اشغال ایران توسط متفقین /افتتاح ورزشگاه در تهران/ وقوع غزوه «خندق»
خبرگزاری تسنیم: پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ برابر با اول سپتامبر ۱۹۳۹، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بیطرفی ناپایدار بود.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مناسبت های مهم تقویم امروز یکشنبه 3 شهریور ماه به شرح ذیل است:
وقایع ملی 3 شهریور -- 25 Aug -- هفدهم شوال
1- آغاز به کار خبرگزاری برنا با حضور دکتر احمدی نژاد (1386ش)
خبرگزاری «برنا» وابسته به سازمان ملی جوانان عصر شنبه همزمان با سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوانان و دولت با حضور رییس جمهور فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. پیش از آغاز به کار رسمی خبرگزاری «برنا» در حضور دکتر محمود احمدی نژاد، آقای مدنی مدیر عامل این خبرگزاری در سخنانی گزارشی از برنامه ها ، اولویت ها و افق های خبرگزاری «برنا» بویژه در زمینه تربیت نیروی جوان در عرصه خبر بیان کرد.
2- اشغال ایران توسط متفقین در جریان جنگ جهانی دوم (1320ش)
پس از آغاز جنگ جهانی دوم در 9 شهریور 1318 برابر با اول سپتامبر 1939، ایران بیطرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بیطرفی ناپایدار بود. اینچنین بود که در روز 3 شهریور 1320 ارتش متفقین به بهانهٔ حضور جاسوسان آلمانی وارد خاک ایران شد. نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه ناچار به استعفا شد و متفقین با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او، محمدرضا موافقت کردند.
این حادثه در کشاکش جنگ دوم جهانی رخ داد و این حمله حاصل سومین تبانی ارتش سرخ شوروی و نیروهای بریتانیا بود که به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران شکل میگرفت. قرن نوزدهم در پایان جنگهای طولانی روسیه با ایران، تبانی این کشور با بریتانیا علیه ناپلئون در اروپا، سبب حمایت بریتانیا از انعقاد پیمانهای گلستان و ترکمانچای و تحمیل آن بر ایران شد. اوایل قرن بیستم نیز پیمانهای 1907 و 1915 سبب تقسیم ایران به حوزه نفوذ دو کشور انگلیس و روسیه و زمینهساز حضور نظامی آنان در ایران شد. سومین بار در جنگ دوم جهانی بود که بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران را در پی داشت.
لحظات اولیه حمله، یعنی درست در ساعت چهار بامداد سوم شهریور، اسمیرنوف سفیر کبیر شوروی و سر ریدر بولارد وزیر مختار بریتانیا در منزل رجبعلی منصور، نخستوزیر وقت حضور یافته و طی یادداشتی حمله قوای خود را به کشور ابلاغ کردند. منصور متعاقباً به همراه جواد عامری، کفیل وزارت امور خارجه، به کاخ سعدآباد رفت و رضاشاه را مطلع کرد و سپس راهی مجلس شورای ملی شد و گزارش حمله نظامی روسیه و بریتانیا را به اطلاع نمایندگان مجلس رساند.
نمایندگان روس و انگلیس، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی کارشناس آلمانی در ایران ذکر کردند که به عقیده آنان مشغول جاسوسی بودند. دخالت نظامی شوروی و انگلستان در ایران متعاقب دو اولتیماتوم مشترک روس و انگلیس در 28 تیر و 25 مرداد 1320 راجع به حضور کارشناسان آلمانی به وقوع پیوست. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از تبعید رضاشاه به خارج از کشور رخ داد. شهرهای بیدفاع شمال و جنوب کشور در جریان حمله هماهنگ و مشترک روس و انگلیس، شدیداً بمباران شدند و نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و دریای خزر ظرف چند ساعت مضمحل شد. فرمانده نیروی دریایی نیز در همان روز اول حمله کشته شد.
