شهید آنیلی می‌گفت اگر کسی صادقانه قرآن را بخواند، هدایت می‌شود

خبرگزاری تسنیم: مراسم یادبود دو شهید تازه مسلمان ایتالیایی یعنی ادواردو آنیلی و لرد لوکا در بخش راه‌یافتگان بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب گذشته 27 تیرماه، بخش راه‌یافتگان بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن مراسم یادبود شهید ادواردو آنیلی و لرد لوکا اختصاص داشت. در این نشست محمدحسن قدیری ابیانه از دوستان شهید آنیلی به بیان نکاتی از زندگانی شهید آنیلی پرداخت.

قدیری ابیانه درباره پیشینه خانوادگی شهید آنیلی گفت: وی از خانواده بسیار ثروتمند ایتالیایی است که چندین شرکت اتومبیل‌سازی، بانک، مراکز مد و لباس با درآمدی معادل حدود 3 تن طلا در روز به دنیا آمد و رشد کرد. پدرش یک سناتور مسیحی کاتولیک و مادرش یک یهودی صهیونیست بود.

وی ادامه داد: شاید یکی از دلایل تغییر مذهب آنیلی تفاوت دین پدر و مادرش شود. او در 20 سالگی (4 سال پیش از وقوع انقلاب اسلامی) برای اولین بار در دانشگاه پرینسون آمریکا قرآن را می‌بیند و مطالعه می‌کند.

قدیری عنوان کرد: آنیلی بعدها برایم گفت با خواندن قرآن به آن ایمان آوردم و با کسی در این باره مشورت نکردم و در اولین دیدار با والدینم مسلمان شدنم را به آنها گفتم و آنها را به اسلام دعوت کردم. اما آنها شدیدا مخالفت کردند و تلاش کردند مرا را از دین اسلام بازگردانند.

وی خاطرنشان کرد: برای بازگرداندن آنیلی راه‌های مختلفی را انتخاب کردند. اول به او گوشزد کردند که با مسلمان شدن از میراث و قدرت اقتصادی محروم می‌شود، بعد از این مدتی این حرف عملی شد و او در مضیقه اقتصادی قرار گرفت. اما این تمام مسائل آنیلی نبود و آنان تلاش کردند از طریق پزشکان یهودی به مغز وی آسیب برسانند و بعد بگویند توانایی ذهنی ندارد و این یکی از شگردهای غرب برای کشتن افراد حقیقت‌جو است. اما آنیلی از آن بیمارستان فرار کرده و به ایران می‌آید.

قدیری ابیانه به تعامل چند ایرانی با آنیلی اشاره کرد و گفت: برخی از دوستان وقتی وضعیت آنیلی را دیدند به او پیشنهاد کردند که به اسلام تظاهر کند و پس از ارث بردن از ثروت خانواده آنیلی اسلام خود را دوباره اعلام کند؛ اما شهید آنیلی می‌گفت این رفتار در شان و شخصیت من نیست. 

وی با اشاره به فعالیت‌ها و مبارزات آنیلی در راه اسلام گفت: وقتی کتاب سلمان‌رشدی قرار بود در ایتالیا چاپ شود، وی نزد ناشر رفت و به او گفت نباید کتابی را ترجمه و منتشر کند که به مقدسات اسلامی توهین کند و در آنجا من به او گفتم با این کارها فقط تاریخ شهادتت را نزدیک می‌کنی. 

