جایگاه بیت المقدس در ادیان آسمانی
خبرگزاری تسنیم: سرزمین فلسطین، به ویژه شهر «بیت المقدس» نه تنها برای مسلمانان که برای پیروان ادیان دیگر آسمانی نیز از اهمیت و جایگاه بسیار مقدس و مهمی برخوردار است و همواره از آن به عنوان سرزمین «مقدس» و «پر از خیر » و «برکت» یاد شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سرزمین فلسطین، به ویژه شهر «بیت المقدس» نه تنها برای مسلمانان که برای پیروان ادیان دیگر آسمانی نیز از اهمیت و جایگاه بسیار مقدس و مهمی برخوردار است.
«قدس» یا «بیت المقدس»
«قدس» یا «بیت المقدس» یا «سرزمین مبارک» نام سرزمینی است که از سوی خداوند تبرک و قداست یافته، اگرچه همه مناطق زمین به جهت آیه و نشانه الهی بودن و انتساب به آفریدگار از جایگاهی بلند و رفیع برخوردار و از قداست و برکت بهرهمند هستند.
اما در این میان سرزمین فلسطین از منزلت دیگری برخوردار است، به گونهای که در همه ادیان الهی نه تنها از آن یاد شده، بلکه مورد توجه و تقدس هم بوده است، به عنوان مثال در قرآن بارها به اهمیت این سرزمین و با برکت بودن آن تاکید شده و سرزمین فلسطین برای جهانیان مبارک دانسته شده است.
سرزمین مقدس
گفته شد، قدس یا بیت المقدس یا همان سرزمین مبارک، نام سرزمینی است که از سوی خداوند تبرک و قداست یافته، هرچند که همه مناطق زمین به جهت آیه و نشانه الهی بودن از جایگاهی بلند و رفیع برخوردار و از قداست و برکت بهرهمند است، ولی سرزمین فلسطین تنها سرزمینی است که در قرآن از آن تحت عنوان سرزمین مقدس یاد شده، به این معنا که گاه سرزمینهای دیگری نیز از سوی خداوند به «مبارک» بودن توصیف شدهاند، چنان که سوره «آل عمران» درباره شهر «مکه مکرمه» که خانه خدا در آن قرار دارد، میفرماید: «نخستین خانهای که برای مردم بنا شد، در مکه مبارکه است که مرکز هدایت جهانیان است».
قداست فلسطین در آیات قرآن
تمام آیات قرآنی که به نحوی به سرزمین فلسطین پرداختهاند، از دو وصف «قداست» و «مبارک» سخن میگویند، به این معنا که این سرزمین افزون بر ویژگی مبارک بودن سرزمینی مقدسی نیز به شمار میآید.
بنابراین «قداست» ویژگی انحصاری سرزمین فلسطین است و این قداست مختص شهر «قدس» و «بیت المقدس» نیست، بلکه آیات قرآن به دیگر نقاط سرزمین فلسطین نیز این خصوصیت را بخشیده است و در اثبات این ادعا میتوان به آیاتی از سوره طه اشاره کرد که میفرماید: «پس زمانی که موسی به سرزمین مقدس درآمد، از سوی خدا موسی خوانده شد که من خود پروردگار توام، پس کفشهایت را بر کن، زیرا تو در سرزمین و وادی مقدس طور هستی».
این آیه به صراحت سرزمین و وادی طور را به عنوان سرزمین مقدس اشاره میکند و به جهت همین قداست از موسی(ع) خواسته شده تا کفشهایش را به احترام این سرزمین از پای درآورد. در سوره قصص نیز فلسطین به عنوان سرزمین مبارک توصیف شده است.
از این آیات قرآنی چنین برداشت میشود که سرزمین فلسطین سرزمین مقدسی است و این تقدس و قداست اختصاص به شهر بیت المقدس و یا وادی طور در سرزمین سینا ندارد.
غیر از آن در سورههای «اعراف»، «یونس» و «اسرا» نیز از سرزمین فلسطین و شرق و غرب آن به عنوان سرزمین مبارک یاد شده که زمانی «بنی اسرائیل» از آن بهره مند شدند تا خداوند نعمت وعده داده شده خود بر آنان را به بهترین وجه به کمال برساند.
در حقیقت حکومت در فلسطین و مناطق پیرامون آن، به این جهت به بنی اسرائیل داده شد که خداوند از سوی موسی به آنان وعده داده بود تا آن حضرت(ع) را در جنگ با فرعون یاری داده و همراه او باشند. اینگونه بود که خداوند به وعده خویش عمل کرد و آنان را وارث آن سرزمین مقدس و مبارک گرداند.
