ده سال بعد «حوض نقاشی» روایتی واقعی از اجتماع سال ۹۱ ایران خواهد بود
خبرگزاری تسنیم: ورود «حوض نقاشی» به شبکه نمایش خانگی، با استقبال بیسابقهای از سوی مردم مواجه شد.به این بهانه سراغ مازیار میری رفتیم تا بار دیگر در مورد ویژگیهای خاص فیلم گفتگو کنیم.
"مازیار میری" از نخستین کارهای سینمایی اش نشان داد که کارگردان مسلط و حساسی است.همین تسط او بر فیلمنامه و کارهای اجرایی کارگردانی سبب شد او پله به پله با فیلم هایش رشد کرده و بیشتر هم دیده شود.تا جایی که پس از پایان یافتن جشنواره سی و یکم فجر، فیلم او در میان آثار پرقدرت بسیاری که انتظار می رفت نظرات مردمی را جلب نماید، با اختلاف، در صدر بهترین فیلم های مردمی قرار گرفت.این اتفاق در زمان اکران عمومی این فیلم در نوروز امسال نیز به وقوع پیوست و "حوض نقاشی" توانست در میان فیلم های گیشه پسندی چون "رسوایی" و "تهران 1500"، به فروشی بالغ بر 2 میلیارد تومان دست یابد.
هم اکنون چند روزی است که این فیلم با گستره وسیعی وارد شبکه نمایش خانگی شده و به شدت هم مورد استقبال قرار گرفته است.بنابر این میزان استقبال انبوه از "حوض نقاشی"، با "مازیار میری" به گفت و گو می نشینیم تا در مورد زوایای تحلیلی این فیلم بیشتر بدانیم.
تسنیم:میدانم جزو کارگردانانی هستید که فیلمنامه، خیلی برایتان مهم است.یادم می آید برای فیلمنامه "سعادت آباد" به من گفتید که دو هفته در خانه ای با امیر عربی تنها بودید و نه از خانه بیرون آمدید و نه جواب تلفنی را دادید تا فیلمنامه، آنطور که می خواهید شکل بگیرد حالا چطور شده برای این فیلم که پس از "سعادت آباد"، انتظارات را از شما بالاتر برده، تصمیم گرفتید کار نگارش فیلمنامه را به "حامد محمدی" که سناریست نیست، بسپارید تا او چنین داستان کم اتفاق و کم پیچشی را بنویسد؟
من در ابتدا طرحی داشتم که آن طرح من با طرح منوچهر محمدی ادغام شد و آن زمان قرار شد چنین فیلمی را بسازیم.از همان زمان میدانستیم که این فیلم، اثر داستانگویی به آن شکل نخواهد بود و فیلم حالت است.وقتی که حامد محمدی به ما ملحق شد دیدیم که ایشان هم، چنین عقیده ای دارد به گونه ای که علاقمند بود پیچش های داستان به سمت آن سینمای داستانگوی خاص نباشد بنابراین نتیجه اش شد فیلمی که به شدت برشی از حالت است و تمام چیزهایی که در "حوض نقاشی" وجود دارد از جمله فرق ها و اتفاقات و حالات، هر چیزی که درآمده، مربوط به این موضوع و ایده است.
تسنیم:اما فیلم، داستان های خیلی اندکی دارد و همان تعداد اندک داستان مختص این کاراکترهای دارای چنین اختلالی نیست.این اتفاقاتی که در فیلم نشان داده می شود ممکن است برای هر انسان سالمی نیز رخ دهد.فیلمنامه نتوانسته از اختلال خاص کاراکترهایش استفاده های دراماتیکی به عمل بیاورید.با این حرف من موافقید؟
قرارمان همین بود که نشان دهیم اتفاقاتی که برای ما می افتد و سخت هم هست، اگر برای آدم هایی که شرایط و تاب و تحملش را ندارند و حتی قدرت درک و گذار از آن برایشان خیلی سخت و طاقت فرساست، بیفتد چه اتفاقی برایشان رخ می دهد.در جامعه ای که ما حواسمان به این افراد نیست و ما عادت داریم بیشتر به خودمان فکر کنیم.آدم هایی که تاب و تحمل شرایط سخت را ندارند و اتفاقا در حالی که همه انتظار دارند با کوچکترین وزش باد، بخشکند، چه اتفاقی برایشان رقم خواهد خورد.قرارمان از ابتدا به همین ترتیب بود.
حالا در چنین شرایطی، وقتی دو آدم با این اتفاقات می آیند و می مانند و از پیچ مشکلات شخصی، خانوادگی و جامعه که معتقدم جامعه نقش بسازتری میان همه این بسترها دارد، نیروی عشق می تواند آنها را به جلو پیش ببرد و اینجاست که برای من، موضوع اصلی فیلم که کرامت انسان است و آن جمله معروف که "انسان اشرف موجودات است" شکل می گیرد؛ اصل مهمی که از قضا توجه چندانی به آن نمی کنیم در حالی که کارهایی که انسان می تواند انجام دهد، هر کدامش می تواند معجزه باشد.
