امشب ملائکه مأمور استغفار برای مؤمنین‌اند/ خودت را در معرض مغفرت الهی قرار بده

امشب ملائکه مأمور استغفار برای مؤمنین‌اند/ خودت را در معرض مغفرت الهی قرار بده

خبرگزاری تسنیم: آیت‎الله تهرانی می‌گفت: در باب مسئله مغفرت و رحمت این‎طور است که اگر عبد خودش را در معرض رحمت و مغفرت قرار بدهد، رحمت و مغفرت شامل حالش می‎شود؛ پس خودت را در معرض قرار بده!

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز بیستمین روز ماه ضیافت الهی، و در آستانه سالروز شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و شب‌ قدر واقع شده است؛ شبی که مطابق روایات قلب ماه رمضان است: «قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ» (بحار الأنوار، ج58، ص376). ماه رمضان امسال با همه شور و حلاوت روحانی‌اش برای تهرانی‌ها غمی در دل نهفته دارد و آن خلأ بزم‌های معرفت و اخلاق استاد مبرز اخلاق و عرفان آیت‌الله آقامجتبی تهرانی است. در آستانه ماه مبارک رمضان، متن سلسله جلسات این استاد فقید اخلاق در ماه رمضان سال 90 با موضوع دعا منتشر می‌شود. جلسه بیستم (30 مردادماه 1390):

مروری بر مباحث گذشته
ماه مبارک رمضان ماه تلاوت کلام الهی است که از مصدر وحی نازل شده است و ماه راز و نیاز عبد با ربّش است که خواسته‎ها و حاجاتش را اظهار می‏کند؛ لذا ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است. بحث ما راجع به مضامین ادعیه‏ای بود که انسان نسبت به خود یا دیگران می‏کند. دعای فرد ممکن است در قالب دعاهای مأثوره باشد و یا این‏که خودش آن را قالب‎ریزی کند.

از خصوصیات شب قدر که در روایات بیان شده، این است که تمام حجاب‎ها برداشته می‎شود و هیچ حجابی از ناحیه ربّ نسبت به عبدش وجود ندارد و این تعبیر در روایت بیان شده بود: «تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».  شب نوزدهم، شب اندازه‎گیری و بررسی امور سال آینده است؛ شب بیست‏ویکم، شب ثبت و ضبط امور انسان‎ها است و شب بیست‏وسوم نیز بر طبق روایات، شب امضای ولی الله ‏الاعظم است. در شب قدر درخواست ما از پروردگارمان دو چیز است؛ یکی ترمیم نسبت به گذشته و دیگری ترسیم امور آینده.

ستّاریت مطلق و ستّاریت ناشی از غفّاریت

همه ما در سال گذشته گناه‏ها و خطاهایی مرتکب شده‏ایم؛ حالا اگر انسان بخواهد بهترین ترمیم شامل حالش شود، تنها راهش پناه بردن به غفّاریت خداوند است. خداوند، هم مقام ستّاریت دارد و هم مقام غفّاریت. مقام غفّاریت خداوند علت پدید آمدن ستّاریت خاصّ خداوند است. در ستّاریت مطلق خداوند گفته می‎شود که خدا ستّار العیوب است و در برابر گناهان، ما را رسوا و مفتضح نمی‏کند. این نوع ستّاریت متفاوت با ستّاریت ناشی از غفّاریت خداوند است.

برطرف کردن تبعات گناه

غفّاریت خداوند سه گونه ستّاریت را به‌دنبال دارد؛ اوّل آن‏که وقتی خداوند ما را می‏آمرزد، نمی‏گذارد تبعات گناه دامن‎گیر ما شود. تبعات گناه ما همان جهنم و عقوبت الهی است. در این قسم از ستّاریت خاصّ الهی، خداوند نمی‎گذارد تبعات معصیت دامن‎گیر فرد عاصی و گناه‎کار شده و پس از مرگ معذّب شود.

انسای معصیت از شاهدان

اگر کسی مرتکب گناه و خطا شود، تمام موجوداتی که در ربط با او بوده‏اند، چه فرشتگان رقیب و عتید و چه زمین و زمان و حتی اعضا و جوارح وی از گناه او مطلع می‎شوند؛ لذا در قرآن آمده است: «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ». روز قیامت دست و پا و زبان ایشان، علیه آن‏ها به کارهایی که کرده‏اند گواهی می‎دهند؛ زیرا از اعمال او مطلع هستند. قسم دوم از ستّاریت ناشی از غفّاریت آن است که خداوند به موجوداتی که از این معصیت آگاه هستند، می‏فرماید: دیگر علیه او گواهی ندهید!