وی در خصوص آشنایی با شهید آنیلی اینگونه می‌گوید: در فروردین 59 که به عنوان رایزن مطبوعاتی در ایتالیا حضور داشتم و در خصوص گروگانگیری آمریکایی‌ها مناظره‌ای انجام شد، جمله خود را با این کلام آغاز کردم: به نام خداوند مهربان و قوی‌تر از نام‌های آمریکایی. هفته بعد زمانی که در اقامتگاه بودم نگهبان اقامتگاه آمد و گفت یک جوان ایتالیایی با شما کار دارد، من هم به او گفتم بگویید فردا به سفارت ایران مراجعه کند. اما شنیدم که آن جوان به دربان گفت، به قدیری بگویید خدا هر در بسته‌ای را می‌گشاید. در این هنگام گفتم به سرعت در را باز کنند. دیدم جوانی با یک موتور گازی پشت در منتظر است و خود را معرفی کرد و بعد از آنکه من شناختم که او کیست و مسلمان شده، چندین بار با او صحبت کردم تا این که شهید آنیلی شیعه شد و چند بار به ایران آمد و از نزدیک به دیدار امام خمینی رفت.

 قدیری ابیانه در مورد شهادت ادواردو آنیلی می‌گوید: آنیلی وقتی به جایی رسید که فهمید ارث به او تعلق نمی‌گیرد، تصمیم گرفت به عنوان طلبه به قم بیاید که در این هنگام او را کشتند و عنوان کردند که خودکشی کرده است؛ در حالی که هیچ مدرک کالبدشکافی، فیلم و یا مدرکی دال بر خودکشی موجود نبود.

وی در ادامه افزود: آنیلی خود این وضعیت را پیش‌بینی کرده بود و گفته بود در نهایت یا مرا می‌کشند یا مرا به مریضی و یا خودکشی متهم می‌کنند. 

قدریری ابیانه در ادامه به بازخوردهای شهادت شهید آنیلی در ایران اشاره کرد و گفت: در دوران اصلاحات هیچ یک از روزنامه‌های اصلاح‌طلب درباره شهید آنیلی مطلبی ننوشتند و حتی وقتی فیلم مستند ساخته شد، وزارت خارجه به صدا و سیما اعلام کرد این فیلم نباید پخش شود؛ چون باعث کدورت و ایجاد تنش در روابط ایران و ایتالیا می‌شود، در صورتی که ایتالیا هیچ وقت به این فیلم اعتراضی نکرد. 

وی در ادامه به سختی‌های ساخت فیلم مستند در خصوص شهید آنیلی در ایتالیا اشاره کرد و گفت: زمانی که گروه فیلم‌برداری به ایتالیا رفته بود آنان را به جرم تروریستی که قصد کشتن پادشاه افغانستان را دارند دستگیر و دو هفته بعد از ایتالیا اخراج کرد. اما آنها چون فیلم‌ها را به سختی به ایران ارسال کرده بودند، نتوانستند فیلم‌ها را از آنها بگیرند. 

قدیری ابیانه درباره لرد لوکا گفت: پدر وی همانند پدر شهید آنیلی از ثروتمندان بزرگ ایتالیا بود و سلطان شراب در ایتالیا لقب گرفته بود. روزی ادواردو به من گفت با لوکا درباره اسلام صحبت کردم و او در مرز مسلمان شده پیش آمده است. 

وی در ادامه افزود: زمانی که آنیلی به همراه لرد لوکا به تهران آمده بودو در هتل اوین اقامت داشتند به دیدن آنها رفتم. حدس زدم مسئله ایشان بحث زن و حجاب است. بعد از مدتی که صحبت کردم لرد لوکا تصمیم گرفت مسلمان و شیعه شود و به همراه شهید آنیلی و لرد لوکا به نزد آیت‌الله گلپایگانی رفتیم و شهادتین را گفت و مسلمان شد. لرد لوکا با تقیه توانست تا سال 86 به عنوان یک مسلمان زندگی کند، اما سرانجام همان گروه تروریستی صهیونیست او را نیز به شهادت رساندند.

او در پایان تصریح کرد: ادواردو دنبال حقیقت بود و طبق گفته قرآن اگر کسی صادقانه قرآن بخواند هدایت می‌شود و با نمایش فیلمی به نام «هدیه مسیح» که درباره زندگانی و فعالیت‌های شهید آنیلی بود، جلسه را به پایان رساند.

انتهای پیام/