فروپاشی جزمهای ایدئولوژیک غرب درباره انتخابات ایران

خبرگزاری تسنیم: آنچه در انتخابات اتفاق افتاد در واقع نشان‌دهنده عمق باور مردم به اثرگذاری رأیشان بود والّا دلیلی نداشت که در یک فضای به‌قول غربی‌ها مهندسی شده بیش از دوسوم واجدین حق رأی پای صندوق بیایند.

متن یادداشت اختصاصی با عنوان «فروپاشی جزمهای ایدئولوژیک غرب درباره انتخابات ایران» به‌قلم مهدی محمدی به‌شرح ذیل است:


صرف‌نظر از اینکه غربی‌ها نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد در ایران را چگونه فهمیدند ــ موضوعی که هنوز هم به هیچ وجه نهایی نشده و همچنان در حال شکل گرفتن است ــ این روشن است که نتیجه این انتخابات برخی از جزمهای ایدئولوژیک غرب درباره ایران را عمیقاً به چالش کشید و نادرستی آنها را نشان داد.


این اصول جزمی در مواردی محصول فهم غلط و البته بر هم انباشته غربی‌ها از محیط داخلی ایران است. به‌مرور زمان مجموعه‌ای از اصول جزمی و ایدئولوژیک در ذهن مقام‌ها و تحلیلگران غربی درباره ایران شکل گرفته که در اصل محصول طراحی اتاق‌های عملیات روانی سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای تخریب چهره و وجهه ایران در جامعه جهانی است.

به‌تدریج غربی‌ها دروغ‌هایی را که برای عملیات روانی علیه ایران در افکار عمومی جهانی طراحی کرده بودند، خود نیز باور کرده‌اند و مجموعه این دروغ‌ها به یک سلسله اصول جزمی ایدئولوژیک که می‌توان آن را منشور ایدئولوژیک غرب درباره ایران خواند تبدیل شده است.


بخش دیگری از اصول هم البته یافته‌های خود غربی‌ها نیست بلکه محصول مشورت‌هایی است که جریان ضدانقلاب به‌عنوان مشاوران سرویس‌های اطلاعاتی و سیاست‌مداران غربی درباره امور داخلی ایران به آنها داده‌اند. غرب در طول سالهای پس از انقلاب همواره دچار این مشکل حاد بوده که یا دسترسی مستقیمی به داخل ایران نداشته و یا در مواقعی که این دسترسی وجود داشته هم عملاً تفسیر وقایع و تحولات ایران در کشورهای غربی از جانب مشتی ضدانقلاب فراری انجام می‌شده که نه ارتباط درستی با جامعه ایران داشته‌اند و نه از حداقل دانش، بی‌طرفی و انصاف برای تحلیل مسائل مربوط به ایران برخوردار بوده‌اند.


محصول این دو عامل، یعنی فهم بد غرب از مسائل داخلی ایران و تشدید مستمر این بدفهمی از سوی ضدانقلاب در مجموع باعث شده است که کشورهای غربی همواره گرفتار معضل اساسی ناتوانی از پیش‌بینی صحیح تحولات در ایران و همچنین ناتوانی از تفسیر صحیح تحولات رخ‌داده در ایران باشند.


انتخابات 24 خرداد 92 این مسئله را به‌نحو بسیار روشنی آشکار ساخته است طوری که اکنون حتی صدای کسانی درون غرب هم درآمده است: چرا آمریکا همواره تحولات داخلی ایران را بد می‌فهمد؟


نخستین اصل جزمی غربی‌ها درباره انتخابات ایران که در این انتخابات نقض شد این بود که نظام حتماً انتخابات را مهندسی می‌کند و چیزی به‌نام انتخابات آزاد در ایران وجود ندارد. از یاد نبرده‌ایم که قبل از انتخابات کلیدواژه انتخابات آزاد اصلی‌ترین کلیدواژه‌ای بود که در محیط غرب و ضدانقلاب درباره انتخابات ایران به کار برده می‌شد. انتخابات 24 خرداد این اصل را به‌طور کامل دفن کرده است. این انتخابات نشان داد که نظام تا جایی که قانون اجازه می‌دهد تمام تلاش خود را برای حضور همه سلایق در انتخابات انجام می‌دهد و حتی علاقمند است مخالفان نظام هم در انتخابات شرکت کنند. علاوه بر این، در صورتی که یک جناح واقعاً انتخابات را برده باشد نظام هیچ مشکلی با اعلام نتیجه به‌نفع آن نخواهد داشت و تنها چیزی را که نمی‌پذیرد بی‌قانونی و تلاش برای کودتا علیه رأی مردم است.


اصل جزمی دوم که غربی‌ها از فرط تکرار آن را باور کرده بودند این بود که در این انتخابات یا مردم در صحنه حاضر نمی‌شوند یا اگر شدند نظام نتیجه انتخاب آنها را نمی‌پذیرد و فضا امنیتی می‌شود. مشارکت بالای 70 درصد مردم در انتخابات در حالی که هاشمی و مشایی هم هر دو ردصلاحیت شده بودند و ایستادن نظام پای 300 هزار رأی بیشتر حسن روحانی و جلوگیری از کشیده شدن انتخابات به دور دوم ثابت کرد که این اصل جزمی هم در واقع چیزی جز یک دروغ سبک نبوده است.


اصل جزمی دیگر غربی‌ها این بود که مردم اساساً در حال فاصله گرفتن از نظام هستند و به این نتیجه رسیده‌اند که اساساً رأی آنها اثری در تحولات کشور ندارد و لذا انگیزه‌ای هم برای حضور در انتخابات ندارند. انتخابات 24 خرداد نشان داد دانش غربی‌ها درباره مردم ایران حتی از دانش آنها درباره نظام هم کمتر است. آنچه در انتخابات اتفاق افتاد در واقع نشان دهنده عمق باور مردم به اثرگذاری رأیشان بود والّا دلیلی نداشت که در یک فضای به‌قول غربی‌ها مهندسی شده بیش از دوسوم واجدین حق رأی پای صندوق بیایند.


اکنون این اصول جزمی فرو ریخته است، اگرچه نشانه‌ای نیست که طرف غربی واقعاً به‌فکر بازاندیشی در آنها افتاده باشد. یک چیز اما مسلم است و آن هم این است که ضدانقلاب ایرانی که تا قبل از 24 خرداد با اطمینان از مهندسی شده و غیرآزاد بودن آن خبر می‌داد حالا دیگر اعتبار سابق را برای تحلیل وقایع ایران نخواهد داشت.

انتهای پیام/*