اما این به این معنا نیست که اولین ساکنان این سرزمین مقدس بنی اسرائیل بودهاند، چون اگر به قرآن مراجعه کنیم، در مییابیم که این سرزمین در زمان حضرت ابراهیم(ع) به عنوان سرزمین مبارکی مسکن آن حضرت بوده است، به عنوان مثال خداوند در سوره انبیا درباره مهاجرت حضرت ابراهیم از سرزمین بابل پس از آتش سوزی مشهور و رهایی از آن میفرماید: «ما ابراهیم را به همراه لوط از دست دشمنان کافرش نجات داده و به سرزمینی بردیم که آن را برای جهانیان مبارک گردانیدیم».
نکته مهم در این آیه آن است که این سرزمین را که حضرت ابراهیم و یارانش را به آن جا کوچانده و از بدی دشمنانش رهایی بخشیده، سرزمینی مبارک برای جهانیان شمرده شده است. به همین دلیل میتوان گفت، این سرزمین از آن قوم و قبیله و یا دین خاصی نیست و همه انسانها بلکه جهانیان از آن سود برده و از برکات آن استفاده میکنند.
برخی از مفسران به این دلیل که ادیان آسمانی و قوانین الهی در این سرزمین بر جهانیان نازل شده، را علت اصلی مبارک بودن این سرزمین دانستهاند، چون همه ادیان توحیدی الهی از این سرزمین به دیگر مناطق جهان گسترش یافتهاند.
در تورات این سرزمین مبارک که حضرت ابراهیم به آنجا کوچ کرده، «سرزمین کنعان» نامیده شده و مرز آن را از فرات تا نیل دانسته، این درحالی است که آیات قرآن نیز گستره بیشتری از فلسطین امروزی را به عنوان سرزمین مبارک میدانند که شامل شامات یعنی فلسطین، اردن، سوریه و لبنان میشود.
صرف نظر از مبارک بودن سرزمین فلسطین، این سرزمین به نامهای نیک دیگری نیز ستایش شده است، به عنوان مثال در سوره یونس از این سرزمین به نام «سرزمین صدق» و «سرزمین راستی» و در سوره مومنون از آن با عنوان به «سرزمین بلند» و «سرزمین والا مقام» یاد شده که از امنیت و آب فراوان بهره مند است.
ارزش و جایگاه قدس
سرزمین فلسطین و قدس به جهاتی در نزد همه ادیان ابراهیمی از ارزش و جایگاه بالا و مقامی عالی برخوردار است. همه پیروان هر یک از سه شریعت ابراهیمی یعنی اسلام و یهودیت و مسیحیت این سرزمین را مقدس دانسته و از قداست آن یاد و دفاع میکنند.
آثار و بناهای دینی و مذهبی بسیاری در این سرزمین برای هر یک از پیروان این سه دین آسمانی وجود دارد که میتوان به دیوار ندبه برای یهودیان، کلیسای قیامت برای مسیحیان و مسجد الاقصی برای مسلمانان یاد کرد.
گفته شد، قداست سرزمین فلسطین مختص شهر قدس نیست، بلکه سراسر سرزمین فلسطین از چنین قداستی برخوردار است، این موضوعی است که روایات دینی و مذهبی نیز آن را تایید میکند، به عنوان مثال روایاتی وجود دارد که از قداست شهر الخلیل به عنوان مکان کوچ و هجرت حضرت ابراهیم(ع) و نیز محل دفن آن حضرت سخن میگوید.
همچنین فلسطین به جهاتی چند مقدس و مبارک بیان شده است که از آن جمله میتوان به فراوانی آب و حاصلخیزی، گهواره شرایع آسمانی و توحیدی و مسکن صالحان و پیامبران اشاره کرد.
بنابراین این قداست و مبارک بودن به دو جهت مادی و معنوی است و دلایل معنوی بر علل دیگری ترجیح داد، زیرا رسالت پیامبران و دعوت مردمان به توحید که از این سرزمین آغاز شده ، اصل اساسی در تبرک سرزمین است.
به هر حال تمام منابع اسلامی و یهودی قداست را مخصوص قدس یا بیت المقدس نمیدانند، بلکه آن را شامل همه فلسطین دانستهاند، اگرچه اختلاف نظرهایی در تعیین حدود سرزمین مقدس وجود دارد، به عنوان مثال محدوده این سرزمین مقدس بر پایه باورهایی یهودی متغیر است و این تغییر به دورههای گوناگونی باز میگردد که یهود بر مناطقی از این سرزمین چیره بوده و تسلط داشتند یا حاکمیت خود را بر آن از دست میدادند. از این رو معیار قداست فلسطین نزد یهود به وجود دولت یهودی و چیرگی آنان ار تباط پیدا میکند که همواره در دورههای مختلف متغیر بوده است.
