چند خرده روایت درباره «خمینی پاکستان»/واکنش پاکیها به قطعنامه ۵۹۸
خبرگزاری تسنیم: هنوزهم وقتی با پاکستانیها در مورد آدمی بهنام شهید عارفحسینی صحبت میکنیم خاطره خوش روزگار وحدت زیر زبانشان است. شهید عارفحسینی به «خمینی پاکستان» مشهور است. ۱۴ مرداد سالگرد شهادتش است.امروز و فردای پرونده «جان پاکستان» برای اوست.
شبی که پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران اعلام شد در مدرسهای که بعدها به نام خودش مشهور شد با چند تن از نزدیکانش جمع شدهبود. یک گوشش به رادیو بیبیسی و یک گوشش به رادیو ایران. شایعات در مورد پایان جنگ و پذیرش قطعنامه از سوی ایران، این چند روز فضای رسانهای دنیا را پر کرده بود. شهید و دوستانش و همه دوستداران و عاشقان ایران باور نمیکردند که ایران پذیرفته است که با عراق صلح کند. مثل همه رزمندگان ایرانی. تا اینکه آن شب رادیو ایران رسما پذیرش ایران را اعلام کرد.
یکی از حاضرین در این جلسه شاهین انور زیب، پاکستانی مقیم ایران است. برایمان تعریف میکند که آن شب بعد از اینکه خبر از رادیو پخش شد سکوت سنگینی اتاقی که با شهید داخلش بودیم را برداشت. تا چند دقیقه کسی حرفی نمیزد. بعد که بهت اتاق شکست؛ آدمها کم کم شروع کردند به واکنش نشان دادن. واکنشها بیشتر منفی بود. در ذهن همه سوال به وجود آمده بود که چرا امام به صلح با عراق راضی شده است؟ پاکستانیها همه اعتقاد داشتند که ایران میتوانست با ادامه جنگ سرنوشت منطقه را عوض کند و این برایشان قابل قبول نبود که ایران هم صلح کند. انور زیب تعریف میکند که چند نفر این وسط گلایههایی را از شخص امام مطرح کردند که ناگهان شهید عارف حسینی برآشفت. بلند شد و به دم در رفت و به آسمان تیره و تاریک آن شب پیشاور اشاره کرد و گفت: به خدا قسم! به خدا قسم! اگر امام همین الان بگوید که روز است من باور میکنم. شما چه میدانید امام در چه موقعیتی این تصمیم را گرفته است؟ شما از ایران امروز چه میدانید؟ چه میدانید چه خبر است؟ خودتان را با امام مقایسه نکنید.
شهید عارف حسینی از امام چه میدانست؟ بیست سال پیش در نجف شاگرد او بود. امام از شهید عارف حسینی چه میدانست؟ وقتی شهید شد اینها را برایش نوشت: "تا به حال یک آخوند درباری یا یک روحانی وهابی را ندیدهایم که در برابر ظلم و شرک و کفر ، خصوصا در مقابل شوروی متجاوز و آمریکای جهانخوار ایستاده باشد. همانگونه که یک روحانی وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیدهایم که برای یاری پابرهنگان زمین لحظهای آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد. و عارف حسینی این گونه بود"
چهار سال قبل از شهادت، شهید عارفحسینی، رهبر شیعیان پاکستان میشود. در حالی که هیچکس انتظارش را ندارد. چیزی که او نامش را «تحجر» میگذارد در عرض 2 سال، کار را به جایی میرساند که در جلسه سالیانه شورای رهبری شیعیان پاکستان، به گریه میافتد و میخواهد استعفا بدهد. همانها نمیگذارند. بیچارهاش میکنند. بعدها از او میپرسند که در این 4 سال رهبریات چه کردی؟ حاصل کارت چه بود؟ گفت: توانستم ثابت کنم که شیعهام. رفته بود در مسجدی نماز بخواند نگذاشته بودند، چون حرف از وحدت با اهل تسنن میزد. میگفت جمع شویم علیه آمریکا راهپیمایی کنیم، عملا مخالفت میکردند که اگر کسی کشته شد چه کسی جواب خونش را میدهد؟ میگفت: یقه امام حسین(ع) را هم بگیرید که باید جواب خون کشتههای کربلا را بدهد. نمیگذاشتند.
***
میگفتند:" نان پنجاب را میخوری و حرف از انقلاب ایران میزنی" اعتنایی نمیکرد. قبل از انقلاب ایران، در حمایت از امام خمینی راهپیمایی به راه میاندازد. انقلاب که پیروز میشود در پیشاور جشن راه میاندازد. جنگ که میشود کمکهای مردمی جمع میکند و خرمشهر که آزاد میشود با دوستانش شهر را تعطیل میکنند و جشن میگیرد.