عصر روز سوم شهریور و درحالی که پیشروی قوای بریتانیا و روسیه در شمال و جنوب خاک ایران ادامه داشت، علی منصور با مشاهده بحرانی بودن اوضاع تصمیم به استعفا گرفت. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشکرهای تبریز، رضاییه، گیلان، اردبیل، مشهد و کرمانشاه سبب شد تا رضاشاه لشکرهای دو پادگان مرکزی را در اطراف تهران به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روز رضاشاه طی تلگرافی به روزولت، رییس جمهوری وقت امریکا از وی خواست مانع پیشروی بریتانیا و روسیه در داخل ایران شود، اما دولت امریکا با صراحت این درخواست را رد و تأکید کرد که ایالات متحده، هدف بریتانیا را هدف خود میشمارد.
غروب سوم شهریور، رضاشاه که متعاقب دریافت پاسخ دولت امریکا، امیدی به توقف حملات بریتانیا و روسیه نداشت و از جبهههای جنگ دوم جهانی نیز اخبار مسرتبخش دریافت نمیکرد، سربازان احتیاط 4 دوره شامل متولدین 1294 تا 1297 را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای روس و انگلیس را به سوی تهران دریافت کرد.
روز 5 شهریور رجبعلی منصور در جلسه فوقالعاده هیات دولت که در حضور رضاشاه تشکیل شده بود، نومیدانه از مقام رییسالوزرایی استعفا داد و رضاشاه، مجید آهی وزیر دادگستری را مأمور تشکیل کابینه کرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت امتناع ورزید و به ناچار مسئولیت نخستوزیری کشور به محمدعلی فروغی واگذار شد. فروغی در منزل خود با سفیران بریتانیا و روسیه راجع به ترک مخاصمه و توقف جنگ مذاکره کرد. در همین نشست فروغی از نیت انگلیسها برای برکناری و تبعید رضاشاه باخبر شد. در نتیجه رضاشاه، همه اعضای خانوادهاش به استثنای محمدرضا پهلوی ولیعهد را روانه اصفهان کرد و خود نیز تصمیم به استعفا را به اطلاع فروغی و اعضای کابینهاش رساند.
در آن روزها، شهرهای کشور و به ویژه تهران با کمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز مردم روبرو بود. کشوری که در جنگ جهانی دخالتی نداشت و بارها بیطرفی خود را به طرفین درگیری اعلام کرده بود، بیشترین صدمات جنگ را تحمل کرد. هزاران غیرنظامی زیر بمباران شهرهای مختلف جان باختند و خسارات بسیار سنگینی به تأسیسات اقتصادی کشور و اماکن زندگی مردم وارد آمد. کشور دچار قحطی شد و مردم از لحاظ نان و ارزاق به شدت در مضیقه قرار گرفتند.
اشغال ایران محدود به قوای بریتانیا و روسیه نبود. پس از ورود امریکا به جنگ، عدهای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما استقلال و تمامیت ارضی ایران، نخست با امضای یک پیمان سه جانبه بین ایران، انگلیس و شوروی در بهمن 1320 و سپس با صدور اعلامیهای که در پایان کنفرانس سران متفقین؛ روزولت، چرچیل و استالین در تهران منتشر شد، تضمین گردید. در پایان این کنفرانس که در آبان همین سال در تهران تشکیل شد، طرفین تعهد کردند نیروهای نظامی خود را ظرف 6 ماه از ایران خارج کنند.
دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت در دریای شمال برآمد، اما چون با تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان در مجلس شورای ملی، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و پس از خاتمه جنگ مقدمات شورش مسلحانه را در آذربایجان فراهم کرد. نیروهای شوروی از حرکت واحدهای اعزامی ارتش برای سرکوبی این شورش جلوگیری کرده و موجبات تسلط حزب دمکرات را بر آذربایجان و سپس کردستان فراهم کردند.
چندماه بعد نیروهای شوروی از تخلیه ایران در موعد مقرر خودداری کردند، اما پس از شکایت ایران به شورای امنیت و مسافرت قوامالسلطنه، نخستوزیر وقت به مسکو که به امضای موافقتنامهای درباره تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی منجر شد، در اردیبهشت 1325 نیروهای خود را از ایران خارج کردند. حکومت خودمختار حزب دمکرات در آذربایجان و کردستان نیز بیش از 7 ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نیز سال بعد در مجلس رد شد.
3-افتتاح ورزشگاه «امجدیه» در تهران (1318 ش)
ورزشگاه شهید شیرودی (امجدیه) یک ورزشگاه دو و میدانی در تهران است که تا پیش از سال 1388 خورشیدی از ورزشگاههای معروف فوتبال در ایران بود و از آن سال دیگر مسابقات فوتبال در آن برگزار نمیشود. این ورزشگاه در مجموعه ورزشی شهید شیرودی قرار دارد. ورزشگاه امجدیه در سال 1306 خورشیدی، ده سال پیش از آن که فدراسیون فوتبال ایران تأسیس شود، در باغ اهدایی امجدالسلطنه برپا شد. این ورزشگاه محل بسیاری از رویدادهای تاریخی و بهیاد ماندنی فوتبال ایران بودهاست. نخستین راهیابی فوتبال ایران به بازیهای المپیک توکیو، 1964، با پیروزی بر هندوستان، نخستین قهرمانی جام ملتهای آسیا با پیروزی بر تیم اسرائیل، و نخستین قهرمانی در جام باشگاههای آسیا در امجدیه صورت گرفت. در یکی از مسابقات سال 1347 در استادیوم امجدیه که بیش از 30 هزار نفر تماشاگر به استادیوم آمده و شمار بسیاری در بیرون از ورزشگاه ماندند مسئولان وقت را بر آن داشت تا آغاز به ساخت ورزشگاه آزادی نمایند. ورزشگاه امجدیه پس از انقلاب 57 به نام علیاکبر شیرودی خلبان نیروی هوایی ارتش ایران در جنگ ایران و عراق نامگذاری شد.
4-آغاز نخستین دوره مذاکرات صلح بین ایران و عراق با نظارت سازمان ملل متحد (1367ش)
با خاموش شدن صدای توپ و تفنگ در جبهه ها و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مبارزه در صحنه سیاسی متوقف نگردید، بلکه ابعاد وسیعتری گرفت و دور جدیدی از تلاشهای دیپلماتیک با هدف اجرای کامل قطعنامه 598 آغاز گردید. در راستای این امر، در عصر روز سوم شهریور 24 ( 1367 اوت 1988 م) اولین جلسه مذاکره بین وزرای خارجه ایران و عراق و دبیر کل سازمان ملل متحد در ژنو آغاز شد. اگر چه در این دور از مذاکرات، صحبتها به طور واضح و ملموس، روشن نبود و در اجرای بندهای قطعنامه، پیشرفتی حاصل نشد، لیکن جمهوری اسلامی ایران توانست طی بیست روز مذاکره، به بهترین وضعیتِ مذاکراتی، سیاسی و تبلیغاتی دست یابد. هیئت جمهوری اسلامی ایران، اهرمهای خود را با حوصله و تدریج مطرح ساخت و توانست جلوی کارشکنیهای عراق را بگیرد. دور دوم مذاکرات در سوم مهرماه 1367، درباره مسائل گوناگون جنگ و قطعنامه 598 در نیویورک ادامه یافت.
5- ارتحال علامه محقق «محمد جواد نجفی» صاحب تفسیر آسان (1377ش)
آیت اللَّه شیخ محمد جواد نجفی، از نویسندگان و عالمان معاصر، در سال 1302 ش (1342 ق) در یکی از روستاهای توابع خمین در استان مرکزی به دنیا آمد. وی پس از فراگیری علوم مقدماتی، در بیست سالگی جهت ادامه تحصیل به اراک و تهران رفت و در فقه، اصول، تفسیر و علوم عقلی به تبحر رسید. آیتاللَّه محمد جواد نجفی همچنین از حضرات آیات سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، سید ابوالقاسم خویی و سید محمد هادی میلانی، سمت نمایندگی و نیابت امور شرعیه داشت. ایشان سالهای زیادی از عمر خویش را به تالیف و تصنیف آثار ارزشمند گذراند و در این راه، همت میورزید. از این استاد محقق، آثار متعددی بر جای مانده که مصباح الشیعه، لطایف الصلوة، زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی و نیز ترجمه کتب دیوان حضرت علی بن ابی طالب، کتاب المهدی و اثبات الوصیه از آن جملهاند. همچنین تفسیر آسان که شانزده جلد از آن به چاپ رسیده است از آثار ایشان است. این عالم ربانی و محقق گرانقدر، سرانجام در 3 شهریور 1377 ش برابر با دوم جمادی الاول 1419 ق در 75 سالگی بدرود حیات گفت و به جوار رحمت حق شتافت.
وقایع میلادی 3 شهریور -- 25 Aug -- هفدهم شوال
1 - روز ملی و استقلال «اروگوئه» از استعمار اسپانیا (1825م)
کشور اروگوئه با 176/215 کیلومتر مربع وسعت در جنوب شرقی امریکای جنوبی، در غرب اقیانوس اطلس و در همسایگی کشورهای برزیل و آرژانتین واقع شده است. جمعیت اروگوئه بیش از 3 میلیون نفر است که اکثراً مسیحی هستند. پایتخت این کشور شهر مونته ویدئو و واحد پولش پزو میباشد. نژاد مردم اروگوئه سفید است. زبان رسمی مردم اروگوئه اسپانیایى میباشد. پیشبینی میشود جمعیت اروگوئه تا سال 2025 نزدیک به 4 میلیون نفر خواهد شد. از شهرهای مهم آن سالتو، پایساندو و ریوِرا است. اروگوئه توسط اسپانیایىها در قرن شانزدهم کشف گردید و در قرون 17 و 18 صحنه درگیری بین اسپانیا و پرتغال برای تصاحب آن بود که منجر به پیروزی اسپانیا شد. بعد از سال 1810 شورشهای خونینی برای استقلال به وجود آمد همزمان با اوجگیری قیام مردمی در اروگوئه، این کشور در سال 1816 به تصرف پرتغال درآمد که هفت سال ادامه یافت. در سال 1823 اروگوئه به صورت یکی از استانهای کشور تازه استقلال یافته برزیل درآمد. قیام مردمی این بار در 25 اوت 1825 به نتیجه رسید و استقلال این کشور اعلام شد. با این حال از همان اوان استقلال، این کشور درگیر جنگها و اختلافات داخلی بوده است. 25 اوت روز استقلال و روز ملی اروگوئه میباشد. که سرانجام به استقلال اروگوئه منجر گردید و نوع حکومت آن جمهوری اعلام شد.
2 - روز استقلال «روسیه سفید»(بلاروس)از اتحاد جماهیر شوروی سابق (1991م)
روسیه سفید از قرن چهاردهم میلادی تحت کنترل لیتوانی و از سال 1569م در تسلط لهستان بود. با تجزیه لهستان در اواخر قرن هجدهم، روسیه سفید به اشغال روسیه تزاری درآمد. پس از جنگ جهانی اول، روسیه سفید بین لهستان و شوروی تقسیم شد، اما پس از پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم، این کشور، تمامی خاک روسیه سفید را اشغال کرد. روسیه سفید همچون اوکراین از حق رأی در سازمان ملل برخوردار بود. در پی اصلاحات سیاسی در شوروی، همچون سایر جمهوریهای شوروی، جنبش استقلالطلبانه مردم روسیه سفید تشدید گردید و در نهایت در 25 اوت 1991م مُنجر به استقلال روسیه سفید شد. این کشور دارای دو روز ملی میباشد. یکی 27 ژوئیه که حق حاکمیت ملی روسیه سفید رسماً اعلام شد و دیگری نیز روز سوم ژوئیه میباشد.
3 - درگذشت «ویلیام هِرْشِل» ریاضیدان و منجم برجسته آلمانی (1822م)
سر ویلیام هِرْشِلْ، ستارهشناس آلمانی در 25 نوامبر 1738م در هانوفر از شهرهای آلمان به دنیا آمد. او تا نوجوانی به کار چوپانی مشغول بود و سپس مدتی به فراگیری موسیقی پرداخت. هرشل روزی کتابی درباره نجوم به دستش رسید و چون مطالعه کرد دریافت که برای فهم مطالب آن، محتاج دانستن پارهای از مباحث نور است و آنگاه متوجه شد که مطالعه نور بدون دانستن ریاضیات ثمربخش نیست. لذا جبر و هندسه آموخت و پس از مدتی مطالعه درباره نور و نجوم، دیدار ستارگان به قدری او را به شوق آورد که خانه خود را به کارگاهی برای ساختن تلسکوپ تبدیل کرد. هرشل با کوشش فراوان موفق به ساخت تلسکوپی گردید که فاصله کانونی آن 11 متر و هفتاد سانتیمتر، قطر آینهاش 147 سانتیمتر با وزنی در حدود یک تن بود. وی در سال 1782م هنگامی که با این تلسکوپ مشغول رصد ستارگان بود، ناگهان ستارهای دید که مانند سایر ستارهها به صورت یک نقطه نورانی نبود، بلکه همچون قرصی درخشان بود. هرشل به زودی دریافت که سیاره تازهای را کشف کرده و معلوم ساخت که پهنه منظومه شمسی وسیعتر شده است. این سیاره، اورانوس نام گرفت و هرشل با این کشف، دستگاه منظومه شمسی را که از زمان قدیم، محدود به سیاره زحل بود وسعت داد. او همچنین دو قمر اورانوس را نیز کشف نمود. کشف هرشل غوغایى در مجامع علمی به پا کرد و او را غرق در افتخار نمود، به طوری که به او عنوان کاشف اعماق آسمان لقب دادند. هرشل در ادامه کارهای اخترشناسی خود اعلام کرد که خورشید در آسمان ثابت نیست و تغییر مکان میدهد و سیارات را همراه خود میبَرَد. وی فهرستی از دو هزار و پانصد سحابی تشکیل داد و گفت این سحابیها مجموعهای از ستارگان و تودههایى از گاز هستند. رصدهای متعدد و تحقیقات عمیق نجومی هرشل در باب ستارگان، موجب شد که وی یک نظریه جامع در باب جهان پرستاره مطرح کند. او نخستین کسی بود که صراحتاً گفت منظومه شمسی جزء بسیار کوچکی در جهان ستارگان است. ویلیام هرشل در پایان عمر به ریاست جامعه پادشاهی و عضویت آکادمی علوم فرانسه انتخاب شد و افتخاری جهانی به دست آورد تا اینکه در روز 25 اوت 1822م در 84 سالگی درگذشت.
4 -درگذشت «سینکْلِر لوئیز» رمان نویس معروف امریکایی (1951م)
سینْکْلِر لوئیز، نویسنده و داستانسرای معروف امریکایى در هفتم فوریه 1885م در یکی از شهرهای کوچک ایالت مینهسوتای امریکا به دنیا آمد. وی پس از طی دروس متوسطه وارد دانشگاه ییل شد و از همان زمان به سبب عقاید تازه و فعالیتهای ادبی، توجه دیگران را به خود جلب کرد. لوئیس پس از اتمام دانشگاه به روزنامهنگاری و فعالیت در سازمانهای انتشاراتی پرداخت و سپس به داستاننویسی روی آورد. داستانهای اولیه وی در ابتدا توجه منتقدین را جلب کرد و داستانهای بعدی وی، مورد پذیرش عامه مردم قرار گرفت. لوئیس در ابتدا رمان خیابان اصلی و ببیت را به عنوان هجونامهای انتقادی از واقعیات زندگی در امریکا به نمایش گذاشت و در آثار بعدی خود نظیر اروشمیت، پزشکانی را که شرافت علم پزشکی و کمال انسانیت در خدمت به همنوع را فدای اهداف تجاری و حسادت بین یکدیگر میکنند مورد انتقاد قرار داد. این اثر در سال 1926م برنده جایزه پولیتزِر شد اما لوئیس آن را رد نمود تا مانع آزادی فکر و فعالیت نویسنده نشود. آثار بعدی او نیز افکار گوناگون و افراد مختلفی را مورد حمله قرار داد که این امر، دشمنی بسیاری را علیه او برانگیخت. سینکلر لوئیز در سال 1930م به عنوان نخستین امریکایى، به دریافت جایزه ادبی نوبل نائل آمد و در خطابه خود به هنگام دریافت جایزه با عنوان ترس امریکایى از ادبیات، دشمنان ادبی خود، خاصه آکادمی هنر و ادب امریکا را به باد مسخره گرفت و به این ترتیب بر کینه مخالفان افزود. لوئیس نقاش بیپروا و منتقد طبقه کاسب پولدار و جامعه سودپرست زمان است، جامعهای کوتهفکر و تنگ نظر که جز به فکر رفاه و ارضای غرایز خویش نیست. اما لحن لوئیس در وصف این طبقه بیشتر با اغماضی سرگرم کننده و لحنی مسخرهآمیز همراه است تا با کینهورزی و خشونت. لوئیس توانسته است در برابر هموطنانش آئینهای قرار دهد که خود را در آن باز شناسند. شهرت لوئیس بیشتر در دهه 1920م است و آثار دهههای سی و چهل او از پیروزی کمتری برخوردار گشته است. سینکلر لوئیز سرانجام در تاریخ 25 اوت 1951م در 66 سالگی درگذشت.
وقایع قمری 3 شهریور -- 25 Aug -- هفدهم شوال
1 - وقوع غزوه «خندق» معروف به جنگ احزاب در مدینه(5 ق)
آتش افروزان اصلی نبرد احزاب، یهودیان مدینه بودند که با تحریک قبایل و طوایف قریش از جمله: بنی سلیم، بنیاسد، غطفان و...، سپاه متحدی بین 10 هزار تا 24 هزار نفر (بنا به نقلهای مختلف مورخان) جهت هجوم به مدینةالرسول مهیّا نمودند. این سپاه عظیم، شهر مدینه را به مدت یک ماه در محاصره نگه داشتند. مسلمانان مدینه به فرماندهی پیامبر اسلام(ص) با حفر خندق در دور شهر، از مدینه دفاع کردند. با این که جوّسازی منافقان در داخل مدینه به اوج رسیده بود و یهودیان هم پیمان با مسلمانان، پیمان خویش را نقض کردند ولی سپاه سه هزار نفری اسلام، مقاومت سرسختانهای از خود به نمایش گذاشت. سرانجام با کشته شدن "عمرو بن عبدود" شجاعترین و قویترین نیروی سپاه دشمن به دست امام علی(ع)، مشرکان، روحیهی جنگی خود را ازدست داده و پس از مدتی سرگردانی، مفتضحانه شکست را پذیرا شده و به سوی مکه عقبنشینی نمودند.
2 –روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای به مناسبت نبرد امیرالمومنین علیه السلام و امرو بن عبدود در روز احزاب
3 - تسخیر شهر مرو توسط ابومسلم خراسانی(130 ق)
پس از تسخیر خراسان توسط اعراب مسلمان در سال 129 ه . ق، ابومسلم خراسانی از شهر مرو قیام کرد و سراسر خراسان را تصرف نمود و از آن زمان به ترتیب عباسیان، طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان بر این سرزمین حکومت کردند.
4 - رحلت عالم زاهد «ملاعباس تربتیم» معروف به «حاج آخوند» (1362 ق)
حاج آخوندملاعباس تربتی از عالمان زاهد و روحانیان وارستهی منطقهی تربت حیدریه بود که علاوه بر ترویج دین و اقامهی جماعت و وعظ و ارشاد مردم، مانند یک کشاورز روستایی، زراعت و کار میکرد و با دسترنج خویش امرار معاش مینمود. وی پدر دانشمند و واعظ معروف، مرحوم "حسینعلی راشد" است. کتابی که مرحوم راشد در شرح حال پدر خود به نام "فضلیتهای فراموش شده" نوشته است، مفید و خواندنی است.
منبع: معاونت پژوهش خبرگزاری تسنیم
انتهای پیام/