امحای گناهان

ولی ما امشب از خدا چیز دیگری می‏خواهیم و آن این‏که نه‌تنها این گناهان به ما زیان نرساند و این شاهدان علیه ما شهادت ندهند، بلکه از خدا می‏خواهیم که این معصیت‏ها را امحا کند. سخن امشب ما با خدا این است؛ خدایا! امشب مرا پاک کن و این پلیدی‏ها را از وجود من دور ساز و مرا تطهیر کن! این، نوع سوم از ستّاریت ناشی از غفّاریت است که نوع کامل و اتمّ آن است.

در صحیحه معاویةبن ‏عمار، امام صادق (صلوات ‎الله ‎علیه) می‏فرمایند: «إِذَا تَابَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»؛ هنگامی که بنده  مؤمن خالصانه توبه کرد، اوّلین اثرش این است که مورد محبت خدا قرار می‎گیرد و خداوند ستّاریت خود را در دنیا و آخرت شامل حال او می‏کند. «قُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ»؛ عرض کردم چگونه؟ «قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ أَوْحَى إِلَى جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ أَوْحَى إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْكِ مِنَ الذُّنُوبِ»؛ حضرت فرمود: خداوند ابتدا خطاب به رقیب و عتید می‎کند که عیوب او را فراموش کنید! سپس به اعضا و جوارح می‎گوید: شما هم فراموش کنید! پس از آن به زمین نیز می‏گوید: آنچه را بر روی تو معصیت کردفراموش کن! «فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الذُّنُوبِ».  چنین بنده‏ای روز قیامت وقتی خدا را ملاقات می‏کند، هیچ موجودی علیه او شهادت نمی‏دهد!

استغفار؛ پناه بردن به مقام غفّاریت خداوند

وقتی می‏گویی «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه» و استغفار می‏کنی، به مقام غفّاریت خداوند پناه می‏بری. ما امشب از خدا بهترین ترمیم را طلب می‏کنیم؛ یعنی می‏گوییم خدایا، این معاصی را از من جدا کن و مرا تطهیر و پاک کن! به شاهدان معصیت من نیز بگو یادتان برود که این بنده چه‌کار کرده است! هیچ‎کس نتوانسته این مقامات الهیّه را ادراک کند که «غافر الذنب» و «رحمة ‏للعالمین» بودنِ خداوند به چه معنا است. نه مقام رحمت او را کسی درک کرده است و نه مقام مغفرت او را. حتّی نیازی نیست که بگوییم «أَسْتَغْفِرُ اللَّه»؛ همین‏که خدا ببیند ما در دلمان پشیمان و خجالت‏زده هستیم، رحمت و غفران خود را شامل حال ما می‏کند.

خداوند نمی‎خواهد کسی را رسوا کند

حضرت موسی (علیه ‏السلام) در راه طور سینا بود. بین راه کسی شروع کرد پیش او التماس کردن و گفت: من گناه بدی کرده‏ام؛ از خدا بخواه که از من بگذرد. سپس گناهی را که مرتکب شده بود به حضرت موسی گفت. حضرت موسی به خداوند گفت: این بنده از تو پوزش می‎طلبد؛ او را مشمول رحمت و مغفرتت قرار بده! خطاب رسید که من او را بخشیدم؛ ولی به او بگو که من از تو یک گلایه دارم! چرا این مطلب را به تو گفت که تو مطلع شوی و هروقت تو را ببیند، از تو خجالت بکشد؟! من نمی‎خواهم بنده من از کسی خجالت بکشد.

از گناه پشیمان شو، خدا تو را می‏بخشد!

در وسائل ‏الشیعه ابان‌بن ‏تغلب از امام صادق (علیه ‎السلام) نقل می‎کند: «سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ یَقُولُ مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَیْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ یَسْتَغْفِرَ». هیچ بنده‎ای نیست که گناهی کرده باشد و بعد پشیمان شده باشد، مگر این‏که خدا او را قبل از آن‏که بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه»، می‎آمرزد، ما پروردگارمان را نشناخته‏ایم!

فرشتگان مقرّب برای مؤمنان استغفار می‏کنند

از نظر ظاهر هم این‏گونه است که خداوند فرشتگان مقرّب خود را می‎گمارد که برای ما استغفار کنند. در آن آیه شریفه می‏فرماید: «الَّذینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیمِ».  فرشتگان مقرّب خدا برای مؤمنین استغفار می‎کنند و به خدا می‎گویند: خدایا، رحمت تو همه چیز را در بر گرفته است؛ پس کسانی را که توبه کرده و از راه تو تبعیّت کردندبیامرز!