تسنیم: اما فیلم به لحاظ داستانی، به مانند دیگر فیلم هایتان چندان قدرتمند نیست در حالی که با حرف شما در مورد تاثیرگذاری حالات در این فیلم، به شدت موافقم اما در مورد پروسه داستانی و خلق موقعیت های متناسب با این کاراکترها نه.
به نظر من که داستان فیلم هم درآمده.این خیلی خوب است که نقطه نظرات متفاوتی در مورد "حوض نقاشی" وجود دارد که می تواند در مورد تمامشان گپ زد.ولی همین که می بینیم حالتی که در فیلم اتفاق افتاده، توانسته مورد توجه مردم واقع شود، نشانه آن است که این همذات پنداری به واسطه فیلم شکل گرفته است.
تسنیم:فیلم خیلی مستعد رسیدن به چرخه احساس است به نحوی که با یک استارت کوچک می توانستید از این فیلم، یک تراژدی پر احساس بسازید که به گونه ای عامدانه دست به این کار نزدید، چرا؟
اتفاقا چندان علاقمند نبودم.حتی موسیقی فیلم نیز می توانست آن را به سمت ملودرام بکشاند.حقیقتش علاقمند نبودم ملودرام بسازم و بیشتر تلاشم بر روی این نکته بود که چیزی که هست را عین واقعیت و عین ثبت زمانه اش جلوی دوربین ببرم.
تسنیم:پس از موضوع بیکاری برای رضا، مخاطب انتظار دارد که شاهد ناملایمات بیشتری در روند زندگی این دو نفر باشد اما هر چه از زمان فیلم می گذرد این توقع منطقی برآورده نمی شود و مساله فقر، کمرنگ پرداخته شده و به قول شما عشق پیشبرنده می شود! چنین نگاهی اغراق شده نیست؟
این اتفاق باید به اندازه خاص خودش باشد تا دیگر جریانات را تحت الشعاع خودش قرار ندهد که اگر اینگونه می شد، تمام فیلم شعاری می شد و به سمت اغراق پیش می رفت که اگر مردم چنین چیزهایی را در این فیلم احساس می کردند، بازنده می شدیم.همین اندازه ای که مطرح شد یا اگر باز بیشتر اشاره ای بود، مناسب است.فیلم به تمام این موضوعات، اشاره هایی دارد که همه ما متوجه آن اشاره ها می شویم و با همان تلنگر کوچک می فهمیم که اوضاع از چه قرار است.
تسنیم: احساس نمی کنید فیلم خیلی تابع "حالات" بوده و از جایی، همان تک داستان های خود را نیز رها می کند مثلا موضوع رفتن سهیل به منزل مدیرش پس از چندی، انگار عادی می شود و رضا و مریم نیز انگار این موضوع را فراموش کرده و در سکانسی که تصمیم به پخت پیتزا می گیرند حتی با وجودی که می دانند سهیل پیتزا دوست دارد اما حتی یک اشاره دیالوگی نیز به این مساله نمی کنند؟
نه من موافق این مساله نیستم. اگر احساس می کردم که اشکالی به لحاظ آنچه شما عنوان کردید در فیلمم وجود دارد مطمئن باشید آن را رفع می کردم.معتقدم چنین اشکالی در فیلمنامه نیست و نقطه نظرات راجع به این قضیه متفاوت است.
تسنیم:مثل همه فیلم هایتان در "حوض نقاشی" نیز نقدهای اجتماعی را بیان کردید.این میزان نقد در این فیلم بخصوص که موضوع محور نیست (برعکس بسیاری از آثارتان) می توانست محلی از اعراب داشته باشد؟
علاقمندم فیلمی که می سازم، ثبت زمانه خودش باشد.الان وقتی این دو آدم را با وجود این اختلال در "حوض نقاشی" می بینیم، تصویری از حضور این آدم ها در سال 91 ایران وجود دارد.می خواهم طوری فیلم بسازم که وقتی مردم، 10 سال دیگر هم این فیلم را تماشا می کنند، ببینند و بدانند که در سال 91، این اتفاقات در سرزمین من وجود داشته است.
تسنیم: خیلی راحت لپ حرف تان را در سکانس پختن پیتزا زدید که سکانسی خیلی مهم در جریان فهم مخاطب است.
بله.ما باید قبول کنیم که مریم و رضا، نمی توانند تغییر چندانی بکنند و اتفاق چندانی در مورد آنها رخ نمی دهد.حتی در فیلم متوجه می شویم که سهیل برمی گردد نزد آنها و وقتی پشت موتور آنها را می گیرد، او به نوعی در نقش والدین رضا و مریم ظاهر می شود.برای آنها انگار درست کردن پیتزا مثل بالا رفتن از نردبان، گذشتن از خیابان شلوغ کار بزرگی است.من علاقمند بودم بگویم انسان، موجودی است به شدت پیچیده و جذاب و به همین دلیل به عنوان اشرف مخلوقات است و کرامتش نیز به همین دلیل است؛ به نوعی که قدم گذاشتن و از جایی جلوتر رفتن، کار بزرگی است.