از پاراچنار تا پیشاور 200 کیلومتر راه است.کیلومترها آنطرفتر در مرزهای سرزمینی به نام ایران، مردمی به رهبری امامخمینی(ره) علیه حکومت وقت ایران شروع به قیام کردهاند. هنوز انقلاب ایران پیروز نشده است و هنوز در خیلی از شهرهای ایران اتفاقی برای انقلاب ایران نیفتاده است. عارف حسینی گروهی از پاکستانیها را در پاراچنار جمع میکند. جماعت عظیمی گرد میآیند و یک مسیر 200 کیلومتری را از پاراچنار تا پیشاور در حمایت از انقلاب ایران راهپیمایی میکنند.
هیچ سند تصویری و صوتی از این راهپیمایی تاریخی در دست نیست. اما برخی از پاکستانیها که در این راهپیمایی بودهاند خاطرات مبهمی از این اتفاق دارند. خاطراتی که واضحترینش شعارهایی است که مردم پاکستان پیش از شروع انقلاب ایران کیلومترها دورتر از مرزهای ایران، در شرایطی که هنوز خیلی از ایرانیها تصوری از انقلاب نداشتند سر میدادند.
***
16 می 1986 روز مرگ بر آمریکا در پاکستان برگزار میشود. شهید عارف حسینی یکی از علمای بانفوذ پاکستان خودش شخصا به جلوی جمعیت میآید، پرچم آمریکا را به آتش میکشد و آدمک مشهور عموسام را آتش میزند. این شروع راهی دراز در پاکستان است. راهی که پاکستانیها را امروز به سنتیترین و باتعصبترین دشمنان آمریکا در دنیا تبدیل میکند. روز اشغال لانه جاسوسی در ایران، پاکستانیها سفارت آمریکا را سنگباران میکنند. هنوز هم در خیلی از جاها سالروز این روز را برگزار میکنند. این روز تبدیل به سنتی در پاکستان میشود.
***
عهد کرده بود در همه سخنرانی ها از امام یاد کند. شیفتهوار حرف میزد از امام. هر وقت اتفاقی میافتاد میگفت بیایید راهپیمایی کنیم تا وقتی خبرش به امام میرسد خوشنود شود که فرزندانش در پاکستان به فکر هستند و میدانند در دنیا چه خبر است. انقلاب که پیروز شد یک بار بیشتر نتوانست به ایران سفر کند. میگفتند چرا به ایران نمیروی امام را ببینی. می گفت امام بشنود کار را رهاکردهام ناراحت می شود. دوست دارم همیشه کار کنم. مراسمی بود سخنرانیای بود مردم جمع میشدند و برایش شعار می دادند میگفت برای من شعار ندهید. همه چیز برای امام است.
ادامه دارد... .
مطالب دیگر پرونده «ایران، جان پاکستان»
«ایران، جان پاکستان» ــ 1 پرونده ویژه ماه رمضان پروژه «فرهنگ، سیاست جمهوری اسلامی»: «از عکس رهبر ایران در قهوهخانهای در هیمالایا تا نذر روزه آزادی خرمشهر/ اینجا پاکستان، جمهوری اسلامی ایران»
«ایران، جان پاکستان» ــ 2 در پاکستان یک «خمینی» میخواهیم/ در فتنه 88 پاکستانیها بیشتر از ایرانیها نگران بودند
«ایران، جان پاکستان» ــ 3 بار صدور فرهنگی انقلاب ایران به دوش یک پاکستانی 22ساله/ «سلحشور» سرباز فرهنگ در پاکستان
«ایران، جان پاکستان» ــ 4 مسلمانان پاکستانی با ایران زندهاند/ اعتقاد قوی داریم که"چو ایران نباشد تن من مباد"
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 5 ماجرای طلاهای زنان پاکستانی درجنگ ایران/ نامهای که فقط لفظ «خمینی»اش قابل خواندن بود
«ایران، جان پاکستان» ــ 6 زبان فارسی در پاکستان/ هرجا میرویم زودتر از ما زبان فارسی رفته است
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 7 رئیسالسادات: این حرف پاکستانیهاست؛ ایران کوتاه بیاید فاتحه اسلام برای قرنها خوانده است
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 8 روز ورود امامخمینی به ایران، روز ورود آیتاللهخامنهای به پاکستان+ تصاویر استقبال
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 9 رئیسالسادات: از دیپلماسی غیرانقلابی توقع نتیجه انقلابی نداشته باشید/ پاکستان رها شده است
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 10 ملاله یوسفزی»،«دین محمد» و ماجرای تکراری «سکوت»/ کودکان پاکستان، قربانی رسانه
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 11 ادیبان: تصویر غربساخته از پاکستان بر رسانههای ایران حاکم شده/ پاکستانیها برای ما غریب شدهاند
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 12 ماجرای سفر خاتمی به پاکستان/ اهل سنت با عکسهای امام و رهبری بیرون میآیند
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 13 راشد عباس:با ایران فهمیدیم «پاکستان بدون شوروی و آمریکا» هم میشود/ عاشق امامیم اما به ما نشناساندند.
انتهای پیام/*