خودت را در معرض مغفرت الهی قرار بده!

مطلبی که در اینجا مطرح می‎شود، این است ‏که آیا انتخاب بندگانی که مورد مغفرت و رحمت خداوند قرار می‎گیرند، از طرف خداوند است یا بندگان؟ آیا خداوند برای مغفرت، از بین بندگان گل‎چین و انتخاب می‏کند؟ اگر انتخاب با خدا باشد، من نمی‏دانم که خداوند چه‌کسی را انتخاب کرده و آیا من هم جزو انتخاب‏شدگان هستم یا خیر؛ اما اگر انتخاب با عبد باشد، من خودم می‎فهمم. زیرا میزان را به دست خودم داده است.

در باب مسأله مغفرت و رحمت این‎طور است که اگر عبد خودش را در معرض رحمت و مغفرت قرار بدهد، رحمت و مغفرت شامل حالش می‎شود. پس خودت را در معرض قرار بده! در معرض قرار دادن احتیاج به مبرِز هم ندارد؛ زیرا این امر، درونی است. خدا درون دل من و تو را امشب می‎بیند. اگر دید که واقعاً شرمنده هستیم و نسبت به گذشته‎مان واقعاً پشیمانیم، مأمورینش را می‎گمارد و آن‏ها شروع می‎کنند به طلب مغفرت کردن برای ما.

ملائکه، مأمور استغفار برای مؤمنین در شب قدر

ابن‏عباس روایتی را از پیغمبر اکرم (صلّی ‏الله ‏علیه ‏و آله ‏و سلّم) پیرامون لیالی قدر نقل می‎کند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَأْمُرُ الْمَلَائِکَةَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ یَعْنِی لَیْلَةَ الْقَدْرِ أَنْ یَهْبِطُوا مَعَ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ مِنْ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى إِلَى الْأَرْضِ فِی أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ»؛ خداوند در شب قدر به فرشته‏ها امر می‎کند که از سدرة ‏المنتهی به‌سوی چهار مکان در زمین فرود بیایند؛ «عَلَى سَطْحِ الْکَعْبَةِ وَ عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ وَ فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ طُورِ سَیْنَاءَ»؛ بر روی کعبه، بر قبر پیغمبر اکرم، در بیت المقدس و در طور سینا. «ثُمَّ یَقُولُ جَبْرَئِیلُ تَفَرَّقُوا فَیَتَفَرَّقُونَ فَلَایَبْقَى دَارٌ وَ لَا حُجْرَةٌ فِیهَا مُؤْمِنٌ أَوْ مُؤْمِنَةٌ إِلَّا وَ تَأْتِیهِ الْمَلَائِکَةُ... وَ یُهَلِّلُونَ وَ یُسَبِّحُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ کُلَّ اللَّیْلِ لِأُمَّةِ مُحَمَّدٍ». سپس جبرائیل به فرشتگان می‎گوید: روی زمین پراکنده شوید. ملائکه در زمین پراکنده می‏شوند، به‌نحوی که هیچ جایگاهی نیست که در آن مؤمن و مؤمنه‎ای باشد، مگر این که آن‏ها دورش را می‎گیرند و شروع می‎کنند به استغفار کردن برای او.

چشم‎های ما نمی‎بیند! اما امشب تمام اطراف محفل ما را ملائکه گرفته‏اند و برای ما استغفار می‎کنند و از طرف ما از خدا طلب آمرزش می‎کنند. ما امشب از خدا بهترین ترمیم و بهترین ترسیم نسبت به آینده را می‎خواهیم. البته ما حوائجی را که به ذهنمان می‎آیدمی‎گوییم، اما این‏ها کافی نیست. از خدا بخواه هرچه را که خیر است در سال آینده به تو بدهد و هرچه را شر است از تو دور کند.