تسنیم: در مورد پلان انتهایی فیلم و نوع فیلمبردای آن کمی توضیح می دهید؟
یک گروه جوان، کار خیلی خوبی را شروع کرده بودند که یک دوربین سبک به وسیله 8 موتور از زمین بلند می شد و ارتفاع می گرفت و این اتفاق خوب برای نخستین بار در سینمای ایران، در فیلم "حوض نقاشی" رخ داد.ما در جلسات مختلفی که با حضور عوامل فیلم، نویسنده و تهیه کننده داشتیم، پایان های مختلفی را برای این فیلم در نظر داشتیم که در نهایت به این پایان فعلی رسیدیم.در مورد اینکه چطور می توان چنین پایانی را گرفت، تحقیقات بسیاری انجام دادیم تا در نهایت به این گروه رسیدیم که همین پایان را هم گرفتیم و به یک پلان دوست داشتنی تبدیل شد که متاسفانه به دلیل حادثه ای، دوربین از بین رفت.
تسنیم: دوربین، بالنی بود؟
نه، کنترلی بود و با آن وسیله هدایت می شد.
تسنیم:در همین پلان و زمانی که دوربین می خواهد از روی این خانواده گذر کرده و تمام شهر را بگیرد احساس نمی کنید حرکت دوربین به یکباره تغییر می کند و تماشاگر هم متوجه این مساله می شود
آن مشکل در مرحله تبدیل به وجود آمد.من وقتی اولین نمایش فیلم را در برج میلاد دیدم متوجه چنین مشکلی شدم که البته این مشکل را هم بلافاصله پس از اتمام جشنواره، رفع کردم.
تسنیم:همانطور که می دانید حوزه هنری از ابتدای سال گذشته، با اتخاذ سیاست هایی، موافقان و مخالفان بسیاری پیدا کرد.حالا چشم بسیاری از مخالفان تصمیمات حوزه به این فیلم دوخته شده که حوزه ای که مدام صحبت از ارزش های انسانی و نگاه سالم دارد، خودش چه فیلمی ساخته است.همین زیر ذره بین رفتن و فوکوس خیلی ها روی "حوض نقاشی"، نمی تواند تاثیرات سوئی روی روند اکران یا دیگر زوایا داشته باشد؟
این اتفاق قرار بود در جشنواره فجر سال گذشته بیفتد که نیفتاد .
تسنیم:یعنی می خواستند کاری کنند فیلم در بخش مسابقه نباشد؟
نه، فکر کردیم که آن جمعیت، با فیلم ارتباط چندانی برقرار نخواهند کرد. اما دیدیم که "حوض نقاشی" هم در میان آرای مردمی در رتبه نخست قرار گرفت و هم وقتی به ارزشگذاری این فیلم در روزنامه ها و سایت ها نگاه می کنیم می بینیم که این فیلم توانسته بین جمعیت منتقدان و اهالی رسانه نیز جایگاه بالایی داشته باشد.این میزان استقبال نشان می دهد که ما به درجه ای از درک رسیده ایم که یک فیلم را بدون تیتراژ ببینیم و در مورد آن قضاوت کنیم.البته بستر این قضایای حوزه و شرایط خاصی که وجود دارد جای دیگری است که باید آن را بیرون از سینما دنبال کرد و باید در فرصتی مغتنم دیگری مفصل در موردش بحث کرد و حرف زد.اما من شرایط خودم را ایجاد می کنم و فیلم خودم را می سازم.من همین جا با قاطعیت اعلام می کنم که حوزه هنری شرایط را به صورت کامل فراهم نمود تا من بتوانم فیلم خودم را بسازم.
تسنیم:"حوض نقاشی" در جشنواره سال گذشته به عنوان بهترین فیلم مردمی انتخاب شد.فکرش را می کردید که این فیلم تا این اندازه با اقبال عمومی مواجه شود؟
خوشبختانه برای دو فیلم قبلی ام یعنی "کتاب قانون" و "سعادت آباد" هم همین اتفاق افتاد.خیلی دوست دارم بتوانم اثر قابل قبولی بسازم که مردم آن را دوست داشته باشند.این مهم برای هر فیلمسازی جذاب است که من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
تسنیم:موافقید که اگر این فیلم را قبل از "سعادت آباد" می ساختید، بیشتر می توانستید نظر مساعد منتقدان را جلب نمائید؟
من نمی توانم بگویم کدام بهتر است.اتفاقا یک سری از دوستان منتقد قدیمی من معتقدند که "حوض نقاشی" به مراتب بهتر از "سعادت آباد" است و خیلی ها هم هنوز بهترین فیلم من را "قطعه ناتمام" می دانند.به نظرم سینما کاملا سلیقه ای است اما من باید هر فیلمی را به وقتش می ساختم که این فیلم هم به وقتش اتفاق افتاد و ساخته شد.
مجتبی اردشیری
انتهای پیام/