شهید بهشتی و قوه قضائیه مطلوب
خبرگزاری تسنیم: شهید بهشتی از کارهای تشریفاتی و تصنعی پرهیز میکرد و در حساسترین و خطرناکترین شرایط درحالی که درمحاصره تهدید و ترور و ناامنی بود، به میان مردم میرفت، نقطه نظرهای مردم را میشنید و به آنها اهمیت میداد .
به گزارش خبرگزاری تسنیم ،با اینکه شهید مظلوم آیتالله بهشتی شخصیتی ذوابعاد بود، اما به دلیل اینکه در دوران ریاست بر قوه قضائیه به شهادت رسید و در مدت کوتاه مسئولیت در این قوه خدمات بزرگی به دستگاه قضائی کرد، هر ساله هفته اول تیرماه به مناسبت سالروز شهادت ایشان فرصتی برای بررسی کارنامه قوه قضائیه بدست میآید که معمولاً با بیانات رهبر معظم انقلاب نیز همراه است. ایشان روز چهارشنبه گذشته در دیدار مسئولان قضائی کشور بر نکات قابل توجهی درباره قوه قضائیه تأکید کردند.
از نظر رهبر انقلاب، "سلامت" و "کارآمدی" دو عامل مهمی هستند که قوه قضائیه به آنها نیاز دارد تا به قوه قضائیه مطلوب تبدیل شود. برای دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی، معیار مطلوب بودن همانطور که در کلام رهبری آمده اینست که "دستگاه قضا به جایی برسد که هر مظلومی بتواند خود را به ساحل امن آن برساند و در مقابل ظلم بایستد."
متأسفانه اکنون دستگاه قضائی از این ویژگی برخوردار نیست و با قوه قضائیه مطلوب فاصله دارد. به همین جهت، رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان گفتند: "باید با صیانت و هوشیاری، فاصله فعلی تا قوه قضاییه مطلوب اسلامی را پر کرد."
ارزیابیها از عملکرد قوه قضائیه در جامعه امروز ما دو نوع است؛ بدبینانه و خوشبینانه. روشن است که در این ارزیابی جای واقعبینی خالی است.
در نگاه بدبینانه، نقاط ضعف قوه قضائیه برجسته میشود و اصحاب این نگاه، روی دیگر سکه را نمیبینند. انکار نقاط ضعف دستگاه قضائی که متأسفانه کم نیستند، چیزی را حل نخواهد کرد و اگر انتقاد کنندگان با رعایت انصاف و با نیت رفع نواقص درصدد ارائه ارزیابی خود باشند، کمک بزرگی به مسئولین قوه قضائیه خواهد کرد و مسئولین این قوه نیز باید از انتقادها استقبال نمایند و با استفاده از آن درصدد ارتقاء آن برآیند.
اصحاب نگاه خوشبینانه، قطعاً نمیتوانند به مسئولین قوه قضائیه کمکی نمایند. آنها نواقص را نمیبینند و به همین دلیل هرگز این امکان برای آنها فراهم نمیشود که در رفع نواقص سهمی داشته باشند. این واقعیت را نیز نمیتوان انکار کرد که قوه قضائیه فاقد نقص و اشکال است. چنین ادعائی را حتی در بهترین شرایط نمیتوان درباره هیچیک از قوای سه گانه و دستگاهها و ارگانهای دولتی و حکومتی پذیرفت و اصحاب این ادعا هرگز نمیتوانند خود را خیرخواه نظام و کشور بدانند.
خیرخواهان، کسانی هستند که با نگاه واقع بینانه به ارزیابی قوه قضائیه میپردازند. واقع بینی، نه با بدبینی نسبتی دارد و نه با خوشبینی. در این نگاه، نقاط ضعف بدون بزرگ کردن دیده میشوند و برای آنها چاره اندیشی میشود کما اینکه نقاط قوت نیز به اندازه و بدون اغراق مورد توجه قرار میگیرند و برای تقویت آنها اقداماتی صورت میگیرد. با این نگاه و در این ارزیابی است که میتوان فهمید قوه قضائیه فعلی با قوه قضائیه مطلوب فاصله دارد. مهمتر اینکه فقط با نگاه واقعبینانه است که میتوان برای از بین بردن این فاصله تلاش کرد.