اما در میان مفسران و مورخان اسلامی درباره محدود قداست سرزمین فلسطین سه دیدگاه وجود دارد: برخی این قداست را سرتاسر سرزمین شام، برخی دیگر از مصر تا فرات و شماری دیگر بخشهایی از شام یعنی سرزمین فلسطین دانستهاند.
با وجود تمام این اختلاف دیدگاهها باید گفت، سرزمین فلسطین که شامل صحرای سینا و سرزمین فلسطین کنونی و بخشی از اردن و لبنان و سوریه است، سرزمین مقدس به شمار میآید.
ویژگیهای بیت المقدس
«بیت المقدس» یا «قدس» یا «اورشلیم» به باور بسیاری و بلکه همه مفسران همان «قریه» و «آبادی» است که بنی اسرائیل پس از رهایی از ستم فرعونی و درخواست بهرهمندی از نعمتهای زمینی دنیا از جانب خدا مامور شدند تا وارد آن شوند.
این سرزمین، سرزمین آباد و پر برکتی بود که در سوره بقره به آن اشاره شده است. خداوند از فراوانی این سرزمین به عنوان سرزمین مبارک یاد میکند و این واژه تنها اختصاص به نعمتهای مادی ندارد، بلکه برکات معنوی را نیز شامل میشود و این نکتهای است که در سوره اسرا به آن اشاره شده است.
وجود مسجد الاقصی
از ویژگیهای برجسته بیت المقدس وجود مسجد الاقصی در این سرزمین است و این نکتهای است که سوره اسرا به روشنی به آن اشاره میکند. اما نکته مهم اینجا است که قرآن زمانی از مسجد الاقصی سخن میگوید که هنوز این مسجد به تصرف مسلمانان درنیامده بود و رومیان بر آن حکومت داشتند و به ظاهر معبدی برای یهودیان و مسیحیان بود.
در قرآن از این مسجد تحت عنوان «مسجد الاقصی» یاد شده که تعبیری همسنگ «مسجد الحرام» است. ملاحظه میشود که قرآن این دو مسجد را همسنگ یکدیگر قرار داده و از آن به نام معبد و کلیسا و یا کنیسه یاد نمیکند. این نشان میدهد که وقتی آیه مربوط به مسجد الاقصی نازل شد، دست کم مومنان از آن به نام مسجد از آن یاد میکردند. این مسئله از آن جا تقویت میشود که مسجد الاقصی در زمانهای نخست بیعت تا زمانی که در مدینه تغییر قبله انجام میگیرد، به عنوان قبله و مسجد در نظر مسلمانان از جایگاه خاص برخوردار بوده است.
این درحالی است که سوره بقره قبله بودن مسجد الاقصی را مورد تاکید قرار میدهد و میفرماید که اکنون به فرمان الهی از آن عدول کرده و میبایست مسجد الحرام به عنوان قبله مورد استفاده قرار گیرد.
همچنین در سوره اسرا از نام مسجد الاقصی و مسجد الحرام توامان استفاده و به قبله بودن این دو مسجد و مقدس بودن و جایگاه خاص آنها اشاره شده که محل سیر و معراج پیامبر اکرم(ص) نیز بوده است.
در همین سوره به این نکته نیز اشاره شده که برکت سرزمین پیرامونی مسجد الاقصی به خاطر وجود این مسجد و قبلهگاه بودن آن است. در حقیقت وجود مسجد الاقصی که قبله نخستین مسلمانان بوده، خود عاملی برای برکت و فراوانی روزی مادی و معنوی این سرزمین است.
این مسجد از زمانهای گذشته مورد احترام یهودیان و مسیحیان بوده، ولی یهودیان که خود را تنها دین برحق الهی میدانستند با مسیحیان با خشونت برخورد میکردند و نمیگذاشتند که آنان از این مسجد برای مراسم عبادی خویش استفاده کنند.
قرآن درباره رفتار یهودیان نسبت به مسجد الاقصی و اهمال و تخریب آن و منع مسیحیان از بهره مندی از آن مسجد مقدس میفرماید: «چه کسی ستمگرتر از کسانی است که مردمان را از مساجد خدا باز میداشتند تا در آن مساجد یاد خدا به گوش نرسد و میکوشیدند تا آن مساجد رو به ویرانی رود و تخریب شود».
