقلاب مبتلا به شور انقلابی بودند و به تدریج قبای اصلاح‌طلبی بر تن کردند را دستمایه نقد قرار می‌دهد. روایت خیانت ابراهیم کیانی به همسرش در واقع تمثیلی از ماجرای متعه عطاءالله مهاجرانی، وزیر سابق ارشاد است. در واقع بدمن فیلم تصویری از روند استحاله افرادی است که منتسب به اصلاح‌طلبی بودند. از سوی دیگر با نقد افرادی نظیر صفارهرندی، اصولگرایان را مورد هجمه قرار می‌دهد، به همین دلیل فیلم از منظر ایدئولوژیک به در و دیوار برخورد می‌کند. بن‌مایه ایدئولوژیک فیلم، به صورت تیغ نقد برهنه و سلاخانه در مقابل نگرش‌های متکثر سیاسی قرار می‌گیرد.

نقصان فیلم از جایی نمود پیدا می‌کند که فیلمساز در مقابل پلیدی‌نمایی اغلب پرسوناژهای اقشار مختلف، سیاق و نگرش ‌تراز معرفی نمی‌کند و مولفه مورد اشاره به درام فیلم لطمه می‌زند و ماهیت اثر را به پراکندگی نگرشی دچار می‌کند، ضمن اینکه در درام‌نویسی به صورت کلاسیک زمانی که در مقابل مهره‌های سیاه (آنتاگونیست) قطب پرتاگونیستی روایت را معرفی نکنید جامعه را در این قطب قرار داده‌اید. شخصیت‌پردازی شخصیت‌های اصلی فیلم نیز پر از تناقض است. تغییر ناگهانی شخصیت ابراهیم کیانی به فیلمنامه صدمات بسیاری وارد می‌کند. ابراهیم در مواجهه با پریسا، مردی غریزه‌جو و شهوت‌طلب به حساب می‌آید که در غیبت همسرش (لعیا زنگنه)، پریسا (هانیه توسلی) را به عقد موقت خود درمی‌آورد اما پس از مدتی به صورت ناگهانی ابراهیم تغییر روش می‌دهد و پس از بازگشت همسرش به مردی خانواده‌دوست بدل می‌شود. هر بار که پریسا با او تماس می‌گیرد کیانی یا در محل کارش حضور پیدا می‌کند یا در کنار همسر و فرزندان.

تغییر و استحاله ناگهانی ابراهیم، هرهری‌مآبی فیلمنامه‌ای نه‌چندان سنجیده را پدیدار می‌کند. فیلم فاقد نگره‌های ایدئولوژیک برای نقد پرسوناژ‌هایی نظیر ابراهیم است و برای نقد امثال کیانی تنها به کنش و واکنش‌های آنان بسنده می‌کند. ترس ابرهیم از باردار شدن پریسا گنگ و مبهم است. اشتباه مفرط فیلم این است که پریسا را زنی بی‌قید و بند معرفی می‌کند که قائل به جایگاه خانواده نیست، پس چگونه می‌شود که در نیمه دوم داستان تنها مطالبه‌اش از ابراهیم ازدواج و بچه‌دار شدن است؟! نگارنده همچنان مخالف تسری بی‌اخلاقی در این فیلم هستم. دولت محمود احمدی‌نژاد از ابتدا با شیوه بداخلاقی سیاسی و با لفظ بگم بگم وارد میدان شد و همین شیوه رفتاری به دیگر ارگان‌ها و نهادهای فرهنگی تسری یافت.

این بیماری زشت سیاسی به نوعی در فیلم «خصوصی» تجلی پیدا کرد. در موعد قبل از اکران فیلم در یادداشتی نوشتم که دلیل مخالفتم با فیلم نشان دادن تمثیلی افرادی است که هر کدام به دلیلی از نظام جمهوری اسلامی بریده‌اند. جواد شمقدری باید فیلمساز را به سمتی رهنمون می‌کرد که با بریدگان سیاسی جدل ایدئولوژیک می‌داشت نه زندگی خصوصی و شخصی آنان را تصویر کند. به اعتقاد نگارنده، مهاجرانی‌نمایی و اکبر گنجی‌نمایی فیلم «خصوصی» کاملا در تعارض است با مرامنامه سیاسی نظام جمهوری اسلامی.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.