اکنون که در حوزه نظریه پردازی به آنچه درست است رسیدیم و به این واقعیت پی بردیم که فقط با نگاه واقع بینانه است که میتوان ارزیابی درستی از وضعیت قوه قضائیه به دست آورد و برای از بین بردن فاصله میان وضعیت موجود با وضعیت مطلوب اقدام نمود، وقت آنست که در حوزه عملی نیز به همین موضوع بپردازیم. سؤال اینست که مسئولین قوه قضائیه چگونه میتوانند به نگاه واقع بینانه برسند و با به دست آوردن ارزیابی صحیح از عملکرد خود، برای رفع نواقص و کم کردن فاصله با قوه قضائیه مطلوب اقدام نمایند.
پاسخ اینست که مسئولان قوه قضائیه فقط درصورتی که میان مردم باشند و از آنچه مردم میکشند و میگویند و مطالبه میکنند با خبر باشند، میتوانند به ارزیابی واقع بینانه درباره خود و دستگاهی که متصدی آن هستند برسند. رفت و آمد با راننده و محافظ به محل کار و جلسات مختلفی که از حضور مردم در آنها خبری نیست، اقامت در ساختمانها و اطاقهای بزرگ و آرامی که حتی سروصدای خودروهای عبوری و هیاهوی مردم خیابانهای مجاور در آنها شنیده نمیشود، شنیدن اظهارنظرهای اطرافیانی که معمولاً برای حفظ موقعیت و پست خود غیر از تأیید و تصدیق و بله قربان گفتن چیز دیگری در آنها نیست، خواندن گزارشهائی که معلوم نیست چقدر با حرف دل مردم منطبق است و به زبان آوردن شعارهای زیبا ولی بدون پشتوانهای که برای بسیاری از مسئولین به یک عادت تبدیل شده ولی برای مردم تکراری و بیجاذبه است، بخشی از عوامل اصلی محروم ماندن مسئولین از نگاه واقع بینانه به عملکرد خود و دستگاه زیر نظر خود هستند. تا زمانی که مسئولان قوه قضائیه از این حصار خارج نشوند و به میان مردم نروند و حرفهای مردم را بدون واسطه نشنوند نمیتوانند دستگاه قضائی را به جائی برسانند که "هر مظلومی بتواند خود را به ساحل امن آن برساند" و اینگونه است که "فاصله فعلی تا قوه قضائیه مطلوب اسلامی" پر نخواهد شد.
اگر هفته قوه قضائیه، به یاد و احترام شهید مظلوم آیتالله بهشتی به عنوان اولین رئیس قوه قضائیه در نظر گرفته شده، چرا در جلساتی که به این مناسبت برگزار میشود از سیره شهید بهشتی در باب قضاء و رفتار او با مردم در چارچوب عمل به وظایف قضائی مربوط به مسئولین که در قوه قضائیه داشت، چیزی گفته نمیشود؟ چرا هر ساله گزارشی از میزان انطباق عملکرد قضات و مسئولان قوه قضائیه با سیره شهید بهشتی ارائه نمیشود؟ چرا رفتارهای شهید بهشتی در دوران تصدی ریاست قوه قضائیه در قالب آئین نامه اجرائی به قضات سراسر کشور ابلاغ نمیشود؟
شهید بهشتی از کارهای تشریفاتی و تصنعی پرهیز میکرد و در حساسترین و خطرناکترین شرایط درحالی که درمحاصره تهدید و ترور و ناامنی بود، به میان مردم میرفت، نقطه نظرهای مردم را میشنید و به آنها اهمیت میداد و باتمام توان برای برآورده ساختن مطالبات قانونی و مشروع مردم اقدام میکرد. شهید بهشتی عمل کردن و پای بندی نشان دادن به اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، که خود از تدوین کنندگان اصلی آن بود، را واجب میدانست و هرگز حاضر نشد هیچیک از آنها را نادیده بگیرد و معطل بگذارد. مروت و جوانمردی درباره مخالفان و گذشت از حق خود، از محورهای مهم سیره عملی بهشتی بود. او در تمام رفتارها و گفتارهایش خدا را در نظر میگرفت و به جای معامله با این و آن با خدا معامله میکرد و به این جمله که میگفت "ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت" از عمق جان باور داشت و به همین دلیل، یکسره در خدمت مردم بود و به دربند بودن هیچ بیگناهی رضایت نمیداد.
قوه قضائیه نظام جمهوری اسلامی به چنین روش و منشی نیاز دارد تا بتواند فاصلهای را که با قوه قضائیه مطلوب دارد از میان بردارد.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.