در این آیه منظور از مساجد، «مسجد الاقصی» است که یهودیان نه تنها خود در آبادی آن نمیکوشیدند، بلکه در گزارشهایی که تاریخ نیز آن را تایید میکند با جلوگیری از بهرهگیری دیگران از آن کاری کردند تا رو به ویرانی بگذارد و زمانی که پیامبر(ص) برای معراج به آنجا رفت، آن را ویرانهای یافت که بعدها پس از فتح اسلامی ساخته و بازسازی شد.
در قرآن به این نکته اشاره شده که مسجد الاقصی مکانی مقدس برای یهودیان و مسیحیان و مسلمانان است. این سخن از آنجا مورد تایید قرار میگیرد که یهودیان و مسیحیان هر دو این مکان را همانند مسلمانان، اولین قبله خود میدانستند و بدان سو نماز میخواندند و دعا میکردند، چنان که به این مسئله در آیات مربوط به تغییر قبله مسلمانان اشاره شده است.
از امیرمؤمنان علی(ع) روایت شده است که بیت المقدس و مسجد الاقصی یکی از چهار مکان مقدس دنیاست که عبارتند از مسجد الحرام، مسجد الاقصی و بیت المقدس، مسجد نبی و مسجد کوفه.
قدس و یهودیان
در تورات سرزمین مقدس فلسطین، سرزمین موعود یهودیان دانسته شده است. برخی از مفسران یهود با توجه به آیاتی که سرزمینهای شرق و غرب بیت المقدس و فلسطین را به عنوان میراث ایشان بیان کرده، بر این باورند که همه مناطق خاورمیانه و دستکم از نیل تا فرات سرزمین موعود یهودیان است.
قرآن در سوره اعراف بیان میکند: «ما سرزمینهای شرقی و غربی آن سرزمینی که مبارک گردانیدم را به قومی به ارث دادیم که به استضعاف کشیده شده بودند و اینگونه حکم نیکو و زیبای خداوند بر قوم بنی اسراییل به جهت صبر و مقاومت در راه دین به کمال رسید».
در این آیه قوم بنی اسرائیل بر سرزمین فلسطین و یا بیت المقدس و شرق و غرب آن از سوی خداوند چیره و مسلط شدند، زیرا مستضعفانی بودند که در راه دین خدا پایداری و مقاومت کرده بودند و این پاداش مقاومت و پایداری ایشان بود.
قرآن در آیات دیگری تشکیل دولت بنی اسرائیل و چیرگی ایشان بر سرزمین مبارک فلسطین را محدود به عوامل چندی کرده است. از این رو برخی از مفسران و دانشمندان اسلامی هنگام سخن گفتن از دوگانگی و تعارض در فرمان خداوند مبنی بر واگذاری سرزمینهای مقدس به بنی اسرائیل از یکسو و حرام شمردن ورود ایشان به آن سرزمینها، این حکومت و وراثت و خلافت را مشروط به طاعت و بندگی بنی اسرائیل از خدا کردهاند. زیرا چنان که بیان شد یهودیان در همان زمان به خاطر تخلف از فرمان خداوند دچار سرگردانی شده و چهل سال در تپه و بیابانهای اطراف بیت المقدس و فلسطین میگشتند و اجازه ورود به شهر و آبادیی را نداشتند. بنابراین همانگونه که در همان آغاز از نعمت وراثت به جهت طغیان و سرکشی بازماند، هر زمانی دیگری که چنین کنند از آن جا رانده خواهند شد.
سرکشی و طغیان بنی اسرائیل
با توجه به آنچه در قرآن ذکر آن رفته است، از وضعیت بیت المقدس و حکومت یهودیان به خوبی برمیآید که آنان زمانی که بر پایه آموزههای الهی عمل میکردند از حکومت و اقتدار برسرزمین برخوردار بودند، ولی همین که عملکردی نادرست داشتند، نه تنها حکومت و قدرت از ایشان گرفته شد، بلکه مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
خداوند در سوره اسرا نیز از سلطه اقوامی دیگر بر سرزمینهای مقدس برای مجازات بنی اسرائیل یاد میکند و از تکرار آن در صورت بد کرداری دوباره آنان خبر میدهد. در این سوره به وضوح و روشنی از دو تمرد یاد میشود که یکی پیش از بعثت پیامبر(ص) اتفاق افتاده و موجب شد تا بخت النصر بر قوم یهود بتازد و ایشان را به بردگی به بابل برد و دیگر وعدهای است که هنوز انجام نشده است.
انتهای پیام/