توسّل به امام علی(ع) و حضرت ابوالفضل العبّاس(ع)

اما باید برای تقرّب به خدا، به وسیله‏ای چنگ زنیم؛ «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ».  شب نوزدهم گفتم باید درِ آن خانه‎ای برویم که وسیله‎های متعدّدی برای تقرّب به خدا در آن هست، نه یک وسیله. علی (علیه ‎السلام) در بستر بود و فرزندانش اطراف بستر را گرفته بودند. ابتدا رو کرد به امام حسن (علیه ‎السلام) و شروع کرد به وصیت کردن. بعد رو کرد به تمام بچه‎ها و فرزندانش فرمود: بعد از من فتنه‎ها از هر سو به‌طرف شما می‎آید. منافقین این امّت کینه دیرینه‏شان را از شما طلب می‎کنند و می‎خواهند از شما انتقام بگیرند؛ بر شما باد به صبر!
در این میان چهره ملکوتی و ربّانی علی (علیه ‏السلام)، امام حسین (علیه ‎السلام) را نشانه رفت. ابتدا حضرت به او فرمود: فتنه‎ها از هر سو و هر جانب بر تو می‎آید، بر تو باد به صبر! بار دوم رو کرد به حسین و گفت: یا اباعبدالله! این امّت تو را شهید می‎کنند، بر تو باد به تقوا و صبر در بلا! علی (علیه ‎السلام) وقتی این جمله را گفت بی‎هوش شد. گویا صحنه عاشورا در نزد علی (علیه ‎السلام) متمثّل شد و آن بلاها و مصیبت‎ها را می‎دید... .

می‎خواهم در شب قدر از کسی بهره ببرم که نامش باب ‏الحوائج است؛ چرا که زین‎العابدین می‎فرماید: شهدا در روز قیامت به منزلت عمویم عبّاس غبطه می‎خورند. لذا امام حسین (علیه ‎السلام) این جمله را تنها بالای سر عبّاس گفت: «الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی».  حالا کمر من شکست. چه‌موقع این جمله را فرمود؟ ابوالفضل (علیه ‎السلام) از شریعه بیرون آمد و با عجله به‌سمت خیمه‎ها حرکت کرد؛ در بین راه، دو دستش را قطع کردند؛ مشک را به دندان گرفت. تمام همّ او این است که آب را به خیمه‎ها برساند. از هر طرف ابوالفضل (علیه ‎السلام) را تیرباران کردند... .

می‎نویسند: «وَ جَاءَهُ سَهمٌ وَ أصَابَ القِربَةَ»؛ تیری آمد و به مشک خورد. «فَوَقَفَ العَبَّاسُ مُتَحَیِّراً»؛ ابوالفضل متحیّر ایستاد که چه کنم؟ «وَ جَاءَهُ سَهمٌ آخَرُ فَوَقَعَ فِی عَینِهِ»؛ تیری دیگر آمد و به چشم ابوالفضل خورد. آن خبیث با عمود آهن کاری کرد که عبّاس به‌روی زمین آمد و برادر را صدا زد. «یَا أخَاهُ أدرِک أخَاكَ». گویا علی (علیه ‎السلام) این صحنه را می‎دید که بی‏هوش شد. چون ابوالفضل (علیه ‎السلام) هم در آن جمع نشسته بود. حسین (علیه ‎السلام) با عجله آمد؛ ابوالفضل هنوز رمقی در بدن داشت. به برادر گفت: «یَا أخَاهُ مَا تُریدُ»؛ برادر! حالا می‏خواهی چه‌کار کنی؟! حسین (علیه ‎السلام) گفت: می‎خواهم تو را به خیمه‎ها ببرم. عبّاس گفت: مرا به خیمه‎ها مبر... .

برگردیم به خانه علی (علیه ‎السلام)؛ می‎گویند علی (علیه ‎السلام) به هوش آمد. شروع کرد این جملات را گفتن: «الآن پسرعمویم پیغمبر آمد، عمویم حمزه آمد، برادرم جعفر آمد؛ همه به من می‎گویند: ما منتظر تو هستیم». اینجا بود که دیده مبارکش را به‌سمت فرزندانش کرد و گفت: همه شما را به خدا می‎سپارم. «لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ».  ناگهان دیدند عرق بر پیشانی علی نشست، پاها را به‌سمت قبله دراز کرد. «َأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»... .

گزیده:
در باب مسأله مغفرت و رحمت این‎طور است که اگر عبد خودش را در معرض رحمت و مغفرت قرار بدهد، رحمت و مغفرت شامل حالش می‎شود. پس خودت را در معرض قرار بده! در معرض قرار دادن احتیاج به مبرِز هم ندارد؛ زیرا این امر، درونی است. خدا درون دل من و تو را امشب می‎بیند. اگر دید که واقعاً شرمنده هستیم و نسبت به گذشته‎مان واقعاً پشیمانیم، مأمورینش را می‎گمارد و آن‏ها شروع می‎کنند به طلب مغفرت کردن برای ما... .

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران